💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 * *درس بیست و هفتم:*🔻 *دوصد گفته چون نیم کردار نیست*❗ ✅ از نشانه های جوانمردی این است که انسان یا وعده ندهد یا اگر وعده داد، به قول و وعده اش عمل بکند. 🔲 پدر وقتی به فرزندش قول می‌دهد و عمل نمی کند،👈 علاوه بر اینکه شأن و جایگاه خودش را پیش فرزند پایین می کند، *حس بی اعتمادی و ترس را به خانواده اش القاء می کند.*❌ 🔳 حالا این مسأله برعکسش هم قابل تصوره؛ 👈 یعنی وقتی فرزندان قولی به پدر می دهند و پدر روی وعده آنها حساب می کند ولی در بزنگاه ماجرا، بچه ها زیر قولشون می زنند،👈 این رفتار ناجوانمردانه، *پدر را از دست و پا می اندازد و نشاط و امید او را در خدمت به خانواده می کاهد.❌* 👌 *رهبر و امام جامعه در واقع پدر جامعه است.* 🤝 بیعت مردم در آغاز حکومت با او و شعارهای جذابی که با مضمون فداکاری در راه امام و رهبر داده می شود، در واقع قول محکم و شرعی و اخلاقی و قانونی مردم به رهبر است که ما مطیع شما و یاور شما خواهیم بود. ✅ ⚠️ حال اگر این بیعت کنندگان در طی مسیر، رهبر خود را تنها بگذارند جامعه دیگر روی خوش نخواهد دید ❌ و علاوه بر اینکه نعمت رهبر عادل را از دست خواهد داد، ❌داغ ننگ و خفت این شعارزدگیِ بی عمل بر پیشانی آنها تا ابد باقی خواهد ماند. 🔶🔹🔷🔹🔶 مولی الموحّدین امیرالمؤمنین علیه السلام *در خطبه ۲۹* ناراحتی و نارضایتی خود را از شعارهای بی محتوای مردم زمانه خود اینگونه شکوا می کند: ⬇️⬇️ 🔸 " *اى مردم كوفه بدن هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته هاى شما پراكنده است،* 🔸 *سخنان ادّعايى شما، سنگ هاى سخت را مى شكند،ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مى سازد،* 🔸 *در خانه هايتان كه نشسته ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى دهيد، امّا در روز نبرد، مى گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى كنيد.*  👌 آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است، و قلب رها كننده شما آسايش ندارد. بهانه هاى نابخردانه مى آوريد، چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى طلبيد و براى مبارزه سستى مى كنيد. " 🔶🔹🔷🔹🔶 ( *خطبه ٢٩ نهج البلاغه*) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس بیست و هشتم : زلال تر از آب* آرامش روح و روان به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله: 🔻🔻 🔍 شفاف و صاف زندگی کردن 🗂️ و چیزی برای ترسیدن در پرونده خود نداشتن. ⏪ همانگونه که حضرت مولا علیه السلام *در نامه ۶۹* خطاب به حارث همدانی فرمود: ⬇️ ⚠️" *بپرهیز از کار پنهانی که از آشکار شدنش شرم داری*❗ *بپرهیز از کاری که اگر از کننده اش سؤال کنند یا نپذیرد و یا وادار به عذرخواهی شود❗"* 👌از قدیم گفته اند آن را که حساب، پاک است از محاسبه چه باک است. 🔰 از نمونه های بزرگ تاریخی در حیات خودِ امیرالمؤمنین علیه السلام ماجرای تهمت دخالت حضرت در قتل عثمان است که ایشان در چند جا با منطقی روشن و قوی این اتهام را از خود دفع می فرماید. ▪️▫️▫️▪️ مثلا در *خطبه ۳۰ نهج البلاغه* می‌فرمایند : ⬇️ 🔸 *" اگر به کشتن او فرمان داده بودم، قاتل بودم* 🔸 *و اگر از کشتن او نهی کرده بودم، قطعاً از یاوران او بودم.* ↩️ *در حالی که نه نصرت کننده او می‌تواند بگوید که از کسانی که دست از یاری عثمان کشیده اند، برترم و نه کسانی که تنهایش گذاشتند می توانند بگویند که یاوران او از ما بهترند..."* ▪️▫️▫️▪️ ( *خطبه ٣٠ نهج البلاغه* ) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس بیست و نهم:دشمن داریم تا دشمن*❗ ☑️ یکی از آسیب های رایج در سبک زندگی فردی و اجتماعی اکثر ما نداشتن شناخت صحیح و تحلیلی از دوستان و دشمنان و عدم طبقه بندی و طیف بندی آنهاست 👈 که در نتیجه باعث می شود نه دوستی هایمان حساب و کتاب داشته باشد و نه دشمنی هایمان؛☑️ ↩️ مثلا با کسی که دوستی ضعیف و دورادوری دارد، مثل دوست صمیمیِ صاحب راز برخورد می کنیم و با کسی که اندکی اختلاف سلیقه با ما دارد، مانند دشمن اعتقادی❗ 💠 در حالی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در *حکمت ٢٩۵* نهج البلاغه فرموده بود: " دوستان تو سه گروهند و دشمنانت نیز سه گروه: ⤵️ *پس دوستانت عبارتند از:* 🔻 ▫️۱. دوست مستقیمت ▫️۲. دوست دوستت ▫️۳. دشمن دشمنت *و دشمنانت نیز عبارتند از:* 🔻 ▪️۱. دشمن مستقیمت ▪️۲. دشمن دوستت ▪️۳. دوستِ دشمنت " 🍃و در روش برخورد با دوست خوب و صمیمی به امام حسن علیه السلام در *نامه ۳۱* می نویسند: 🍂 *" چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن. اگر از تو روی برگرداند، تو مهربانی کن ... 👈 چنان که گویا تو بنده او می باشی و او ولی نعمتِ توست. 👌مبادا دستورات یاد شده را با غیر دوستانت و یا کسانی که لایق آن نیستند، انجام دهی."* 🟢🔸🟢🔸🟢 ⏪ اکنون در سیره عملی خود حضرت می بینیم که طبق *خطبه ۳٢ نهج البلاغه* حضرت دشمنان خود را خوب می شناسد، خوب تحلیل می کند و حکم برخورد با هر یک را از دیگری تفکیک می کند. 🔶 وقتی ابن عباس را به سراغ طلحه و زبیر می فرستند تا با گفتگو آنها را از جنگ (جمل) بازدارد ، می فرمایند: 🔻 📛 " *با طلحه ملاقات نکن که او مانند گاو وحشی است که شاخش را تابیده و آماده نبرد است.* ❌ *بر مرکب سرکش سوار شده ولی می گوید: رام است.* 👌 *بلکه با زبیر دیدار کن که نرم تر است.* ↩️ *به او بگو پسردایی تو می گوید: چگونه در حجاز (مدینه) مرا شناختی و حالا در عراق مرا نشناختی*❓ *چه شد که از بیعت خود بازگشتی❓"* 🟢🔸🟢🔸🟢 ( *خطبه ٣٢ نهج البلاغه* ) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس سی ام:* 🔻 *قدرتمند باش تا خدمتکار باشی* درباره ضرورت و فایده قدرت و حکومت، نظریات مختلفی وجود دارد: 🔻🔻 ☑️ عده ای از ریشه و اساس، قدرت و حکومت و ریاست را خطرناک و پست و مضر می دانند.⏪ اینها معتقدند قدرت هم مثل ثروت و شهرت ، فساد آفرین است؛👌 پس باید از آن جداً پرهیز کرد. ☑️ گروه دوم قدرت و سیاست و ریاست را لازم می دانند ولی برای رسیدن به امیال و آمال نفسانی؛ *اعم فردی و جناحی.*⏪این دسته آن قدر برای قدرت و ریاست، اصالت قائلند که برای رسیدن به آن از هر راه و روشی استفاده می کنند👌 حتی از تظاهر به دینداری و ولایتمداری و مردم دوستی و... ✅ اما دسته سوم قدرت، حکومت و امارت را فقط وسیله ای می دانند برای اقامه دین و احقاق حقوق مظلومین و مقابله با ظلم و ظالم. ⏪ این دسته اگرچه حکومت را به خودی خود، ارزشمند نمی دانند ولی از آن جهت که در ساختار حیات بشری هیچ راهی برای اصلاح جامعه جز به دست گرفتن قدرت توسط صالحین نیست، برای حکومت ارزش والایی قائلند 👌 تا جایی که حفظ نظام اسلامی را از هر واجبی بالاتر می دانند؛ حتی از نماز و برای حفظ نظام اسلامی هر هزینه ای را جایز می دانند؛حتی فدا شدن جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف. 💠🔸💠🔸💠 ✅ امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه ما را به این نگاه سوم سوق می دهند؛ *لذا در خطبه ۳۳ می خوانیم:* 🔻 🔸" ابن عباس می گوید: در ماجرای صفین وارد خیمه امیرالمؤمنین علیه السلام شدم و دیدم حضرت مشغول وصله زدن به کفش پاره پاره خویش است. تا چشم آقا به من افتاد، پرسید: این کفش چقدر می ارزد؟ گفتم:هیچ! 💠 فرمود:*به خدا سوگند همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوب تر است مگر اینکه حقی را با آن بپادارم یا باطلی را دفع نمایم* ." 💠 حضرت در ادامه همین خطبه، سرمایه حکومت را در دست پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم عاملی برای نجات و رشد ملتها دانسته و می‌فرمایند : 🔻 🍃 " *پیامبر مردم جاهلی را تا جایگاه کرامت انسانی پیش بُرد و به رستگاری رساند* ..." ▪️و دلیل دشمنی قریش با خاندان نبوت را همین پیشتازی و برگزیدگی محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم می دانند و می فرمایند: 🔻 💠 " *به خدا سوگند قریش از ما انتقام نمی گیرد جز به آن علت که خداوند ما را از میان آنان برگزید و گرامی داشت* ." 💠🔸💠🔸💠 ( *خطبه ٣٣ نهج البلاغه* ) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس سی و یکم:* 🔻 *تلخ و شیرین زندگی در حکومت اسلامی* ⚠️ تا وقتی طعم تلخ زندگی در حکومت طاغوت را نچشیده باشی نمی توانی قدر زندگی در حکومت اسلامی را بفهمی❗ *و وقتی قدر حکومت اسلامی را ندانی،* 🔻 🔸اولا عزم و جدّیت در حفظ و حمایت از آن را نخواهی داشت. 🔸ثانیا با دستورات رهبرت بصورت گزینشی برخورد می کنی؛ ↩️ یعنی آنجا که به خیال خودت فرمان رهبر به سودت هست، اطاعت می کنی ولی هرجا حس کنی به ضررت تمام می شود، از زیر بار اطاعت امام عادل، شانه خالی می کنی. ❌ ⚠️ فجیع تر اینکه گاهی از همان اموری فرار می کنی و شانه خالی می کنی که در شرایط عادی، شعارش را می دادی و ادعاهایت گوش فلک را کر می کرد؛ 👈 مثل جنگ و جهاد در راه خدا. 🟡▪️🟡▪️🟡 🟡 حضرت در *خطبه ۳۴ نهج البلاغه* در نکوهش و نفرین مردم زمانه خود، علت نارضایتی خود را از آنان در این دلایل خلاصه می کنند: 🔻🔻 ▪️"۱. *بجای آخرت به زندگی دنیا دلخوش کردن* ▪️۲. ذلت را بجای عزت پذیرفتن ▪️۳. *ترس از جهاد با دشمن* ▪️۴. عدم توانایی نقشه کشیدن علیه دشمن ▪️۵. *خواب غفلت* ▪️۶. از یاری حق دست برداشتن ▪️۷. *دشمن را بر خود مسلط کردن* ⏪ و در انتهای خطبه در مقابل چهار حقی که برای مردم بر خویشتن برمی‌شمارند ( *خیرخواهی، توزیع کامل بیت المال، تعلیم و تربیت*) چهار حق خود بر امت را چنین معرفی می نمایند: ⤵️ " *و اما حق من _ولیّ امر_ بر شما عبارتست از:* 🔻 ▫️ *وفاداری به بیعت با من،* ▫️ *خیرخواهی من در حضور و غیبتم،* ▫️ *اجابت دعوتم* ▫️ *و اطاعت دستوراتم* " 👈 امروز نیز همین حقوق و ادای درست آنها رمز و راز حفظ و تقویت و تعالی نظام اسلامی و امت اسلام است.👉 🟡▪️🟡▪️🟡 ( *خطبه ٣۴نهج البلاغه*) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس سی و دوم : یا نصرت؛ یا حسرت*❗ ✅ به نظر بنده یکی از سخت ترین و پیچیده ترین امتحانات زندگی آنجایی است که بر سر دو راهی یک تصمیم بین 👈 توصیه نصیحت گر خبیر و دلسوز از سویی 👈 و کشش نفس و میل دل و وسوسه دنیاطلبان از سویی دیگر مردّد باشی. ⚠️ اگر حرف ناصحِ امین را گوش بدهی، *شاید موقتاً و ظاهراً منافعی را از دست بدهی* یا تلخی هایی را بجان بخری،👌 ولی در عوض یا از خطر و ضرری مهم در امان میمانی یا سودی بالاتر و مهم تر در انتظارت خواهد بود. ⏪ *این دو راهی وقتی سخت تر و پیچیده تر می شود که آن دانای خیرخواه، امام و رهبر جامعه هم باشد. 👌امامی عادل که اطاعتش واجب است و عصیانش حرام.* ▪️▫️▪️▫️▪️ 💠 امیرالمؤمنین علیه السلام از ابتدای حکومت خویش نسبت به ضرورت و فوریت مبارزه با معاویه و ریشه کن کردن حکومت بنی امیه در شام به مردم عراق هشدار داده بودند. ↩️ *مثلا در خطبه ۲۷ فرموده بودند:* 🔻 ✅ " آگاه باشید من شب و روز، پنهان و آشکار شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند، بروید و با آنها نبرد کنید. ❌ اما شما سستی به خرج دادید و ذلت پذیرفتید تا آنکه آنها پی در پی به شما حمله کردند و سرزمین هایتان را تصرف نمودند.❌ ⏪ اینک فرمانده معاویه با لشکرش وارد شهر انبار شده استاندار ما را کشته و سربازان ما را از مواضع بیرون رانده است. ✖️ به من خبر رسیده مردی از لشکر شام به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که تحت حمایت حکومت اسلامی بوده وارد شده، خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره های آنها را به غارت برده در حالی که آنها جز گریه و التماس کردن هیچ وسیله ای برای دفاع نداشته اند.✖️ ⏪ یاران معاویه با غنیمت های فراوان برگشتند بدون آنکه حتی یک نفر آنها زخمی بردارد یا قطره خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه تلخ، مسلمان از روی تاسف بمیرد ملامت نخواهد شد..." ⤵️⤵️ نتیجه این بی توجهی به رهنمودهای خیرخواهانه رهبر و عدم اطاعت از فرامین او چیست❓ 👈 *ذلت، شکست و در نهایت، حسرت و ندامت. 👉* ▪️▫️▪️▫️▪️ ☑️ همین خطای استراتژیک در ماجرای حکمیّت هم رخ داد. وقتی حضرت علیرغم میل شان حکمیّت را پذیرفتند، اصرار داشتند که فردی مانند ابن عباس نماینده حضرت در مذاکرات باشد که هم اسلام شناس خوبی است و هم سیاستمداری باهوش و مقاوم. ✖️ ولی یاران نادان مولا _ با تحریک نفوذی هایی همچون اشعث بن قیس _ امر امام را نادیده گرفتند و ابوموسی اشعری کودن و خائن را برگزیدند. ⏪ در نتیجه عمروعاص _ نماینده معاویه در حکمیّت_ به راحتی ابوموسی را فریب داد و شد آنچه که نباید می شد.☑️ 👌 *آری❗امتی که در بزنگاه تاریخی تقابل حق و باطل بجای نصرت ولیّ امر خود سخن از تعامل با دشمن می زند،👈یک روز در صفین با حکمیّت و روزگاری در ویَن با برجام👉 *جز حسرت و ندامت نتیجه ای نخواهد دید و نباید جز خویشتن، کسی را سرزنش کند.* 🔸▪️🔸▪️🔸 *در خطبه ۳۵ می خوانیم:*🔻 ⚠️ " *بدانید که نافرمانی از نصیحت کننده مهربان دانا و باتجربه مایه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشیمانی است.⏪ من رأی و فرمان خود را نسبت به حکمیّت به شما گفتم و نظر خالص خود را در اختیار شما گذاشتم ولی شما همانند ❌ مخالفانی ستمکار و پیمان شکنانی نافرمان از پذیرش آن سر باز زدید⏪تا آنجا که نصیحت کننده در پند دادن، به تردید افتاد و از پند دادن خودداری کرد."* 🔸▪️🔸▪️🔸 ( *خطبه ٣۵ نهج البلاغه*) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ *زندگی به سبک نهج البلاغه* 📝 *درس سی و سوم :*🔻 *عاقبت احساس تکلیف جاهلانه* ✅ هر عاقلی می داند برای هر تصمیم و انتخاب و اقدامی به مقدماتی نیاز دارد. *مهمترین مقدمه ضروری هر حرکتی، شناخت و معرفت و آگاهی است.* ↩️ شناخت هدف، راه، خطرات، فرصت ها و.... امام علی «علیه السلام» به "کمیل بن زیاد" فرمودند: 🔻 " *یا کمیل ما مِن حَرَكةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فيها إلى مَعرِفَةٍ"* ↩️ «هیچ حرکت و فعالیتی نیست مگر آنکه تو در انجام آن به علم و معرفت نیاز داری» ( تحف العقول،ص: ۱۷۱) ✅ این شناخت باید صحیح، کامل و عمیق باشد؛ زیرا با *شناخت غلط* قطعا انسان دچار *جهل مرکّب* می شود. ☑️ و اگر *شناخت ناقص* باشد، یقینا در میانه راه به *انحراف و خطا و سرگردانی* دچار می شود👈 و چنانچه *معرفت سطحی* باشد، تصمیمش هم سطحی و کم اثر خواهد بود و حتی در مواردی *متحجرانه و خطرناک*. ✔️ آسیب بالاتر این است که انسان فعال و دغدغه مند اگر بی معرفت باشد، بسیار خشن و خطرناک خواهد شد؛ 👈زیرا خیال می کند که حق و راه و مقصد و تکلیف را به درستی تشخیص داده و دیگران را جاهل ، خاطی و خلافکار می پندارد. ▪️آیا می دانستید که قاتل شهید مطهری یک طلبه بود❓ ▪️آیا می دانستید که علت قتل او توسط این فرد کم سواد ولی پرشور و هیجانی، تألیف کتاب مسأله حجاب توسط استاد شهید بود❓ ▪️ آیا می دانستید این متحجر جاهلِ خود عالم پندار تا لحظه اعدامش از اقدام خود پشیمان نشد و معتقد بود با ترور علامه مطهری، اسلام را از انحراف و تحریف نجات داده است⁉️ 👌 در ماجرای خوارج متعصب نادان، مولی الموحدین علیه السلام پیش از آغاز نبرد با آنان در نهروان هم آنها را از عاقبت کارشان _که مرگ و ننگ و عذاب جهنم خواهد بود _آگاه کرد و هم ریشه این سقوط را برای ایشان تبیین فرمود. 🟢▪️🟢▪️🟢 *در خطبه ۳۶ می خوانیم:*🔻 ⚠️" *شما را از آن می ترسانم مبادا صبح کنید در حالی که جنازه های شما در اطراف رود نهروان و زمین های پست و بلند آن افتاده باشد بدون آن که برهان روشنی از پروردگار و حجت و دلیل قاطعی داشته باشید.* ◀️ *من شما را از این حکمیّت نهی کردم ولی با سرسختی مخالفت کردید تا به دلخواه شما کشانده شدم.* ◀️ *شما ای گروه کم خرد و سفیه ! ....من که این فاجعه را به بار نیاوردم و هرگز زیان شما را نخواستم* ." ❌ اما آن جاهلان خود عالم پندار بر جهل خود متعصبانه لجاجت کردند تا آنکه در جنگ نهروان _ همانگونه که از قبل حضرت وعده داده بودند _ از یاران امیرالمؤمنین علیه السلام کمتر از ۱۰ نفر شهید شدند ولی از ۴۰۰۰ نفر خوارج فقط کمتر از ۱۰ نفر زنده ماندند و بقیه به هلاکت رسیدند. ❌ 👈 *آری❗ *این است عاقبت احساس تکلیف جاهلانه* 👉 🟢▪️🟢▪️🟢 ( *خطبه ٣۶ نهج البلاغه*) 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

💠🌐💠 🌐💠 💠 ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ زندگی به سبک نهج البلاغه 📝 *درس سی و چهارم* 👇 *علی علیه السلام،تا ابد مظلوم مقتدر*! 💢گاهی از ناتوانی و ضعف و ترس بهت ظلم میشه و چاره ای جز پذیرش ظلم نداری. ✅اما گاهی هم علمش را داری و هم قدرتش را که حقت را بگیری و ظالم را سرجایش بنشانی ولی مصلحتی بالاتر دست و پایت را بسته و عقلانیت توحیدی، سکوت و تحمل ظلم را اولی دانسته است؛ بنابراین صبر می کنی و دم برنمیاوری حتی اگر دیگران این سکوت و صبرت را به عجز و ترس ترجمه کنند.👌 ⚖️از امیرالمومنین علیه السلام خیبرشکن و حیدر کرار بیاموز که با وجود اینکه هم در همه فضایل بی رقیب و پیشرو بود و هم در توانایی کسی با او قابل مقایسه نبود، اما وقتی در ماجرای سقیفه و انحراف در خلافت واقع شد فرمود:" *من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق خود قیام کنم ؟ یا در این محیط تاریک و خفقان زا ... صبر پیشه کنم؟ پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم* ..." ( *خطبه۳* ) ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 📎📖📎در *خطبه ۳۷* حضرت به این جمع اضداد بخوبی اشاره می فرمایند:" *آن گاه که همه از ترس سست شده کنار کشیدند، من قیام کردم.... در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود ولی در عمل برتر و پیشتاز بودم... جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضیلت ها را بُردم. .... در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت از سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را برعهده دارم که از من برای دیگران پیمان گرفت* ." 🔗ادامه دارد.... ✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع 💠 🌐💠 💠🌐💠

🌷 ⚜️ 🌷 ⚜️ 🌷 🌷 حکمت1️⃣ ✅هوشیاری در فتنه ها قَالَ (علیه السلام): كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ، لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ. درود خدا بر او، فرمود: در فتنه ها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند. با ما همراه باشد با نشر📚 #نهج_البلاغه #تفسیر_حکمت_

🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🌺تفسیر حکمت 1️⃣ ✅هوشیاری در فتنه ها 👈 بهترین روش در فتنه ها 💠 امام(علیه السلام) در این حکمت پرمعنا مى فرماید: «در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش; نه پشت او قوى شده که سوارش شوند نه پستانى دارد که بدوشند» براى روشن شدن محتواى این کلام بسیار پرمعنا لازم است قبلاً دو واژه «فتنه» و «ابن لبون» تفسیر شود: 🔹فتنه، از ماده «فتن» (بر وزن متن) در اصل به معناى قرار دادن طلا در کوره است تا خالص از ناخالص جدا شود سپس به معناى هرگونه آزمایش و امتحان و بلا و عذاب و حتى شرک و بت پرستى و آشوب هاى اجتماعى آمده است و در اینجا منظور همان آشوب هاى اجتماعى است. 🔹لبون، به شترى گفته مى شود که به جهت زائیدن مکرر پیوسته در پستانش شیر است (لبون به معناى شیر دار است از ماده لبن) و ابن لبون به بچه چنین شترى گفته مى شود که دو سال آن تمام شده و وارد سال سوم شده است; نه قوت و قدرت چندانى دارد که بتوان بر پشت او سوار شد و نه پستان پر شیرى (زیرا هم کم سن و سال است و هم نر) و به این ترتیب هیچ گونه استفاده اى از آن در آن سن و سال نمى توان کرد. 👈از اینجا روشن مى شود که هدف امام این است که انسان به هنگام شورش هاى اهل باطل و فتنه هاى ناشى از خصومت آنها با یکدیگر نباید آلت دست این و آن شود; باید خود را دور نگه دارد و به هیچ یک از دو طرف که هر دو اهل باطل اند کمک نکند. در این گونه موارد معمولاً هر کدام از طرفین به سراغ افراد بانفوذ و باشخصیت مى آیند تا از نفوذ و قدرت آنها براى کوبیدن حریف استفاده کنند. در این هنگام باید این افراد بلکه تمام افراد، خواه ضعیف باشند یا قوى نهایت مراقبت را به خرج دهند که در دام فتنه گران و غوغاسالاران نیفتند مبادا دین و یا دنیاى آنها آسیب ببیند و همان گونه که در بالا آمد در بعضى از روایات جمله «ولا وَبَر فَیُسْلَب» نیز به آن افزوده شده است یعنى شتر دو ساله پشمى هم ندارد که آن را بچینند و از آن استفاده کنند.

🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 حکمت 2️⃣ ✅شناخت ضدّ ارزش ها وَ قَالَ (علیه السلام): أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَه. و درود خدا بر او، فرمود: آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پست كرده، و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است. 🌺 تفسیر حکمت 2️⃣ ✅شناخت ضدّ ارزش ها 💠 از این کارها بپرهیز امام(علیه السلام) در این کلام نورانى اش به پیامدها و آثار سوء سه رذیله اخلاقى در عباراتى کوتاه و فشرده اشاره فرموده است. نخست مى فرماید: «هر کس طمع را پیشه کند خود را حقیر ساخته است». (أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ). واژه «طمع» به معناى بیش از حق خود طالب بودن و گرفتن مواهب زندگى از دست دیگران است و تعبیر به «استشعر» که به معناى پوشیدن لباس زیرین است اشاره به این است که طمع را به خود چسبانده و از آن جدا نمى شود; بدیهى است که افراد طماع براى رسیدن به مقصود خود باید تن به هر ذلتى بدهند و دست سؤال به سوى هرکس دراز کنند و شخصیت خود را براى نیل به اهداف طمعکارانه خود بشکنند. 💠در دومین نکته مى فرماید: «کسى که سفره دل خویش را (نزد این و آن بدون هیچ فایده) باز کند (و مشکلات خود را فاش سازد) رضایت به ذلت خود داده است»; (وَرَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ). روشن است هرگاه انسان نزد طبیب درد خود را بگوید و از وى راه درمان بطلبد یا پیش قاضى ظلمى را که بر او رفته بیان سازد و از او احقاق حق بخواهد یا نزد دوستش از گرفتارى خود براى گرفتن وام سخن بگوید کار خلافى نکرده و به دنبال مشکل گشایى بوده; اما طرح مشکلات نزد کسانى که هیچ گونه توانایى بر حل آن ندارند اثرى جز ذلت و سرافکندگى انسان نخواهد داشت. در این گونه موارد باید خویشتن دار بود و لب به شکایت نگشود. 💠آن گاه امام(علیه السلام) در جمله سوم مى فرماید: «کسى که زبانش را بر خود امیر سازد شخصیت او تحقیر مى شود»; (وَهَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَهُ). منظور از امیر شدن زبان آن است که از تحت کنترل عقل و فکر خارج شود و هرچه بر زبانش آمد بگوید. بدیهى است سخنانى که از فکر و عقل و تقوا سرچشمه نمى گیرد در بسیارى از موارد خطرهایى ایجاد مى کند که انسان قادر بر جبران آن نیست و گاه اسباب رنجش افراد آبرومند و سبب ایجاد اختلاف در میان مردم و کینه و دشمنى نسبت به گوینده و دیگران مى شود.

🌷 ⚜️ 🌷 ⚜️ 🌷 🌷 حکمت 3️⃣ ✅شناخت ضدّ ارزش ها وَ قَالَ (علیه السلام): الْبُخْلُ عَارٌ، وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ [حَاجَتِهِ] حُجَّتِهِ، وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ. و درود خدا بر او، فرمود: بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كند مى سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است. 🌺 تفسیر حکمت 3️⃣ 👈 چهار نقطه ضعف 💠 امام(علیه السلام) در این حکمت والا به چهار نقطه ضعف اخلاقى و اجتماعى انسان اشاره مى کند و آثار سوء هر یک را بر مى شمرد تا همگان از آنها فاصله بگیرند. 🔹نخست مى فرماید: «بخل ننگ است»; (الْبُخْلُ عَارٌ). بخل آن است که انسان حاضر نباشد چیزى از مواهب خداداد را در اختیار دیگران بگذارد، هرچند امکانات او بسیار بیش از نیازهاى او باشد و نقطه مقابل آن سخاوت و کرم است که گاه سبب مى شود انسان حتى وسائل مورد نیاز خود را به دیگران ببخشد و خود به کمترین مواهب حیات قناعت کند. عار بودن بخل و افتخار بودن کرم و سخاوت بر کسى پوشیده نیست، زیرا اولاً بخل سبب نفرت مردم از بخیل مى شود و افراد نزدیک و دور از او فاصله مى گیرند و ثانیا بخل سبب سنگدلى و قساوت است، زیرا بخیل ناله مستمندان را مى شنود و چهره رقت بار آنها را مى بیند و در عین حال به آنها کمکى نمى کند و این مایه قساوت است. ثالثا بخل سبب مى شود که بسیارى از منابع اقتصادى از گردش تجارى سالم خارج شود و به صورت کنز و اندوخته در آید در حالى که گروه هایى در جامعه ممکن است به آن نیاز داشته باشند. رابعاً افراد بخیل گاه به زن و فرزند خود نیز تنگ و سخت مى گیرند به اندازه اى که مرگ او را آرزو مى کنند و این عار و ننگ دیگرى است. خامسا افراد بخیل به سبب دلبستگى فوق العاده غیر منطقى به مال و ثروتشان از نظر تفکر اجتماعى بسیار ضعیف و ناتوانند و این هم ننگ و عار دیگرى است. 🔹آن گاه امام در سومین جمله اشاره به آثار فقر در زندگى انسان ها مى کند و مى فرماید: «فقر شخص زیرک را از بیان دلیلش گنگ مى سازد»; (وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ). اشاره به این که از یک سو افراد فقیر در خود احساس حقارت مى کنند و هر اندازه فَطِن و باهوش باشند بر اثر این احساس حقارت از گفتن حرف حساب خود و دفاع از حقوق خویشتن باز مى مانند و از سوى دیگر چون مى دانند بسیارى از مردم براى سخنان آنها بهایى قائل نمى شوند چون غالباً دنیاپرستند و براى افراد ثروتمند شخصیت قائلند همین احساس سبب مى شود که فقیران نتوانند حرف حق خود را بیان کنند. 🔹حضرت در چهارمین و آخرین جمله که در واقع تکمیل کننده جمله سوم است مى افزاید: «آن کس که فقیر و تنگدست است حتى در شهر خود غریب است»; (وَالْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ). زیرا غریب کسى است که دوست و آشنایى ندارد و احساس تنهایى مى کند و مى دانیم دنیاپرستان از افراد فقیر و تنگدست فاصله مى گیرند و آنها را در شهر خود غریب مى گذارند و به عکس ثروتمندان حتى در بلاد دوردست از وطنشان غریب نیستند .

🌷 ⚜️ 🌷 ⚜️ 🌷 🌷 حکمت 4️⃣ ✅ارزش هاى اخلاقى و ضدّ ارزش ها وَ قَالَ (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى. و درود خدا بر او، فرمود: ناتوانى، آفت و شكيبايى، شجاعت و زهد ثروت و پرهيزكارى سپر نگه دارنده است. و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى.

🌺تفسیر حکمت 4️⃣ 👈 قوىّ و صبور باش 💠 امام در چهارمین کلمه از کلمات قصارش به پنج وصف از اوصاف انسانى اشاره مى کند که یکى منفى و چهار وصف از آن مثبت است و آثار هر کدام را در جمله بسیار کوتاهى بر مى شمارد. نخست مى فرماید: ;عجز و ناتوانى آفت است (الْعَجْزُ آفَةٌ). عجز مفهوم وسیعى دارد که هرگونه ناتوانى علمى، جسمى، اقتصادى و فکرى را شامل مى شود و به یقین اینها بزرگ ترین آفات زندگى انسان است; انسان عاجز، ذلیل و خوار عقب مانده و شکست خورده و بى ارزش و بى مقدار است به همین دلیل اسلام مى گوید: بکوشید و هرگونه عجز را از خود دور سازید و با قدرت و قوت به اهداف مالى و معنوى خود برسید. البته گاه مى شود که عجز و ناتوانى بدون اختیار دامان انسان را مى گیرد، ولى غالباً چنین نیست، بلکه نتیجه کوتاهى ها و بى برنامگى هاست. 🔹سپس در دومین نکته اشاره به آثار مثبت صبر و شکیبایى کرده مى فرماید: ;صبر شجاعت است ;; (وَالصَّبْرُ شَجَاعَةٌ). بدیهى است صبر چه در مقابل عوامل معصیت باشد، چه در مسیر اطاعت پروردگار چه در برابر مصائب روزگار انجام گیرد، نوعى شجاعت محسوب مى شود و تنها شجاعانند که از عهده شکیبایى در این مراحل سه گانه بر مى آیند. 🔸آن گاه در سومین جمله مى فرماید: ;زهد ثروت است ;; (وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ). اشاره به اینکه انسان از ثروت آیا چیزى جز بى نیازى مى خواهد و آدم زاهدِ قانع، از همه خلق بى نیاز است و چه بسا ثروتمندانى که جزء نیازمندان هستند. زهد همان بى اعتنایى به زرق و برق دنیا و مال و منال و شهرت و آوازه است. زاهد کسى نیست که فاقد این امور باشد بلکه زاهد کسى است که دلبسته و وابسته به این امور نباشد; خواه آن را داشته باشد یا نه! بلکه مى توان گفت: زاهدان از ثروتمندان غنى ترند، چرا که ثروتمندان از یک سو باید پیوسته ثروت خود را حساب و کتاب کنند و از سوى دیگر مراقب باشند سارق و دشمنى آن را از دست آنها نگیرد در حالى که زاهدان از همه اینها بى نیازند.

🌷 ⚜️ 🌷 ⚜️ 🌷 🌷 حکمت 5️⃣ ✅شناخت ارزش هاى اخلاقى وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ. و درود خدا بر او، فرمود: دانش، ميراثى گرانبها، و آداب، زيورهاى هميشه تازه، و انديشه، آيينه اى شفّاف است.

🌺تفسیر حکمت 5️⃣ 👈 علم و ادب و تفکر 💠 امام در این بخش از کلمات قصار اشاره به سه نکته مهم مى کند نخست مى فرماید: «علم و دانش میراث گرانبهایى است»; (الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ). 🔹اشاره به این که گرانبهاترین میراثى که انسان از خود به یادگار مى گذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادى افتخارى است. 🔹در دومین جمله مى فرماید: «آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است»; (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ). بر این پایه، مفهوم کلام امام(علیه السلام) چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباس هاى زیبایى است که آدمى در تن مى کند و هرگز فرسوده نمى شود بر خلاف لباس هاى ظاهرى که هم کهنه مى شود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهرى دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است. 🔹سپس امام در سومین جمله مى فرماید: «فکر آئینه صافى است»; (وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ). منظور از فکر همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفى است که بر انسان وارد مى شود و به تعبیر فلاسفه حرکتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتیجه ها. هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجاب هاى معرفت دور بماند، آئینه شفافى خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان مى دهد و راه صحیح را در پرتو آن مى یابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.