هدایت شده از استراحت بماند بعداز شهادت🇵🇸
https://www.aparat.com/Cafe.shohada/live?eitaafly
پخش زنده مراسم
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری از عملیات قرارگاه قدس...
شاید دلیل عقب انداختن وعده صادق ۳ مبارزه با گروهک های داخلی تجزیه طلب نظیر جیش العدل باشد...
ابتدا رفع خطر داخلی
سپس حمله به دشمن خارجی 💪
انشاءالله سربازان امام زمان جنوب شرق را پاکسازی کامل کنند ❤️
ساعات سرنوشت سازی در پیش است.
سربازان گمنام امام زمان عج را از دعای خیرتان بی نصیب نکنید .
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محمدرضا تورجی زاده یکی از محبان واقعی و عجیب حضرت زهرا(س) بود،در همه کارها و مشکلاتش به حضرت زهرا(س) توسل میکرد.
for virastar.mp3
9.57M
حیدر و این همه غم؟
یا رب ارحم...
🎤 حاج مهدی رسولی
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
قسم به بغضهایِ شکسته شده در دلِ چاه،
قسم به حال و روز حَسَـن در میانِ کوچهها،
قسم به سکوتِ پر از حرفِ علی،
که ما محتاجِ آمدنت هستیم،
برگرد.
#اللهمعجللولیکالفرج
🔻نجوا✔
تصاویری از عملیات قرارگاه قدس... شاید دلیل عقب انداختن وعده صادق ۳ مبارزه با گروهک های داخلی تجزیه ط
همین ۲ روز گذشته..
شهیدان استان فارس در راه دفاع از امنیت کشور
سه نفر از نیروهای تیپ نیروی مخصوص ۳۳ المهدی (عج) در درگیری با تروریستها در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند.
لعنت خدا بر گروهک جیش العدل...
🔻نجوا✔
همین ۲ روز گذشته.. شهیدان استان فارس در راه دفاع از امنیت کشور سه نفر از نیروهای تیپ نیروی مخصوص ۳
رزمایش عملیاتی شهدای امنیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه با مشارکت یگانهای صابران، نیرو مخصوص، تکاور، بالگردی، جنگال و یگانهای مردم پایه و ردههای بسیج و یگان های از فراجا استان و ردههای اطلاعاتی از جمله اداره کل اطلاعات استان، سازمان اطلاعات سپاه و فراجا استان همچنان در حال انجام است.
سلامِ به چهره ی کبودِ تو.mp3
12.22M
سلامِ ما سلامِ ما
به پهلوی شکسته ات
سلام ما به قامت خمیده ات
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه..
یکبار برای خودت روایت کن:
مثل هر روز مادرم برخواست تا نماز و نوافلش را خواند نگهی سوی همسرش انداخت با نگاهی غم دلش را خواند پدرم مرد لحظه های خطر پدرم مرد روزهای نبرد ولی این روزها شکسته شده وای اگر بشکند غرور مرد فاطمه یک تنه سپاه علی است تا نگوید کسی علی تنهاست حیدری بود کار زهراییش مادر امروز جلوه باباست زخم ها را خرید با جانش چون برای علی است می ارزد و ستون های مسجد شهر از ترس نفرین هنوز میلرزد همه پیکرش سیاه شده در عوض شد سپید گیسویش پهلو و بازو چه میگویم که فقط مانده روی و ابرویش از سر صبح صورت او را خیره خیره نگاه میکردم چشمم از اشک تار و چشمش را تیره تیره نگاه میکردم بهر احقاق حق خود امروز در سر خود خیال دیگر داشت زیر لب ذکر یا علی میگفت چادرش را که از زمین بر داشت چادرش را سرش که کرد انگار آسمان در حصار ماه افتاده گفت برخیز دیر شد حسنم دست من را گرفت و راه افتاد بر سرش ابر سایه می انداخت از رهش باد خار را پس زد راه کوتاه و ما هم آهسته مادر اما نفس نفس میزد تا رسیدیم حق خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیر زن مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود هیهات حق خود را گرفت آخر سر دلم اما نمی گرفت آرام سوی خانه روانه شدیم اما رمقی که نبود در پا ها شور و آشوب و دلهره یک ریز در تب کوچه هر قدم میریخت هر قدم سمت خانه میرفتیم قلب من میزد و دلم میریخت در سکوتی غریب و شوم از دور ناگهان یک صدای پا آمد گِرد بادی از آن سر کوچه بی محابا به سمت ما آمد آمد و آمد و رسید به ما او که از هر کسی است بی دین تر سایه او چه سرد و سنگین بود دستش اما ز سایه سنگین تر دست او مثل باد بالا رفت مثل یک صائقه فرود آمد در حوالی چشم و گونه ی ماه ابر بارانی و کبود آمد من شدم گوشه ای زمین گیر و مادرم یک کنار افتاده حرکتی در تنش نمیبینم حالت احتضار افتاده آفتابا بیا ز گوشه ماه بر زمین یک ستاره افتاده با دو دستش پی چه می گردد نکند گوشواره افتاده گِل دیوار هم ترک برداشت عرض کوچه چقدر وا شده بود گویی از ضربه ای که مادر خورد جای دیوار جا به جا شده بود کمکی نیست بین این کوچه چقدر او کمک به مردم کرد دو قدم مانده بود تا خانه دو قدم راه مانده را گم کرد درد بازوش رفت از یادش دست خود را گرفت بر دیوار جلوی پای خود نمی دیدم چشم من اشک و چشم مادر تار