eitaa logo
نماساز
258 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
494 ویدیو
1.9هزار فایل
ابزارهای هنری بی شک، رساترین، بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) درخواست ابزار ادیت یا سفارش پروژه داشتید در خدمتم. @hosssna64 کانال عکس خام مون @Rawphoto
مشاهده در ایتا
دانلود
نماساز
حضرت رقیه سلام الله علیها
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فونت صحرا 🆔 @nama_saz
فونت صحرا 🆔 @nama_saz
سلام امام زمانم🌷 🆔 @Nama_saz
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متحرک کردن اجزای یک تصویر مثل باران ، آب ، ابر و... توسط اپلیکیشن کاربردی Pixamotion 📱 فُنوشٰاپ 🆔 @Nama_saz
هدایت شده از مسار
✨خدا را داری،کل دنیا را مالک هستی 💠چه خوش لحظه‌ای بوَد لحظه‌ای که وجودش را لمس کنی، بودنش را درک نمایی و پر شوی از حس داشتنش. چه باک از موج بحر آن را که کشتیبانش معبود بی‌همتا باشد،از هیچ طوفانی،ترسی به دل، راه نخواهی داد. 🌾همیشه داشتنش را غنیمت بدان که نبودنت را خوب می‌فهمد و هیچ خالقی را برای خود تصور نکن که سکان کشتی آفرینش در دستان توانای اوست. «حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ؛ خدا مرا بس است هيچ معبودى جز او نيست.» (سوره‌ی توبه،آیه‌ی ۱۲۹) 🍃خدایا برایمان کافی هستی اگر هوایمان را داشته باشی و در صحرای وحشتناک دنیا تنهایمان رها نکنی. به قلم پرواز عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فونت آریا 🆔 @nama_saz
فونت آریا 🆔 @nama_saz
سلام امام زمانم🌷 🆔 @Nama_saz
21.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️آموزش طراحی کادر اسلیمی (طراحی با کمک ابزار شیپ پیکسل‌لب) 📱ایتاگراف 🆔 @Nama_saz
هدایت شده از مسار
✨مهربانی و دلسوزی 💠شهر سنندج تازه از یوغ احزاب وابسته آزاد شده بود. محمد الان که کمی فرصت یافته بود دوست داشت پیش زندانی ها برود. وقتی می رفت زندان، اسلحه اش را می داد دست محافظ هایش و می رفت تو. ☘محافظ ها می گفتند: «بدون اسلحه که نمی شود بین آدم کش ها رفت. هر کدام از این ها چند غیر نظامی و پاسدار را سر بریده اند؟» می گفت: «می خواهم باهاشان صحبت کنم. با اسلحه که نمی شود حرف زد.» 🌾بهشان می گفت: «من که نمی توانم حکم خدا را عوض کنم. امام دوست دارم حساب تان را با خدا صاف کنید.» تا اذان صبح باهاشان صحبت می کرد. تازه بعد از نماز فرصت می کرد توی همان بند آدم کش ها کمی آسوده بخوابد. 🍃می گفت: «فکر می کنید من از این که شما را اینجا می بینم خوشحالم؟ نه. شما باید هر کدام تان به درس و دانشگاه یا کارخانه می چسبیدید. نه اینکه به روی سربازهای مملک تون اسلحه بکشید.» 💫وقتی می گفت: «برای این ها چای و غذا بیارید؟ سربازها اعتراض می کردند که به این ها می خواهی غذا بدهی؟» گفته بود: «این ها که تو می گویی می‌توانستند برای ممکلت شان مفید باشند، یا لا اقل مخرب نباشند.» نمی توانست نابودی مردم را ببیند. 📚کتاب غریب غرب؛ روایتی کوتاه از زندگی شهید بروجردی، نویسنده: عباس رمضانی، صفحه ۷۸ عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir