eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی آ.غ
462 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
114 ویدیو
6 فایل
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی آ.غ ارتباط با خادمان کانال @jafarii_k ... @azzahraa آثار مهدوی @Asaremahdavi_arfae @mahdavi_arfae @mahdavi_tebyan ‌نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی @nahjolbalagheiha استفاده از مطالب کانال، فقط با ذکر منبع جایز است
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۶۷ بخش ۱ حیا مذموم.mp3
2.29M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ حیاء مذموم 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 حیاء مذموم 💠 « لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ »   🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۶۷ نهج البلاغه می فرمایند : " از بخشش اندك شرم و حیا مکن، زیرا محروم كردن یا محروم شدن از آن اندک تر یا كمتر است. ✅ موضوع این حکمت حیاء منفی و مذموم است که انسان را محروم می کند. 🔰 در نهج البلاغه شریف، مصادیقی برای حیاء مذموم داریم ؛ 1⃣ یکی آنجایی است که انسان در مقابل سؤالی قرار می گیرد ، پاسخ آن را بلد نیست اما حیا می کند که بگوید نمی دانم. 2⃣ و دیگری آنجا که انسان چیزی را که نمی داند خجالت می کشد برود یاد بگیرد؛ 🔻 در حکمت ۸۲ این دو مصداق را اینگونه بیان می کند که احدی از شما خجالت نکشد وقتی از او چیزی سؤال کردند که نمی دانست ، بگوید نمی دانم و احدی خجالت نکشد وقتی چیزی را نمی داند که برود بیاموزد . 3⃣ مصداق دیگر حیاء منفی آنجایی است که اتّفاقاً انسان از روی خجالت به کسی که درخواستی کرده می بخشد. 🔻 مولا دربارهٔ " سخا " و " سخاوت " در حکمت ۵۳ می فرماید : " سخاوت آن چیزی است که قبل از درخواست فقیر و سائل پرداخت کنید و الّا آنچه که با درخواست سائل پرداخت می کنید ، یا از روی خجالت و شرم است یا بخاطر ترس از مذمّت شدن. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۹ نامه ۱۷.mp3
3.75M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به يكی از فرمانداران خود به نام عمر بن ابی سلمه ارحبی، که در فارس ایران حکومت می کرد. 🔹هشدار از بدرفتاری با مردم 🔻 پس از نام خدا و درود، همانا دهقانان مركز فرمانداريت از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلی تو شكايت كردند، من درباره آنها انديشيدم نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان نرمی و درشتی را به هم آميز. رفتاری توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روی را در نزديك كردن يا دور نمودن رعايت كن. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به فرماندار بصره، عبدالله بن عباس، در سال ٣٦ هجری پس از جنگ جمل 🔹روش برخورد با مردم 🔻بدان كه بصره امروز جايگاه شيطان و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نيكی رفتار كن و گره وحشت را از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبيله «بنی تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنی تميم» مردانی نيرومندند كه هرگاه دلاوری از آنها غروب كرد، سلحشور ديگری جای آن درخشيد و در نبرد در جاهليت و اسلام كسی از آنها پيشی نگرفت و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندی و قرابت و نزديكی دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش و گسستن پيوند با آنان كيفر الهی دارد، پس مدارا كن. ای ابوالعباس! اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب يا بد، جاری می شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعی كن تا خوش بينی من نسبت به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه در پاسخ نامه معاويه در صحرای صفین، ماه صفر سال٣٧ هجری 1⃣افشای چهره بنی اميه و فضائل اهل بيت (علیهم السلام ) 🔻معاويه! اينكه خواستی شام را به تو واگذارم، همانا من چيزی را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد و اما سخن تو كه «جنگ عرب را جز اندكی، بكام خويش فرو برده است» ، آگاه باش آن كس كه بر حق بود جايگاهش بهشت و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعای تساوی در جنگ و نفرات جهادگر كرده ای، بدان كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند. 2⃣ فضائل عترت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) 🔻و اينكه ادّعا كردی ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم آری چنين است، اما جدّ شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست و حلال زاده همانند حرام زاده نمی باشد و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمی توان مقايسه كرد و مؤمن چون مُفسد نخواهد بود و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروی كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل و خوارشدگان را بزرگ كرديم و آنگاه كه خداوند امّت عرب را فوج فوج به دين اسلام درآورد و اين امت در برابر دين يا از روی اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان يا برای دنيا و يا از روی ترس در دين اسلام وارد شديد و اين هنگامی بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشی گرفتند و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس ای معاويه شيطان را از خويش بهره مند و او را بر جان خويش راه مده. با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۰) 📚 انتشارات عهدمانا نافع ادامه داد : « لباس سفر به تن داری ؛ تازه از راه رسیده ای یا عازم سفری ؟ » عبدالله بی آنکه پاسخش را بدهد ، به طرف شبستان مسجد به راه افتاد. هنوز چند قدمی بیشتر برنداشته بود که نافع کتف او را چسبید. عبدالله به ناچار ایستاد . بدون اینکه برگردد و به نافع نگاه کند ، گفت : « تو از من چه می خواهی نافع ؟ چرا دست از من برنمی داری ؟ » نافع کنارش ایستاد و گفت : « بگو با چه قصدی به کوفه آمده ای ؟ اینجا چه می خواهی ؟ می خواهی در نماز به علی اقتدا کنی ؟ » عبدالله بر خود مسلّط شد و به نرمی می گفت : « به قصد و نیت خیری به کوفه آمدم ، به زودی خواهی فهمید نافع ... » سپس با پیمودن چند گام بلند به اندرون مسجد رفت . بدون اینکه سرش را بلند کند ، در انتهای مسجد چهار زانو نشست و در حالیکه غلاف شمشیرش را زیر عبایش پنهان کرده بود ، سرش را روی سینه اش خم کرد و مشغول گفتن ذکر شد و تا زمانی که صدای همهمه ای شنید ، سرش را بلند نکرد. وقتی به اطراف نگاه کرد ، علی را در جمع نمازگزاران دید . سرش را دوباره به زیر انداخت تا نگاهش در نگاه علی تلاقی نکند ، تا نمازگزاران به نماز بایستند ، تا آرامش و سکوت فضای مسجد را پر کند ، تا صدای تکبیر علی برخیزد ، تا علی حمد و سوره را بخواند و به رکوع برود و آن وقت او از جا برخیزد و به طرف محراب یورش ببرد و با ضربت شمشیر زهرآلود ، علی را به قتل برساند . علی در سجده بود و جز او ، همهٔ نمازگزاران صدای محکم پاهای عبدالله را شنیدند . کسی انگار می دوید ؛ کسی که نعرهٔ بلندی کشید و پیش از آنکه علی سرش را از سجده بردارد ، او را در محراب نقش زمین کرد. آنهایی که سر از سجده برداشتند ؛ دیدند که مردی با شمشیر خون آلود به طرف در خروجی مسجد می دوید . فریاد نافع ، اولین فریادی بود که برخاست : «بگیرید این حرام زاده را ! بگیرید !» چند نفری به طرف او یورش بردند و پیش از اینکه از در خارج شود ، به چنگش آوردند . صدای تکبیر و واویلا از محراب بلند شده بود. از جایی که علی ، غرق در خون هنوز زیر لب سبحان ربي الأعلى و بحمده می گفت. ↩️ ادامه دارد... @nahjolblage_urmi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۶۷ بخش ۲ حیا مذموم(1).mp3
2.21M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ حیاء مذموم 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 حیاء مذموم 🔰 همه این مصادیق در یک چیز مشترکند و آن اینکه انسانی که حیای بی جا دارد، از یک توفیقی، از یک ثوابی، از یک اجری، خودش را محروم می کند؛ 🔻 لذا در حکمت ۲۱ فرمودند: «قُرِنَتِ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ » ؛ " اصلاً خجالت بی‌جا، با محرومیت همنشین هستند." 🔴 اما راه خروج از این حیاء مذموم و ناپسند چیست؟ 1⃣ توجه به اینکه هر کار خوبی اگر برای خدا باشد، نتیجه اش بسیار بسیار بزرگ است، ولو خود کار کوچک است؛ 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۲۳۲ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: « مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ » ؛ " اگر انسان با دستی کوتاه و ناتوان چیزی اعطا کند، از دستی بزرگ (یعنی دست خداوند متعال) به او اعطا خواهد شد. " 2⃣ یا اعتقاد و باور به اینکه، هر چه در راه خدا ما اعطا می کنیم، به چندین برابر جبران خواهد شد، جایگزین خواهد شد؛ 🔻 در حکمت ۱۳۸ می‌فرماید: «مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ » ؛ "کسی که یقین بکند جای آن چیزی که داده است، پر می‌شود، حتماً در عطا و بخشش به دیگران، جود خواهد داشت، دستش باز خواهد شد." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۶ تا نامه ۱۴.mp3
2.31M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم : از نامه ۱۶ تا نامه ۱۴ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به هنگام آغاز جنگ در سال ٣٧ هجری در میدان صفین 🔹آموزش تاكتيكهای نظامی 🔻از عقب نشينی هایی كه مقدمه هجوم ديگر است و ايستادنی كه حمله در پی دارد نگرانتان نسازد، حق شمشيرها را اداء كنيد و پشت دشمن را به خاك بماليد و برای فرو كردن نيزه ها و محكم ترين ضربه های شمشير خود را آماده كنيد، صدای خود را در سينه ها نگه داريد؛ كه در زدودن سستی نقش بسزایی دارد. به خدایی كه دانه را شكافت و پديده ها را آفريد، آنها اسلام را نپذيرفتند، بلكه به ظاهر تسليم شدند و كفر خود را پنهان داشتند، آنگاه كه ياورانی يافتند آن را آشكار ساختند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دعای امام در میدان جنگ 🔹نيايش در جنگ 🔻خدايا! قلبها به سوی تو روانه شده و گردنها به درگاه تو كشيده و ديده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده و بدن ها در خدمت تو لاغرشده است، خدايا دشمنی های پنهان آشكار و ديگهای كينه در جوش است، خدايا به تو شكايت می كنيم از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در ميان ما نيست، و دشمنان ما فراوان و خواسته های ما پراكنده است. «پروردگارا! بين ما و دشمنانمان به حق داوری فرما كه تو از بهترين داورانی» ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور امام (علیه السلام) در صفین قبل از رویارویی با دشمن 🔹رعايت اصول انسانی در جنگ 🔻جنگ را آغاز نكنيد تا آنها شروع كنند، زيرا بحمدالله حجّت با شماست و آغازگر جنگ نبودن، تا آنكه دشمن به جنگ روی آورد، حجّت ديگر بر حقّانيت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گريختند، آن كس را كه پشت كرده مكشيد و آن را كه دفاع نمی تواند آسيب نرسانيد و مجروحان را به قتل نرسانید، زنان را با آزار دادن تحريك نكنيد هرچند آبروی شما را بريزند، يا اميران شما را دشنام دهند، كه آنان در نيروی بدنی و روانی و انديشه كم توانند، در روزگاری كه زنان مشرك بودند مأمور بوديم دست از آزارشان برداريم و در جاهليّت اگر مردی با سنگ يا چوب دستی به زنی حمله می كرد، او و فرزندانش را سرزنش می كردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۹۱) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش ادامهٔ داستان را نخواند . فکر کرد آیا چنین مرگی حقّ معاویه و عمروعاص نبود ؟! آنها چگونه از مرگ جستند ، در حالیکه علی با مرگ آرام گرفت . قلبی در سینهٔ مردی از تپش افتاد که خسته بود از نافرمانی و نامهربانی امّتش و به ستوه آمده بود و می گفت : « خدایا ! من این مردم را از پند و تذکّرهایم خسته کرده ام. آنها نیز مرا خسته نموده اند . آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به تنگ آمده ام . دل شکسته ام . به جای آنان افراد بهتری به من مرحمت فرما و به جای من بدتر از هر کس را بر آنان مسلط کن. » کشیش نهج البلاغه را برداشت . دیده بود که علی وصیت نامه ای دارد. دلش می خواست بداند علی پس از به خون درغلتیدن چه وصیتی داشته است . کتاب را ورق زد . نامه ی ۴۷ ، وصیت نامهٔ او به پسرانش حسن و حسین. شما را به ترس از خدا سفارش می کنم . به دنیاپرستی روی نیاورید ، گرچه دنیا به سراغ شما آید . بر آنچه در دنیا از دست می دهید اندوهناک مباشید . همیشه حق را بگویید و برای پاداش الهی عمل کنید و دشمن ستمگران و یاور ستم دیدگان باشید . شما و تمام فرزندان و خاندانم و کسانی را که این وصیت نامه به آنها می رسد ، به ترس از خدا ، نظم در امور زندگی و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش میکنم ؛ زیرا من از جدّ شما ، پیامبر اسلام شنیدم که فرمود : « اصلاح امور مردم ، از نماز و روزهٔ یک سال شما برتر است. » خدا را ، خدا را ! دربارهٔ یتیمان سفارشتان میکنم . مبادا آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ همسایگان ! حقوق آنان را رعایت کنید که وصیت پیامبر شماست که همواره همه را به خوش رفتاری با همسایگان سفارش می کرد ؛ تا آنجا که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ قرآن ! مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ نماز ، چرا که نماز ستون دین شماست. خدا را ، خدا را ! دربارهٔ خانه ی خدا ! تا هستید آن را خالی مگذارید ؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود ، مهلت داده نمی شوید . خدا را ، خدا را ! دربارهٔ جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا ! بر شما باد به پیوستن و وحدت با یکدیگر و بخشش از تقصیرهای هم . مبادا از هم روی گردانید و پیوند دوستی را از بین ببرید . امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلّط می گردند و آنگاه هر چه خدا را بخوانید ، جواب نخواهد داد . ای یاران من ! مبادا پس از من دست به کشتار مخالفان بزنید و بگویید علی کشته شده است . بدانید جز کشندهٔ من ، کس دیگری نباید قصاص شود . اگر از ضربت او مردم ، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اعضای بدنش را نبرید که من از رسول خدا شنیدم که فرمود : « بپرهیزید از بریدن اعضای بدن ؛ هر چند سگ هار باشد. » ↩️ ادامه دارد... @nahjolblage_urmi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۶۸ بخش ۱ رهاورد عفت و شکرگزاری.mp3
3.45M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ ره آورد عفت و شکرگزاری 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹ره آورد عفّت و شکرگزاری 💠 الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى 🔰 در حکمت ۶۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند : " عفت و پاكدامنی، یعنی تن به ذلّت و خواری ندادن، زینت فقر است و شکرگزاری زینت غنا و ثروتمندی" 🔻عین این عبارت، در حکمت ۳۴۰ هم تکرار شده است. مسأله، مسأله مدیریت فقر و مدیریت غناست. اسلام از ما می‌خواهد در هر شرایطی زیباترین رفتار را از خودمان تجلّی بدهیم، حتی در مورد فقر؛ لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نقطه مقابل در نامه ۳۱ می‌فرمایند : «ما أقبَحَ الخُضوعَ عِندَ الحاجَةِ وَالجَفاءَ عِندَ الغِنى»  "چقدر زشت است انسان وقتی نیاز دارد، در مقابل دیگران خضوع کند؛ وقتی که توانمند و بی نیاز شد، جفا کند." 🔻مسأله زیبایی فقر و زشتی فقر، شکرگزاری غنا و ناسپاسی غنا، موضوع اصلی حکمت ۶۸ است، که عرض کردم، عیناً در حکمت ۳۴۰ هم تکرار شده است. 🔻 مولا علی (علیه السلام) در زیبایی این مسأله، در حکمت ۴۰۶ می‌فرمایند : "چقدر زیباست تواضع اغنیاء برای فقرا، به نیت طلب آنچه که از ثواب، نزد خداست و از آن زیباتر این است که فقیر، عفت به خرج دهد نسبت به ثروتمندان، به برکت توکل بر خداوند متعال. " 🔻مولا علی (علیه السلام) در راستای این زینت، در حکمت ۳۷۲، فقیری که به خاطر فقر آخرتش را به دنیا نمی فروشد، یکی از چهار رکن استواری دین و دنیا معرفی کرده اند و دلیل اینکه انسان فقیر مؤمن، زینت عفاف را برای فقر خودش حفظ می‌کند، این است که باور کرده است اساساً کسی که خدا را دارد، فقر ندارد؛ 🔻 در خطبه ۱۰۹ امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) می‌فرمایند : «اللهُ غِنَى كُلِّ فَقِيرٍ » "خداوند متعال، مایه بی نیازی و ثروتمندی هر فقیری است." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش موضوعات مهم نامه ۱۳ تا نامه ۱۱.mp3
3.23M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : از نامه ۱۳ تا نامه ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام( علیه السلام ) به دو تن از اميران لشگر، زیاد بن مضر و شریح بن هانی 🔹رعايت سلسله مراتب فرماندهی 🔻من مالك اشتر پسر حارث را بر شما و سپاهيانی كه تحت امر شما هستند فرماندهی دادم. گفته او را بشنويد و از فرمان او اطاعت كنيد، او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد، زيرا كه مالك نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می شود، نه در آنجایی كه شتاب لازم است كندی دارد و نه آن جا كه كندی پسنديده است شتاب می گيرد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل نظامی به معقل بن قيس الرياحی، که با سه هزار سرباز به عنوان پیشاهنگان سپاه امام به سوی شام حرکت کردند. (معقل از بزرگان و شجاعان به نام کوفه بود) 🔹احتياط های نظامی نسبت به سربازان پيشتاز 🔻از خدایی بترس كه ناچار او را ملاقات خواهی كرد و سرانجامی جز حاضر شدن در پيشگاه او را نداری، جز با كسی كه با تو پيكار كند، پيكار نكن. در خنكی صبح و عصر سپاه را حركت ده، در هوای گرم لشكر را استراحت ده و در پيمودن راه شتاب مكن، در آغاز شب حركت نكن زيرا خداوند شب را وسيله آرامش قرار داده و آن را برای اقامت كردن، نه كوچ نمودن، تعيين فرموده است پس آسوده باش و مركبها را آسوده بگذار، آنگاه كه سحر آمد و سپيده صبحگاهان آشكار شد، در پناه بركت پروردگار حركت كن. پس هر جا دشمن را مشاهده كردی در ميان لشكرت بايست، نه چنان به دشمن نزديك شو كه چونان جنگ افروزان باشی و نه آنقدر دور باش كه پندارند از نبرد می هراسی، تا فرمان من به تو رسد، مبادا كينه آنان پيش از آنكه آنان را به راه هدايت فراخوانيد و درهای عذر را بر آنان ببنديد شما را به جنگ وادارد. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : دستور العمل امام (علیه السلام) به لشکری که آن را به فرماندهی زیاد بن نضر حارثی و شریح بن هانی به سوی شام و معاویه فرستاد. 🔹آموزش نظامی به لشكريان 🔻هرگاه به دشمن رسيديد يا او به شما رسيد، لشكرگاه خويش را بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا بين رودخانه ها قرار دهيد تا پناهگاه شما و مانع هجوم دشمن باشد، جنگ را از يك سو يا دو سو آغاز كنيد و در بالای قله ها و فراز تپه ها ديده بانهایی بگماريد، مبادا دشمن از جایی كه می ترسيد يا از سویی كه بيم نداريد، ناگهان بر شما يورش آورد! و بدانيد كه پيشاهنگان سپاه ديدبان لشگريانند و ديدبانان طلايه داران سپاهند. از پراكندگی بپرهيزيد، هر جا فرود می آييد، با هم فرود بياييد و هرگاه كوچ می كنيد همه با هم كوچ كنيد و چون تاريكی شب شما را پوشاند، نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد و نخوابيد مگر اندك، چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄