#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
دیروز جــــان نثاری زهــــرا اگـر نبـود
امــروز از ولایــت و قـــــران اثـر نبـود
آن آتشی که خانه زهرا در آن بسـوخت
رشک غدیر و بغض علی بد شــرر نبود
سیلی که خورد فاطمــه بهـر بقای دین
تاثـــــیر آن جــــدای ز شـق القمـر نبود
آنجا قمر دو پاره شد این جا قمرگرفت
آنجا خبـــر ز معجزه این جا خــبر نبود
آنجـا به شهر مکـــه این جا مدینـه بود
آنجا نبود دختــــر و اینجــــا پدر نبود
آن جافراز کوه و در اینجا به کوچه ها
آنجـــا خدیجـــه بود اینجـــا دگر نبود
ماه علی گرفت در اینجا که نیمــه روز
هنگامــه گــــرفـتن قـــــرص قـمر نبود
گـــویند عـده ای سند میخ در کجاست
ما نیـــز قائلیــم که کاش ایـن خبرنبود
اما فشــــار ضرب در آن گونه خرد کرد
آن سینه را که حاجت گل میخ در نبود
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ایام فاطمیه و دلها پر از غم است
قلب ولی عصر در اندوه و ماتم است
باید که پاس حرمت زهرا نگاه داشت
زیرا عظیمه است عزایش معظم است
خیر کثیر و علت غایی ممکنات
اسباب فیض ورحمت وغفران فراهم است
آمد به یاد، باردگر شعر محتشم :
"بازاین چه شورش است که درخلق عالم است"
انگار شور ماه محرم رسیده است
"بازاین چه نوحه وچه عزاوچه ماتم است"
محزون ،در این عزای معظم زمینیان
"سرهای قدسیان،همه بر زانوی غم است "
ازسوز سوگ او چو بسوزد جهان سزاست
"زیرا عزای مادر اولاد آدم است"
تأثیر اشک وناله ی خورشید غایب است
"کآشوب درتمامی ذرات عالم است"
ای منتقم، به حرمت زهرا قیام کن
"کارجهان وخلق جهان جمله درهم است"
مولای یابن فاطمه الغوث والامان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
چشم خود را باز کن ای یار تنهای علی
یک نگاهی کن به اشک سرخ سیمای علی
حالتی چون محتضر دارم ز پا افتاده ام
باز احیا کن علی را ای مسیحای علی
کلمینی فاطمه ،جان علی برلب رسید
رفته تاب وطاقت از جان توانای علی
یاس من گلبرگ رویت را چرا کردی نهان؟
رنگ نیلوفر شده رخسار زهرای علی
زینبت یک سو حسینت باحسن در یک طرف
از جگر نالند در این شام یلدای علی
نیست تسکینی مرا در این فراق سینه سوز
غیر غم ناله نمی جوشد ز آوای علی
گرکه دود آه من، سر می کشد بر آسمان
آتش داغ تو افتاده براعضای علی
با کدامین حال ،روی دوش خود گیرم تو را
قوتی دیگر نمانده در سراپای علی
ای «وفایی» آمده وقت نماز غربتم
کو اذان گوی غریبی در مصلای علی
#سید_هاشم_وفایی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
تو زمین گیری و من بی کس و یارم زهرا
خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا
چقدر پیر شدی خانم هجده ساله
حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا
خانه ام مقتل تو بوده و من شاهد قتل
با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا ؟
همدم چاهمو هم صحبت نخلستانم
بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا
مرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین
بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا
من صف اول هر غزوه به میدان رفتم
ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا
یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد
یک دل سیر برای تو ببارم زهرا
تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟
خجل از قد تو با دیده ی تارم زهرا
کفنت را جلوی چشم علی باز نکن
که در آورده عزای تو دمارم زهرا
شب به شب مجلس ختمیست،خصوصی اما
نه سر قبر تو … بالای مزارم زهرا
#علیرضا_وفایی