eitaa logo
نمکدون
1.1هزار دنبال‌کننده
272 عکس
1.7هزار ویدیو
2 فایل
#نمکدون🧂 🥰کانال نمکدون رو به دوستان و فامیل معرفی کن😊🙏 🆔 @namakdoon 🇮🇷 عضویت👇 🌺 https://eitaa.com/joinchat/2699624448Cccb5493e13 #کلیپ #فرهنگی #جالب #خلاقیت #بامزه‌ #آموزش #قرآن #سرگرمی #خنده #طنز #کودک #کارتون
مشاهده در ایتا
دانلود
🐥🔆قصه زیبای بچه ها سلام یادتون نره🐥🔆 به نام خداوند مهربان یکی بود یکی نبود، پسری بود به اسم فلفلی. فلفلی پسر خوبی بود ولی تنها یک عادت بد داشت و اونم این بود که سلام نمی کرد. یک روز بعد از ظهر که از مدرسه برمی گشت به مغازه ی سرکوچشون رفت و گفت: آقا رضا پفک می خوام، آلوچه و بادکنک می خوام. آقا رضا نگاهی کرد به فلفلی و گفت: فلفلی سلامت چی شد؟ ادب کلامت چی شد؟ تو دیگه بزرگ و مردی، پس چرا سلام نکردی؟ برای بچه های بی ادب نداریم آلوچه و پفک. فلفلی ناراحت شد و از مغازه بیرون اومد و خونه رفت. وقتی عصر شد و هوا خنک شد و فلفلی تکالیف مدرسش رو انجام داد از خونه بیرون اومد و به خونه ی دوستش هادی رفت و در زد. مادر هادی در رو باز کرد. فلفلی گفت: هادی خوابه یا بیداره بگید توپش رو بیاره. مادر هادی از دست فلفلی ناراحت شد و گفت: کسی که سلام بلد نیست رفیق پسر من نیست و به خانه رفت و درو بست. فلفلی که از اتفاقی که براش افتاده بود ناراحت بود، به خونه رفت. مادر فلفلی اونو ناراحت دید: از او پرسید چرا انقدر غمگین است و فلفلی همه چیز رو تعریف کرد. مادر فلفلی بهش گفت: فلفلی دیگه سلام یادت نره تا همه بگن گل پسره. غروب مادر فلفلی به او پول داد و گفت: فلفلی دو تا نون بخر، نون داغ و کنجدی. وقتی فلفلی می خواست از خونه بیرون بیاد مامانش گفت: فلفلی سلام یادت نره. فلفلی به مغازه ی نانوایی رسید و به یاد حرف مادرش افتاد و گفت:شاطر آقا سلام سلام شاطر آقا با مهربانی به فلفلی نگاه کرد و گفت: علیک سلام آقا فلفلی، چی شده از این وری اومدی؟ فلفلی خوشحال شد و گفت: شاطر آقا من نون می خوام، دوتا نون کنجدی می خوام. شاطر آقا جواب داد: برای بچه ی با ادب، نون داغ و کنجدی بیار مشت رجب!و دوتا نون به فلفلی داد. و فلفلی یاد گرفت از این به بعد به همه سلام کنه و احترام بذاره. ◾️لینک دعوت به کانال https://eitaa.com/joinchat/2699624448Cccb5493e13 کانال آموزش و سرگرمی کودکان🎁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍎 @namakdoon 🍉
هدایت شده از نمکدون
🐥🔆قصه زیبای بچه ها سلام یادتون نره🐥🔆 به نام خداوند مهربان یکی بود یکی نبود، پسری بود به اسم فلفلی. فلفلی پسر خوبی بود ولی تنها یک عادت بد داشت و اونم این بود که سلام نمی کرد. یک روز بعد از ظهر که از مدرسه برمی گشت به مغازه ی سرکوچشون رفت و گفت: آقا رضا پفک می خوام، آلوچه و بادکنک می خوام. آقا رضا نگاهی کرد به فلفلی و گفت: فلفلی سلامت چی شد؟ ادب کلامت چی شد؟ تو دیگه بزرگ و مردی، پس چرا سلام نکردی؟ برای بچه های بی ادب نداریم آلوچه و پفک. فلفلی ناراحت شد و از مغازه بیرون اومد و خونه رفت. وقتی عصر شد و هوا خنک شد و فلفلی تکالیف مدرسش رو انجام داد از خونه بیرون اومد و به خونه ی دوستش هادی رفت و در زد. مادر هادی در رو باز کرد. فلفلی گفت: هادی خوابه یا بیداره بگید توپش رو بیاره. مادر هادی از دست فلفلی ناراحت شد و گفت: کسی که سلام بلد نیست رفیق پسر من نیست و به خانه رفت و درو بست. فلفلی که از اتفاقی که براش افتاده بود ناراحت بود، به خونه رفت. مادر فلفلی اونو ناراحت دید: از او پرسید چرا انقدر غمگین است و فلفلی همه چیز رو تعریف کرد. مادر فلفلی بهش گفت: فلفلی دیگه سلام یادت نره تا همه بگن گل پسره. غروب مادر فلفلی به او پول داد و گفت: فلفلی دو تا نون بخر، نون داغ و کنجدی. وقتی فلفلی می خواست از خونه بیرون بیاد مامانش گفت: فلفلی سلام یادت نره. فلفلی به مغازه ی نانوایی رسید و به یاد حرف مادرش افتاد و گفت:شاطر آقا سلام سلام شاطر آقا با مهربانی به فلفلی نگاه کرد و گفت: علیک سلام آقا فلفلی، چی شده از این وری اومدی؟ فلفلی خوشحال شد و گفت: شاطر آقا من نون می خوام، دوتا نون کنجدی می خوام. شاطر آقا جواب داد: برای بچه ی با ادب، نون داغ و کنجدی بیار مشت رجب!و دوتا نون به فلفلی داد. و فلفلی یاد گرفت از این به بعد به همه سلام کنه و احترام بذاره. ◾️لینک دعوت به کانال https://eitaa.com/joinchat/2699624448Cccb5493e13 کانال آموزش و سرگرمی کودکان🎁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍎 @namakdoon 🍉