🇮🇷|♡نجــوا؎ نـوࢪ♡|🇵🇸
#_پارت_چهل_و_سه #خاک_های_نرم_کوشک✨ • سخنرانی اجباري😐 مجید اخوان🖊 _ هفته اي یکی ، دوبار تو صبحگاه
#_پارت_چهل_و_چهار
#خاک_های_نرم_کوشک✨
•
زن من و صد حوریه
مجید اخوان🖊 ___
حاجی تو بیمارستان هفده شهریور بستري بود.یک روز پدرم رفت ملاقاتش. وقتی برگشت، گفت:«بابا این فرمانده ات عجب مردي است!»
گفتم: «چطور؟»
گفت: «اصلاً اهل این دنیا نیست، این جا موقتی مونده، مطمئنم که جاش، جاي دیگه اي هست.»
ظاهراً خیلی خوشش آمده بود از حرفهاي حاجی.ادامه داد: «همین جور که صحبت می کردیم، حرف شد از حوریه.
تو گوشش گفتم: «خلاصه حاج آقا رفتی او دنیا، یکی ام براي ما بگیر.»😐
اونم خندید و گفت:«چشم.»😂
بعدش، حرفی زد که خیلی معنی داشت. بهم گفت:«ما صد تا حوریه ي اون دنیا رو به همین زن خودمون نمی دیم.»
گفتم: حاجی همسرش رو خوب شناخته، قدر همچین زن فداکار و صبوري رو، کسی مثل خود حاجی باید بدونه.»
...........................................
✍🏻✨🦋✨🦋✨🦋
لطفا فقط با ذکر #آیدی_کانال و #نام_کانال کپی شود در غیر این صورت کپی شرعا جایز نیست....
حواست باشه مومن⛔️
ʝøɪŋ↷
•⎢@motahare313yar⎟•
به ๑مطهــره๑ بپیوندید☺️☝️🏻