پندهای مولا علی علیه السّلام
#حڪمت ۲۱۹ نهج البلاغہ وَ قَالَ [عليه السلام] أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَام
🍄 #قــربــانــگــاه_عــقــل!
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به خطرات مهم طمع اشاره كرده مى فرمايد: «بيشترين قربانگاه عقل ها در پرتو طمع هاست»; (أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ).
«مَصارِع» جمع «مصرع» به معناى محلى است كه انسان به خاك مى افتد. اين واژه در مورد شهيدان و كشته شدگان و غير آنها به كار مى رود. «بُرُوق» جمع «برق» به معناى همان برقى است كه در آسمان بر اثر جرقه هاى الكتريكى در ميان ابرهاى حامل بار مثبت و منفى ظاهر مى گردد و با صداى مهيبى همراه است كه آن را رعد مى نامند. «مَطامِع» جمع «طمع» غالباً به معناى چشم داشتن به چيزهايى است كه يا در دسترس قرار نمى گيرد و يا اگر قرار مى گيرد شايسته و حق انسان نيست. اين واژه گاه در آرزو داشتن هاى مثبت نيز به كار مى رود كه در بعضى از آيات قرآن و دعاهاى معصومان(عليهم السلام) به چشم مى خورد; ولى غالباً بار منفى دارد و به همين دليل در منابع لغت، آن را به هر نوع آرزو داشتن تفسير كرده اند.(1)
امام(علیه السلام) تشبیه جالبى در این کلام نورانى براى طمع هاى منفى بیان کرده است; طمع را به برق آسمان تشبیه نموده که لحظه اى همه جا را روشن مى کند و در شب هاى تاریک تمام فضاى بیابان با آن آشکار مى شود و شخص راهگذر گم کرده راه به شوق در مى آید و به دنبال آن دوان دوان حرکت مى کند. ناگهان برق خاموش مى شود و او در پرتگاهى فرو مى افتد.
عقل و دانش آدمى که حق را از باطل و نیک را از بد مى شناسد هنگامى که تحت تأثیر برق طمع قرار گیرد به همین سرنوشت گرفتار مى شود. در واقع طمع، یکى از موانع عمده شناخت است که در طول تاریخ بسیارى از اندیشمندان را به خاک هلاکت افکنده یا دنیایشان و یا دین و ایمانشان را بر باد داده است.
طمع آثار زیانبار فراوانى دارد; بسیارى از حوادث دردناک تاریخى بر اثر همین صفت رذیله رخ داده است. مهم ترین فاجعه تاریخ اسلام، شهادت شهیدان کربلا، از یک نظر به سبب طمع در حکومت رى از سوى «عمر سعد» واقع شد و حکومت مرگبار بنى امیه به طور کلى مولود طمع هایى بود که آنها در جانشینى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و گرفتن انتقام غزوات آن حضرت داشتند.
در گفتار حکیمانه 180 خواندیم که امام(علیه السلام) مى فرماید: «الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ; طمع بردگى و اسارت جاویدان است». در گفتار حکیمانه 226 نیز خواهد آمد که امام(علیه السلام) طمع کار را در بند ذلت گرفتار مى بیند: «الطّامِعُ فی وَثاقِ الذُّلِّ».(2)
در غررالحکم نیز آمده است: «ثَمَرَةُ الطَّمَعِ ذُلُّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ; ثمره طمع، ذلت دنیا و آخرت است».(3)
#تفسیر_حڪمت_۲۱۹
#نــهـــج_الــبــلاغـــہ
#ادامہ_دارد...✍
🍃 @nahjolbalaghekhani🍃
پندهای مولا علی علیه السّلام
🍄 #قــربــانــگــاه_عــقــل! امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به خطرات مهم طمع اشاره كرده مى
طمع باعث ذلت و اسارت مى شود، زیرا انسان در موارد طمع غالباً به دنبال چیزى مى رود که از دسترس او بیرون است و یا حق او نیست و پیوسته تلاش مى کند و نیروهاى خود را از دست مى دهد و گاه با محرومیت از آنچه به دنبال آن بود چشم از دنیا بر مى بندد.
طمع باعث ذلت انسان مى شود، براى این که جهت رسیدن به آن از آبرو و حیثیت خویش مایه مى گذارد و در برابر هر شخصى سر تعظیم فرود مى آورد.
ازاین رو در حدیثى از امام حسن عسکرى(علیه السلام)مى خوانیم: «ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه قدر زشت است براى انسان با ایمان که علائقى داشته باشد که سبب ذلت او شود».(4)
شاعر معروف فارسى زبان سعدى مى گوید:
بدوزد شره دیده هوشمند *** درآرد طمع مرغ و ماهى به بند
در جایى دیگر نیز مى گوید:
قناعت سرافرازد اى مرد هوش *** سر پر طمع بر نیاید ز دوش
طمع آبروى تو آخر بریخت *** براى دو جو دامنى دُر بریخت (5)
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
📚(1). در این مورد مى توانید به کتب لغت از جمله کتاب «التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» ماده «طمع» نوشته «علامه مصطفوى» مراجعه کنید.
📚(2). نهج البلاغه، حکمت 226 .
📚(3). غررالحکم، ح 4639 .
📚(4). بحارالانوار، ج 75، ص 374 .
📚(5). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در کتاب مصادر، این کلام حکیمانه را از جاحظ (متوفاى 255) در کتاب المائة المختارة با تفاوت مختصر و همچنین از راغب (متوفاى 502) در کتاب المحاضرات نقل مى کند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص175). خوارزمى در مناقب نیز این کلام حکمت آمیز را با تفاوتى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آورده است. (مناقب، ص376)
#تفسیر_حڪمت_۲۱۹
#نــهـــج_الــبــلاغـــہ
💢 @nahjolbalaghekhani💢