📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_پنجم)
9⃣ فلسفه حج
♦️آيا مشاهده نمی كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهای پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهایی در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان می رسانند، و نه نفعی دارند، نه می بينند، و نه می شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداری مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخ ترين مكانها، بی گياه ترين زمينها، و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههای خشن، سنگريزه های فراوان، و چشمه های كم آب، و آباديهای از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوی كعبه برگردند، و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهای دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه های عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روی آورند، شانه های خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاری سازند، و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهای آشفته، و بدن های پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهای خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نكردن موهای سر، قيافه خود را تغيير دهند، كه آزمونی بزرگ، و امتحانی سخت، و آزمايشی آشكار است برای پاكسازی و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش، و مكانهای انجام مراسم حج را، در ميان باغها و نهرها، و سرزمينهای سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقی آباد و دارای خانه ها و كاخهای بسيار، و آباديهای به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، دارای مناظری زيبا و پر آب، در وسط باغستانی شادی آفرين، و جادّه های آباد قرار می داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبكتر می شد. اگر پايه ها و بنيان كعبه، و سنگهایی كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دلها ديرتر به شك و ترديد می رسيدند، و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر می گذاشت، و وسوسه های پنهانی او در مردم كارگر نبود. در صورتی كه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها می آزمايد، و با مشكلات زياد به عبادت می خواند، و به اقسام گرفتاريها مبتلا می سازد، تا كبر و خود پسندی را از دلهايشان خارج كند، و به جای آن فروتنی آورد، و درهای فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد، و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختيارشان گذارد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_ششم)
0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری
♦️پس، خدا را! خدا را! از تعجيل در عقوبت، و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد، و از آينده دردناك ظلم، و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است، و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد، حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد، و هرگز بی اثر نخواهد بود، و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش، و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد.
1⃣1⃣ فلسفه عبادات اسلامی
♦️خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزه داری، حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و ديدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده، بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است. و روزه گرفتن، و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است، و پرداخت زكات، برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_هفتم)
2⃣1⃣تعصّب ورزيدن زشت و زيبا
♦️من در اعمال و رفتار جهانيان نظر دوختم، هيچ كس را نيافتم كه بدون علّت درباره چيزی تعصّب ورزد، جز با دليلی كه با آن ناآگاهان را بفريبد، و يا برهانی آورد كه در عقل سفيهان نفوذ كند، جز شما! زيرا در باره چيزی تعصّب می ورزيد كه نه علّتی دارد و نه سببی، ولی شيطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم عليه السّلام تعصّب ورزيد، و آفرينش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت «مرا از آتش و تو را از گل ساخته اند»، و سرمايه داران فساد زده امّتها، برای داشتن نعمتهای فراوان تعصّب ورزيدند و گفتند: «ما صاحبان فرزندان و اموال فراوانيم و هرگز عذاب نخواهيم شد» پس اگر در تعصّب ورزيدن ناچاريد، برای اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهای خوب تعصّب داشته باشيد، همان افعال و كرداری كه انسانهای با شخصيّت، و شجاعان خاندان عرب، و سران قبائل در آنها از يكديگر پيشی می گرفتند، يعنی اخلاق پسنديده، بردباری به هنگام خشم فراوان، و كردار و رفتار زيبا و درست، و خصلتهای نيكو پس تعصّب ورزيد در حمايت كردن از پناهندگان، و همسايگان، وفاداری به عهد و پيمان، اطاعت كردن از نيكيها، سرپيچی از تكبّر و خود پسنديها، تلاش در جود و بخشش، خود داری از ستمكاری، بزرگ شمردن خون ريزی، انصاف داشتن با مردم، فروخوردن خشم، پرهيز از فساد در زمين، تا رستگار شويد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📜خطبه ۱۹۲
📣خطبه قاصعه
(قسمت_هشتم)
3⃣1⃣ علل پيروزي و شكست ملّتها
♦️از كيفرهایی كه بر اثر كردار بد و كارهای ناپسند بر امّتهاي پيشين فرود آمد خود را حفظ كنيد، و حالات گذشتگان را در خوبيها و سختيها به ياد آوريد، و بترسيد كه همانند آنها باشيد پس آنگاه كه در زندگی گذشتگان مطالعه و انديشه می كنيد، عهده دار چيزی باشيد كه عامل عزّت آنان بود، و دشمنان را از سر راهشان برداشت، و سلامت و عافيت زندگی آنان را فراهم كرد، و نعمتهای فراوان را در اختيارشان گذاشت، و كرامت و شخصيّت به آنان بخشيد، كه از تفرقه و جدایی اجتناب كردند، و بر وحدت و همدلی همّت گماشتند، و يكديگر را به وحدت واداشته به آن سفارش كردند. و از كارهایی كه پشت آنها را شكست، و قدرت آنها را در هم كوبيد، چون كينه توزی با يكديگر، پركردن دلها از بخل و حسد، به يكديگر پشت كردن و از هم بريدن، و دست از ياری هم كشيدن، بپرهيزيد، و در احوالات مؤمنان پيشين انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان به سر بردند، آيا بيش از همه مشكلات بر دوش آنها نبود و آيا بيش از همه مردم در سختی و زحمت نبودند و آيا از همه مردم جهان بيشتر در تنگنا قرار نداشتند فرعونهای زمان، آنها را به بردگی كشاندند، و همواره بدترين شكنجه ها را بر آنان وارد كردند، و انواع تلخی ها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت نه راهی وجود داشت كه سرپيچی كنند، و نه چاره ای كه از خود دفاع نمايند، تا آن كه خداوند، تلاش و استقامت و بردباری در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستی خود، و قدرت تحمّل ناراحتيها را برای ترس از خويش، مشاهده فرمود. آنان را از تنگناهای بلا و سختيها نجات داد، و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگواری، و ترس آنها را به امنيّت تبديل فرمود، و آنها را حاكم و زمامدار و پيشوای انسانها قرار داد، و آن قدر كرامت و بزرگی از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمی پروراندند. پس انديشه كنيد كه چگونه بودند آنگاه كه وحدت اجتماعی داشتند، خواسته های آنان يكی، قلبهای آنان يكسان، و دستهای آنان مدد كار يكديگر، شمشيرها ياری كننده، نگاهها به يك سو دوخته، و اراده ها واحد و همسو بود آيا در آن حال مالك و سرپرست سراسر زمين نبودند و رهبر و پيشوای همه دنيا نشدند پس به پايان كار آنها نيز بنگريد! در آن هنگام كه به تفرقه و پراكندگی روی آوردند، و مهربانی و دوستی آنان از بين رفت، و سخن ها و دلهايشان گوناگون شد، از هم جدا شدند، به حزبها و گروه ها پيوستند، خداوند لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد، و نعمتهای فراوان شيرين را از آنها گرفت، و داستان آنها در ميان شما عبرت انگيز باقی ماند. از حالات زندگی فرزندان اسماعيل پيامبر، و فرزندان اسحاق پيامبر، فرزندان اسراييل «يعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گيريد، راستی چقدر حالات ملّتها با هم يكسان، و در صفات و رفتارشان با يكديگر همانند است در احوالات آنها روزگاری كه از هم جدا و پراكنده بودند انديشه كنيد، زمانی كه پادشاهان كسری و قيصر بر آنان حكومت می كردند، و آنها را از سرزمينهاي آباد، از كناره های دجله و فرات، و از محيطهای سر سبز و خرّم دور كردند، و به صحراهای كم گياه، و بی آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمينهایی كه زندگی در آنجاها مشكل بود تبعيد كردند، آنان را در مكانهای نامناسب، مسكين و فقير، همنشين شتران ساختند، خانه هاشان پست ترين خانه ملّتها، و سرزمين زندگيشان خشك ترين بيابانها بود، نه دعوت حقّی وجود داشت كه به آن روی آورند و پناهنده شوند، و نه سايه محبّتی وجود داشت كه در عزّت آن زندگی كنند. حالات آنان دگرگون، و قدرت آنان پراكنده، و جمعيّت انبوهشان متفرّق بود. در بلایی سخت، و در جهالتی فراگير فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بتها را پرستش می كردند، و قطع رابطه با خويشاوندان، و غارتگريهای پياپی در ميانشان رواج يافته بود.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
#علی_یاوران
#ختم_دسته_جمعی_نهج_البلاغه_در_110_روز
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی_آ.غ
🍃🌸 #پنجاه_و_یکمین_روز 🌸🍃
سهم #روز_پنجاه_و_یکم
از خطبه 192 بند 14 تا بند 19
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم هر روز را مطالعه بفرمایید.
👇👇👇
@Nahjolblage_urmi
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_نهم)
4⃣1⃣ ره آورد بعثت پيامبر اسلام صلّی اللّه عليه و آله و سلّم
♦️حال به نعمتهای بزرگ الهی كه به هنگامه بعثت پيامبر اسلام صلّی اللّه عليه و آله و سلّم بر آنان فروريخت بنگريد، كه چگونه اطاعت آنان را با دين خود پيوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند! چگونه نعمتهای الهی بالهای كرامت خود را بر آنان گستراند، و جويبارهای آسايش و رفاه بر ايشان روان ساخت!. و تمام بركات آيين حق، آنها را در بر گرفت!. در ميان نعمتها غرق گشتند، و در خرّمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سايه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزّتی پايدار آرام گرفتند، و به حكومتی پايدار رسيدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطين روی زمين گرديدند، و فرمانروای كسانی شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانين الهی را بر كسانی اجراء می كردند كه مجريان احكام بودند، و در گذشته كسی قدرت در هم شكستن نيروی آنان را نداشت، و هيچ كس خيال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند.
5⃣1⃣علل نكوهش و سقوط كوفيان
♦️آگاه باشيد! كه شما هم اكنون دست از رشته اطاعت كشيديد، و با زنده كردن ارزشهای جاهليّت، دژ محكم الهی را در هم شكستيد، در حالی كه خداوند بر اين امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود، كه در سايه آن زندگی كنند، نعمتی بود كه هيچ ارزشی نمی توان همانند آن تصوّر كرد، زيرا از هر ارزشی گران قدرتر، و از هر كرامتی والاتر بود. بدانيد كه پس از هجرت، دوباره چونان اعراب باديه نشين شده ايد، و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبديل گشته ايد، از اسلام تنها نام آن، و از ايمان جز نشانی را نمی شناسيد شعار ميدهيد: آتش آری ، ننگ هرگز گويا می خواهيد اسلام را واژگون، و پرده حرمتش را پاره كنيد و پيمانی را كه خدا برای حفظ حرمت مسلمين در زمين، و عامل امنيّت و آرامش مردم قرار داد بشكنيد همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را ياری دهند، و چاره ای جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد. مردم از مثلهای قرآن در باره كسانی كه عذاب و كيفر شدند، و روزهای سخت آنان، و اسيبهای شديدی كه ديدند آگاهيد، پس وعده عذاب خدا را دور مپنداريد، و به عذر اينكه آگاهی نداريد خود را گرفتار نسازيد، و انتقام خدا را سبك، و خود را از كيفر الهی ايمن مپنداريد، زيرا كه خدای سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر برای ترك امر به معروف، و نهی از منكر. پس خدا، بيخردان را برای نافرمانی، و خردمندان را برای ترك باز داشتن ديگران از گناه، لعنت كرد. آگاه باشيد شما رشته پيوند با اسلام را قطع، و اجرای حدود الهی را تعطيل، و احكام اسلام را به فراموشی سپرده ايد
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_دهم)
6⃣1⃣ قاطعيّت امام در نبرد با منحرفان
♦️آگاه باشيد! خداوند مرا به جنگ با سركشان تجاوز كار، پيمان شكنان و فساد كنندگان در زمين فرمان داد. با ناكثان پيمان شكن جنگيدم، و با قاسطين تجاوز كار جهاد كردم، و مارقين خارج شده از دين را خوار و زبون ساختم، و رهبر خوارج (شيطان ردهه) بانگ صاعقه ای قلبش را به تپش آورد و سينه اش را لرزاند و كارش را ساخت. حال تنها اندكی از سركشان و ستمگران باقی ماندند، كه اگر خداوند مرا باقی گذارد با حمله ديگری نابودشان خواهم كرد، و حكومت حق را در سراسر كشور اسلامی پايدار خواهم كرد، جز مناطق پراكنده و دور دست.
7⃣1⃣ سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام عليه السّلام
♦️من در خردسالی، بزرگان عرب را به خاك افكندم، و شجاعان دو قبيله معروف «ربيعه» و «مضر» را در هم شكستم شما موقعيّت مرا نسبت به رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم در خويشاوندی نزديك، در مقام و منزلت ويژه می دانيد، پيامبر مرا در اتاق خويش می نشاند، در حالی كه كودك بودم مرا در آغوش خود می گرفت، و در بستر مخصوص خود می خوابانيد، بدنش را به بدن من می چسباند، و بوی پاكيزه خود را به من می بوياند، و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من، و اشتباهی در كردارم نيافت. از همان لحظهای كه پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم را از شير گرفتند، خداوند بزرگترين فرشته خود (جبرئيل) را مأمور تربيت پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم كرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نيكو راهنمایی كند، و من همواره با پيامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است، پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نيكو را برايم آشكار می فرمود، و به من فرمان می داد كه به او اقتداء نمايم. پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء می گذراند، تنها من او را مشاهده می كردم، و كسی جز من او را نميديد، در آن روزها، در هيچ خانه ای اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم كه خديجه هم در آن بود و من سوّمين آنان بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم، و بوی نبوّت را می بوييدم من هنگامی كه وحی بر پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرود می آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم: ای رسول خدا! اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد و فرمود: «علی تو آنچه را من می شنوم، می شنوی، و آنچه را كه من می بينم، ميبينی، جز اينكه تو پيامبر نيستی، بلكه وزير من بوده و به راه خير ميروی»
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣خطبه قاصعه
(قسمت_یازدهم)
8⃣1⃣ خيره سری و دشمنی سران قريش
♦️من با پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم بودم آنگاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند: «ای محمد! صلّی اللّه عليه و آله و سلّم تو ادّعای بزرگی كردی، كه هيچ يك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه ای می خواهيم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهی، می دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدایی، و اگر از انجام آن سرباز زنی، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگویی » پس پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود «شما چه می خواهيد» گفتند: «اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد» پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چيز تواناست. حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان می آوريد و به حق شهادت می دهيد گفتند: آری ، پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من بزودی نشانتان می دهم آنچه را كه درخواست كرديد، و همانا بهتر از هر كس می دانم كه شما به خير و نيكی باز نخواهيد گشت، زيرا در ميان شما كسی است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد، و كسی است كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «ای درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داری ، و ميدانی من پيامبر خدايم، از زمين با ريشه هايت در آی ، و به فرمان خدا در پيش روی من قرار گير» سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث كرد، درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده، و پيش آمد كه با صدای شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان، يا به هم خوردن شاخه های درختان، جلو آمد و در پيش روی پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ايستاد كه برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم و بعضی ديگر را روی من انداخت و من در طرف راست پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ايستاده بودم، وقتی سران قريش اين منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آيد، و نصف ديگر در جای خود بماند» پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرمان داد. نيمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت به پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم نزديك شد گويا می خواست دور آن حضرت بپيچد، امّا سران قريش از روی كفر و سركشی گفتند: «فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود، و به صورت اول در آيد» پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا اللّه، ای رسول خدا من نخستين كسی هستم كه به تو ايمان آوردم، و نخستين فردی هستم اقرار می كنم كه درخت با فرمان خدا برای تصديق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستی انجام داد. امّا سران قريش همگی گفتند: «او ساحری است دروغگو، كه سحری شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پيامبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم گفتند: «آيا نبوّت تو را كسی جز امثال علی عليه السّلام باور می كند»
9⃣1⃣الگوهای كامل ايمان
♦️و همانا من از كسانی هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشی نمی ترسند، كسانی كه سيمای آنها سيمای صدّيقان، و سخنانشان، سخنان نيكان است، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند، به دامن قرآن پناه برده سنّتهای خدا و رسولش را زنده می كنند، نه تكبّر و خود پسندی دارند، و نه بر كسی برتری می جويند، نه خيانتكارند و نه در زمين فساد می كنند، قلبهايشان در بهشت، و پيكرهايشان سرگرم اعمال پسنديده است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه192
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در حمد خدا و لزوم تقوا
(قسمت_اول)
1⃣شناخت پروردگار
♦️سپاس خداوندی را سزاست كه سپاس او در خلق آشكار، و سپاهش پيروز و بزرگی او والا و بيكرانه است خدا را برای نعمتهای پی در پی و بخشش های بزرگش ستايش می كنم، خدایی كه حلمش بزرگ و عفوكننده است، در فرمانش عادل، و از گذشته و آينده باخبر است، با علم خود جهان هستی را پديد آورده، و با فرمان خود موجودات را آفريده است، بی آنكه از كسی پيروی كند، و يا بياموزد، و يا از طرح حكيم ديگری استفاده نمايد، در آفرينش پديده ها، دچار اشتباهی نشده، و نه با حضور و مشورت گروهی آفريده است. گواهی می دهم كه محمد (صل الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده اوست، به هنگامی او را مبعوث فرمود كه مردم در گرداب جهالت فرو رفته، و در حيرت و سرگردانی به سر می بردند، هلاكت آنان را مهار كرده به سوی خود می كشيد، و گمراهی بر جان و دلشان قفل زده بود.
2⃣ره آورد پرهيزكاری
♦️ای بندگان خدا! شما را به پرهيزكاری سفارش می كنم، كه حق خداوند بر شماست، و نيز موجب حق شما بر پروردگار است، از خدا برای پرهيزكاری ياری بطلبيد، و برای انجام دستورات خدا از تقوا ياری جوييد، زيرا تقوا، امروز سپر بلا، و فردا راه رسيدن به بهشت است، راه تقوا روشن، و رونده آن بهره مند، و امانتدارش خدا، كه حافظ آن خواهد بود، تقوا همواره خود را بر امت های گذشته و آينده عرضه می كند، زيرا فردای قيامت، همه به آن نيازمندند. آنگاه كه در قيامت آفريده ها را گرد می آورد، و درباره همه نعمت ها می پرسد، پس چه اندكند آنان كه تقوا را برگزيدند، و بار آن را بدرستی بر دوش كشيدند، آری پرهيزكاران تعدادشان اندك است، و شايسته ستايش خداوند سبحان كه فرمود: (بندگان سپاس گزار من اندكند.) پس گوش جان را به ندای تقوا بسپاريد، و برای به دست آوردن آن تلاش كنيد، تقوا را بجای آن چه از دست رفته به دست آورديد و عوض هر كار مخالفی كه مرتكب شده ايد انتخاب كنيد، با تقوا خواب خود را به بيداری، و روزتان را با آن سپری كنيد، دلهای خود را با تقوا زنده كنيد، و گناهان خود را با آن شستشو دهيد، بيماريهای روان و جان خود را با تقوا درمان، و خود را آماده سفر آخرت گردانيد، از تباه كنندگان تقوا عبرت گيريد و خود عبرت پرهيزكاران نشويد. آگاه باشيد! تقوا را حفظ كنيد و خويشتن را با تقوا حفظ نماييد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه191
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در حمد خدا و لزوم تقوا
(قسمت_دوم)
3⃣ پرهيز از دنيای حرام
♦️برابر دنيا خويشتن دار و برابر آخرت دلباخته باشيد، آن كس را كه تقوا بلندمرتبت نمود خوار نشماريد، و آن را كه دنيا عزيزش كرد گرامی نداريد، برق درخشنده دنيا شما را خيره نكند، و سخن ستاينده دنيا را نشنويد، به دعوت كننده دنيا پاسخ ندهيد، و از تابش دنيا روشنایی نخواهيد، و فريفته كالاهای گرانقدر دنيا نگرديد. همانا برق دنيای حرام بی فروغ است، و سخنش دروغ، و اموالش به غارت رفته، و كالاهای آن در شرف تاراج است. آگاه باشيد! دنيای حرام چونان عشوه گر هرزه ای است كه تسليم نشود، و مركب سركشی است كه فرمان نبرد، دروغگویی خيانتكار، ناسپاس حق نشناس، دشمنی حيله گر، پشت كننده ای سرگردان، حالاتش متزلزل، عزتش خواری، جدش بازی و شوخی، و بلندی آن سقوط است، خانه جنگ و غارتگری ، تبهكاری و هلاكت، و سرمنزل ناآرامی است، جايگاه ديدار كردنها و جدایی هاست، راه های آن حيرت زا، گريزگاه هايش ناپيدا، و خواسته هايش نوميدكننده و زيانبار است، پناهگاه های دنيا انسان را تسليم مرگ می كند، و از خانه های خود بيرون می راند، و چاره انديشی ها ناتوان كننده است.
4⃣اقسام دنياپرستان
نجات يافته ای مجروح، يا مجروحی پاره پاره تن، دسته ای سر از تن جدا، و دسته ای ديگر در خون خود تپيده، گروهی انگشت به دندان، و جمعی از حسرت و اندوه دست بر دست می مالند، برخی سر بر روی دستها نهاده به فكر فرو رفته اند، عده ای بر اشتباهات گذشته افسوس می خورند و خويشتن را محكوم می كنند، و عده ای ديگر از عزم و تصميم ها دست برداشته، كه راه فرار و هر نوع حيله گری بسته شده، و دنيا آنها را غافلگير كرده است، زيرا كار از كار گذشته، و عمر گرانبها هدر رفته است. هيهات! هيهات! آنچه از دست رفت گذشت، و آنچه سپری شد رفت، و جهان چنانكه می خواست به پايان رسيد. (نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين، و هرگز ديگر به آنها مهلتی داده نشد.)
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه191
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣سفارش به ترس از خدا
1⃣ضرورت شكرگزاری
♦️خدا را برابر نعمتهايش شكرگزارم، و بر انجام حقوق الهی از او ياوری می طلبم، پروردگاری كه سپاهش نيرومند، و مرتبت او بزرگ است. و گواهی می دهم كه محمد بنده و پيامبر اوست، انسانها را به اطاعت خدا دعوت كرد، و با دشمنان خدا در راه دين او پيكار كرد و مغلوبشان نمود، هرگز همداستانی دشمنان كه او را دروغگو خواندند، او را از دعوت حق باز نداشت، و تلاش آنان برای خاموش كردن نور رسالت به نتيجه ای نرسيد.
2⃣ سفارش به پرهيزكاری و ياد مرگ
♦️پس به تقوا و ترس از خدا، روی آوريد، كه رشته آن استوار، و دستگيره آن محكم، قله بلند آن پناهگاهی مطمئن می باشد، قبل از فرا رسيدن مرگ، خود را برای پيش آمدهای آن آماده سازيد، پيش از آنكه مرگ شما را دريابد آنچه لازمه ملاقات است فراهم آوريد، زيرا مرگ پايان زندگی است و هدف نهایی قيامت است، مرگ برای خردمندان پند و اندرز، و برای جاهلان وسيله عبرت آموزی است. پيش از فرا رسيدن مرگ، از تنگی قبرها، و شدت غم و اندوه، و ترس از قيامت، و درهم ريختن استخوانها، و كر شدن گوشها، و تاريكی لحد، و وحشت از آينده، و غم و اندوه فراوان در تنگنای گور، و پوشانده شدن آن با سنگ و خاك، چه می دانيد؟!.
پس ای بندگان! خدا را! خدا را! پروا كنيد، كه دنيا با قانونمندی خاصی می گذرد، شما با قيامت به رشته ای اتصال داريد، گويا نشانه های قيامت، آشكار می شود، و شما را در راه خود متوقف نموده، با زلزله هايش سررسيده است، سنگينی بار آن را بر دوش شما نهاده، و رشته پيوند مردم با دنيا را قطع كرده، همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گویی دنيا يك روز بود و گذشت، يا ماهی بود و سپری شد، تازه هاي دنيا كهنه شده، و فربه هايش لاغر گرديدند، در جايگاهی تنگ، در ميان مشكلاتی بزرگ، و آتشی پرشراره كه صدای زبانه هايش وحشت زا، شعله هايش بلند، غرشش پرهيجان، پرنور و گدازنده، خاموشی شعله هايش غيرممكن، شعله هايش در فوران. تهديدهايش هراس انگيز، ژرفايش ناپيدا، پيرامونش تاريك و سياه، ديگهايش در جوشش، و اوضاعش سخت وحشتناك است.
3⃣ آينده پرهيزكاران
♦️و در آن ميان (پرهيزكاران را گروه، گروه، به سوی بهشت رهنمون می شوند) آنان از كيفر و عذاب در امانند، و از سرزنش ها آسوده، و از آتش دورند، در خانه های امن الهی، از جايگاه خود خشنودند، آنان در دنيا رفتارشان پاك، ديدگانشان گريان، شبهايشان با خشوع و استغفار چونان روز، و روزشان از ترس گناه چونان
شب می ماند، پس خداوند بهشت را منزلگه نهایی آنان قرار داد، و پاداش ايشان را نيكو پرداخت، كه سزاوار آن نعمتها بودند، و لايق ملكی جاودانه و نعمتهایی پايدار شدند. ای بندگان خدا، مراقب چيزی باشيد كه رستگاران با پاس داشتن آن سعادتمند شدند، و تبهكاران با ضايع كردن آن به خسران و زيان رسيدند، پيش از آنكه مرگ شما فرا رسد با اعمال نيكو آماده باشيد، زيرا در گرو كارهایی هستيد كه انجام داده ايد، و پاداش داده می شويد به كارهایی كه از پيش مرتكب شديد. ناگهان مرگ وحشتناك سر می رسد، كه ديگر بازگشتی نيست، و از لغزشها نمی توان پوزش خواست، خداوند ما و شما را در راه خود و پيامبرش استوار سازد، و از گناهان ما و شما به فضل رحمتش درگذرد.
4⃣آموزش نظامی
♦️ برجای خود محكم بايستيد، در برابر بلاها و مشكلات استقامت كنيد، شمشيرها و دستها را در هوای زبانهای خويش به كار مگيريد، و آنچه كه خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نكنيد، زيرا هركس از شما كه در بستر خويش با شناخت خدا و پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم) و اهل بيت پيامبر (علیه السلام ) بميرد، شهيد از دنيا رفته و پاداش او بر خداست، و ثواب اعمال نيكویی كه قصد انجام آن را داشته خواهد برد، و نيت او ثواب شمشير كشيدن را دارد، همانا هر چيزی را وقت مشخص و سرآمدی معين است.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه190
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣این سخنرانی که در مسجد کوفه در سال ٣٨ هجری ایراد شد.
1⃣اقسام ايمان
♦️ايمان بر دو قسم است: يكی ايمانی كه در دلها ثابت و برقرار، و ديگری در ميان دلها و سينه ها ناپايدار است، تا سرآمدی كه تعيين شده است. پس اگر از كسی بيزاريد، او را به حال خود گذاريد تا مرگ او فرا رسد، پس در آن هنگام وقت بيزاری جستن است.
2⃣شناخت هجرت و مهاجر واقعی
♦️و هجرت، بر جايگاه ارزشی نخستين خود قرار دارد، خدا را به ايمان اهل زمين نيازی نيست، چه ايمان خود را پنهان دارند يا آشكار كنند. و نام مهاجر را بر كسی نمی توان گذاشت جز آن كس كه حجت خدا بر روی زمين را بشناسد، هر كس حجت خدا را شناخت، و به امامت او اقرار كرد مهاجر است. و نام مستضعف در دين، بر كسی كه حجت بر او تمام شد، و گوشش آن را شنيد، و قلبش آن را دريافت، صدق نمی كند (و معذور نيست)
3⃣مشكل فهم برخی از احاديث
♦️همانا كار ما 《ولايت ما 》اهل بيت پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم ) سخت و تحمل آن دشوار است، كه جز مومن ديندار كه خدا او را آزموده و ايمانش در دل استوار بوده، قدرت پذيرش و حمل آن را ندارد، و حديث ما را جز سينه های امانت پذير، و عقلهای بردبار، فرا نگيرد.
4⃣آگاهی ژرف امام (علیه السلام)
♦️ ای مردم پيش از آنكه مرا نيابيد، آنچه می خواهيد از من بپرسيد، كه من راههای آسمان را بهتر از راههای زمين می شناسم، بپرسيد قبل از آن كه فتنه ها چونان شتری بی صاحب حركت كند، و مهار خود را پايمال نمايد، و مردم را بكوبد و بيازارد، و عقلها را سرگردان كند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه189
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در سفارش به تقوا
1⃣سفارش به پرهيزكاری
♦️ای مردم! شما را به پرهيزكاری، و شكر فراوان در برابر نعمتها، و عطاهای الهی، و احسانی كه به شما رسيده سفارش می كنم، چه نعمتهایی كه به شما اختصاص داده، و رحمتهایی كه برای شما فراهم فرمود، عيبهای خود را آشكار كرديد و او پوشاند، خود را در معرض كيفر او قرار داديد و او به شما مهلت داد.
2⃣ارزش ياد مرگ
♦️ مردم! شما را به يادآوری مرگ، سفارش می كنم، از مرگ كمتر غفلت كنيد. چگونه مرگ را فراموش می کنید و او شما را فراموش نمی کند؟ چگونه طمع می ورزيد كه به شما مهلت نمی دهد؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما كافی است، آنها را به گورشان حمل كردند، بی آنكه بر مركبی سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بی آنكه خود فرود آيند، چنان از ياد رفتند گويا از آبادكنندگان دنيا نبودند و آخرت همواره خانه شان بود! آنچه را وطن خود می دانستند از آن رميدند، و از آنجا كه می رميدند، آرام گرفتند، و از چيزهایی كه با آنها مشغول بودند جدا شدند، آنجا را كه سرانجامشان بود ضايع كردند. اكنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری كنند، و نه می توانند عمل نيكی بر نيكی های خود بيفزايند، به دنيایی انس گرفتند كه مغرورشان كرد، چون به آن اطمينان داشتند سرانجام مغلوبشان کرد.
3⃣ ضرورت شتاب در نيكوكاريها
♦️خدا شما را رحمت كند! پس بشتابيد به سوی آباد كردن خانه هایی كه شما را به آبادانی آن فرمان دادند، و تشويقتان كرده، به سوی آن دعوت نموده اند، و با صبر و استقامت نعمتهای خدا را بر خود تمام گردانيد، و از عصيان و نافرمانی كناره گيريد، كه فردا به امروز نزديك است. وه! چگونه ساعتها در روز، و روزها در ماه، و ماهها در سال، و سالها در عمر آدمی شتابان می گذرد؟
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه188
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣در بيان پيشامدها
1⃣خبر از حوادث آينده
♦️آگاه باشيد! آنان كه پدر و مادرم فدايشان باد، از كسانی هستند كه در آسمانها معروفند، و در زمين گمنامند. هان ای مردم! در آينده پشت كردن روزگار خوش و قطع شدن پيوندها، و روی كار آمدن خردسالان، را انتظار کشید، و اين روزگاری است كه ضربات شمشير بر مومن آسان تر از يافتن مال حلال است، روزگاری كه پاداش گيرنده از دهنده بيشتر است. و آن روزگاری كه بی نوشيدن شراب مست می شويد، با فراوانی نعمت ها، سوگند می خوريد بدون اجبار، دروغ می گوييد نه از روی ناچاری . و آن روزگاری است كه بلاها شما را می گزد، چونان زخم شدن دوش شتران از پالان، آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی، و اميد گشايش چقدر دور است!
2⃣ضرورت اطاعت از رهبری
♦️ ای مردم! مهار بار سنگين گناهان را رها كنيد، و امام خود را تنها مگذاريد، كه در آينده خود را سرزنش می كنيد خود را در آتش فتنه ای كه پيشاپيش افروخته ايد نيفكنيد، راه خود گيريد، و از راهی كه به سوی فتنه ها كشانده می شود دوری كنيد، به جانم سوگند كه مومن در شعله آن فتنه ها نابود شود. اما نامسلمان در امان باشد. همانا من در ميان شما چونان چراغ درخشنده در تاريكی هستم، كه هر كس به آن رو می آورد از نورش بهره مند می گردد، ای مردم! سخنان مرا بشنويد، و به خوبی حفظ كنيد، گوش دل خود را باز كنيد تا گفته های مرا بفهميد.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه187
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣
📣(در اصول کافی ج١، ص١٣١ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خدا شناسی است که اصول آن در هیچ خطبه ای یافت نمی شود. )
(قسمت_اول)
1⃣شناساندن صحيح خداوند سبحان
♦️كسی كه كيفيتی برای خدا قائل شد يگانگی او را انكار كرده، و آن كس كه همانندی برای او قرار داد به حقيقت خدا نرسيده است. كسی كه خدا را به چيزی تشبيه كرد به مقصد نرسيد. آن كس كه به او اشاره كند يا در وهم آورد، خدا را بي نياز ندانسته است. هر چه كه ذاتش شناخته باشد آفريده است، و آنچه در هستی به ديگری متكی باشد دارای آفريننده است، سازنده ای غيرمحتاج به ابزار، اندازه گيرنده ای بی نياز از فكر و انديشه، بی نياز بدون ياری ديگران است، با زمانها همراه نبوده، و از ابزار و وسائل كمك نگرفته است، هستی او برتر از زمان است، و وجود او بر نيستی مقدم است، و ازليت او را آغازی نيست. با پديد آوردن حواس روشن می شود كه حواسی ندارد، و با آفرينش اشيا متضاد، ثابت می شود كه دارای ضدی نيست، و با هماهنگ كردن اشيا دانسته می شود كه همانندی ندارد، خدایی كه روشنی را با تاريكی، آشكار را با نهان، خشكی را با تری، گرمی را با سردی ضد هم قرار داد، و عناصر متضاد را با هم تركيب و هماهنگ كرد، و بين موجودات ضد هم، وحدت ايجاد نمود، آنها را كه با هم دور بودند نزديك كرد، و بين آنها كه با هم نزديك بودند فاصله انداخت. خدایی كه حدی ندارد، و با شماره محاسبه نمی گردد، كه همانا ابزار و آلات دليل محدود بودن خويشند و به همانند خود اشاره می شوند، اينكه می گوييم موجودات از فلان زمان پديد آمده اند پس قديم نمی توانند باشند و حادثند، و اينكه می گوييم حتما پديد آمدند، ازلی بودن آنها رد می شود، و اينكه می گوييم اگر چنين بودند كامل می شدند، پس در تمام جهات كامل نيستند، خدا با خلق پديده ها در برابر عقلها جلوه كرد، و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است، و حركت و سكون در او راه ندارد، زيرا او خود حركت و سكون را آفريد، چگونه ممكن است آنچه را كه خود آفريد در او اثر بگذارد؟ يا خود از پديده های خويش اثر پذيرد؟ اگر چنين شود، ذاتش چون ديگر پديده ها، تغيير می كند، و اصل وجودش تجزيه می پذيرد، و ديگری ازلی نمی تواند باشد، هنگامی كه(بر فرض محال ) آغازی برای او تصور شود پس سرآمدی نيز خواهد داشت، و اين آغاز و انجام، دليل روشن نقص، و نقصان و ضعف دليل مخلوق بودن، و نياز به خالقی ديگر داشتن است، پس نمی تواند آفريدگار همه هستی باشد، و از صفات پروردگار كه 《هيچ چيز در او موثر نيست، و نابودي و تغيير و پنهان شدن در او راه ندارد》خارج می شود.
📜 #نهج_البلاغه ، #خطبه186
📣🌹🕊
📣🌿🌹
📣📣📣📣