📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣( در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها، نزد خدا دو نفرند: مردی كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است; دل او شيفته بدعت، و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزی می كشاند، و راه رستگاری گذشتگان را گم كرده، و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است، بار گناه ديگران را بر دوش كشيده، و گرفتار زشتيهای خود نيز می باشد. و مردی كه مجهولاتی به هم بافته، و در ميان انسانهای نادان امت، جايگاهی پيدا كرده است. در تاريكيهای فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا كور است، آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می كند كه اندك آن به از بسيار است، تا آنكه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند، و حل مشكلات ديگری را به عهده می گيرد، پس اگر مشكلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی، و رای و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می كند، عنكبوتی را می ماند كه در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند كه درست حكم كرده يا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد كه خطا كرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رای او درست باشد. نادانی است كه راه جهالت می پويد، كوری است كه در تاريكی گمشده خود را می جويد، از روی علم و يقين سخن نمی گويد، روايات را بدون آگاهی نقل می كند، چون تندبادی كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو می كند، كه بی حاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حكم مشكلات را مي داند، و نه برای منصب قضاوت اهليت دارد، آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمی آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبی را حق نمی داند، اگر حكمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشكار نشود، خون بی گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش، و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شكايت می كنم از مردمی كه در جهالت زندگی می كنند، و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها، كالايی خوارتر از قرآن نيست، اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعی سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نيست، اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزی زشت تر از معروف، و نيكوتر از منكر نيست.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه17
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣( در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها، نزد خدا دو نفرند: مردی كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است; دل او شيفته بدعت، و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزی می كشاند، و راه رستگاری گذشتگان را گم كرده، و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است، بار گناه ديگران را بر دوش كشيده، و گرفتار زشتيهای خود نيز می باشد. و مردی كه مجهولاتی به هم بافته، و در ميان انسانهای نادان امت، جايگاهی پيدا كرده است. در تاريكيهای فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا كور است، آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می كند كه اندك آن به از بسيار است، تا آنكه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند، و حل مشكلات ديگری را به عهده می گيرد، پس اگر مشكلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی، و رای و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می كند، عنكبوتی را می ماند كه در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند كه درست حكم كرده يا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد كه خطا كرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رای او درست باشد. نادانی است كه راه جهالت می پويد، كوری است كه در تاريكی گمشده خود را می جويد، از روی علم و يقين سخن نمی گويد، روايات را بدون آگاهی نقل می كند، چون تندبادی كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو می كند، كه بی حاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حكم مشكلات را مي داند، و نه برای منصب قضاوت اهليت دارد، آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمی آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبی را حق نمی داند، اگر حكمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشكار نشود، خون بی گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش، و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شكايت می كنم از مردمی كه در جهالت زندگی می كنند، و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها، كالايی خوارتر از قرآن نيست، اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعی سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نيست، اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزی زشت تر از معروف، و نيكوتر از منكر نيست.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه17
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۷ تا ۱۶
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه17 : (در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣ شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند : مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در ميان انسان های نادانِ امّت جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آنکه از آب گنديده سيراب شود و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد. نادانی است که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند که بی حاصل است. به خدا سوگند، نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد و جز راه و رسم خويش مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند و در نزد آنان چيزی زشت تر از معروف و نيکوتر از مُنکر نمی باشد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم : خطبه ۱۷ تا ۱۶ #نهج_البلاغه
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه17 : (در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣ شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند : مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در ميان انسان های نادانِ امّت جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آنکه از آب گنديده سيراب شود و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد. نادانی است که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند که بی حاصل است. به خدا سوگند، نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد و جز راه و رسم خويش مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند و در نزد آنان چيزی زشت تر از معروف و نيکوتر از مُنکر نمی باشد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم : خطبه ۱۷ تا ۱۶ #نهج_البلاغه
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه17 : (در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣ شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند : مردی که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در ميان انسان های نادانِ امّت جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آنکه از آب گنديده سيراب شود و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم با نام قاضی به داوری می نشيند و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرفهای پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد. نادانی است که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند که بی حاصل است. به خدا سوگند، نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد و جز راه و رسم خويش مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند و در نزد آنان چيزی زشت تر از معروف و نيکوتر از مُنکر نمی باشد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی