╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 1 )
🔹مراحل پیروزی
🔰 در حکمت ۴۸ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: « الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ » ؛ " پیروزی در گرو دوراندیشی و دوراندیشی به فعّال کردن فکر و تفکّر منوط به نگهداری اسرار است. "
🔻در این حکمت بسیار بسیار کاربردی و بلکه راهبردی، ابتدا باید به "الظفر"، سپس به "الحزم" و در نهایت به بحث "تفکر" و "رأی" پرداخته بشود، تا عمق مفهوم این حکمت، درک بشود.
🔻درباره ظفر یعنی پیروزی در نهجالبلاغه، نکاتی که مربوط می شود به پیام حکمت ۴۸، این نکات هستند:
🔸۱. نکته اول: هر پیروزی، در حقیقت پیروزی نیست؛ بلکه پیروزی های واقعی داریم و پیروزی های کاذب؛
🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۲۷ نهجالبلاغه می فرمایند: « مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِه » ؛
" کسی که از طریق گناه به مقصود خودش می رسد، خیال کرده که پیروز شده و به نتیجه رسیده است؛ بلکه او اصلاً پیروز نشده "
🔻همچنین بین کسی که در به دست آوردن دنیای پست احساس پیروزی می کند و کسی که از آخرت چیزی بدست آورده، مولا علی (علیه السلام)، فاصله ای بیش از فاصله آسمان تا زمین قائل هستند و در حکمت ۳۷۰ می فرمایند: « وَ مَا الْمَغْرُورُ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الدُّنْيَا بِأَعْلَى هِمَّتِهِ كَالْآخَرِ الَّذِي ظَفِرَ مِنَ الْآخِرَةِ بِأَدْنَى سُهْمَتِهِ »
؛ " کسی که فریب دنیا را خورده و با نهایت زور و تلاش و همّتش توانسته است چیزی از دنیا به دست آورد، این در واقع به قدر کسی نیست که همّتی کرده، ولو چیز اندکی از آخرت سهم برده است."
یعنی سهم اندک از آخرت، بسیار شرف دارد بر بهره بالای از دنیا.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۲)
📚 انتشارات عهدمانا
کشیش پشتش را به صندلی تکیه داد و با چشم های خسته و خواب آلود در فکر رفت که مابقی ماجرا را از کجا پیدا کند ، مثل همیشه اینترنت می توانست پاسخ بسیاری از سؤالاتش را بدهد. « پیکار صفین » واژه ای بود که به ذهنش آمد. می توانست آن را به عربی بنویسد و جست وجو کند.
وقتی روی کلیدواژهٔ پیکار صفین کلیک کرد و به صفحه ی مانتیور خیره شد ، از روی بسیاری از صفحات مقاله گذشت تا به جایی رسید که سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه کرده بودند. از جایی شروع به خواندن کرد که بین یاران على مجادله ای به وجود آمده بود ، شکافی که می رفت اتّحاد چون آنان را به هم ریزد.
... مردم به هم ریختند. آشفته بازاری بود در سپاه علی ؛ برخی به فرماندهی مالک اشتر مشغول جنگ بودند و برخی دیگر شمشیرها را در غلاف کرده ، به نزد علی می رفتند. مردانی که همسو با علی ندای جنگ سرداده بودند ، حالا خسته از جنگ ، خواهان صلح بودند. در سپاه شام هنوز عدّه ای قرآن را بر نیزه داشتند و غريو صلح و حکمیت سر می دادند و در سپاه علی ، مردان خسته و معترض کوفه ، به دور على جمع شده بودند و می گفتند : جنگ ما را خورده است. مردان بسیاری کشته شده اند. دعوت شامیان را باید پذیرفت و به صلح تن داد. »
↩️ ادامه دارد...
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۷)
💠 اينکه می گوييد خويشتن داری از ترس مرگ است، به خدا سوگند باکی ندارم که من به سوی مرگ روم يا مرگ به سوی من آيد و اگر تصوّر می کنيد در جنگ با شاميان ترديد دارم، به خدا سوگند! هر روزی که جنگ را به تأخير می اندازم برای آن است که آرزو دارم عدّه ای از آنها به ما مُلحق شوند و هدايت گردند. و در لابلای تاريکی ها نور مرا نگريسته به سوی من بشتابند، که اين برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است، گرچه در اين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار می گردند.
📜 #نهج_البلاغه، خطبه ۵۵
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۲ رازداری و پیروزی.mp3
1.89M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت48 2⃣
⭕️ مراحل پیروزی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 1 )
🔹مراحل پیروزی
🔸 ۳. نکته سوم : نکتهٔ بعدی این است که از نظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) صبر و پافشاری و استقامت بر هدف و مسیر، راه قطعی پیروزی است؛
🔻 در حکمت۱۵۳ می فرمایند:
« وَ لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ »
" کسی که صبور باشد، پیروزی را از دست نخواهد داد، ولو اینکه رسیدن به پیروزی، زمانی طولانی وقت ببرد."
🔸 ۴. نکته چهارم این است که از نگاه مولا علی (علیه السلام)، عفوِ کسی که به ما بدی کرده، در هنگامی که ما قدرت انتقام داریم، نوعی زکاتِ ظفر و پیروزی و شیرین تر از خود پیروزی است.
🔻 لذا در حکمت ۲۱۱ می فرمایند:
« الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَرِ »
🔻 و در نامه ۳۱ به امام مجتبی (علیه السلام) توصیه می فرمایند:
« خُذ علیٰ عَدوِّکَ بِالفَضل فإنه اهلَ الظَّفَرَین » ؛
" تا میتوانی نسبت به دشمنت فضل و بخشش داشته باش؛ به خاطر اینکه بخشش دشمن در موقع پیروزی، یکی از دو ظفر است، بلکه شیرین ترین این دو ظفر است. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۳)
📚 انتشارات عهدمانا
علی در حلقهٔ یارانش مانده بود با آنان چه کند؟ تیر نیرنگ معاویه و عمروعاص بر قلب سپاه او نشانه رفته بود. به چهره هایشان خیره شد ؛ آثاری از ایمان و رزم جويی روزهای گذشته در سیمای خستهٔ آنان دیده نمی شد. مردی فریاد زد و گفت : « ای مردم کوفه ! ما اهالی شام را به کتاب خدا دعوت کردیم ، آنان نپذیرفتند . پس بر این اساس با آنان جنگیدیم. اینک آنان ما را به کتاب خدا می خوانند. به خدا قسم ، علی امروز همان چیزی را از سپاه شام نمی پذیرد که دیروز خودش آنان را به آن دعوت میکرد. » این صدای حریث بن جابر اکبری بود ؛ مردی که معاویه را از خاندان کفر میدانست و مسلمانی اش را باور نداشت. اینک خسته از جنگ فرسایشی ، در حلقهٔ مردان على بر تخته سنگی ایستاده بود و به علی فرمان صلح با معاویه را میداد. على آثار فتنه را در چهرهٔ بسیاری از یاران خود میدید ؛ یاران ساده اندیشی که به سادگی گرفتار حیله های معاویه شده بودند. رو به آنان گفت : « بندگان خدا ! من از هر کسی برای پذیرفتن دعوت به حکم قرآن شایسته ترم ، ولی معاویه و عمروعاص اهل دین و قرآن نیستند. من خود ، قرآن ناطقم. من بهتر از شما آنان را می شناسم. من با آنها از دوران کودکی معاشرت کرده ام. آنان در تمام احوال ، بدترین کودکان و بدترین مردان بوده اند. آنان قرآن ها را بلند نکرده اند که به آن عمل کنند ، بلکه این کار جز حیله و نیرنگ نیست. یاران من ! سرها و بازوان خود را لختی به من عاریه دهید که حق به نتیجهٔ قطعی رسیده است و چیزی تا بریده شدن ریشهٔ ستمگران باقی نمانده است. » اشعث بن قیس ، از فرماندهان على و جنگجوی توانمند ، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفان ادامهٔ جنگ ایستاد و گفت : « ای علی ! میدانی که مرا از جنگ باکی نیست ؛ من همیشه مرد جنگ و میدان های نبرد بوده و هستم ، اما اکنون ادامهٔ جنگ را به ضرر اسلام و مسلمانان می دانم. پس به پیشنهاد این جمع ، از یارانت گوش ده و دعوت معاویه را به قرآن و حکمیت بپذير ». پاسخ علی به اشعث صریح و کوبنده بود .
↩️ ادامه دارد...
🔵 تلاش معقول در کسب روزی
💠 از دنيا آن مقدار كه به تو می رسد بردار و از آنچه روی گرداند، روی گردان و اگر نتوانی در جستجوی دنيا، نيكو تلاش كن.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۳۹۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۳ رازداری و پیروزی.mp3
3.09M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت48 3⃣
⭕️ مراحل پیروزی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 3 )
🔹 مراحل پیروزی
💠 حکمت ۴۸ : « الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ، وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ، وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ »
🔰 در ادامه شرح حکمت ۴۸ ، به دو نکته اساسی دیگر باید بپردازیم :
🔸 ۱. نکته اول " حَزم " است. " حزم " یعنی دوراندیشی؛ عاقبت اندیشی .
🔻 در حکمت ۱۸۱ ، مولا علی (علیه السلام) ، ثمره و نتیجه دوراندیشی را رسیدن به سلامت می دانند ؛
« ثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلَامَةُ »
🔸 ۲. نکته دوم درباره فکر و جَوَلانِ فکر است.
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه به ما می آموزند که تنها کسی که برای کارهایش هیچ نیازی به جَوَلان فکر و تفکّر ندارد ، خداوند متعال است؛ لذا در خطبه ۱۸۶ می فرماید : « وَاللّهُ مُقَدِّرٌ لَکُم لَا بِجَوْلِ فِكْرَة » ؛ " خداوند امور را برای شما تقدیر می کند ، بدون نیاز به جَولان فکر "
🔻 یا در خطبه اوّل نهج البلاغه می فرمایند : خدا آسمانها و زمین را خلق کرد، « بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا » ؛ بدون اینکه نیازی به جولان فکر داشته باشد .
🔻 مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۸۶ ، ارزش تفکّر و رأی و نظر پخته را بیشتر از تلاش و تکاپوی جوان می دارند و می فرمایند : « رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ » ؛ " نظر شیخ یعنی پیر با تجربه ،برای من محبوب تر است از تلاش جوان "
🔻 و در حکمت ۳۳۹ ، کسانی که صاحب قدرت هستند نظرشان را به صواب و درستی و نتیجه ، نزدیکتر می دانند و می فرمایند : « صَوَابُ الرَّأْي بِالدُّوَلِ » آن رأیی که معمولاً به کرسی می نشیند مال کسی است که قدرت دارد . خود این تشویق مؤمنین است به سمت اینکه قدرت را در دست بگیرند تا بتوانند دین و ایمان و ارزش ها را پیاده بکنند و ارزش های دینی را حاکم بکنند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۴)
📚 انتشارات عهدمانا
علی گفت: من نخستین کسی هستم که به کتاب خدا دعوت شدم. نخستین کسی هستم که دعوت کتاب خدا را اجابت نمودم. گمان نکنید که من شما را به غیر از حکم قرآن فرا بخوانم. من با آنان می جنگم ، زیرا گوش به حکم قرآن نمی دهند. آنان خدا را نافرمانی کردند و پیمان او را شکستند و کتاب او را پشت سر افکندند. اینک شما را به آسانی می فریبند ، در حالیکه خواهان عمل به قرآن نیستند و قرآن به سرنیزه کردن آنان فریبی بیش نیست. اگر شما قصد جنگ ندارید بروید ، اما من با دشمنان خدا می جنگم. »
مردی میانسال با محاسنی بلند ، مشتهایش را گره کرد و رو به على فریاد زد : « ای على ! اگر تن به خواستهٔ ما ندهی ، ما تو را همچون عثمان به قتل خواهیم رساند. پس هر چه زودتر پایان جنگ با معاویه را اعلام کن! »
این تهدیدها برای علی ، نه ترس از مرگ بلکه هراس از جنگی داخلی را در سپاه کوفه به وجود آورد. مسیر و جهت ماجرا به سمتی می رفت که علی باید تلخ ترین تصمیم زندگی اش را می گرفت. ندای صلح خواهی برخی از یارانش به غریوی خشم آلود تبدیل شده بود.
ای علی ! دستور بده مالک اشتر دست از جنگ بشوید و بازگردد !؟ - مالک به قلب سپاه معاویه تاخته است. هرچه زودتر به او امر کن تا بازگردد ؟
ای علی ! تصمیم خود را بگیر ، یا جنگ با معاویه را ترک کن یا ما جنگ با تو را آغاز خواهیم کرد ؛ _ على موجی از شمشيرها را دید که با فریاد اعتراض یارانش ، آسمان را می شکافت. تصمیم به ادامهٔ جنگ یا به صلح ، هر دو ارمغانی جز شکست نداشت. علی احساس کرد چاره ای جز تن دادن به این موج فریب خورده و سرکش ندارد. پس تن به شکست بدون خونریزی داد :
- يزيد بن هانی ! نزد مالک اشتر برو و به او بگو دست از جنگ بشوید و بازگردد.
↩️ ادامه دارد...
🔵 ثمرهٔ حلم و بردباری
الْحِلْمُ عَشِيرَةٌ :
💠 حلم و بردبارى، خویشاوندى است.
📒 #نهج_البلاغه ،حکمت ۴۱۸
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۴ مراحل پیروزی.mp3
2.04M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت48 4⃣
⭕️ مراحل پیروزی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 4 )
🔹 مراحل پیروزی
🔰 در ادامه بحث فکر ، رأی و جَوَلان رأی ، نکاتی باقی ماند . دسته اول از این نکات ، آسیب شناسی تفکّر و رأی است.
🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه ، شش چیز را عامل آسیب دیدن رأی و نظر درست می داند :
🔸 ۱. لجاجت : در حکمت ۱۷۹ می فرمایند :
« اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْيَ » ؛ " لجاجت باعث می شود رأی انسان از بین برود."
🔸۲. دوم اختلاف است. در حکمت ۲۱۵ می فرماید :
« الْخِلَافُ يَهْدِمُ الرَّأْي »
" اختلاف کردن ، رأی و نظر و اندیشه و تصمیم را منهدم می کند. "
🔸۳. سومین مورد، در خطبه ۱۳۸ است و آن عبارت است از اینکه انسان، رأی خود و نظر و فکر خود را محور قرار بدهد و بخواهد دین و قرآن را با نظر خودش تفسیر بکند.
🔻 مولا علی (علیه السلام) در مورد امام زمان (ارواحنا فداه) در زمان ظهور می فرمایند:
« يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْي»
" حضرت در روزگاری که همگان قرآن را به نفع نظر خودشان تفسیر می کنند ، نظرها را به سمت قرآن بر می گردانند."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
Dua Samat - Mohsen Farahmand.mp3
14.58M
☑️غروب جمعه، بخوانیم دعای سمات را
🔸با صدای محسن فرهمند
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۵)
📚 انتشارات عهدمانا
طولی نکشید که بازگشت و گفت : « مالک
سلام می رساند و می گوید تا شکست کامل معاویه راه چندانی نمانده است. من به زودی با خبر پیروزی بازخواهم گشت. »
علی به یارانش نگاه کرد ؛ آنها دوباره تهدید کردند که اگر مالک را باز نگردانی ما خود با شمشیرهایشان او را بازخواهیم گرداند .
علی به یزید بن هانی گفت : « برو و به مالک بگو علی از تو می خواهد بازگردی. »
مالک به ناچار دست از جنگ شست و برگشت ؛ در حالیکه از خشم چهره اش به سرخی گراییده بود. مردانی با ریش های دراز و پیشانی هایی پینه بسته از سجده های طولانی در نماز ، مقابلش ایستاده بودند. دوستانی که حالا نگاهشان پر از کینه و نفرت بود.
مالک ، انگشت به سوی آنها گرفت و غضبناک گفت : ای « فریب خوردگان دنیا پرست ؟ به خدا سوگند که نیرنگ و فریب معاویه گریبانتان را گرفته است و از حق دور شده اید. گمان می کردم نمازهایتان برای دوری از دنیا و شوق دیدار پروردگارتان است ؛ حال آنکه فرارتان را از جهاد در راه خدا ، فرار از مرگ به سوی دنیا می بینم. رويتان سیاه باد ای کسانی که سیمایتان مسلمانی است ، اما در قلب هایتان حبّ دنیا و شهرت زندگی لانه ساخته است ! اگر فرصت می دادید ، در کمتر از یک ساعت کار معاویه را ساخته بودم. »
سخنان مالک تأثیری بر مردان ریش دراز نداشت . آن ها با تمسخر به اشتر نگاه می کردند و او را جنگ طلب می نامیدند. اینک او می دید که شکاف در سپاه کوفه ، على را گوشه نشین کرده است. کاسه های داغ تر از آش ، سرنوشت جنگ را به دست گرفته بودند که در رأس آنها اشعث بن قیس قرار داشت ؛ مردی که تا همین ایّام ، تشنهٔ جنگ با سپاه معاویه بود و او را دشمن خدا می نامید ، حالا فرمان به آشتی با دشمن خدا می داد. بالاخره انتخاب دو نفر از دو طرف به عنوان شورای حکمیت در دستور کار قرار گرفت.
خبر رسید که معاویه عمروعاص را برگزیده است و اشعث با مشورت همفکران خود بدون اذن على اعلان کرد که : «ما ابوموسی اشعری را انتخاب کرده ایم.»
↩️ ادامه دارد...
⚜ ارزش قناعت
💠 هر مقدار كه قناعت كنی كافی است.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۳۹۵
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۴۸ قسمت ۵ مراحل پیروزی.mp3
1.65M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت48 5⃣
⭕️ مراحل پیروزی
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 5 )
🔹 مراحل پیروزی
🔸۴. چهارمین چیزی که آسیب می رساند به تفکّر و رأی ، رضایت از امور مادّی و دلبستگی های فردی است.
🔸 ۵. همچنین پنجمین مورد ، خشم و غضبی است که انسان در امور فردی پیدا می کند. یعنی انسان ها بعضی وقت ها تصمیم درست می گیرند، امّا برای خوشنودی کسی یا از خشم نسبت به کسی ، خلاف نظرشان عمل می کنند.
🔻حضرت این حقیقت را در حکمت ۳۴۳ اینگونه بیان می کنند که : « يَكَادُ أَفْضَلُهُمْ رَأْياً يَرُدُّهُ عَنْ فَضْلِ رَأْيِهِ الرِّضَى وَالسُّخْطُ »
" نزدیک است که بهترین افراد انسان از نظر رأی و تفکّر، بخاطر خشنودی یا ناراحتی کسی از آن نظر دقیق و درست خودش دست بردارد. "
🔸 ۶. ششمین عامل و آسیب به رأی و تفکّر، استبداد رأی است. در حکمت ۱۶۱ حضرت می فرمایند :
« مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ » ؛ " کسی که استبداد رأی داشته باشد و از نظرات دیگران استفاده نکند ، هلاک می شود."
🔻 و در حکمت ۲۱۱ هم می فرمایند :
« قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْيِهِ » ؛ " کسی که خود رأی باشد ، خودش را به مخاطره و خطر می اندازد."
🔻 و نکته آخر در مورد " إِجَالَةُ الرَّأْي " این است که حضرت به حارث همْدان در نامه ۶۹ می نویسند :
« وَ اقْصُرْ رَأْيَكَ عَلَى مَا يَعْنِيكَ » ؛ " فقط در مورد چیزهایی فکر کن که فایده ای برای تو داشته باشند."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۶)
📚 انتشارات عهدمانا
علی تعجب کرد؛ ابوموسی اشعری، همان کسی بود که در جنگ جمل، امام را یاری نکرد و عملاً در مقابل او ایستاد. پس اینک چگونه می توانست نمایندهٔ امام در شورای حکمیت باشد و بر حق تکیه بزند و از حقوق على دفاع کند ؟!
علی گفت : « من به ابوموسی اشعری راضی نیستم و او را شایستهٔ این کار نمی دانم. او از ما جدا شد ، مردم را از یاری من بازداشت ، سپس فرار کرد تا اینکه به وی تأمین دادم و از گناهش گذشتم. من به حکمیت ابن عباس راضی ام که شایسته تر از اوست. »
مخالفان گفتند : « خیر ! ما جز به ابوموسی به دیگری راضی نیستیم. »
بار دیگر اختلافها بالا گرفت. طبل تفرقه به صدا درآمد. یاران دیروز و مخالفان امروز على ، به گونه ای سخن می گفتند که گویی نمایندگان معاویه اند. دستور از او می گیرند و آب به آسیاب او می ریزند.
علی رو به آنان گفت : « معاویه برای چنین حکمیتی عمروعاص را برگزیده که با او هم رأی و نظر است ، در حالی که ابوموسی در این امر با من هم عقیده و هم رأی نیست. پس شما هم باید در برابرش ابن عباس را قرار دهید ، زیرا عمروعاص گرهی نمی بندد مگر اینکه ابن عباس آن را بگشاید و گرهی را باز نمی کند که پیش از او ابن عباس آن را نبندد. امری را حکم نمی کند مگر اینکه آن را سست سازد و کاری را سست نمی کند که آن را محکم نسازد. » اما سخنان امام تأثیری در آن مردان ریش دراز و قاریان قرآن نداشت و پس از مدتی مجادله ، پیمان نامهٔ حکمیت نوشته شد : « رضایت دادیم که در برابر حکم قرآن ، هر چه باشد تسلیم شویم و هر دستوری داد اجرا کنیم. ما در اختلافاتی که در میان ماست ، کتاب خدا را از ابتدا تا انتها بین خود گم ساختیم. علی و پیروانش رضایت دادند که ابوموسی اشعری را به عنوان ناظر و حاکم بفرستند ، معاویه و پیروانش هم به گسیل داشتن عمروعاص به عنوان ناظر و حاکم رضایت دادند. ایشان عهد و پیمان خدا را از آن دو نفر گرفتند که کتاب خدا را ملاک قرار داده و در حکم کردن از مطالب آن ، به چیز دیگر تجاوز نکنند. از این پس سلاح بر زمین گذاشته می شود ، راه ها باز می گردد و حاضر و غایب هر دو گروه از نظر امنیت یکسان هستند و تا صدور حکم از سوی نمایندگان، امنیت و دوستی بر دو طرف حاکم خواهد بود.
↩️ ادامه دارد...
🔵 توحید و عدل الهی
💠 (از امام علیه السلام نسبت به توحيد و عدل پرسيدند فرمود:) توحيد آن است كه خدا را در وهم نياوری و عدل آن است كه او را متّهم نسازی.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۴۷۰
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی