صوت «زیارت آل یاسین».mp3
19.79M
🌄🌸زیارت آل یاسین🌸🌄
🍃🍃🌺🌺🍃🍃
ظهـور امـام زمـان
نـاگهـانـی
خواهـدبـود
۱ - خودسازی داشته باشید
۲- هرلحظه آماده ومنتظرباشید
۳- شبانه روز دعای فرج بخوانید
۴- پیرو حقیقی ولایت فقیه باشید
۵- همیشه به یادصاحب الزمان باشید
۶- بصیرت عمارداشته وهوشیارباشید
قیام آقاصاحب الامر عج خیلی نزدیک است به فضل الهی
🛎کلید خواستههات در دست خودته
بدان آن كسى كه ملكوت وخزائن دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخوانى و اجابت دعاى تو را ضمانت كرده و به تو فرمان داده است كه از او بخواهى تا به تو عطا كند و او مهربان و بخشنده است.
ميان تو و خودش حجابى ننهاده و تو را به
آوردن واسطه و ميانجى وادار نكردهاست.
سپس كليدهاى خزائن و گنجينههايش را كه همان دعا كردن و خواستن از اوست، در اختيار تو نهاده است؛پس هر گاه تو بخواهى، با دعا كردن درهاى گنجينههاى
او را مىگشايى.
✍️وصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)
به امام حسن مجتبی(علیه السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بـرای ارتباط با حضرت ولی عصر(ع)
تنھـا باید تصفیـه شد،
دل را باید تصفیه کرد.
اگر دل صاف باشد این امواج را درک میکند
و تصویر را هم نشان میدهـد.
اما اگر دل صاف نباشد
و گرد و خاک داشتـه باشد
تصویـر را خوب نشان نمیدهد.
این ما هستیم که خود را
از دیدارش محروم کردهایم؛
و گرنـه بینِ ما و او که دلتنگش هستیم،
فاصلـهای نیست.
#امامزمان
#علامهطباطبایی 🪴
#خودسازی
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه120
#قرآن_کریم
👈 وقتی شهید معز غلامی مجروحیتش را نگفت تا برنگردد
🔷️ یکی از رفقای شهید مدافع حرم حسین معز غلامی معروف به سید مجتبی روایت می کند که قرار بود بریم منطقه را نشانم بدهند .
🔹️ سید مجتبی عقب ماشین نشسته بود و کنارش مقداری وسایل بود منم با فشار خودمو کنار سیدمجتبی جا کرده و ازش معذرت خواهی کردم و راه افتادیم
◇ با همان روی خوش و صورت نورانی ولی خسته و بی حال بنظر میرسید .....
◇ گذشت تا جنگ به داخل شهر رسیده بود درگیری حسابی سخت شده بود که یکی از بچه ها گفت: سیدمجتبی تو مقبره شهید شده و جنازه اش مونده.
🔻 چهره اش از ذهنم نمیرفت، همش صورت معصوم و خسته اش جلوی چشام بود.
◇ یکی از بچه هاگفت: چند روز پیش هم از ناحیه دستش مجروح شده بود ولی واسه اینکه ذهن آقامهدی رو درگیرنکنه و یه وقت برنگردد، صداش رو در نیاورده بود.
◇ تازه علت خستگی و بی حالیش رو فهمیدم. تازه فهمیدم وقتی زور چپون کنارش تو ماشین نشستم چرا خودش و جمع کرد و یه کلمه هم حرف نزد ؛ آخ هم نگفت، حتی طلب هم نکرد جابه جا بشم...پیش خودم گفتم: چقدر مرد بودی پسر...
🔻 حسین جان، اگه جا داری، اگه جات رو تنگ نمیکنم، اگه دست تیر خوردت رو آزار نمیدم؛ من رو هم باخودت ببر
◇ دست من رو هم بگیر، من رو هم با خودت بکش تا کربلا، تا محضرِ اباعبدالله، منم ببر مَرد...🌷
#به_رنگ_شهدا
🍃https://eitaa.com/najva_Ashganeh