eitaa logo
نهج البلاغه و زندگی
4.1هزار دنبال‌کننده
23.3هزار عکس
11هزار ویدیو
365 فایل
💌اجتماعی که علی (علیه السلام) را کنار گذاشت، علی (علیه السلام) را از علی(علیه السلام)بودن منع نکرد، بلکه خود را از علی(علیه السلام) داشتن محروم کرد. اینجا کلاسی است برای مرور تفکرات امیرالمومنین (علیه السلام) باشد که مقبول حضرتش افتد. ساجدی نسب
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹چشمۀ اسلام🔹 به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جابیفتد واژه‌ای اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید «سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است برای ما از آن باران کمی الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی‌ست کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات ابراهیم می‌سوزد میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید 📝 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
برگرد ای توسل شب زنده دارها پایان بده به گریۀ چشم انتظارها از یک خروش نالۀ عشاق کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزارها یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطف سوارها ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو "مهزیار" شد یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها دیگر برای تو صدقه رد نمی کنم بیهوده نیست اینکه گره خورده کارها یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاد بارها شب ها بدون آمدنت صبح می شوند برگرد ای توسل شب زنده دارها این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایها العزیز تمام ندارها ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ، سینه هم نزنید   کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم، نزنید   زائری داد زد که نامردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   کاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود   کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   کاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود   در کنار مزار ام‌بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است   در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد   این حرم مثل خیمۀ زینب که در اوج شراره می‌سوزد   سال‌ها بعد قدری آن سوتر چند قرآن پاره می‌سوزد ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
کرده ام نذر که عمری ز غمت گریه کنم آه از دل کشم و از المت گریه کنم گر دل سوخته ای لطف به من کرده خدا بهر آن ست که سوزم ز غمت گریه کنم گاه در ماتم تو بر سر و بر سینه زنم گاه بنشینم و زیر علمت گریه کنم منم آن سائل درمانده که با دست تهی در دل شب به امید کرمت گریه کنم به غبار حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم کاش آئی دم مردن به سر بالینم تا نهم صورت خود بر قدمت گریه کنم همه شب گفت "وفائی" سر سجاده اشک کی شود در حرم محترمت گریه کنم ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
وقتی که آوردند قرآن را به مشهد جان را به تن دادند جانان را به مشهد شد پایتخت حاجت عالم خراسان یعنی که باید برد تهران را به مشهد معروف کرده ظرف را مظروف، یعنی دادند در واقع خراسان را به مشهد شد مرکز ایران برای ما خراسان وقتی که آوردند سلطان را به مشهد تا یوسف اصلی دوران را ببیند ازسمت قم بردند کنعان را به مشهد اینگونه مِنّا گشته زیرا می شناسند درعالم لاهوت سلمان را به مشهد تا اینکه گوهرشاد بر صحنش بنازد بعد از نجف دادند ایوان را به مشهد در کربلا دادند درد عاشقی را اما فرستادند درمان را به مشهد درهردو عالم اهل معنی می شناسند دراصل کل خاک ایران را به مشهد ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
یا این دل شکسته ما را صبور کن  یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن  دیگر بتاب از افق مکه ماه من  این جاده های شب زده را غرق نور کن  با ذوالفقار حضرت مولا بیا و بعد  دل های شیعه را پر از حس غرور کن  امشب بیا که روضه بخوانی برای ما  امشب بساط گریه ما را تو جور کن  یا چند صفحه مقتل کرب و بلا بخوان  یا خاطرات عمه خود را مرور کن   هم از وفای ساقی لب تشنگان بگو  هم یادی از مصیبت سرخ تنور کن  با کوله بار غربت و اندوه خود بیا  از کوچه های سینه زنی مان عبور کن ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
ماه صفر گذشت بيا تا سفر كنيم بايد از اين دو ماه دوباره گذر كنيم آقا بيا كه ديده ي حسرت كشيده را با اشك دوري از تو و اين ماه تر كنيم هر شب به شوق روضه ي فردا نفس زديم شب را از اين به بعد چگونه سحر كنيم مزد دو ماه گريه ي خود را گرفته ايم خود را به يك نگاهت اگر مفتخر كنيم ما خسته نيستم كه رخت سياه را با خستگي از اين تن وامانده در كنيم امسال هم گذشت و پس از اين رواست كه گريه براي فاطمه ي پشت در كنيم برخيز تا مسافر صحن رضا شويم ماه صفر گذشت، بيا تا سفر كنيم ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام #غزل #مرثیه تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن روز«میثم» تیره تر می باشد از شام فراق تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن #استاد_غلامرضا_سازگار ✅  کلاس نهج البلاغه و زندگی 🆔https://eitaa.com/nahjolbalaghehvazendegi