eitaa logo
نهج البلاغه
118 دنبال‌کننده
195 عکس
1 ویدیو
0 فایل
سعی ما بر این است که سخنان ناب امام علی (ع) را که کمتر به آن اشاره شده به مردم برسانیم. هر شب یه مطلب به صورت بخشی از یک خطبه ، حکمت و ... در کانال قرار داده میشه شما هم با انتشار این مطالب می تونین در این امر خیر سهیم باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
وَ سُئِلَ مَنْ أَشْعَرُ الشُّعَرَاءِ فَقَالَ (ع): إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ یَجْرُوا فِی حَلْبَةٍ تُعْرَ
❇ بهترین شاعر عرب ۴۵۵ 🔆همان گونه كه بعداً اشاره خواهيم كرد در يكى از شب هاى ماه مبارك رمضان كه امام(ع) مجلس اطعامى براى مؤمنان فراهم كرده بود سخن از شعر و شاعران به ميان آمد. بعضى از حاضران از امام(ع) پرسيدند: برترينِ شعراى عرب كيست؟ امام(ع) در يك جواب كوتاه حكيمانه فرمود: «شاعران همه يك روش نداشتند و در يك ميدان به مسابقه نپرداختند تا پيشگام آن ها مشخص شود و اگر ناگزير بايد به اين سؤال پاسخ داد بايد گفت: او همان سلطان گمراه بود». منظور امام(ع) امرؤ القيس، شاعر معروف عرب است (كه امام(ع) او را بر همه ازنظر قدرت شعرى مقدم شمرد هرچند اشعار او محتواى جالبى ندارد)». ✍🏻«حَلْبَة» (بر وزن دفعة) به معناى يك مرحله مسابقه اسب سوارى است و گاه به معناى ميدان مسابقه تفسير شده است. «قَصَبَة» (بر وزن شجرة) در اصل به معناى چوبه نِى است و در اين جا منظور آن چوبه نى اى است كه در آن زمان در آخر مسير مسابقه بر زمين نصب مى كردند و هركس از همه پيشتازتر بود خم مى شد و آن را برمى گرفت و برنده از بازنده به اين وسيله شناخته مى شد. «الضِّلِّيلُ» صيغه مبالغه به معناى شخص بسيار گمراه و بدكار است و اين لقب را عرب براى امرؤ القيس انتخاب كرد زيرا او على رغم استعداد فوق العاده اش در شعر، آلودگى هاى فراوان داشت. حتى بعضى گفته اند كه او اباحى مسلك بود. ✍🏻به هر حال گفتار امام(ع) به خوبى نشان مى دهد كه نه تنها آن حضرت در فن خطابه سرآمد بود بلكه در شناسايى اشعار شاعران نيز آگاهى فراوان داشت و ديوانى از آن حضرت امروز در دست ماست كه البته اصالت آن ثابت نيست و يا حداقل بخشى از اشعار آن مشكوك است. ✍🏻نكته اصلى همان است كه امام(ع) به آن اشاره كرده است.مقايسه كردن دو شخص يا دو چيز با هم در صورتى ميسر است كه وجه اشتراك زيادى داشته باشند. هرگز نمى توان گفت كه فلان طبيب داناتر است يا فلان مهندس راه و ساختمان، فلان عالم نحوى برجسته تر است يا فلان فقيه و فيلسوف. شاعران نيز گرچه همه شاعر بودند ولى مسيرهاى بسيار مختلفى را مى پيمودند. بعضى مهارت در غزل هاى عاشقانه داشتند، بعضى در اشعار حماسى، بعضى به دنبال مسائل اخلاقى مى رفتند و بعضى ديگر قهرمان داستان سرايى بودند. بنابراين مقايسه آن ها با هم چندان صحيح نيست. ولى امام(ع) بعد از ذكر اين نكته براى اين كه سؤال كنندگان را بى پاسخ نگذارد اشاره به امرؤ القيس فرمود كه در مجموع، شاعرى بسيار قوى و صاحب قريحه فوق العاده شعرى بود. هرچند زندگانى اش آلوده به انواع فجايع بود و از آن جا كه شاهزاده بود و بعد از پدرش جاى او را گرفت امام(ع) به عنوان «الملك الضليل; پادشاه گمراه» همان لقبى كه در عرب بعد از اسلام مشهور بود از او ياد فرمود. 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى 💟 @nahjulbalaqah
أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا آیا آزاد مردى نیست که این لقمه جویده حرام دنیا را به اهلش واگذارد همانا بهایى براى جان شما جز بهشت نیست، پس به کمتر از آن نفروشید . 📚 /۴۵۶ ☑ @nahjulbalaqah
نهج البلاغه
أَلَا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَ
❇ ترک دنیا و کسب بهشت ۴۵۶ 🔆امام(ع) با تعبير گويايى اشاره به بى ارزش بودن مواهب مادى و دنيوى و پرارزش بودن وجود انسان مى فرمايد: «آيا آزادمردى پيدا نمى شود كه اين ته مانده غذا را به اهلش واگذارد؟ بدانيد وجود شما بهايى جز بهشت ندارد آن را به چيزى جز بهشت نفروشيد»; (أَلاَ حُرٌّ يَدَعُ هذِهِ اللُّمَاظَةَ لاَِهْلِهَا؟ إِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ، فَلاَ تَبِيعُوهَا إِلاَّ بِهَا). ✍🏻«لماظه» كه غالب شارحان نهج البلاغه به ضم لام ذكر كرده اند و تنها بعضى به فتح لام نوشته اند به معنى باقى مانده غذا در دهان است كه انسان پس از فروبردن لقمه با زبان خود آن را از اطراف دهان جمع مى كند و فرو مى برد و گاه زبانش را بر لب ها مى كشد كه اگر چيزى از غذا مانده آن را نيز جمع كند، و اين تشبيه بسيار گويايى است كه امام(ع) درمورد بى ارزش بودن مواهب مادى دنيا فرموده است. اشاره به اين كه اقوام زيادى به اين دنيا آمده اند و از مواهب آن بهره برده اند و غذاهاى آن را خورده اند گويا ته مانده آن به شما رسيده است، اصل آن ارزشى نداشته تا چه رسد به ته مانده آن. تعبير به «حر» اشاره به اين دارد كه تنها آزادگان مى توانند خود را از قيد و بند دنياى مادى رها سازند ولى آن ها كه اسير شهوات و زرق و برق ها هستند هرگز نمى توانند به آسانى خود را از عشق به دنيا رها سازند و براى رسيدن به آن دست به هر كارى مى زنند. تعبير «لاهلها» (براى اهل دنيا) اشاره به اين است كه افراد كوته فكر و بى همتى هستند كه گوهر گران بهاى روح و جان انسانى را به متاعى قليل و مال و مقام بى ارزش مى فروشند; دنيا را براى آن ها واگذارند. ✍🏻شك نيست كه هرگز منظور امام(ع) ترك سعى و تلاش براى زندگانى آبرومندانه و كفاف و عفاف نيست چراكه بدون چنين زندگى اى انسان حريت و آزادى ندارد و ناچار مى شود تن به ذلت وابستگى به ديگران بدهد و همچنين جوامع فقير و نيازمند كه همواره وابسته و ذليل در چنگال ديگران اند بلكه منظور غرق شدن در مواهب مادى و فروختن شرافت انسانى خود براى به دست آوردن مال و مقام دنياست. ✍🏻آن گاه امام(ع) در ادامه اين سخن و براى تكميل آن مى فرمايد: به يقين براى وجود و جان شما بهايى جز بهشت وجود ندارد آن را به غير بهشت نفروشيد. بهشت يعنى كانون رحمت الهى، آن جا كه همه مواهب مادى و معنوى جمع است و زشتى هاى دنيا و آسيب هايش به آن جا راه ندارد بهشت يعنى كانون رضا و خشنودى پروردگار، مركز پاكان و نيكان و عالمان و مجاهدان و شهيدان گران قدر. بهشت يعنى محلى كه پذيرايى كنندگانش فرشتگان والامقام الهى هستند و همنشينانش انبيا و اولياى الهى. بهشت يعنى پيوستن به ابديت قرب خداوند و بهره گيرى از انواع جمال و جلال پروردگار. بهشت يعنى جايى كه حتى يك كلام ركيك بر زبان كسى جارى نمى شود. 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى ☑ @nahjulbalaqah
مَنْهُومَانِ لَا یَشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْیَا دو گرسنه هرگز سیر نشوند: جوینده علم و جوینده مال. 📚 /۴۵۷ ☑ @nahjulbalaqah
نهج البلاغه
مَنْهُومَانِ لَا یَشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْیَا دو گرسنه هرگز سیر نشوند: جوینده علم
❇ اهل‌ و اهل‌دنیا، به‌دنبال علم و ۴۵۷ 🔆امام(ع) در اين گفتار حكيمانه به دو گروه اشاره مى كند كه هرگز سير نمى شوند، مى فرمايد: «دو شخصِ گرسنه اند كه هرگز سير نمى شوند: طالب علم و طالب دنيا»; (مَنْهُومَانِ لاَ يَشْبَعَانِ: طَالِبُ عِلْم وَ طَالِبُ دُنْيَا). ✍🏻واژه «منهوم» از ماده «نَهَم» (بر وزن دهن) به معناى سيرى ناپذير بودن و اشتهاى شديد به چيزى داشتن است. منهوم به معناى كسى است كه اين گونه شده است. اما اين كه طالبان علم هرگز از طلب علم سير نمى شوند به اين دليل است كه اولاً علم، حد و مرزى ندارد و به فرموده قرآن: (وَ فَوْقَ كُلِّ ذى عِلْم عَليمٌ). و در جاى ديگر تمام معلومات انسان را در مقابل مجهولات، ناچيز مى شمارد و مى فرمايد: (وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً). و در مورد علم خداوند و حقايق جهان هستى مى فرمايد: «(وَ لَوْ أَنَّ ما فِى الاَْرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ يمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ); و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اين ها همه تمام مى شود ولى كلمات خدا پايان نمى گيرد; خداوند عزيز و حكيم است». ✍🏻ثانياً علم، نشاط آور است، روح را صيقل مى دهد و در واقع غذاى اصلى روح آدمى است و به همين دليل طالبان علم هرگز از علم سير نمى شوند بلكه هر مرحله اى را كه طى كنند خواهان مرحله بالاترى هستند. اين سخن معروف است كه بعضى از بزرگان در عين محروميت مادى هنگامى كه بعضى از مسائل پيچيده علمى را مى گشودند به قدرى لذت مى بردند كه مى گفتند: «أينَ المُلوك وأبناءُ المُلوكِ من هذه اللذّة; كجا هستند پادشاهان و شاهزادگان كه ببينند چنين لذتى از كه ما مى بريم». 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى ☑ @nahjulbalaqah
الْإِیمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَیْثُ یَضُرُّکَ عَلَى الْکَذِبِ حَیْثُ یَنْفَعُکَ وَ أَلَّا یَکُونَ فِی حَدِیثِکَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِکَ وَ أَنْ تَتَّقِیَ اللَّهَ فِی حَدِیثِ غَیْرِکَ نشانه ایمان آن است که راست بگویى، آنگاه که تو را زیان رساند، و دروغ نگویى که تو را سود رساند و آن که بیش از مقدار عمل سخن نگویى، و چون از دیگران سخن گویى از خدا بترسى. 📚 / ۴۵۸ ☑ @nahjulbalaqah
نهج البلاغه
الْإِیمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَیْثُ یَضُرُّکَ عَلَى الْکَذِبِ حَیْثُ یَنْفَعُکَ وَ أَلَّا یَک
❇ از نشانه‌هاى ایمان واقعی ۴۵۸ 🔆امام(ع) در اين گفتار حكيمانه حقيقت ايمان را در ضمن سه چيز كه از مظاهر ايمان به خدا هستند بيان كرده است: نخست مى فرمايد: «ايمان آن است كه راست گويى را در آن جا كه به زيان توست بر دروغ گويى در آن جا كه به سود توست مقدم دارى»; (الإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ، عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ). ✍🏻بسيار مى شود كه انسان اگر در بيان حقيقتى، راستى را برگزيند زيان هايى دامن او را مى گيرد. مثل اين كه سؤال كنند: تو چيزى به فلان شخص كه از دنيا رفته است بدهكارى؟ و او حقيقتش را بگويد كه آرى فلان مبلغ را بدهكارم. اين اعتراف گرچه ظاهراً به زيان گوينده است و دروغ گفتن به سود اوست ولى قطعاً اين صدق و راستى از نشانه هاى ايمان به خدا و روز قيامت مى باشد. يا اين كه تصادفى موجب خسارت شده و شخص مى داند مقصر بوده است اگر تقصير خود را بپوشاند و دروغ بگويد نفع مادى مى برد ولى اگر حق را آشكار سازد گرفتار زيان مى شود ولى اين زيان در حقيقت منفعت است و از نشانه هاى ايمان مى باشد. ✍🏻اصل اساسى اين است كه انسان هميشه صدق و راستى را پيشه كند هر چند به زيان او تمام شود ولى اين قاعده موارد استثنايى هم دارد و آن در جايى است كه مصلحت مهم تر از مصلحت صدق به خطر مى افتد. ✍🏻آنگاه امام(ع) به سراغ دومين نشانه ايمان مى رود و مى فرمايد: «اين كه گفتارت بيش از عملت نباشد»; (وَ أَلاَّ يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ). بسيارند كسانى كه سخن از نيكى ها و خوبى ها و صفات برجسته انسانى، بسيار مى گويند اما عملشان هماهنگ با آن نيست و اين نشانه ضعف ايمان آن هاست. مؤمنان حقيقى آنچه را مى گويند انجام مى دهند و اى بسا اعمالشان فراتر از گفتارشان است. به تعبير ديگر اگر انسان به چيزى كه مى گويد اعتقاد راسخ داشته باشد حتماً عمل او با آن هماهنگ خواهد بود و اگر نبود، نشانه عدم اعتقاد راسخ به آن گفتار است. قرآن مجيد مى فرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى ☑ @nahjulbalaqah
یَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِیرِ حَتَّى تَکُونَ الْآفَةُ فِی التَّدْبِیرِ تقدیر الهى چنان بر محاسبات ما چیره شود که تدبیر، سبب آفت زدگى باشد. 📚 /۴۵۹ ☑ @nahjulbalaqah
نهج البلاغه
یَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِیرِ حَتَّى تَکُونَ الْآفَةُ فِی التَّدْبِیرِ تقدیر الهى چنان ب
❇ غلبۀ خدا بر انسان ۴۵۹ 🔆امام(ع) در اين گفتار حكيمانه اشاره به تأثير نافذ مقدرات كرده، مى فرمايد: «مقدرات بر تقدير و تدبير (ما) غلبه مى كند تا آن جا كه (گاه) آفت به سبب تدبير (انسان) به وجود مى آيد»; (يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ، حَتَّى تَكُونَ الاْفَةُ فِي التَّدْبِيرِ). ✍🏻اين گفتار حكيمانه در واقع سه پيام دارد: پيام اول اين كه: ما را با مسأله خداشناسى و توحيد افعالى پروردگار آشناتر مى سازد. هنگامى كه مى بينيم براى انجام كارى نقشه هاى فراوان مى كشيم، مشورت بسيار و مديريت كافى مى كنيم ولى به آن نمى رسيم آگاه مى شويم كه پشت اين دستگاه خلقت، دست باعظمتى است كه چرخه جهان را مى چرخاند و درواقع اين كلام شبيه چيزى است كه درگفتارحكيمانه ديگرى از آن حضرت(ع) آمده بود: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ». ✍🏻پيام دوم پيام توكل بر خداست و آن اين كه تنها به تقدير و تدبير و قوت فكر خود اعتماد نكنيم بلكه در همه چيز و در هر كار توجه به مسبب الاسباب داشته باشيم و از او مدد بخواهيم و كمك بگيريم. ✍🏻پيام سوم اين كه: غرور بر ما غلبه پيدا نكند. هنگامى كه مى بينيم صاحب قدرت ظاهرى شده ايم و گروه عظيمى سر بر فرمان ما هستند و مشاوران تيزهوشى داريم كه در همه كار به ما كمك مى كنند مبادا غرور، ما را بگيرد و از خدا غافل شويم. چراكه گاه مى بينيم همه اسباب فراهم است ولى كارى از پيش نمى رود. يعنى مقدرات طرح ديگرى براى ما ريخته و تلاش هاى ما دربرابر تقدير الهى همچون نقش بر آب است. 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى ☑ @nahjulbalaqah
الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ یُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ بردبارى و درنگ هم آهنگند و نتیجه آن بلند همّتى است. 📚 / ۴۶۰ ☑ @nahjulbalaqah
نهج البلاغه
الْحِلْمُ وَ الْأَنَاةُ تَوْأَمَانِ یُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ بردبارى و درنگ هم آهنگند و نتی
❇ حلم و درنگ، نتیجۀ بلندنظری ۴۶۰ 🔆امام(ع) در اين گفتار حكيمانه خود به اهميت حلم و بردبارى و ترك شتاب در كارها و سرچشمه اين دو صفت برجسته اشاره كرده، مى فرمايد: «بردبارى و ترك شتاب، فرزندان دوقلويى هستند كه از همت بلند متولد مى شوند»; (اَلْحِلْمُ وَالاَْنَاةُ تَوْأَمَانِ يُنْتِجُهُمَا عُلُوُّ الْهِمَّةِ). ✍🏻جالب اين كه ابن عبد ربه در كتاب عقد الفريد شأن ورودى براى اين گفتار حكيمانه ذكر كرده و آن اين كه يكى از بزرگان ايران خدمت امام(ع) رسيد. آن حضرت پرسيد: بهترين پادشاهان شما نزد شما چه كسى بود؟ او در پاسخ عرض كرد: اردشير در كشوردارى پيشگام بود ولى بهترين روش را انوشيروان داشت. امام(ع) سؤال كرد: كدام يك از فضايل اخلاقى در وى برجسته تر بود؟ عرض كرد: بردبارى و عدم شتاب در كارها. امام(ع) فرمود: اين دو، همچون فرزندان دوقلويى هستند كه از علو همت متولد مى شوند. ✍🏻«حلم» همان بردبارى در مقابل سفيهان و افراد بى منطق و همچنين در برابر متخلفان و گنهكارانى كه گناه سنگينى ندارند و ترك مجازات آن ها مى باشد. «اناة» به معناى شتاب نكردن در انجام كارها پيش از دقت كافى در اطراف و جوانب آن و به تعبير ديگر صبر و حوصله تا روشن شدن تمام جوانب كار و همچنين شتاب نكردن در مجازات بدكاران. ✍🏻البته اين دو، قرابت و نزديكى با هم دارند و به همين دليل امام(عليه السلام) اين ها را به منزله فرزندان دو قلو ذكر كرده است كه در عين دوگانگى، داراى شباهت زيادى هستند. اما علو همت به معناى شخصيت والا و برجسته، و بلندنظرى و سعه صدر است. بديهى است كسى كه داراى چنين صفتى است هرگز دربرابر سفيهان واكنش نشان نمى دهد بلكه با تحمل و بردبارى، مى گذرد همان گونه كه قرآن درباره صفات مؤمنان فرموده است: (وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً). نيز افرادى كه داراى علو همت و سعه صدرند در كارها شتاب نمى كنند بلكه تمام جوانب را در نظر مى گيرند تا اقدام نسنجيده اى كه موجب پشيمانى است صورت نگيرد. 📚 پیام امام امیرالمومنین (ع) ، جلد ۱۵ ؛ آیت اللّه مکارم شيرازى ☑ @nahjulbalaqah
الْغِیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ غیبت کردن تلاش ناتوان است. 📚 / ۴۶۱ ☑ @nahjulbalaqah