eitaa logo
ويژه نامه امام باقر عليه السلام
12 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زمامداران معاصر 1. معاوية بن ابى سفيان (35- 60ق.). 2. يزيد بن معاويه (60- 64ق.). 3. معاوية بن يزيد (64- 64ق.). 4. عبدالله بن زبير (64- 73ق.). 5. مروان بن حكم (64- 65ق.). 6. عبدالملك بن مروان(65- 86ق.). 7. وليد بن عبدالملك (86- 96ق.). 8. سليمان بن عبدالملك (99-96ق.). 9. عمربن عبدالعزيز (99- 101ق.). 10. يزيد بن عبد الملك (101- 105ق.). 11. هشام بن عبدالملك (105- 125ق.). از ميان خلفاى مذكور، تنها عبدالله بن زبير، كه به مدت ده سال بر حجاز و عراق حكومت كرد، از غير بنى اميه بود و بقيه، همگى از سلسله بنى اميه و از دو تيره فرزندان ابوسفيان و فرزندان حكم بن عاص بودند و تمامى آنان جز معاوية بن يزيد (معروف به معاويه ثانى) و عمربن عبدالعزيز در اذيت و آزار اهل بيت پيامبر اكرم(ص) و امامان شيعه اتفاق داشتند. ✅ رويدادهاى مهم 1. حضور امام محمد باقر (ع) در واقعه كربلا، در سن چهار سالگى، به همراه پدرش، امام زين العابدين (ع) در محرم سال 61 هجرى. 2. شهادت امام زين العابدين (ع)، پدر ارجمند امام محمد باقر (ع)، در سال 95 هجرى. 3. مباحثات و احتجاجات امام محمد باقر (ع) با بزرگان مذاهب و اديان، درباره اثبات حقانيت اهل بيت (ع). 4. ضرب سكه اسلامى، براى پول رايج خلافت اسلامى، و اسقاط سكه رومى توسط عبدالملك بن مروان، در سال 76 هجرى، با مشورت و يارى امام محمد باقر(ع).(1) 5. احضار امام محمد باقر (ع) و فرزندش، امام جعفر صادق (ع) به شام از سوى هشام بن عبدالملك. 6. تأسيس پايه‏هاى اصلى حوزه علوم اهل بيت (ع) در مدينه، و تربيت شاگردان مبرز توسط امام محمد باقر(ع). 7. مسموميت و شهادت امام محمد باقر (ع)، درسال 114 هجرى، به دست ابراهيم بن وليد بن عبدالملك، والى مدينه، به دستور خليفه وقت، هشام بن عبدالملك. 8. به خاك سپارى بدن مطهر امام محمد باقر (ع) در قبرستان بقيع، در مدينه، در كنار قبر پدرش، امام زين العابدين (ع) و عمويش، امام حسن مجتبى (ع)، توسط امام‏جعفر صادق (ع) و ساير بازماندگان. رويدادهاى مهم ديگر 1. شهادت امام محمد باقر (ع)، پدر ارجمند امام جعفر صادق (ع)، در سال 114 هجرى. 2. قيام زيد بن على (ع)، عموى امام جعفر صادق (ع) بر ضد امويان و شهادت او در اين واقعه، در سال 121 هجرى. 3. گسترش نهضت بنى‏هاشم (علويان و عباسيان)، در سراسر قلمرو حكمرانى امويان. 4. سرنگونىِ سلسله امويان و پيروزىِ عباسيان و تسخير خلافت اسلامى توسط ابوالعباس سفاح، در سال 133 هجرى. 5. قيام علويان بنى‏الحسن (ع) بر ضد عباسيان و سركوب شدن آنان به دست منصور دوانيقى. 6. بهره‏جويىِ امام صادق (ع) از فرصت به دست آمده از نبرد ميان عباسيان و امويان، براى تشكيل حوزه علمىِ اسلامى و تربيت هزاران شاگرد در رشته‏هاى فقه، تفسير و علوم قرآن، كلام، شيمى، تاريخ و غيره، در مدينه مشرفه. 7. فراخوانىِ امام صادق (ع) از مدينه به بغداد، توسط سفاح عباسى و زير نظر قرارگرفتن آن حضرت. 8. فراخوانىِ مجدد امام صادق (ع) از مدينه به بغداد، توسط منصور دوانيقى و اذيت و آزار آن حضرت. 9. وفات اسماعيل، پسر امام صادق (ع)، در سال 142 هجرى و اندوه فراوان آن حضرت در اين مصيبت. 10. رفتار نامناسب عاملان منصور دوانيقى، در مدينه، با امام صادق (ع) و بسيارى از علويان. 11. مبارزه علمى و فرهنگىِ امام صادق (ع) و ياران ايشان با مخالفان، ملحدان و مدعيان دروغين. 12. مسموميت امام صادق (ع) و شهادت آن حضرت، در سال 148 هجرى، به دستور منصور دوانيقى. 13. به خاك‏سپارى پيكر مطهر امام صادق (ع)، در قبرستان بقيع، در كنار قبر پدر، جد و عمويشان، امام حسن مجتبى (ع). https://eitaa.com/najskfoc
🔱اول رجب ولادت امام محمد باقر (ع) 👈امام محمد باقر (ع) روز دوشنبه سوم صفر يا اول رجب سال 57 هجري قمري در مدينه متولد شد منتهي الآمال، ج 2، ص 173. و روز دوشنبه هفتم ذي حجه سال 114 در مدينه به شهادت رسيد. منتهي الآمال، ج 2، ص 226. ولادت با سعادت امام محمد باقر عليه السلام مبارک باد سرود در ميلاد حضرت امام محمد باقر عليه السلام مبارك شيعيان آمد بدنيا حضرت باقر كه از سوى رسول حق سلامش آورد جابر مرحبا مرحبا، آفرين آفرين منادى ميزند بين زمين آسمان فرياد رجب اين ماه عظمى را رسيده مژده ميلاد كه شادان گشته از ميلاد باقر حضرت سجاد بر پدر آن چنان بر فرزندى چنين مرحبا مرحبا، آفرين آفرين به روز اول ماه رجب از امر يزدانى رسد در مكتب اثنى عشر استاد ربانى مدينه از فروغ روى ماهش گشته نورانى مدينه النبى گشته خلد برين مرحبا مرحبا، آفرين آفرين دهد اين مژده را بر فاطمه روح الامين امشب كه ماهى آسمانى آمده روى زمين امشب https://eitaa.com/najskfoc
✅فضائل امام باقر (ع) ✳️ويژگی علمی امام باقر (ع) 📗خبر داشتن از علوم و امور غریبه 👈جابر بن یزید جعفی می گوید: روزی نزد امام باقر علیه السلام رفتم و از تنگدستی و فقر شکایت کردم و کمک مالی خواستم. امام فرمود:«ای جابر، فعلا پولی در خانه نیست.» چیزی نگذشت که کمیت شاعر داخل شد و اجازه خواست برای امام قصیده ای بخواند. امام اجازه فرمود و پس از قصیده‌خوانی کمیت، به غلام خود فرمود:«از آن اطاق، یک کیسه زر بیاور و به کمیت بده.» غلام امر امام را اطاعت کرد و یک کیسه زر از اتاق کناری آورد و به کمیت داد. کمیت باز اجازه خواست و دو قصیده‌ی دیگر خواند و امام به او دو کیسه زر دیگر بخشید. کمیت گفت:«مولای من! به خدا قسم، ارادت من به شما از روی اغراض دنیوی نیست. نیتم از سرودن این قصائد، صرفا نزدیکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، و این وظیفه ای است که خداوند بر من واجب گردانیده است.» امام باقر علیه السلام هنگامی که دید کمیت کیسه‌های زر را قبول نکرد، او را دعا فرمود و فرمود:«ای غلام! کیسه ها را سر جایشان بازگردان.» پس از رفتن کمیت، به امام عرض کردم:«شما به من فرمودید در خانه چیزی ندارید ولی می‌خواستید به کمیت سی هزار درهم عطا کنید؟!» امام فرمود:«ای جابر! برخیز و داخل آن اطاق برو و کیسه‌های زر را بیاور.» من رفتم و هر چه گشتم چیزی در اطاق نیافتم. پس بیرون آمدم. امام فرمود:«آنچه را ما از علوم و امور غریبه از شما پنهان می کنیم، بیشتر از چیزی است که برای شما ظاهر می‌نماییم!» (1) آن‌گاه برخاست و دست مرا گرفت و با هم داخل آن اطاق شدیم. سپس با پای مبارکش به زمین زد، ناگهان شمش طلای بزرگی از زمین خارج شد. فرمود:«ای جابر! نگاه کن! ولی این خبر را به کسی مگو، مگر به آن گروه از برادرانت که به آنها اطمینان داری و تحمّل آن را دارند. خداوند به ما بر هر چه اراده کنیم، قدرت بخشیده است. پس اگر ما بخواهیم، می‌توانیم لجام زمین را بگیریم و هر کجا بخواهیم، ببریم.» (2) منابع: (1) الغدير ج 2 ص 198 بنقل از پند تاريخ ج 1 ص 58 (2) بحارالانوار، ج 46، ص 239، حدیث 23. https://eitaa.com/najskfoc https://eitaa.com/najskfoc
🔰فضایل علمی امام باقر عليه السلام ✅سوال از ولايت ابو خالد كابلى گويد: به منزل امام باقر عليه السلام رفتم ، حضرت من را به صبحانه دعوت كرد من هم با او صبحانه خوردم . غذاى حضرت بقدرى پاكيزه و گوارا بود كه تا به حال چنين غذايى نخورده بودم . وقتى از خوردن فارغ شديم امام عليه السلام فرمود: اى ابا خالد! اين غذا را چگونه ديدى ؟ عرض كردم : فدايت شوم من غذائى گواراتر و پاكيزه تر از اين نديده بودم اما به ياد اين آيه دركتاب خدا افتادم : ثم لتسالن يومئدعن النعيم (آنگاه در روز قيامت از نعمت ها سوال مى شويد). امام عليه السلام فرمود: از اعتقاد حقى (ولايت ائمه عليهم السلام ) كه بر آن هستيد سوال مى شويد بحار النوار، ج 78، ص 156.‏ اطعام شيعيان سدير يكى از شاگردان امام باقر عليه السلام بود. او مى گويد: امام باقر عليه السلام به من فرمود: اى سدير آيا روزانه يك برده آزاد مى كنى ؟ عرض كردم : نه . امام عليه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض كردم : نه . حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض كردم : نه . امام عليه السلام گفت : سبحان اللّه ، آيا دست يكى از شيعيان ما را مى گيرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سير شود؟ به خدا سوگند اين كار بهتر از آزاد كردن برده اى است كه از فرزندان حضرت اسماعيل باشد. اصول كافى ، باب المصافحه .‏ https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅سيره امام باقر عليه السلام ✳️ارتباط دوستانه با مردم ابوعبيده گويد: من همراه امام باقر عليه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به كجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مركب قرار مى گرفتيم حضرت به من سلام مى كرد و همانند مردى كه رفيقش را به تازگى نديده باشد احوالپرسى مى كرد و دست مى داد، و هنگام پياده شدن پيش از من پياده مى شد و وقتى از كجاوه پياده مى شديم سلام مى كرد مانند كسى كه رفيقش را به تازگى نديده باشد احوالپرسى مى كرد. من گفتم : يابن رسول اللّه شما كارى مى كنيد كه هيچ كس از مردم نزد ما نمى كنند و اگر يك بار هم چنين كنند زياد است . حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به يكديگر مى رسند و يكى با ديگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آن دو مى ريزد همان گونه كه برگ از درخت مى ريزد و خدا به آن ها توجه مى كند تا از يكديگر جدا شوند. بحارالنوار، ج 68، ص 156.‏ https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰نمونه تغيير صورت مسئله 🍎داستان و مرد مسیحی امام باقر، محمد بن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است. باقر یعنی شکافنده. به آن حضرت «باقر العلوم» می گفتند، یعنی شکافنده دانشها. مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را تصحیف کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم.» مسیحی: تو پسر زنی هستی که آشپز بود. - شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود. - مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود. - اگر این نسبت ها که به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی. مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند. بر گرفته از مجموعه آثار شهید مطهری جلد 18 بخش دوم; داستان راستان مقدمه جلد اول https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅فضائل امام باقر (ع) ✳️ويژگی علمی امام باقر (ع) 📗خبر داشتن از علوم و امور غریبه 👈جابر بن یزید جعفی می گوید: روزی نزد امام باقر علیه السلام رفتم و از تنگدستی و فقر شکایت کردم و کمک مالی خواستم. امام فرمود:«ای جابر، فعلا پولی در خانه نیست.» چیزی نگذشت که کمیت شاعر داخل شد و اجازه خواست برای امام قصیده ای بخواند. امام اجازه فرمود و پس از قصیده‌خوانی کمیت، به غلام خود فرمود:«از آن اطاق، یک کیسه زر بیاور و به کمیت بده.» غلام امر امام را اطاعت کرد و یک کیسه زر از اتاق کناری آورد و به کمیت داد. کمیت باز اجازه خواست و دو قصیده‌ی دیگر خواند و امام به او دو کیسه زر دیگر بخشید. کمیت گفت:«مولای من! به خدا قسم، ارادت من به شما از روی اغراض دنیوی نیست. نیتم از سرودن این قصائد، صرفا نزدیکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، و این وظیفه ای است که خداوند بر من واجب گردانیده است.» امام باقر علیه السلام هنگامی که دید کمیت کیسه‌های زر را قبول نکرد، او را دعا فرمود و فرمود:«ای غلام! کیسه ها را سر جایشان بازگردان.» پس از رفتن کمیت، به امام عرض کردم:«شما به من فرمودید در خانه چیزی ندارید ولی می‌خواستید به کمیت سی هزار درهم عطا کنید؟!» امام فرمود:«ای جابر! برخیز و داخل آن اطاق برو و کیسه‌های زر را بیاور.» من رفتم و هر چه گشتم چیزی در اطاق نیافتم. پس بیرون آمدم. امام فرمود:«آنچه را ما از علوم و امور غریبه از شما پنهان می کنیم، بیشتر از چیزی است که برای شما ظاهر می‌نماییم!» (1) آن‌گاه برخاست و دست مرا گرفت و با هم داخل آن اطاق شدیم. سپس با پای مبارکش به زمین زد، ناگهان شمش طلای بزرگی از زمین خارج شد. فرمود:«ای جابر! نگاه کن! ولی این خبر را به کسی مگو، مگر به آن گروه از برادرانت که به آنها اطمینان داری و تحمّل آن را دارند. خداوند به ما بر هر چه اراده کنیم، قدرت بخشیده است. پس اگر ما بخواهیم، می‌توانیم لجام زمین را بگیریم و هر کجا بخواهیم، ببریم.» (2) منابع: (1) الغدير ج 2 ص 198 بنقل از پند تاريخ ج 1 ص 58 (2) بحارالانوار، ج 46، ص 239، حدیث 23. https://eitaa.com/najskfoc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا