eitaa logo
پای درس امیرالمؤمنین علی علیه السلام
516 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
نهج البلاغه خوانی سیری در نهج البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
از فضایل امیرالمومنین علیه السلام 🎋 ❤️🌷 خبر از شهادت ميثم ميثم تمار پيش از شهادت خود به توسط علي (عليه السلام) از آن باخبر بوده و آن را از مولايش علي (عليه السلام) شنيده بود. امام (عليه السلام) به ميثم تمار گفت: چه خواهي كرد آن روزي كه فرزند ناپاك بني اميه - عبيدالله زياد - از تو بخواهد كه از من تبري و بيزاري بجويي؟ ميثم گفت: نه به خدا سوگند هرگز چنين نخواهم كرد، امام فرمود: در غير اينصورت به دارت آويخته و تو را ميكشند. ميثم گفت: ✅صبر و بردباري خواهم كرد اين در راه خدا چيزي نيست. علي (عليه السلام) به او فرمود: 🌴 اي ميثم تو بعدها با اين درخت ماجراها خواهي داشت … اي ميثم اين درخت خرما را به چهار قسمت تقسيم ميكنند و تو را از قسمت چهارم آن به دار ميآويزند، 🌴 روزي كه ابن زياد حاكم كوفه شد هنگام ورود به كوفه پرچمش به شاخه اي از آن درخت نخل گير كرد و پاره شد ابن زياد از اين پيش آمد فال بد زد و دستور داد آن را بريدند آنگاه نجاري آن را خريد و به چهار قسمت در آورد، ميثم به فرزندش صالح گفت: نام من و پدرم را بر چوب آن نخل حك كن صالح ميگويد: 💠 نام پدرم را آن روز بر آن چوب نوشتم وقتي ابن زياد پدرم را به دار آويخت پس از چند روز چوبه دار را ديدم همان قسمتي از آن نخل بود كه نام پدرم را بر آن نوشته بودم. [737]. (منبع ؛1001داستان امام علی علیه السلام) 🌴📚
از فضایل امیرالمومنین علیه السلام 🎋 ❤️🌷 خبر از شهادت ميثم ميثم تمار پيش از شهادت خود به توسط علي (عليه السلام) از آن باخبر بوده و آن را از مولايش علي (عليه السلام) شنيده بود. امام (عليه السلام) به ميثم تمار گفت: چه خواهي كرد آن روزي كه فرزند ناپاك بني اميه - عبيدالله زياد - از تو بخواهد كه از من تبري و بيزاري بجويي؟ ميثم گفت: نه به خدا سوگند هرگز چنين نخواهم كرد، امام فرمود: در غير اينصورت به دارت آويخته و تو را ميكشند. ميثم گفت: ✅صبر و بردباري خواهم كرد اين در راه خدا چيزي نيست. علي (عليه السلام) به او فرمود: 🌴 اي ميثم تو بعدها با اين درخت ماجراها خواهي داشت … اي ميثم اين درخت خرما را به چهار قسمت تقسيم ميكنند و تو را از قسمت چهارم آن به دار ميآويزند، 🌴 روزي كه ابن زياد حاكم كوفه شد هنگام ورود به كوفه پرچمش به شاخه اي از آن درخت نخل گير كرد و پاره شد ابن زياد از اين پيش آمد فال بد زد و دستور داد آن را بريدند آنگاه نجاري آن را خريد و به چهار قسمت در آورد، ميثم به فرزندش صالح گفت: نام من و پدرم را بر چوب آن نخل حك كن صالح ميگويد: 💠 نام پدرم را آن روز بر آن چوب نوشتم وقتي ابن زياد پدرم را به دار آويخت پس از چند روز چوبه دار را ديدم همان قسمتي از آن نخل بود كه نام پدرم را بر آن نوشته بودم. [737]. (منبع ؛1001داستان امام علی علیه السلام) امام علی بدست شقیترین انسان ها به شهادت می رسند 🌴📚