هدایت شده از تک رنگ
💭 #ارسالی_از_بر_و_بچ
تو این شکلات آبی خوشمزه😋
پولیه که یکی از رفقا برای نذری کتاب🎁📕 دادن(:
تا یه قدم قشنگ👣
برای رشد محبت و معرفت بقیه به امام زمان(💚) برداشته باشن...
{کلا آدم مال امامش باید خوشگل و خستگی ناپذیر کار کنه...😍🌱}
و البته
ما هم میتونیم از این کارا بکنیم...😊
(..🌷..) روش پرداخت نذورات:
1⃣ 🌐 واریز از طریق درگاه
idpay.ir/namaktab
2⃣ 💳 شماره کارت نذورات
5041721039933271
#یامهدی_میخواهم_یار_تو_باشم
🌸@yaran_samimii
samimane.blog.ir🌸
19 امام من.mp3
399.4K
〖`🦋°✿°💙´〗
•
.
🔺چرا تمام روزها عاشورا و تمام زمین ها کربلاست؟
❄️⃟🌱 تا زمانی که یزیدیان
زمان هستند،
❄️⃟🌱 هر روز برای تو
عاشورا میشود
🌹تا پشتیبان قیام امامت باشی.
📲دانلود اپلیکیشن کتاب #امام_من👇👇👇متن+صوت🍃🌸
https://b2n.ir/732271
#امام_زمان عجل الله
#جمعه
⌈🌿° @namaktab_ir °.⌋
📸 #عکسنوشته
📚 عکسنوشته امام من
📘 #امام_من
══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══
✍️ باید اثبات کنیم که خسته ایم از نبود امام از...
══✼ namaktab.ir ✼══
╭┅──────┅╮
📸 @namaktab_ir
╰┅──────┅╯
📚استاد:
#استاد
#جوان
#ستاره_درخشان
🌀معرفی:
👂دائم میشنویم که
ایران محل رشد نیست...
🍂جایی برای نخبهها، وجود ندارد...
پیشرفت اینجا نام بنبست هاست...
‼️اما...
شهریاری ثابت کرد،
💪همهی اینها شدنی است...
🌱فقط باید خواست...
🌱فقط باید امید داشت...
👣و در راه هدف قدم برداشت...
✍بریده ای از کتاب:
🔺معمولا در کلاسهای ریاضی دوران مدرسه اش، روش های خاصی ابداع میکرد.
📝مثلا در حل مسایل میگفت:
_روش دیگهای هم دارم.
دبیرها هم از همین بابت خیلی به او علاقه داشتند و او را شناخته بودند.
💢 هر وقت یک مسئله پیچیده سر کلاس حل میشد، دبیر رو میکرد به مجید و میگفت:
_خب، حالا تو بیا و از راه دیگه مسئله رو حل کن.
💪همیشه سنت شکن بود.
◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب
سفارش کتاب👇
༺🦋 @sefaresh_namaktab
╭┅──────┅╮
🖤 @namaktab_ir
╰┅──────┅╯
〖`°💚✿°📗´〗
•
.
📒هر که با دانش
📗 خلوت کند
📕 از هیچ خلوتی
📘 احساس تنهایی نکند
╭┅──────┅╮
🖤 @namaktab_ir
╰┅──────┅╯
____🤩📖__📚__🤩📖 ____
📚 یک شب رویا یک شب کابوس
کتاب#یک_شب_رویا_یک_شب_کابوس
✍ نویسنده: نعیمه استیری
🌀 انتشارات: نسیم حیات طیبه
🤩 #نوجوان_و_جوان
📌معرفی کتاب:
فکر کنم در جایی نداشتیم که بدون خبر دادن به شما، زندگی نامه شما یا یک برهه ای از زندگی تان را در کتابی بنویسند، اما این کتاب شرح حال نوجوان هایی مثل من و شماست از جوش صورت گرفته😤 تا ازدواج 😍و …
🍉 یک قاچ کتاب:
بعد از کلی حرف و حدیث نوبت صحبت من و سعید شد که قرار شد تو اتاق خودم باهاش حرف بزنم. وقتی نشست روی لبه تخت قبل از اینکه نفسی تازه کند بدون معطلی پرسیدم:
چرا اومدی خواستگاری من؟🤨
برای چی خواستگاری یلدا نرفتی؟😠
مگه تو به یلدا قول ازدواج نداده بودی؟😤
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
🤩@namaktab_ir
╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#من_و_کتاب
#کلیپ_معرفی_کتاب
آگاهی و هوشیاری
برای همه افراد این مملکت،
امروز لازم است
مخصوصا برای ❤️جوانان❤️
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
🎬 @namaktab_ir
╚════ ✾" ✾" ✾
نمکتاب
📚کاش برگردی: 📘#کاش_برگردی (شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر شهید) ✍🏻 نویسنده: #رسول_ملاحسنی
🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹
📚 کاش برگردی:
🌿ننه رقیه پسرت برگشت...😭💔🌿
خۅݜآمَدے!بہوطنڪبوترِخونینباݪ🌿🕊
✨زندگی نامه شهيد زکريا شيری به روايت مادر شهيد✨
برگــ🍀ــے از ڪتاب:
🍃«وقتی زکریا به خانه برگشت، دسته های عزاداری از جلوی خانه ما رد شده بودند.
🍃من هنوز همان جا ایستاده بودم و گریه امانم نمی داد.
🍃زکریا با دیدن گریه های من حالش گرفته شد. پرسید: «ننه رقیه برای چی داری گریه می کنی؟»
🍃با همان بغض گفتم: «وقتی به دنیا اومدی و همون بچگی مجبور شدم بفرستمت اتاق عمل، من تو رو نذر امام حسین علیه السلام کردم، آرزو دارم تورو وسط دسته های عزاداری ببینم. اون وقت این همه هیئت میاد از جلو در خونه ما رد میشه با دوستات رفتی دنبال بازی؟»
🍃گریه من و تلنگر صحبت هایم و برکت نام امام حسین علیه السلام،
✨زکریا را زمین زد،
✨خرد شد
✨و گویی دوباره از نو ساخته شد.
#شهدای_خان_طومان
#کاش_برگردی
#جوان
🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹
این کتاب بے نظیر رو از دسٺ ندید❤️
سفارش کتاب👇
༺🦋 @sefaresh_namaktab
╭┅──────┅╮
🖤 @namaktab_ir
╰┅──────┅╯
📚امیر مهربان:
کتاب:#امیر_مهربان
#کودک
معرفی:
روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)🥰
این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی میکند.✅
در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد…
خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه میکنیم.
☘️برگی از کتاب:
قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟
امام فرمود: نه
قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد ☺️سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…🗣
گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته
مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…😍
◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب
╭┅──────┅╮
📖 @namaktab_ir
╰┅──────┅╯