eitaa logo
نجوای عاشقانه(هیئت میثاق با شهدا)
198 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
210 فایل
برنامه ی مناجات خوانی در جوار مزار شهدا ی وادی رحمت تبریز، سه شنبه شبها،بعد از نماز مغرب و عشا باحضور برادران و خواهران _همراه با آموزش قرآن برای نونهالان عزیز سال ۱۳۹۹ هجری شمسی
مشاهده در ایتا
دانلود
لشکر تک‌نفره‌ی آقا امام زمان محدوده خیابان نظام پزشکی تبریز یک نفر است اما شاید به تنهایی کار صدها نفر را انجام داده است... و همین انسان‌ها حجت برای مردمانی هستند که همواره برای یاری نکردن امام زمانشان بهانه‌ها می تراشند...
... 🌱یقین بدان که اثر می‌کند دعای فرج و از عنایت آن صاحب‌الزمان برسد... 🌱شروع دفتر باور به نام او زیباست  اگر که ختم غزل هم به پای آن برسد تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙
هر صبح به رسم نوکری از ما به تو سلام...✋ ای مانده در میان قائله تنها، تو را سلام...✋ ما هر چه خوب و بد، به در خانه ی توییم از نوکران منتظر آقا تو را سلام✋ ... ♥️ صبحت بخیر حضرت صاحب دلم به حق
پدر مهربانم مهدی جان! 🍃حضرت حجت ▫️آب را به روی اهل بستند. ساقی دل‌های تشنه، کجایی؟ عکس‌های آب‌های زلال را پخش می‌کنند تا دل دور افتادگان از آب را آتش بزنند. سقای غیور عالم کجایی؟ آب را بسته و آتش را گشوده‌اند. می‌سوزانند و می‌کشند. وارث ابراهیم کجایی؟ ▪️در کنار ضجه‌های بازماندگان داغدیده، صدای شکستن استخوان‌های صهیون را می‌شنویم. قامت صهیون را تبر عقوبت تو می‌شکند. چه خوب که دنیا از حجت خدا خالی نیست. ▫️آقا! در اوج غصه و غم دلمان به حضور تو خوش است. ما صدای نفست را می‌شنویم. ممنونیم که هستی! وقتت بخیر حضرت حجت! عاقبت با عزم ما آزاد خواهدشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک حدیث قدسی هست که آدم را از خجالت آب می‌کند: 💗خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: ای كسی كه وصال ما را ترک كرده‌ای، برگرد...! و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خورده‌ای، سوگند خود را بشكن...! ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفته‌ای و ما را ترک كرده‌ای! 📚بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃https://eitaa.com/najva_Ashganeh
🌷 زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و ُیک مرد با یک بچه مونده بودن وسط راه. من و علی هم از منطقه بر میگشتیم. تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون. پرسید: کجا میرین؟ مرد گفت: کرمانشاه. علی گفت: رانندگی بلدی گفت بله بلدم. علی رو کرد به من گفت: سعید بریم عقب. مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا. عقب خیلی سرد بود، گفتم: آخه این آدم رو میشناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟ اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و گفت: آره، اینا همون کوخ نشینایی هستن که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن. تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس... 📚 شهید 🍃https://eitaa.com/najva_Ashganeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا