eitaa logo
کانون و بسیج مداحان نجف آباد
211 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 یه گوشه نگات، برای این گدا بسه 🏴سالروز ورود کاروان اباعبدالله به کربلا 🏴🏴🏴🏴 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
شب سوم محرم رقیه بابا! سلام خوش اومدی، گردِ سفر بروته بابا! سلام دیدی منو؟ رقیه روبروته روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی *چیکار کنم دخترم؟...* مویِ منو میبافی؟ آئینه ی احساسِ من اصلاً نبود حواسِ من مویی نمونده واسِ من بابا! ببین رو صورتم، جای هزارتا دسته بابا! ببین گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟ روزی که این دامن و تو خریده بودی واسم پاره نبود لباسم کاشکی نبینه زینبت چه زخمایی داره لبت حنجره نامرتبت عمو کجاست؟ بهش بگم، مارو کجاها بردن عمو کجاست؟ ببینه که، دخترا سیلی خوردن *بابا! یه پیغامی برا عموم دارم...* بهش بگو: دستِ کسی، نخورده به حجابم بهش بگو: می دونه که، چند روزِ تو خرابه ام؟ به روی خاک میخوابم * دل تنگشم یه عالمه این وضعِ روز و حالمه دیگه نگو سه سالمه بابا حسین! بابا حسین!... .
واحد یا سنگین حضرت رقیه(س) بابایی ، دشمنت کرده اسیرم نگاه کن ، غم تو کرده چه پیرم چشم انتظارتم ، عمه چه بیقرار بابا بیا ولی ، تنهای مان نذار آه ، قد خمیده ، دختر شاه ، کس ندیده وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، پاره کردن معجر من نرفته ، چادر اما از سر من نایی نمانده در ، دستان و پای من شد عمه زینبم ، بابا عصای من آه ، دست دشمن ، مانده روی ، صورت من وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، از داغ تو می میرم من توی ، خرابه عزا می گیرم بابا شده کبود ، پلک چشم ترت لبریز گرد و خاک ، شد موهای سرت آه ، شد دل کباب ، رویت شده ، از خون خضاب وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه
به‌مناسبت مراسم شیرخوارگان حسینی (اولین جمعه دهه محرم) قراره زندگی‌هامون همش دور و برت باشه تموم زندگیم روضه‌س تا حرف اصغرت باشه صدا پیچیده تو خیمه صدای اصغره انگار رباب از غصه دلخونه بازم اصغر شده بیدار ببخش ای کودکم، مادر نداره قطره‌ی شیری تو که حال منو دیدی چرا آروم نمی‌گیری بابات تنها توو مِیدونه دلش پُر غُصه و درده صدات‌و بشنوه ای‌کاش صداش کن بلکه برگرده اجابت شد دعام، بابات نشد گریَه‌ت فراموشِش می‌خواد آبِت بده مادر! بخواب آروم توو آغوشِش چه سخته، روضه سنگینه حسین با کودکش اومد برای قطره‌ی آبی حسین به دشمنش رو زد چی شد اصغر شده خاموش چرا توو دشت غوغا شد گلوش خشکیده بود اما با تیر حرمله وا شد حسین و اضطرار ای وای چرا حیرونه توو این دشت اومد سمت حرم اما چرا هی اومد و برگشت ✍
تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو وا کن بغل کن بغضمو بازم غریبی‌مو تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم با تو بزار تعریف کنم، بعدش ببین من پیر شدم یا تو ببخش حرفای تعریفی‌م دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی خرابه جای خوبی نیست خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته تو خیلی خاکی‌ای اما برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونَش این طوری باشه بزار چیزی نگم شاید تو حرفام دلخوری باشه کدوم خانوم با این حالش پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید براش با جون مهیا شی خجالت می‌کشی وقتی نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی‌تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می‌بندم به زورم باشه پا می‌شم به زورم باشه می‌خندم مگه تو صورتم امشب بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی یه بار حتی نخندیدی یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده، چیزی نیست یکی از من یه گوشواره امانت برده، چیزی نیست فقط دلتنگ تو بودم که اعصابم به هم ریخته یه قدری خسته‌ی راهم یه کم خوابم به هم ریخته می‌خوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه می‌خوام امشب شب خوبِ ازینجا رفتنم باشه دیگه اخماتو واکردی منم با بغض می‌خندم بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم ✍
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی به کاروان شهیدانِ نینوا برسی امام پیک فرستاده در پی‌ات ... برخیز! در انتظار جوابت نشسته... تا برسی چه شام باشی و کوفه.. چه کربلا، ای دل! مقیم عشق که باشی... به مقتدا برسی زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش! که در مقام ارادت به مدعّا برسی تمام خاک جهان کربلاست... پس بشتاب درست در وسط آتش بلا برسی... زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ! که تا به اجر شهیدانِ نینوا برسی... ✍
مهمان دم در است، فقط جایمان کم است شکر خدا بساط ضیافت فراهم است این سو که استکان و سماور گذاشتیم موکب زدیم و از سرِ شب چایمان دم است آن سو کتیبه‌ای است که رویش نوشته است: باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ هرکس که آمده است به اینجا خوش آمده خوب و بد و فقیر و غنی نیست، دَر هَم است باید لباس خوب خودم را به تن کنم این بهترین لباس، سیاه محرم است...
( عجل الله تعالی فرجه ) بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم ... پاییزی ام ، هجران ، امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم خواب مرا فکر وصال از من گرفته هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم ( دیدی یک بزرگی رو میخواهی ببینی اما دستت بهش نمیرسه ، میگن اینجا مجلس پدرشه حتما میاد ، برو اونجا می بینیش ، ... اینجا هم صاحب عزا ، خود امام زمانه ، درسته چشم های من لیاقت نداره ، آقارو ببینه اما دلم خوشه آقا منو می بینه ... ) با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو ، بی اعتبارم ای نگارم این آبرو ، این اشک ها این مِهرِ زهرا من هر چه دارم از تو دارم ، ای نگارم بخشید اگر ما را خدا لطف خودت بود ای رحمت پروردگارم ای نگارم ... می ترسم از جان کَندنم ، پیشم میآیی ؟ در وقت سختِ احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخر کارم ، خودم را دست می سپارم ای نگارم دست باباشو بگیره بگه بابا بیا بریم ، این گریه کن ما بوده ،... بابا بابا بابا ... اون نوکری که شصت سال نوکری کرده بود ، رو تخت بیمارستان بود ، گفت متوسل به خانم رقیه شدم ، خیلی التماس کردم ، گفتم بی بی ، سالها نوکر بابات بودم ، خیلی دلم شکست ، نیمه شب یه مرتبه دیدم در اتاق وا شد ، یه خانم کوچولو دیدم دست یه آقایی رو گرفته ، میگه بابا همین آقاست ، همین نوکر شماست ... آخه دختری که مادر نداره ، هر کجا بره با باباش میره ، ... بی بی جانم ... کُنج خرابه ناله زد فخر دو عالَم بابا بیا امشب کنارم ای نگارم ... دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم ای نگارم ... ( هر جوری میتونی عرض ادب کن ، میتونی ناله بزنی کمش نزار ، یه روزی حسرت میخوری میگی نفس داشتم ، ناله نزدم ... حسییین ...) بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن بالانشینِ نی سوارم ای نگارم ...
واحد سنتی شب چهارم محرم سبک ای ساقی لب تشنگان... ای جان جانان جهان ، ای بهترین دلدار ، یا سید الاحرار عالم شده دیوانه ات ، ای عشق بی تکرار ، یا سید الاحرار‌ ردّم نکن ای مهربان تر از پدر مادر ، جان علی اصغر ای که به آقایی تو ، کرده جهان اقرار ، یا سید الاحرار مانند فطرس می شود ، بال و پرم باشی ،تاج سرم باشی ؟ غمخوار من هم می شوی ، ای بهترین غمخوار ، یا سیدالاحرار ای آبروی عالمین ، شرمنده ات هستم ، راه تو را بستم من را حلالم کن حسین ، جان سپهسالار یا سید الاحرار اصلا بدی ام را تو ، بر رویم نیاوردی، از بس که تو مردی با اینکه از من یا حسین ، داری گله بسیار یا سید الاحرار با اینکه بد کردم ولی ، ای سید عالم ، شد شامل حالم لطف همان که کشته شد بین در و دیوار ، یا سیدالاحرار حقت نباشد این همه ، نا مهربانی ها ، ای مهربان آقا در این بیابان از عطش ، چشم تو گردد تار ، یا سید الاحرار واویلتا گردی کفن ، با خاک صحرا تو ، جبران کند با تو هر کس که دارد کینه ای از حیدر کرار، یا سید الاحرار تقصیر من هم هست اگر ، زینب پریشان است ، بی تاب و گریان است فکر اسیری حرم ، من را دهد آزار ، یا سید الاحرار
طراوت همه‌ی روضه‌ها ! امام زمان ! شبی به روضه‌ی ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان! به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان ! فراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا، امام زمان ! شکستن دل مولای‌مان خدا نکند خدا کند که بمانیم با امام زمان قسم به پای پر از آبله حلال کنید اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان ! شنیده‌ایم همه بخشش از بزرگان است ببخش محض رضای خدا امام زمان ! قیامت و دل قبر و زمان جان کندن به دادمان برس این چندجا امام زمان ! سلامِ سینه زنان را به جد خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان! تو را به جان علی اکبر امام حسین بده حواله‌ی پایین پا امام زمان ! به گریه کردن هر لحظه‌ی تو گریه کنیم به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان ! روال اشک تو یک روز می‌کشد ما را نکش به روی سر خود عبا امام زمان! کنار علقمه‌ای یا کنار گودالی کجای کرببلایی؟ کجا امام زمان ؟ امام کرببلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا " امام زمان " ✍
✅نوحه شب چهارم محرم این هدیه ها تقدیم تو ای برادر ابناء زینب نسلِ على و جعفر سرباز راه‌اند/شیر سپاه اند/قربان شاه‌اند (مظلوم حسینم) هر دو فدایی هایت تا زنده هستند مثل علمدار تو رزمنده هستند هر دو دلیرند/فرمان پذیرند/نذر امیرند (مظلوم حسینم) قربان اشک چشمت گردم برادر اُمّ الشهید راه تو گشتم آخر گلهاى خواهر/طفلان بى سر/قربان اصغر (مظلوم حسینم)
✅ مقتل طفلان حضرت زينب (س) 🔶 عون بن عبدالله بن جعفر 🔶 محمدبن عبدالله بن جعفر برخی گفته‌اند هر دو فرزندان حضرت زینب سلام‌الله علیها بوده‌اند؛ اما بنا بر نقل مشهور و صحیح‌تر، مادر عون، حضرت زينب عليها سلام و مادر محمد، خوصاء بنت حفص از بني بكر بن وائل است. روزی که امام حسین (ع) از مکّه عازم عراق شد، عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب (س) فرزندان خود، محمد و عون را همراه امام حسین (ع) روانه ساخت تا در رکاب حضرت باشند و به ایشان وصیت کرد که هرگز از جانبازی در راه امام کوتاهی نکنند. روز عاشورا حضرت زینب (س) لباس نو بر تن عون و محمد پوشاند و آن‌ها را آماده شهادت ساخت. سپس هر دو را نزد ابی عبدالله (ع) آورد و برای ایشان اجازه جهاد خواست. امام نخست اجازه نمی‌داد. سیدالشهدا علیه‌السلام فرمود: شاید همسرت عبدالله راضی نباشد. حضرت زینب (س) عرض کرد: همسرم به من سفارش کرد که اگر کار به جنگ کشید، پسرانم جلوتر از پسران برادرت به میدان بروند. سرانجام امام با اصرار خواهر اجازه داد. عون این‌گونه رجز می‌خواند: ان تنكروني فانا ابن جعفر شهيد صدق في‌الجنان ازهر يطير فيها بجناح اخضر كفي بهذا شرفا في‌المحشر و محمد نیز چنین رجز خواند: اشكو الي الله من العدوان فعال قوم في الردي عميان قد بدلوا معالم القرآن و محكم التنزيل و التبيان و اظهروا الكفر مع الطغيان ابتدا محمد پس از نبردی دلاورانه که ده نفر را كشت، توسط عامر بن نهشل تيمي ملعون به شهادت رسید. عون کنار بدن غرق خون محمد آمد و گفت: برادرم! شتاب مکن که به زودی من نیز به تو می‌پیوندم. عون نیز پس از به درک واصل کردن سه سوار و هجده پياده توسط عبدالله بن قطبه طايي شهید شد. امام حسین علیه‌السلام، پیکر پاک آن دو نوجوان را بغل گرفت و در حالی که پاهایشان به زمین کشیده می‌شد، آن‌ها را به سوی خیمه آورد. برخی گفته‌اند زنان به استقبال جنازه‌های آنها آمدند. اما حضرت زینب (س) که همیشه پیشتاز بود دیده نمی‌شد. او از خیمه بیرون نیامده بود تا مبادا چشمش به پیکرهای به خون تپیده پسرانش نیفتد و بی‌تابی نکند. شاید هم از این رو که مبادا برادرش، امام حسین علیه‌السلام در این حال بنگرد و در برابر خواهر شرمنده یا بی‌جواب بماند. 👈 منابع: نفس‌المهموم/ حاج شیخ عباس قمی الوقایع و الحوادث ج 3/ محمدباقر ملبوبی تذکره‌الشهدا/ ملاحبیب کاشانی سلام الله علیها
✅ روضة العلما ⚪️مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی 🔘حضرت حر (علیه السلام) مهاجربن اوس میگوید: من دیدم حُرّ سوار مَرکَب است، امّا بدنش دارد میلرزد. ببینید مهاجر می‏گوید: به او گفتم که ای حُرّ، اگر از بهترین سرداران کوفه سؤال میکردند، من از تو تجاوز نمیکردم؛ این چه حالی است که در تو میبینم؟! حرّ گفت: ای مهاجر، من خودم را بین بهشت و جهنّم میبینم و به‏خدا قسم، غیر بهشت را انتخاب نمیکنم. ناگهان حُرّ رکاب را زد و به سوی خیام حسین علیه السلام حرکت کرد و رفت؛ امّا جملاتی را هم میگفت: «اللّهمَّ إلیکَ أنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ»؛ خدایا؛ من تو را انتخاب کردم. من گذشتۀ بدی دارم و کارهای خیلی بدی انجام داده‏ام! «فَإنّی فَقَدْ أرعَبْتُ قُلُوبَ أوْلِیَائِکَ وَ أوْلَادِ بِنْتِ نَبِیِّکَ»؛ من دل دوستان تو را لرزاندم؛ من دل بچّه‏های دختر پیغمبرت را لرزاندم؛ من این زن و بچّه‏ها را ترساندم... حرّ حرکت کرد تا نزدیک خیام حسین علیه السلام رسید. وقتی از مرکب پیاده شد، نمی‏دانم صورتش را روی خاک گذاشت یا سرش پایین بود که حسین علیه السلام به او فرمود: «إرفَعْ رَأسَکَ»؛ سرت را بلند کن! - خدایا! ما را امشب به حُبّ حسین علیه السلام سربلند کن!- به حسین عرض کرد: «هَل لِی مِن تَوبَة»؟ آقا! آیا خدا توبۀ من را قبول می‏کند؟ حسین فرمود: بله! خدا توبه‏پذیر است. حر سوار بر مرکب شد. شاید اینجا بود که حسین فرمود از مرکب پیاده شو و‌ استراحت کن. عرض کرد اگر اجازه بفرمایید همانطور که اولین کسی بودم که راه را بر شماگرفتم اولین کسی باشم که در راه شما کشته می شود. حضرت اجازه داد حر به میدان رفت. طولی نکشید که صدای حر بلند شد یا حسین! حسین آمد سر حر را به دامن کرفت فرمود مادرت اشتباه نکرد که نام تو را حر گذاشت «انت حر فی الدنیا و الآخره» تو در دنیا و آخرت آزاده هستی.
آه از این غصه‌ی جانکاه، فقط آه حسین می‌کشد فاطمه هرگاه فقط آه حسین گفته‌اند آه هم اسمی‌ست از اسماء خدا* پس بگو آه، فقط آه، فقط آه حسین دو سه باری که بگویی جگرت می‌سوزد با همین روضه‌ی کوتاه، فقط آه حسین پدرم گفت حسین و پسرم هم با من اولِ روضه‌ی هرماه، فقط آه حسین گریه و آه بر او حکمِ زیارت دارد یاد کن وقتِ بزنگاه، فقط آه حسین وای از خیمه و خرگاه فقط وای حرم  آه از تشنگی شاه، فقط آه حسین از شروعِ سفر از شهر مدینه، زینب گفت تا آخرِ این راه فقط آه حسین خواهرش وقت تماشای حسینش هربار می‌کشید از جگرش آه، فقط آه حسین ✍  قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام:  إِنَّ آه اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ قَالَ آه‏ فَقَدِ اسْتَغَاثَ‏ بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى‏. ترجمه:امام صادق (ع) می‌فرمایند: به درستی که "آه" اسمی است از اسماء خدا، هر کس که "آه" بگوید، در حقیقت به خداوند تبارک و تعالی استغاثه و طلب نیاز کرده است. 📚التوحید صدوق، ص ٢١٩
◽️ اللهم عجل لولیک الفرج ◽️ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ⚫️بند اول گل‌های زینب آمدند به میدان تا در ره حسین فدا کنند جان دوتا شیر جوان،سمت میدان روان وارثِ    مردی  و  دلیری شعارشان حسین امیری 🔘واویلتا،آه و واویلا🔘 ✓✓✓ ⚫️بند دوم این  دو  مبارز  نوه ی مرتضی هیبتِ رزمشان چونان مجتبی به لب این زمزمه،مدد یا فاطمه گردیده اند شهید مکتب گلهای  عبدالله  و  زینب 🔘واویلتا،آه و واویلا 🔘 ✓✓✓ ⚫️بند سوم الگوی  صبر  و  استقامت زینب اسطوره ی درس شهامت زینب به راهه برادر،داده دو دلاور به  وقته  تشییع  دو طفلش از خیمه بیرون کس ندیدش 🔘واویلتا،آه و واویلا🔘 ✍:
کیست این ام ابیهای حسین کیست این حضرت زهرای حسین کیست این سایه هم پای حسین کیست پیغمبر فردای حسین کیست جز زینب کبرای حسین چادرش خورد تکان طوفان شد کوه برخواست زمین حیران شد ماه چرخی زد و سر گردان شد کعبه هم دست بر ان دامان شد کیست این مریم ا کیست جز زینب کبرای حسین مادری که دو جگر اورده هر چه دارد به نظر اورده پیش خورشید قمر اورده زحمتش را به ثمر اورده امده جان بدهد پای حسین کیست جز زینب کبرای حسین جان خود بر دو کبوتر داده هر دو را سمت خدا پر داده اذن اگر زود برادر داده قسم چادر مادر داده دل خوش است به دو امضای حسین کیست جز زینب کبرای حسین مظلومه بنت المرتضی زینب یا بنت خیر الاولیا زینب ای زاده خیر النسا زینب ای غصه دار کربلا زینب ای ذکر کل انبیا زینب ای فاتح شام بلا زینب هر دل به عشقت مبتلا زینب ای دلبر خون خدا زینب ای جلوه شرم و حیا زینب ای اسوه صبر و وفا زینب ای قبله حاجات ما زینب ای عمه سادات ما زینب دشمن تو را زد بی هوا زینب در پیش چشم بچه ها زینب
تا چراغ خیمه‌ی ارباب روشن می‌شود فرق بین بیعتِ اصحاب روشن می‌شود عاقبت در دامن عشقِ حسینی، زاده شد مثل «حر بن ریاحی» هرکسی آزاده شد هم «حبیب» و هم «وهب» تا پای جان دارد حسین عاشقانِ جانْ به کف، پیر و جوان دارد حسین یاوری دیگر نمانده تا بیاید در خروش؟ بانگ هل من ناصر از گودال می‌آید به گوش کاش من هم بودم آن‌جا، سر به‌راهش می‌شدم روسپید عشق چون «جونِ» سیاهش می‌شدم ✍
☑️بند اول من یادگار حسنم. بدونید من افتخار حسنم بدونید جاریه خونه علی توی رگهام من ذوالفقار حسنم بدونید مثل بابا شجاعم و دلیرم مثل بابام شیرم و بی نظیرم آرزومه به پای عشق. عموم سر بدم و دست. بدم و بمیرم برا عموم حسین منم یه سردار بی مثَلم تو لحظه های پیکار اگه بده عمو حسین اجازه دشمنا با تیغم میشن تار و مار عمو حسین عمو حسین عمو جان ☑️بنددوم عمه ببین عموم و تنها شده دوره بر عموم چه غوغا شده عمه ببین تو گودیه قتلگاه غریب و تنها گل زهرا شده عمه ببین توو عمق شیب گودال انگار عمومه داره میره از حال بزار برم یه وقت خدا نکرده جلو چشام هی نزنه پرو بال عمه دلم داره براش میجوشه تنها شده لشگری روبه روشه بزار برم اون لحظه رو نبینم دست لعینِ شمر میونه موشه عمو حسین عمو حسین عمو جان ☑️بند سوم عمه ببین چقد شدم هراسون عمه بذار برم به سمت میدون ببین عموم غریب و تنها شده میون وحشیای این بیابون عمه ببین چه بغضی توو گلومه دیر برسم کاره عموم تمومه بزار برم تا وقت دارم کنارش جونم و پاش بزارم آرزومه بابام منو دست عموم سپرده میرم کنارش تا هنوز نمرده میرم کنارش نبینم ی وقتی خنجر کند به حنجرش نخورده عمو حسین عمو حسین عمو جان رضا نصابی. مجید مراد زاده
شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید به شوق پادوییِ روضه، جمع نوکران جمع است محرم هیچ‌کس ما را پی حاجت نخواهد دید همان خادم که کفش سینه‌زن را جفت می‌کرده شبی که جفت شد بند کفن، زحمت نخواهد دید خدایا! شاکرم از این حسینی که به‌من دادی گمانم جز محبش، بنده‌ای رحمت نخواهد دید دم عیسیٰ به یُمن خاک کوی‌ات مُرده را جان داد مسیحا هم شِفا را جز در این تربت نخواهد دید بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضه‌هایت نیست بدون نذرِ هیئت، کاسبی برکت نخواهد دید فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمی‌بینی کسی فرزند را هم شانه‌ی رعیت نخواهد دید اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..، حسن داده کسی ما را سر این سفره بی دعوت نخواهد دید به جز روزی که بین دسته‌ها زیر عَلَم رفتم پدر دیگر مرا این‌قدر با‌هیبت نخواهد دید لباس مشکی ما دستبافِ زینب‌ کبراست جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید هزاران بار کج رفتم..، ولی زهرا برم گرداند پسر از مادر خود لطفِ بامنت نخواهد دید حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..، ارزش یافت کسی در آستانت شِیءِ کم‌قیمت نخواهد دید ** پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغی‌ها دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید ✍
شهادت عبدالله بن الحسن عمه عموی من، نشسته بر خاک است ببین تن پاکش، خونی وصد چاک است نگاه او باشد سوی حرم عمه حالت روی او، عمه چه غمناک است وای عمو جانم، وای عمو جانم، وای عمو جانم، وای عمو جانم۲ ____ عمو شده تنها، مقابلش لشگر حلقه زده دورش، تیغ ونی وخنجر عمه رهایم کن، روم سوی میدان فدا کنم جانم، بر پسر حیدر وای عمو جانم.... _ کشید دست خود، روانه شد میدان عمو گرفت اورا، در بغلش چون جان مثل عموعباس، بشد جدا دستش گشت فدا جانش، در بغل جانان وای عمو جانم
Hossein Sharifi - Zire Baroon Asemoon Hamishe Hormat Dare (128).mp3
3.4M
زیر بارون آسمون همیشه حرمت داره؛ زیر بارون دلِ من حس زیارت داره! زیر بارون همش این دلم شکایت داره! کجا بودی کربلا والله خجالت داره! ببار بارون نمیخوام آروم بگیرم! ببار بارون به زیر بارون بمیرم! ببار بارون که میخوام تنها بمونم… ببار بارون روضه ی سقا بخونم… بی وفا بارون! بی وفا بارون! زیر بارون بری علقمه دلت خون میشه! زیر بارون انگاری فرات دگرگون میشه! زیرِ بارون دلِ من همدم بارون میشه… زیر بارون هرچی اشک بریزی، پنهون میشه ببار بارون! قحطی آب تو حرم… ببار بارون! دلا بی تاب تو حرم… ببار بارون! که رباب در تاب و تبه! ببار بارون، علی اصغر تشنه لبه… بی وفا بارون! بی وفا بارون 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز چهارم جز این دو میوھ قلبم ثمر نداشته ام ببخش اگر کھ پسر بیشتر نداشته ام 🥀 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️ 🌴▪️🌴▪️🌴▪️🌴▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا اشک بر امام حسین (علیه السلام) این همه فضیلت دارد؟! 👤حجت الاسلام عالی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زنده از حرم پشت اون پنجره فولاد تو آقا میمونم میدونم به زائرا برات کربلا میدی.... ▪️مراسم عزاداری و سینه‌زنی امشب با حضور هیئت‌هایی از استان گلستان در حسینیه حرم 🌴▪️🌴▪️🌴▪️🌴▪️🌴
CQACAgQAAx0CWwayaQAC5etkt-ol9UIisHfS5X92gt7KfgbgcgACrA8AAle6qVEDimylctss5i8E.mp3
16.67M
🎙 به‌ نام خدا به‌نام حسین 👤 حاج‌سیدمجید بنی فاطمه ▪️ 🌴▪️🌴▪️🌴▪️ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
✨﷽✨ ⚫️علت عزاداری برای امام حسین علیه السلام از اول محرم ✍اگر کسی بگوید: چرا اینگونه اظهار حزن و اندوه را که شما شیعیان از اول دهه ی محرم و پیش از شهادت حضرت سیدالشهدا اظهار می دارید. بعد از روز عاشورا چنین نمی کنید، در حالی که شهادت او در روز عاشورا رخ داده و بهتر است بعد از آن اظهار حزن و اندوه شود؟ می گوییم: علت اظهار حزن و اندوه در اول دهه برای بیم و هراس از مصایبی است که بر آن حضرت رفت، ولی وقتی آن بزرگوار صلوات الله علیه و آله شهید شد، مصداق این آیۀ شریفه گردید که می فرماید: وَ لَا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللهِ أَموَاتَا بَل أَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ فَرِحینَ بِمآ ءَاتهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقُوا بِهِم مِّن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَلَا هُم یَحزَنُونَ. ترجمه: و چنین گمان مکن آنان که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند و به تفضل خدا که به آن ها ارزانی داشته، شادمان اند و به کسانی که به آن نپیوسته اند و پشت سر آنها هستند، بشارت می دهند که بیمی بر شما نیست و هرگز اندوهگین نگردید. 💥بنابر این چون آن بزرگواران به سعادت شهادت رسیده و شادمان گردیده اند لازم است ما نیز بعداز شهادت در شادمانی با آنها مشارکت کنیم تا به سعادت و نیکبختی راه یابیم. 🌴▪️🌴▪️🌴▪️🌴▪️ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بر اثر تیر اندازی گروهک های معاند به خودرو کارکنان پلیس راه شهرستان خاش تعداد چهار نفر از کارکنان آن پاسگاه _ستوان یکم مهدی الله پور -استواربکم محمد رضا اسماعیلی -استوار یکم رضا شیخی -استواربکم حسن وحیدی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند