#میلاد_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
جبریل به عرش
نقشِ کوثر زده است
طوبی ، گلِ تسبیح
به پیکر زده است
از خانه ی کوچک محمد امشب
خورشیدِ زمین و آسمان
سر زده است ...
۲۵ بهمن 1398
قم ، مسجد امیرالمومنین
(علیه السلام)☝🏻
#مناجات_با_خداوند
#استاد_حیدرزاده
حال و احوال گرفتار
« تماشا دارد »
گریه ی عبدِ گُنه کار
« تماشا دارد »
آمدم گریه کنم
تا که نگاهم بکنی
چون ستاره به شب تار
« تماشا دارد »
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
( سعی کن با خدای خودت ، امشب حرف بزنی ، پل ارتباطی بنده با خدا ، همین اشکه، همین گریه است )
#خدای_من_خالق_من
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
( آبرمو نبردی ، گناهامو نگذاشتی کسی بفهمه ، بدیهامو رو نکردی )
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
آبروداریِ ستّار تماشا دارد
#خدای_من_خالق_من
بارها زیر همه
قول و قرارم زده ام
( اصلا یک لحظه فکر کن ، چقدر توبه کردی ، چقدر گفتی خدایا دیگه بدی نمیکنم ، خدا دیگه گناه نمیکنم ، اما باز هم گناه کردم ، باز هم بدی کردم )
بارها زیر همه
قول و قرارم زده ام
دست گیریِ تو هر بار
« تماشا دارد »
( اما وقتی برگشتم ، دست رد به سینه ام نزدی ، بگی برو تو بدقولی ، برو تو حرفت حرف نیست ، زیر قول و قرارت میزنی ، هر دفعه برگشتم ، گفتی بیا ، دستمو گرفتی ، امشب هم دعوتم کردی ، بیام خونه دلمو خونه تکونی کنم ، گناهانمو ببخشی خدا )
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( بَه بَه ، می بینم بعضی ها خوب ارتباط برقرار کردند ، همین ارتباط قلبی مهمه ، همین که با خدا وصل میشی ، با خدای خودت حرف میزنی ، میخوای ببینی بهت نگاه کرده ، به دلت نگاه کن ، ببین امشب میتونی ، وصل بشی باهاش حرف بزنی یا نه ؟ )
#خدای_من
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( حالا که حالی پیدا کردی ، خودت باهاش بگو ، خودت باهاش حرف بزن ، بگو خدا ، بارم سنگینه ، خدا پرونده ام سیاهه ، خدا به این زودی ها ، حال دعا پیدا نمیکنم ، خدایا دیگه اشکم کم شده ، اومدم بگم گناهای منو ندید بگیر ، اومدم بگم دیگه بدیهامو کنار میزارم )
#ای_خدای_کریم
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( اما حرف دلم چیه ؟ این حرف دل همه ماست ، میخوام حرف دلت رو با ناله بزنی ، بگی خدا : )
همه آرزویم
یک سحرِ کرب و بلاست
( اون سحری که امام زمان «عج » اونجاست ، مادرش فاطمه زهرا «س» اونجاست ، باباش امیرالمومنین «ع» اونجاست ، همین امشب امضاشو بگیر )
همه آرزویم
یک سحرِ کرب و بلاست
شب جمعه حرمِ یار
« تماشا دارد »
( حسیییین ، تا میگن کربلا ، خودت بی اختیار ، ناله میزنی میگی حسین ، خودت رو توو حرم ارباب می بینی میگی حسین ، کربلا چه خبره ؟ بگم برات ، توو یک بیت میگم : )
مادری دست به پهلو
پسری در گودال
گریه ها ، لحظه ی دیدار
« تماشا دارد »
( هی میگه غریب مادر حسین ، حسین ... اینطوری اهل ذکر نقل میکنند ، میگن اون نانجیب که سر ابی عبدالله را از بدن جدا کرد ، دیدند داره می لرزه ، گفتند چرا داری میلرزی ؟ گفت آخه وقتی داشتم سر از بدنش جدا میکردم ، یه صدایی می شنیدم ، هی میگفت غریب مادر حسین ، ... به یاد اون شهدایی که سر از بدنشون غریبانه جدا کردند ، به یاد سر بریده کربلا بگو حسیییین .... نه ، خدا نفس بهت داده ، حیف نیست نفست رو برای ابی عبدالله خرج نکنی ؟ هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ، یاحسین ...
مادری دست به پهلو
پسری در گودال
گریه ها ، لحظه ی دیدار
« تماشا دارد »
روضه قحطی آب و
لبِ عطشان حسین
گوشه صحن علمدار
« تماشا دارد »
کاش امسال شود
سال ظهور دلبر
پرچم خیمه دلدار
« تماشا دارد »
#مناجات_با_خداوند
#استاد_حیدرزاده
ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر
مشکل گشایِ
هرچه گرفتار یا مجیر
از من تمام عمر ،
گنه دیدی و خطا
شرمنده ام از این همه تکرار
یا مجیر
بالاترین عذاب
برایم جدایی است
کی میرسد زمان دیدار یا مجیر
گر دیر حاجتم بدهی
قهر می کنم
ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر
می ترسم از قیامت و
از دوریِ حسین
برگِ امان به من بده از آن
یا مجیر
دستِ خودم که نیست
لبم تشنه می شود
هستم به یاد تشنگی یار یا مجیر
تا کربلای حضرت ارباب پر کشم
با یک سلام لحظۀ افطار یا مجیر
#زیارت_ناحیه_مقدسه
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
فقط یکیش رو برای دل خودم معنا میکنم ، یعنی سلام بر آن صورتی که خاک آلود شد ، کجا خاک آلود شد ؟ وقتی حضرت از روی زین با صورت روی زمین آمد ...
بلند مرتبه شاهی
ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم
عرش بر زمین افتاد ...
شاعر : #مقبل_کاشانی