eitaa logo
ناجِہ❀
79 دنبال‌کننده
403 عکس
64 ویدیو
0 فایل
"بسمـ رب ناجہ" ناجه؛آرزویی درآمیخته با حسرت:)آرزویی برآمده از دل وحسرتی،یارِآرزو.. واین چنین گفت: دوستت خواهم داشت تازماني که قلبم ازتپیدن بایستد! -گفتیم و بگفتیم و در آخر: صدبار نوشته‌ام تورامیخواهم یکباربگو توهم مرامیخواهی؟! https://daigo.ir/pm/Och0iN
مشاهده در ایتا
دانلود
ناجِہ❀
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در چنین حوادثی دقت در چند نکته می‌تواند مسیر را برای ما روشن سازد: 🔰ریشه‌ی محبوبیت و همراهی و همدلی مردم با یک شخصیت چه می‌تواند باشد؟ 🔰آینده و وضعیت کشور چه خواهد شد؟ 🔰وظیفه ما در این حادثه چیست ؟
محبوبین خدا، اهل جبرانن:)
تو اگه گریه نکنی نمیتونی چشمای قشنگی داشته باشی..:) -هادی تو لحظه گرگ و میش..
- دموکراسی دقیقا همین لحظه هاست.. تنش هایی در اذهان عمومی که برآمده از اضطراب عدم حضور ناکارآمد در جایگاه ویژه است..(ویژه چون مدتی قرارگاه یک خادم مخلص بوده..) و این پریشانی حتی میان کاغذ های درسی یک نوجوانی که حق رای هم ندارد به وضوح مشخص است.. در بهت چشمان دوخته مردم-از پسرک هفت ساله گرفته تا پیرزن کهنسال-به گیرنده هایشان، این دموکراسی است که پر رنگ است.. باید برای تک تک این ثانیه های آغشته به تقریباً استرس شکر خدا کرد که ما مردم هستیم که انتخاب کننده ایم.. و امیدی که دل خوش به بصیرتی است که انتخاب درست ثمره ی آن است..:) توکلنا علی الله! -
چه خوشبخت است آنکس که عبایت روی نعشش بیوفتد‌.‌.
دبیر جریان شناسی بعد از خوندن شعر روی کتیبه ی مدرسه: اصحاب ابی عبدالله سلام الله علیه، اجلشون همون روز بوده..یعنی هرجای دنیا میبودن، رفتنی بودن.. اما اونروز رو کربلا بودن (و حالا تو روضه ها شدن واسطه برای به چشم امام اومدن:) و من با تشر به قلبم میگم: مهم اینه همون لحظه ای که امام کارت داره، جان‌فداش باشی..(دقیقا یعنی موقعیت شناسی) ✓و این تلاش های پی در پی رو میطلبه..! "خدایا.. اگه هرجوری خواستیم بریم تو چاه جاموندن و نرسیدن، خواهش میکنم پای دلمونو بشکن.."
از پشت عینک -که برای من نشونه ی متفکر بودن آدماست- نگاه به کتیبه ای کردن که روش نوشته شده بود: یا عقیلة العرب با جدیّت تمام گفتن: این ظلم به حضرت زینبه!.. این ، عقیلة البشر بودن..!
-
هی نورِ امیدوارِ من! خداقوت بهت بابت ۱۵ سالگی ای که پشت سر گذاشتی.. پرقدرت شروع کن 🌱 که برات لبخند رضایتت از ۱۶ سالگی رو، از خوده خوده خدا میخوام؛)🤍
+عاشقانه ای با حلاوت رضایت امام.. +عشقی که مسئول رشد و بلوغ شاعرِعاشق پیشه‌ی اهل بیت بود.. +صفحات کتاب آغشته به محبت امام کاظم و فرزندش امام غریب است..🌱 +و "زلفا"ی درونی که پس از لذت و اشک حاصل از خطوط این کتاب باید بیدار شود.. اگر این ژانر کتاب رو میپسندید، قلم مظفر سالاری تصویرهای دلنشینی رو درون ذهنتون ایجاد میکنه و پیشنهادش میکنم🌜
هدایت شده از ناجِہ❀
بیقرار تو ام و دردل تنگم گله هاست.. آه..بی تاب شدن،عادت کم حوصله هاست..:)
مطالعه با محوریت اربعین: انتشارات انقلاب اسلامی کتاب "جاذبه حسینی" رهبری رو که موضوعش حضرت زینب سلام الله علیها و اربعین هست رو به عنوان هدیه دراختیارمون گذاشته♡ صوتی الکترونیکی
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند! از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم.. وحشی بافقی
لابلای قفسه‌ی روانشناسی کتاب فروشی، دنبال رنگ صورتی ژورنال خرده عادت ها بودم. ازراه رسید و بی مقدمه پرسید، دنبال چی هستی؟ جواب دادم. تَشری شیرین زد و گفت: دنبال خودت بگرد دختر! خودت اینجا پیدا نمیشه..
-
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست.. ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی:) -جناب حافظ
‌آری، همه باخت بود سرتاسرِ عمر.. دستی که به گیسوی تو بُردم، بُردم! -هوشنگ ابتهاج
ناجِہ❀
برخی افراد حضورشان در زندگی، "حیاتی" است.. وجودِ مملوء از محبّتشان، همچون انرژی زا میماند؛ شاید حتی بی دلیل، مستت کنند^^ برای ادامه دادن ثانیه های شاید نفس گیرت، کمی اکلیل به روحت تزریق می کنند تا حرکت برایت زیبا تر جلوه کند.. حضور این آدم های لازم، نمودی از لطف خداست.. و آنجا که لبخند را روی صورتت-گاهی قطره ای و گاهی به صورت سیل مانندی- میچکانند، تو آنها رانمیبینی.. بلکه خدارا به تماشا نشسته ای که برایت دست تکان میدهد و میگوید: دیدی هواتو دارم دختره؟!؛) و حقیقتاً پاسخ این لطف خدا، امکان انتقال ندارد.. فقط باید ایستاد و نظاره کرد این حجم شیرینی را..:)) شیرینی ای که محال است دلت را بزند.. تنها کاری که من خود در پاسخ این افراد-که از الطاف خالقم هستند-وظیفه ام میدانم، تلاش های مکررم برای حفظ قلوبِ عزیزشان¹، در قلبِ به واسطه ی آنها رنگی شده ام و برعکس، هست..:) پ‌ن: برایتان، این لبخندهایِ حیات بخش را، از خودِ خالقِ باوفایم، میخواهم.. ¹: عزیز یعنی شکست ناپذیر.. یعنی قلبشان در قلبم شکستنی نیست.. به وقت اولین روزِ حیاتم در ۱۶سالگی🌱
ندهد فرصت گفتار.. به محتاج، کریم! گوش این طائفه، آواز گدا، نشنیده‌ست...
اخلاق* حقیقتش نمیدانم قامتِ الفش به سمت کدام طرز نگاه، قد علم کرده است.. به راستی نوعِ حرفِ آخرش چیست؟ تو میدانی؟