وَ قَالَ [عليه السلام] إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ .
👌🏼 #ارزش_همانند_شدن_با_خوبان(اخلاقى، اجتماعى)
و درود خدا بر او ، فرمود :✍🏼
اگر بردبار نيستي، خود را به بردبارى بنماى ، زيرا اندك است كه خود را همانند مردمى كند و از جمله آنان به حساب نيايد.
#حکمت_۲۰۷
#نهج_البلاغه
❗️ @nahjolbalaghekhani❗️
پندهای مولا علی علیه السّلام
وَ قَالَ [عليه السلام] إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ
🍁 #راه_تحصيل_بردبارے
امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى كه در واقع تكميلى است براى كلام حكيمانه گذشته اشاره به نكته ديگرى درباره حلم و بردبارى مى كند و مى فرمايد: «اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار كن (و همانند حليمان عمل نما) زيرا كمتر شده است كسى خود را شبيه قومى كند و سرانجام از آنان نشود»; (إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ; فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم إِلاَّ أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ).
كلام حكيمانه پيشين درباره بعضى از آثار مهم حلم بود و امام(عليه السلام) در اين كلام، راه رسيدن به اين خلق از اخلاق فضيله را بيان مى كند كه چون افرادى داراى اين صفت نيستند خود را وادار به آن كنند; مثلاً حادثه خشم آورى واقع
مى شود و انسان عصبانى مى گردد و از درون مى جوشد و مى خروشد; ولى خودش را كنترل كند و قيافه اى همچون حليمان و بردباران به خود بگيرد. اين كار در نخستين بار ممكن است بسيار مشكل باشد ولى هرچه تكرار شود آسان تر
مى گردد تا زمانى كه انسان به آن عادت مى كند و تبديل به حالت و سپس تبديل به ملكه مى شود. البته تمام صفات فضيله را مى توان از اين راه به دست آورد; مثلاً علماى اخلاق درباره افراد جبان و ترسو مى گويند:
خود را در ميدان هاى ترسناك وارد كند و شجاعت را بر خويش تحميل نمايد. پس از مدتى عادت مى كند و ملكه شجاعت در او پيدا مى شود. جمله «قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْم» نيز دليل بر اين كليت و عموميت است و در واقع امام(عليه السلام) آن را به عنوان درسى فراگير در مسير تحصيل فضايل تعليم داده است و اين همان چيزى است كه نه تنها علماى اخلاق، بلكه روانشناسان نيز بر آن اصرار دارند و آن را يكى از طرق رفع نقايص روانى
مى شمارند.
#تفسیر_حکمت_207
#نهج_البلاغه
#ادامه_دارد... ✍🏼
💠 @nahjolbalaghekhani💠
🔸هرچه کنی به خود کنی!
درویش دوره گردی میرفت و مدام با خود این شعر را میخواند که «هرچه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی».
از قضا پیرزنی حرف او را شنید و با خود گفت: من به او نشان خواهم داد که این حرف درست نیست.
پیرزن به خانه رفت و نان خانگی درست کرد و البته کمی هم به آن زهر زد و آن را به مرد درویش داد. درویش از محبت او تشکر کرد و رفت.
از قضا پیرزن فرزندی داشت که راهی شهر و دیار خود بود. در راه درویش را میبیند و میگوید: «من از راه دوری آمدهام و گرسنهام. برای رفع این گرسنگی، آذوقهای داری به من بدهی؟»
درویش هم همان نان را به پسر جوان داد و گفت: «زنی برای ثواب این نان را به من داده. بگیر و نوش جان کن». پسر نان را خورده و از حال رفت. درویش به سوی پیرزن بازگشت و او را خبر کرد.
پیرزن دوان دوان آمد و دید نانی که او به کمی زهر آلوده کرده بود و قرار بود برای چند ساعت درویش را از پا بیندارد، حال نصیب فرزندش شده است. او بر سر و صورت میکوبید و رو به درویش گفت: راست میگفتی، "هرچه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی"
🌈 @Nahjolbalaghekhani
✋با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه بزرگواران محترم
دوستان توجه داشته باشید، این کانالی که عضوش هستید گنجینه ای از کلام مولا علی علیه السلام هست.
گنجینه ای که با خواندن و عمل به این گفته ها میشود طعم زندگی به معنی واقعی را چشید و جامعه بشری را از این همه گرفتاری که امروزه شاهده آن هستیم نجات داد.
کلام مولامون رو باید با آب طلا نوشت و سردر تمام دنیا نصب کرد تا همه عالم او را بشناسند و از کلام ایشون بهره ببرند.
پس با سرلوحه قرار دادن این گنجینه و ارسال آنها برای دیگران در این کار خداپسندانه سهیم باشیم.
👌توجه: کسانیکه واقعا قصد خواندن مطالب را ندارند، لطفا از کانال #لفت بدهند.
این کانال ممبر #واقعی میخواد.
🔔پیشنهاد: همه با هم این مطالب را هر چه عمیق تر #بخوانیم و #عمل_کنیم
سپاس🙏🙏🙏
🍃امام علی علیه السلام🍃
مراقب #افكار تان باشید كه تبدیل به گفتارتان می شود.
مراقب #گفتار تان باشید كه تبدیل به رفتار تان می شود.
مراقب #رفتار تان باشید كه تبدیل به عادت می شود.
مراقب #عادات خود باشید که شخصیت شما می شود.
مراقب #شخصیت خود باشید كه سرنوشت شما می شود.
📚غررالحکم، دررالكلم
🌈 @Nahjolbalaghekhani
🦊 #روبه_یا_روباه
فردی فقیر که برای نگه داری روغن اندک خود خیک نداشت، روباهی شکار کرد و از پوست آن خیک روغن ساخت. به او گفتند: « پوست روباه حرام است.» او برای نظر خواهی نزد یک نفر مکتب دار رفت و سوال کرد. مکتب دار عصبانی شد و گفت: « تو نمی دانی که روباه حرام است؟!» . مرد گفت : « ای داد و بیداد، بد شد!» مکتب دارپرسید:« مگر چی شده؟» گفت: « آقا، روغنی در آن است که برای حضرتعالی آورده ام.» مکتب دار گفت: « جانور، روبه بوده یا روباه؟»
مرد گفت: « نمی دانم . روبه چیست؟» مکتب دار گفت: « حیوانی است بسیار شبیه روباه، برو آن را بیاور، انشاالله روبه است.
انشاالله پاک است. بد به دل راه نده!!
این است حکایت دوران ما، بایک حرف چه نشدن هایی که شدنی میشود!!!
⚜ @Nahjolbalaghekhani
💠آیا میدانید شباهت امیرالموءمنین علے (ع) و
📖سورہ توحید در چیست ؟
❤️رسول خدا (ص) فرمودند:
یا علے ! همانا در تو مثالے است مانند سورہ قل هو اللـہ احد
هر ڪس آن را یڪ بار بخواند یڪ سوم قرآن را خواندہ است و هر ڪس دو بار آن را بخواند دو سوم قرآن را خواندہ است و هر ڪس آن را سـہ بار بخواند ڪلّ قرآن را خواندہ است.
یا علے هر ڪس تو را در قلبش دوست داشتـہ باشد ثواب یڪ سوم امّت (مسلمانان) را دارد، و هر ڪس در قلبش تو را دوست داشتـہ باشد و با زبانش تو را یارے ڪند اجر دو سوم این امّت را دارد و هر ڪس تو را در قلبش دوست داشتـہ باشد و با زبانش تو را یارے ڪند و با شمشیرش تو را ڪمڪ ڪند ثواب (ڪلّ) این امّت را دارد.
🌈 @Nahjolbalaghekhani
🔥رئیس جنیان در خدمت امام علی(ع)
🌾عصر خلافت امیرمؤمنان علی(ع) بود، آن حضرت در مسجد اعظم کوفه بالای منبر سخن می گفت، و جمعیت بسیاری پای منبر او، سخنانش را گوش می کردند، ناگهان دیده شد، اژدهائی از طرف یکی از درهای مسجد، وارد مسجد شد، مردم به جلو رفتند و خواستند او را بکشند، امیرمؤمنان (ع) شخصی را به سوی آنها فرستاد که به آنها بگوید دست نگهدارند و او را نکشند.
آن اژدها سینه کشان حرکت کرد تا پای منبر آمد و برخاست و روی دمش ایستاد، و به امیرمؤمنان (ع) سلام کرد، حضرت اشاره کرد: بنشین، تا خطبه تمام گردد، پس از پایان خطبه، علی(ع) به آن اژدها توجه کرد و فرمود:
🔥تو کیستی؟
او گفت: من عمروبن عثمان نماینده شما در میان جنیان هستم، پدرم از دنیا رفت، و به من سفارش کرد تا به خدمت شما برسم و دستور شما را بدست آورم، اینک نزد شما برای گرفتن دستور آمده ام، تا چه دستور فرمائی؟
🌸امام علی(ع): تو را به تقوا و پرهیزکاری دعوت می کنم، و سفارش می کنم که باز گردی و در میان جنیان، بجای پدرت باشی، و تو را به عنوان نماینده خودم در میان آنها منصوب کردم.
عمرو رفت و طبق وظیفه خود، بین جنیان حکومت کرد.
🦋جابر جعفی می گوید: ماجرای فوق را امام باقر(ع) نقل کرد، من به آن حضرت عرض کردم: آیا عمرو (نامبرده) نزد شما نیز می آید، و آمدن او به خدمت شما واجب است؟
💐امام باقر(ع) فرمود: آری.
📚داستانهای اصول کافی
🍃 @Nahjolbalaghekhani