eitaa logo
از علی (علیه السلام) تا مهدی(عجل الله)
98 دنبال‌کننده
253 عکس
41 ویدیو
3 فایل
ما نهج البلاغه این گنج بزرگ را میخوانیم آیدی بنده( خادم کانال ) hefzquranmajid@
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 : (این‌ خطبه‌ به‌ نام الزهرا‌ معروف است) 1⃣ وصف قدرت پروردگار ♦️همه چيز برابر خدا خاشع و همه چيز با ياری او بر جای مانده است. خدا بی نيازکننده هر نيازمند و عزّت بخش هر خوار و ذليل، نيروی هر ناتوان و پناهگاه هر مصيبت زده است. هر کس سخن گويد می شنود و هر که ساکت باشد اسرار درونش را می داند، روزی زندگان بر اوست و هر که بميرد به سوی او بازمی گردد. خدايا! چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند که پيش از توصيف کنندگان از موجودات بوده ای. آفرينش برای ترس از وحشت تنهايی نبود و برای سودجويی آنها را نيافريدی. کسی از قدرت تو نتواند بگريزد و هر کس را بگيری از قدرت تو نتواند خارج گردد، گناهکاران از عظمت تو نکاهند و اطاعت کنندگان بر قدرت تو نيفزايند. آن کس که از قضای تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند و هر کس که به فرمان تو پشت کند از تو بی نياز نگردد. هر سرّی نزد تو آشکار و هر پنهانی نزد تو هويداست. تو خدای هميشه ای و بی پايان و تو پايان هر چيزی که گريزی از آن نيست. وعده گاه همه محضر توست و رهايی از تو جز به تو ممکن نيست و زمام هر جنبنده ای به دست تو است و به سوی تو بازگشت هر آفريده ای است. پاک و منزّهی ای خدا! چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو و چه بزرگ است آنچه را که از خلقت تو می نگرم و چه کوچک است هر بزرگی در برابر قدرت تو و چه با عظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم و چه ناچيز است برابر آنچه که بر ما نهان است از سلطنت تو و چه فراگير است در اين جهان نعمت های تو و چه کوچک است نعمت های فراوان دنيا در برابر نعمت های آخرت. 2⃣ وصف فرشتگان ♦️ شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو که گروهی از آنها را در آسمان ها سکونت دادی و از زمين بالا برده ای. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناکند و به تو نزديک ترند. فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رَحِم مادران پرورش نيافته اند و از آبی پَست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته. آنها با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که در نزد تو برخوردارند و آن گونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت می کنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند. اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند، همه کارهای خود را کوچک و ناچيز می شمارند و بر خويش ايراد می گيرند و می دانند آن گونه که بايد تو را عبادت نکرده اند و آن چنان که سزاوار توست فرمانبردار نبودند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 3⃣ نعمتهای خداوند و سوء استفاده ها ♦️خدايا ستايش تو را سزاست که آفريننده و معبودی و بندگان را به درستی آزمايش کردی. خانه آخرت را آفريدی و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندی و در آن انواع نوشيدنی، خوردنی، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهای روان، ميوه ها و کشتزاران قرار دادی. سپس پيامبری را فرستادی تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت کند. افسوس که مردم نه آن دعوت کننده را اجابت کردند و نه به آنچه تو ترغيبشان کردی رغبت نشان دادند و نه به آنچه تو تشويق شان کردی، مشتاق شدند. بر لاشه مُرداری روی آوردند که با خوردن آن رسوا شدند و در دوستی آن همداستان گرديدند. 4⃣ خطر عشق و وابستگيهای دروغين ♦️ هر کس به چيزی عشق ناروا ورزد نابينايش می کند و قلبش را بيمار کرده، با چشمی بيمار می نگرد و با گوشی بيمار می شنود. خواهش های نفس پرده عقلش را دريده، دوستی دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بی اختيارِ دنيا و برده آن است و برده کسانی است که چيزی از دنيا در دست دارند. دنيا به هر طرف برگردد او نيز برمی گردد و هر چه هشدارش دهند از خدا نمی ترسد. از هيچ پنددهنده ای شنوايی ندارد با اينکه گرفتار آمدگان دنيا را می نگرد که راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. می بيند که آنها بلاهايی را که انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنيايی را که جاويدان می پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنی است. 5⃣ وصف چگونگی مرگ و مردن ♦️ سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنيا به دنياپرستان هجوم آورد. بدن ها در سختی جان کندن سُست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود می بيند و با گوش می شنود و با عقل درست می انديشد که عمرش را در پی چه کارهايی تباه کرده و روزگارش را چگونه سپری کرده؟ به ياد ثروت هايی که جمع کرده می افتد، همان ثروت هايی که در جمع آوری آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شُبهه ناک گردآورده و اکنون گناه جمع آوری آن همه بر دوش اوست که هنگام جدايی از آنها فرارسيده و برای وارثان باقيمانده است تا از آن بهره مند گردند و روزگار خود گذرانند. راحتی و خوشی آن برای ديگری وکيفر آن بر دوش اوست و او درگرو اين اموال است که دست خود را از پشيمانی می گزد، به خاطر واقعيّت هايی که هنگام مرگ مشاهده کرده است. در اين حالت از آنچه که در زندگی دنيا به آن علاقمند بود، بی اعتنا شده آرزو می کند، ای کاش آن کس که در گذشته بر ثروت او رشک می برد، اين اموال را جمع کرده بود. اما مرگ هم چنان بر اعضای بدن او چيره می شود، تا آنکه گوش او مانند زبانش از کار می افتد، پس در ميان خانواده اش افتاده نه می تواند با زبان سخن بگويد و نه با گوش بشنود، پيوسته به صورت آنان نگاه می کند و حرکات زبانشان را می نگرد، امّا صدای کلمات آنان را نمی شنود. سپس چنگال مرگ تمام وجودش را فرا می گيرد و چشم او نيز مانند گوشش از کار می افتد و روح از بدن او خارج می شود و چون مرداری در بين خانواده خويش بر زمين می ماند که از نشستن در کنار او وحشت دارند و از او دور می شوند. نه سوگواران را ياری می کند و نه خواننده ای را پاسخ می دهد. سپس او را به سوی منزلگاهش در درون زمين می برند و به دست عملش می سپارند و برای هميشه از ديدارش چشم می پوشند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۹ ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄ 📜 6⃣ وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره ♦️ تا آن زمان كه پرونده اين جهان بسته شود و خواست الهی فرا رسد و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حركت آورد و از هم بشكافد و زمين را به شدت بلرزاند و تكان سخت دهد، كه كوهها از جا كنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگاری بر يكديگر كوبيده و متلاشی شده و با خاك يكسان گردد سپس هر كس را كه در زمين به خاك سپرده شده درآورد و پس از فرسودگی تازه شان گرداند و پس از پراكنده شدن همه را گردآورد، سپس برای حسابرسی و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد؛ به گروهی نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد، امّا فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جای دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانه ای كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنند و حالات زندگی آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بيماری ها در آنها نفوذ نخواهد كرد، خطراتی دامنگيرشان نمی شود و سفری در پيش ندارند تا از منزلی به منزل ديگر كوچ كنند و اما گنهكاران را در بدترين منزلگاه درآورد و دست و پای آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانكه سرهايشان به پاها نزديك گردد، جامه های آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابی كه حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روی آنها بسته و صدای شعله ها هراس انگيز است قرار دهد. جايگاهی كه هرگز از آن خارج نگردند و برای اسيران آن غرامتی نپذيرند و زنجيرهای آن گسسته نمی شود، مدتی برای عذاب آن تعيين نشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدی تا فرا رسد. 7⃣ پارسايی پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) دنيا را کوچک شمرد و در چشم ديگران آن را ناچيز جلوه داد. آن را خوار می شمرد و در نزد ديگران خوار و بی مقدار معرّفی فرمود و می دانست که خداوند برای احترام به ارزش او دنيا را از او دور ساخت و آن را برای ناچيز بودنش به ديگران بخشيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از جان و دل به دنيا پشت کرد و ياد آن را در دلش ميراند. دوست می داشت که زينت های دنيا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن لباس فاخری تهيّه نسازد يا اقامت در آن را آرزو نکند. و برای تبليغ احکامی که قطع کننده عذرهاست، تلاش کرد و امّت اسلامی را با هشدارهای لازم نصيحت کرد و با بشارت ها مردم را به سوی بهشت فراخواند و از آتش جهنّم پرهيز داد. 8⃣ ويژگی های اهل بيت (علیهم السلام) ♦️ ما از درخت سرسبز رسالتيم و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کينه توزان ما در انتظار کيفر و لعنت خداوند به سر می برند. ┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
ختم روزانه نهج البلاغه(7).mp3
4.93M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۹.mp3
4.8M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۰۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و چهلم ✳️ شهادت عمار یاسر 🔸چه‌ خوب‌ برادری و چه خوب‌دوستی 🔻[در یکی از روزهای سخت صفین ، عمار، صحابی بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اجازهٔ رفتن به میدان خواست و گفت: ای برادر رسول خدا ، آیا به من اجازهٔ رفتن به میدان نبرد می‌دهی؟ از او خواستم که مقداری درنگ کند. ساعتی بعد درخواستش را تکرار کرد و بازهم خواستم مقداری درنگ کند. بار سوم اجازه خواست. اشک از چشمانم جاری شد و عمار که گریهٔ مرا دید، عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، اکنون همان روزی فرا رسیده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برایم توصیف کرده بود! از اسب پیاده شدم و عمار را در بغل گرفتم و صورتش را بوسیدم و گفتم: ] 🔻ای ابایقظان، خدایت از طرف خود و پیامبرش به تو پاداش نیکو دهد. چه خوب برادری و چه خوب دوستی بودی! 🔻[ هردو گریستیم و عمار چنین گفت: اى امیرالمؤمنین، به خدا سوگند، من با آگاهی و بصیرت از تو پیروی کردم؛ زیرا از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که در روز خیبر می‌فرمود: « ای عمار، پس از من فتنه‌ای خواهد آمد. در آن هنگام، پیرو علی و حزب او باش؛ زیرا علی با حق و حق با علی است و تو بعد از من با ناکثین و قاسطین جنگ خواهی کرد.» ای امیرالمؤمنین، خداوند به تو بهترین پاداش را عطا فرماید. به راستی که حق را ادا کردی و به خوبی حق را رساندی و برای امت خیر‌خواهی کردی. 🔻عمار سوار شد و به میدان رفت. در حین جنگ، جرعهٔ آبی خواست که به جای آب، جرعه‌ای شیر به او دادند و او به یاد سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله افتاد که به وی فرموده بود: «آخرین توشهٔ تو از دنیا جرعه‌ای شیر خواهد بود!» عمار حمله کرد و پس از این که چند تن از نیروهای دشمن را بر خاک افکند، به شهادت رسید. 🔻 هنگام شب که در میان پیکر شهدا قدم می‌زدم ، به پیکر عمار رسیدم. سر او را بر روی پایم گذاشتم و همینطور که اشک می‌ریختم، چنین سرودم: ] ای مرگ ، چقدر تحمل جدایی و دوری دوستان؟ تو که برای دوستان ، دوستی باقی نگذاشتی! می بینم که دوستان را خوب می‌شناسی با دقت و شناخت سراغ آنان می‌روی و گلچین می‌کنی! 🔸بهشت گوارایش باد! 🔻[ صبح به همراه یارانم کنار پیکر خونین عمار حاضر شدیم و در وصف او سخنانی بر زبان آوردم: ] { إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ } (ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می‌گردیم.) اگر کسی در شهادت عمار مصیبت‌زده و داغدار نباشد ، هیچ سهمی از اسلام ندارد! خداوند عمار را رحمت کند در آن روزی که برای حشر برانگیخته می‌شود و نیز رحمت کند در روزی که از او سؤال می‌کنند! 🔻به خدا سوگند، عمار یاسر موقعیت خاصی داشت. هرگاه سه نفر از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را نام می‌بردند ، به یقین عمار نفر چهارم بود و هرگاه چهار نفر را نام می‌بردند ، عمار نفر پنجم بود. نه یک بار و نه دو بار و نه سه بار ، بلکه بارها از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدیم که بر بهشتی بودن عمار تأکید کردند. پس بهشت بر او گوارا باد! او همراه حق بود که به شهادت رسید. حق نیز همراه وی بود و هر جا می‌رفت، حق نیز با او همراهی می‌کرد. تردیدی نیست که قاتل عمار و کسانی که پیکر او را عریان کردند و کسانی که به وی اهانت روا داشتند ، همگی اهل آتش‌اند. 🔻[ جلو ایستادم و یارانم پشت سر من ایستادند و نماز را بر پیکر عمار خواندیم و سپس او را به خاک سپردیم. ] 🔸تزویر معاویه با سپاهیانش 🔻[ پس از شهادت عمار ، در میان سپاهیان شام اختلاف افتاد؛ زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بودند: «‌ای عمار، تو را گروه متجاوز و ظالم خواهند کشت.» معاویه برای توجیه سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: هر کسی که عمار را به جنگ آورده، قاتلش نیز هم اوست! هنگامی که این توجیه غلط را شنیدم ، در پاسخ وی گفتم: ] 🔻آیا رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز قاتل حمزه است؟! مگر نه این که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به جنگ آورده بود؟! 📚منابع: ۱. کفایة‌الأثر، ص۱۲۲ ۲. سوره بقره، آیه ۱۵۶ ۳. الطبقات‌الکبری، ج۳، ص۲۶۲ ۴. تذکرة‌الخواص، ص۹۳ ۵. کشف‌الغمه ،ج۱‌ ، ص۲۶۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🔴 نکوهش آرزوهای دراز 🔹 آن كس كه در پی آرزوی خويش تازد، مرگ او را از پای درآورد. 📒 ، ۱۹
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 8⃣ (قسمت هشتم) علل انحطاط جوامع گذشته ؛ دشمنی و یاری نکردن یکدیگر (خطبه قاصعه) 🔻 وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ ؛ و دوری کنید از هر چیزی که ستون فقرات امّتهای گذشته را خرد کرده و شکسته است . 🔹 یک امّتی ، یک ملّتی ، یک جمعیتی ، در تاریخ در نهایت شوکت و عزت زندگی می کرد ، ناگهان به کلی متلاشی شد و از بین رفت و ستون فقراتش خرد شد ، کمرش شکست ؛ ببینید چه چیزی موجب شد که کمر آن امّت و آن ملت بشکند ، شما هم از آن بپرهیزید ، نگذارید که ستون فقرات امّت اسلام هم بشکند . 🔻 وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ ؛ بپرهیزید از آن چیزهایی که ستون فقرات آنان را شکست و نیروی آنان را از بین برد . آن چه چیزی بوده ؟ 🔻 مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ ؛ از دشمنی دلها با یکدیگر ، 🔻 وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ ؛ و کینه ورزی سینه ها با یکدیگر ، 🔻 وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ ؛ و پشت کردن نفسها به یکدیگر ، 🔻 وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي ؛ و به کمک نیامدن دستها به نفع یکدیگر . 🔹تو وقتی می بینی برادر مسلمانت با دشمنی درگیر است [ ولی ] دست تو به کمک او نمی شتابد ، همین می شود ؛ در مقابل ، وقتی که تو با دشمنی درگیر هستی و برادرت دستش را به کمک تو از آستین بیرون نمی آورد ، همین می شود ؛ « تَخَاذُلِ الْأَيْدِي » یعنی این ، « تَخَاذُل » یعنی فروگذار کردن ، تنها گذاشتن ، کسی را در معرکه ول کردن و تنها رها کردن ؛ یعنی در خذلان و تخاذل [ رها کردن ] . « تَخَاذُلِ الْأَيْدِي » یعنی دست تو به کمک او نرود ، دست او به کمک تو نشتابد . ↩️ ادامه دارد...
💠 ای کمیل! بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانی انباشته است، ای كاش كسانی را می يافتم كه می توانستند آن را بياموزند، آری تيزهوشانی می يابم اما مورد اعتماد نمی باشند، دين را وسيله دنيا قرار داده، و با نعمتهای خدا بر بندگان، و با برهانهای الهی بر دوستان خدا فخر می فروشند. يا گروهی كه تسليم حاملان حق می باشند اما ژرف انديشی لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اول شبهه ای، شك و ترديد در دلشان ريشه می زند، پس نه آنها و نه اينها، سزاوار آموختن دانشهای فراوان من نيستند. يا ديگری كه سخت در پی لذت بوده و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزی حرص می ورزد، هيچكدام از آنان نمی توانند از دين پاسداری كنند و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند و چنين است كه دانش با مرگ دانشمندان می ميرد. 📒 ، حکمت ۱۴۷
شرح حکمت ۱۰۷ بخش ۳ نکوهش عالِم بی عمل.mp3
2.2M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ نکوهش عالِم بی عمل 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹 نکوهش عالِم بی عمل 🔸 ۳. بحث سومی که پیرامون شرح حکمت ۱۰۷ نهج البلاغه قابل ارائه هست ، عبارت است از کسانی که سزاوار آموختن علم نافع نیستند ؛ 🔻 مولا علی (علیه السلام) ، پنج گروه را نالایق می دانند برای اینکه از علم نافع ، خصوصاً از علومی که در قلب مطهّر امیرالمؤمنین (علیه السلام) انباشته شده است بهره ببرند : 1⃣ اولین گروه کسانی هستند که دین را وسیلهٔ دنیا قرار می دهند ؛ ( در حکمت ۱۴۷ ) 2⃣ گروه دوم کسانی اند که می خواهند با این علم بر دیگران فخر فروشی کنند ؛ (حکمت ۱۴۷ ) 3⃣ سوم کسانی که نیّت پاکی دارند اما ژرف اندیش نیستند که با اولین شبهه ، از راه به در می شوند و منحرف می گردند ( حکمت ۱۴۷ ) 4⃣ چهارم گروهی که در پی لذت ها و شهوت های نفس هستند و لیاقت آموختن علم نافع را ندارند ( باز هم در حکمت ۱۴۷ ) 5⃣ و آخرین گروه کسانی که حریص در مال دنیا هستند و به خاطر این حرصی که در مال دنیا دارند ، لایق علم نافع نیستند که در حکمت ۳۱ اشاره شده است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 شناخت جایگاه سخن و سکوت (۱) 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آنجا كه بايد سخن درست گفت در خاموشی خيری نيست، چنانكه در سخن ناآگاهانه نيز خيری نخواهد بود. ( اين حكمت با شماره كلمه قصار ۴۷۱ در صفحه ۲۲۸ نيز آمده است) 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۸۲ نهج البلاغه سخنی پیرامون سکوت و حرف زدن دارند که عیناً بدون هیچ تفاوتی در حکمت ۴۷۱ تکرار شده است لذا ما با بیان و توضیح حکمت ۱۸۲ از شرح و توضیح حکمت ۴۷۱ هم بی نیاز خواهیم شد. 🔻مسأله در حکمت ۱۸۲ و ۴۷۱ این است که حضرت می فرمایند: آنجا كه بايد سخن درست گفت در خاموشی و سکوت خيری نيست، همچنانکه در سخن جاهلانه نيز خيری نخواهد بود. 🔻بارها عرض شده است که نهج البلاغه را می توان کتاب عقل و جهل نامید، یعنی تمام آنچه که یک عاقل دارد و تمام آنچه که یک جاهل دارد به زیبایی در نهج البلاغه ترسیم شده است. 🔻در حکمت ۷۰ نهج البلاغه خواندیم که: جاهل را نمیبینی مگر اینکه یا در حال افراط است یا در حال تفریط. حکمت ۱۸۲ یکی از مصادیق افراط و تفریط را بیان می کند. انسان جاهل چون به موضع حرف زدن و به موضع حرف نزدن اشراف و آگاهی ندارد، یک جایی سکوت می کند که اتفاقاً باید سخن می گفته و گاهی در در جایی حرف میزند که نباید حرف میزده ، لذا صفت جهل اوست که در رفتارش نمایان می شود. 🔻 بر این اساس، ما در نهج البلاغه شریف از نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یکی از صفات بسیار برجسته اولیای دین اعم از پیامبر عزیز و ائمه اطهار (علیهم السلام) و به تبعش متّقین و مؤمنین خالص را همین می بینیم که آنها سکوتشان هم از روی حکمت است. مثلا درباره پیامبر عزیز در خطبه ۹۶ نهج البلاغه مولا علی(علیه السلام) اینگونه می فرمایند: سخن پیامبر روشنگر بود و سکوتش زبان داشت. یعنی خود سکوت او هم حکمت داشت و اثر داشت. یا درباره اهل بیت (علیهم السلام) در نهج البلاغه پیرامون سمت و سکوتشان بیانات جالبی است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۱۸۲ بخش اول.m4a
3.18M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ شناخت جایگاه سخن و سکوت 1⃣ 🎙حجت الاسلام
🔴 نکوهش آرزوهای دراز 🔹 آن كس كه در پی آرزوی خويش تازد، مرگ او را از پای درآورد. 📒 ، ۱۹
ویژگی های اعتقادی کارگزاران 6⃣ 💎 آخرت گرایی مسؤولین، لازمه اجرای حق در جامعه 💠 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خطاب به مالک اشتر فرمودند: اگرچه حق تمامش سنگین است، امّا خدا آن را بر مردمی آسان می کند که آخرت را می طلبند. 📚 ، نامه۵۳ ، بند ۸
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 1⃣ خداشناسی ♦️ستايش خدايی را سزاست که با آفرينش مخلوقات، بر انسان ها تجلّی کرد و با برهان و دليل خود را بر قلب هايشان آشکار کرد. مخلوقات را بدون نياز به فکر و انديشه آفريد که فکر و انديشه مخصوص کسانی است که دلی درون سينه داشته باشند و او چنين نيست که علم خداوندی ژرفای پرده های غيب را شکافته است و به افکار و عقايد پنهان احاطه دارد. (و از همين خطبه است که پيرامون پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:) 2⃣ وصف پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله وسلم) ♦️پيامبر(صلی الله علیه و آله) را از درخت تنومند پيامبران، از سرچشمه نور هدايت، از جايگاه بلند و بی همانند، از سرزمين بطحاء، از چراغ های برافروخته در تاريکی ها و از سرچشمه های حکمت برگزيد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) طبيبی است که برای درمان بيماران سيّار است. مرهم های شفابخش او آماده و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته. برای شفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده و با داروی خود در پی يافتن بيماران فراموش شده و سرگردان است. 3⃣ علل انحراف فرزندان اميه ♦️ بنی اميّه با نور حکمت جان و دل خود را روشن نساخته و با شعله های فروزان دانش قلب خود را نورانی نکرده اند. چونان چهارپايان صحرايی و سنگ های سخت و نفوذ ناپذيرند. به تحقيق رازهای درون برای صاحبان آگاهی آشکار و راه حق برای گمراهان نيز روشن است و رستاخيز نقاب از چهره برانداخت و نشانه های خود را برای زيرکان و آنان که طالب حقّند نماياند. 4⃣ نكوهش كوفيان ♦️ مردم کوفه! چرا شما را پيکرهای بی روح و روح های بدون جسد می نگرم؟ چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحيّت و بازرگانانی بدون سود و تجارت و بيدارانی خفته و حاضرانی غايب از صحنه، بينندگانی نابينا، شنوندگانی کر و سخن گويانی لال، مشاهده می کنم؟ پرچم گمراهی بر پايه های خود برافراشته شده و طرفداران آن فراوان گشته؛ شما را با پيمانه خود می سنجند و سرکوب می کنند پرچم دارشان (معاويه)، از ملّت اسلام خارج و بر راه گمراهی ايستاده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 5⃣ خبر از كشتار و فساد بنی اميه ♦️ پس آن روز که بر شما دست يابند جز تعداد کمی از شما باقی نگذارند، چونان باقيمانده غذايی اندک در ته ديگ يا دانه های غذای چسبيده در اطراف ظرف، شما را مانند پوست های چرمی به هم پيچانده می فشارند و همانند خرمن شما را به شدّت می کوبند و چونان پرنده ای که دانه های درشت را از لاغر جدا کند اين گمراهان مؤمنان را از ميان شما جدا ساخته، نابود می کنند. 6⃣ هشدار و سفارش به اطاعت از اهل بيت (علیهم السلام) ♦️با توجّه به اين همه خطرات روش های گمراه کننده شما را به کجا می کشاند؟ تاريکی ها و ظلمت ها تا کِی شما را متحيّر می سازد؟ دروغ پردازی ها تا چه زمانی شما را می فريبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده به اينجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشيد که هر سرآمدی را پرونده ای و هر غيبتی را بازگشت دوباره ای است. مردم! به سخن عالمِ خداشناس خود گوش فرادهيد، دل های خود را در پيشگاه او حاضر کنيد و با فريادهای او بيدار شويد، رهبر جامعه بايد با مردم به راستی سخن گويد و پراکندگی مردم را به وحدت تبديل و انديشه خود را برای پذيرفتن حق آماده گرداند. پيشوای شما چنان واقعيّت ها را برای شما شکافت، چونان شکافتن مهره های ظريف و حقيقت را از باطل چون شيره درختی که از بدنه آن خارج شود بيرون کشيد. 7⃣ خبر از مسخ ارزشها در حكومت بنی اميه ♦️پس در آن هنگام که امويان بر شما تسلط يابند، باطل بر جای خود استوار شود و جهل و نادانی بر مَرکب ها سوار و طاغوت زمان عظمت يافته و دعوت کنندگان به حق اندک و بی مشتری خواهند شد. روزگار چونان درنده خطرناکی حمله ور شده و باطل پس از مدّت ها سکوت نعره می کشد. مردم در شکستن قوانين خدا دست در دست هم می گذارند و در جدا شدن از دين متّحد می گردند و در دروغ پردازی با هم دوست و در راستگويی دشمن يکديگرند و چون چنين روزگاری می رسد، فرزند با پدر دشمنی ورزد و باران خنک کننده گرمی و سوزش آورد، پست فطرتان همه جا را پر می کنند، نيکان و بزرگواران کمياب می شوند. مردم آن روزگار چون گرگان و پادشاهان چون درندگان تهی دستان طعمه آنان و مستمندان چونان مردگان خواهند بود، راستی از ميانشان رخت بر می بندد و دروغ فراوان می شود. با زبان، تظاهر به دوستی دارند امّا در دل دشمن هستند. به گناه افتخار می کنند و از پاکدامنی به شگفت می آيند و اسلام را چون پوستينی واژگونه می پوشند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
ختم روزانه نهج البلاغه.mp3
3.37M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ تا ۱۰۷ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─ 📜 📣( دربرخی از روزهای صفين، در سال ٣٧ هجری برای تشکر و تقویت روحیه سربازانش ایرادش فرمود. ) 🔹وصف نبرد ياران در صفين ♦️از جای کنده شدن و فرار شما را از صف ها ديدم، فرومايگان گمنام و بيابان نشينانی از شام، شما را پَس می راندند در حالیکه شما از بزرگان و سرشناسان عرب و از سران شرف می باشيد، برازندگی چشمگيری داريد و قلّه های سرفراز و بلند قامتيد. سرانجام سوزش سينه ام با مقاومت و حملات دلاورانه شما تسکين يافت که ديدم شاميان را هزيمت داديد و صَف های آنان را در هم شکستيد و آنان را از لشکرگاه خود رانديد، آنگونه که آنها شما را کنار زدند. می ديدم با نيزه ها آنان را کوفتيد و با تيرها آنها را هدف قرار داديد که فراريان و کشتگان دشمن روی هم ريختند و بر دوش هم سوار می شدند، چونان شتران تشنه ای که از آبشخورشان برانند و به هر سو گريزان باشند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅•═༅𖣔•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•🌹•✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•𖣔༅═•┅─
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام ) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد‌ و‌ چهل‌و‌یکم ✳️ پاسخ به نامه‌های معاویه برای نجات از جنگ 🔶 من، استوار بر یقین [ کار جنگ برای معاویه سخت شده بود و خود را در آستانه شکست می‌دید. برایم نامه‌هایی نوشت؛ درخواست‌ها، ادّعاها و خواسته‌های غیر معقولی داشت که لازم بود به آنها پاسخ دهم! 🔻در یکی از نامه‌ها که با مشورت عمرو‌بن‌عاص نوشته بود، اظهار کرده بود که اگر تو و من می‌دانستیم که جنگ صفین چه مصائبی خواهد داشت، درگیر جنگ نمی‌شدیم! همچنین از هراس خود و من از مرگ گفته بود. من در پاسخ گفتم: ] 🔻بدان که من اگر در راه خدا کشته شوم و سپس به این جهان به زندگی بازگردم و هفتاد بار این کشته‌شدن و بازگشتن تکرار شود، به‌ هیچ‌وجه از شدت عمل در راه خدا و جهاد با دشمنان خدا دست برنمی‌دارم. 🔻درباره اینکه در نامه‌ات حکمرانی شام را درخواست کرده‌ای، من چیزی را که دیروز به تو ندادم، امروز نیز حتماً به تو نخواهم داد. 🔶 نزد من جز شمشیر، برای تو نیست 🔻[ معاویه در نامه دیگری، با ظاهر زیبای کلمات در مقام پند‌واندرز من درآمده بود و زبان به نصایح گشوده بود. من در پاسخ به او که در انتهای نامه‌اش خواستار خاموشی آتش جنگ بود، این آیه را نوشتم: ] «فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ» (با گروه متجاوز پیکارکنید تا به فرمان خدا بازگردد.) 🔻ما به هر دو گروه نگریستیم و گروه متجاوز را گروهی یافتیم که تو در میان آنان هستی؛ زیرا بیعت من در مدینه برای تو نیز که در شام بودی الزام‌آور بود. همان‌گونه که وقتی مردم در مدینه با عثمان بیعت کردند، آن بیعت نیز بر تو الزام‌آور بود و تو در آن هنگام از طرف عمر، استانداری شام را بر عهده داشتی؛ و همان گونه که بیعت عمر بر برادر تو الزام‌آور بود که از طرف ابوبکر استاندار شام بود. 🔻پس در جایگاه حقیر خویش توقف کن و از حدود خویش تجاوز مکن. از لباس گمراهی خویش بیرون آی و آنچه برای تو فایده‌ای ندارد رها ساز؛ زیرا نزد من جز شمشیر‌، برای تو چیز دیگری یافت نمی شود، تا روزی که در نهایتِ ذلّت در برابر خداوند تسلیم شوی و برخلاف میل خود، بیعت را بپذیری. والسلام. 🔸چه ژرف در هوا و هوس‌ها فرو رفته‌ای! [ در پاسخ به نامه دیگری که درخواست پایان دادن به جنگ و ابقای در زمامداری شام را داشت، به وی نوشتم: ] 🔻اینکه گفته‌ای تو را عمر به استانداری شام منصوب کرده است، پاسخش این است که خود عمر کسانی را از مسئولیت‌ها عزل کرد که قبل از او ابوبکر منصوبشان کرده بود. عثمان نیز کسانی را عزل کرد که عمر منصوبشان کرده بود. فلسفه تعیین امام برای مردم همین است که صلاح امت را تشخیص دهد و بنابر مصلحت‌ها تصمیم بگیرد. برخی مصلحت‌ها برای زمامداران قبل روشن بود و برخی نیز برای آنها مخفی مانده بود و کارهای جدیدی نیز پیش می‌آید که لازم است امام تصمیم دیگری بگیرد و البته هر زمامداری نیز نظری و اجتهادی دارد. سبحان الله، تو تا چه اندازه پیرو هوس‌ها و هواهای بدعت‌آمیز خود هستی و چه گران سرگردانی شده ای! 📚 منابع: ۱. وقعة‌صفین، ص۴۷۰ ۲. کتاب سلیم بن قیس، ح۳۴، ص۸۰۹ ۳. ألإمامة و السیاسة، ج۱ ، ص۱۳۸ ۴. قرآن‌کریم، سوره حجرات، آیه۹ ۵. شرح نهج‌البلاغة‌، ج۱۴ ، ص۴۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🌹کودکان نهج البلاغه ای🌹 🔴 بی دلیل خجالت نکش 🔹 کسی که بی‌دلیل خجالتی باشه خیلی از موقعیت‌ها و چیزهایی که میتونه به دست بیاره را از دست میده. 📒 ، برگرفته از حکمت ۲۱ 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 9⃣ (قسمت نهم) توصیه به تدبر در احوال مؤمنان گذشته (خطبه قاصعه) 🔻وَتَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِينَ مِنَ الْمُؤمِنِينَ قَبْلَكُمْ ؛ تدبر کنید ، تأمل کنید در احوالات مؤمنان گذشته و پیش از شما ، آن مؤمنان و مسلمانان سرافرازی که در طول تاریخ پیش از شما بودند ؛ مسلمانان امّت ابراهیم ، مسلمانان امّت موسی ، مسلمانان امّت عیسی ، حواریون و پیروان پیامبران عظيم الشأن و مصلحان بزرگ الهی در میان آحاد بشریت و اجتماعات انسانی . ببینید مؤمنین زمانهای گذشته چه می کردند و چگونه عمل می کردند . 🔻وَتَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِينَ مِنَ الْمُؤمِنِينَ قَبْلَكُمْ ؛ بينديشيد و تدبّر کنید و در گفتارهای اسلامی ، چقدر روی اندیشه تکیه می کنند ؛ تدبّر ، اندیشیدن ، فکر کردن . این قرآن است ، این هم نهج البلاغه است ، آن هم روایات ائمهٔ هدی ( علیهم السلام ) است ؛ همه و همه ما را امر می کنند به تدبّر و اندیشیدن ، فکر کردن ، تأمل کردن ، از قضایا سر درآوردن ، آگاه شدن ؛ وادار می کنند مسلمین را بر اینکه هشیار و آگاه و زیرک باشند . 🔻 كَيْفَ كَانُوا فِي حَالِ التَّمحِيصِ وَالْبَلاَءِ ؛ ببينيد مؤمنین زمانهای گذشته در این حال فشارهای سخت و زیر منگنه های سخت و بلاهای دشوار چگونه بودند ؛ یک نگاهی به حالات آنها بکنید . این همه تواریخی که در قرآن از امّتهای گذشته می آید برای چیست ؟ قرآن که داستان می گوید برای رفع کسالت است ؟ برای سرگرم شدن است ؟ داستان موسی برای این است که ما یک مدتی سرگرم بشویم ؟ نه ، داستان موسی برای درس گرفتن است ؛ داستانهای دیگر همه برای آموختن است . ↩️ ادامه دارد...
🦋 لزوم همراهی علم با عمل 💠 علم و عمل پيوندی نزديك دارند و كسی كه دانست بايد به آن عمل كند، چرا كه علم عمل را فرا خواند؛ اگر پاسخش داد می ماند و گرنه كوچ می كند. 📒 ، حکمت ۳۶۶
شرح حکمت ۱۰۷ بخش ۴ نکوهش عالِم بی عمل.mp3
1.93M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 4⃣ ⭕️ نکوهش عالِم بی عمل 🎙حجت الاسلام