eitaa logo
نمکتاب
16.3هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
792 ویدیو
188 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  تک رنگ
💭 تو این شکلات آبی خوشمزه😋 پولیه که یکی از رفقا برای نذری کتاب🎁📕 دادن(: تا یه قدم قشنگ👣 برای رشد محبت و معرفت بقیه به امام زمان(💚) برداشته باشن... {کلا آدم مال امامش باید خوشگل و خستگی ناپذیر کار کنه...😍🌱} و البته ما هم می‌تونیم از این کارا بکنیم...😊 (..🌷..) روش پرداخت نذورات: 1⃣ 🌐 واریز از طریق درگاه idpay.ir/namaktab 2⃣ 💳 شماره کارت نذورات 5041721039933271 🌸‌@yaran_samimii samimane.blog.ir🌸
19 امام من.mp3
399.4K
〖`🦋°✿°💙´〗 • . 🔺چرا تمام روزها عاشورا و تمام زمین ها کربلاست؟ ❄️⃟🌱 تا زمانی که یزیدیان زمان هستند، ❄️⃟🌱 هر روز برای تو عاشورا می­شود 🌹تا پشتیبان قیام امامت باشی. 📲دانلود اپلیکیشن کتاب 👇👇👇متن+صوت🍃🌸 https://b2n.ir/732271 عجل الله ⌈🌿° @namaktab_ir °.⌋
📸 📚 عکسنوشته امام من 📘 ══✼ نَـمَـڪْــتـٰابـــْـ ✼══ ✍️ باید اثبات کنیم که خسته ایم از نبود امام از... ══✼ namaktab.ir ✼══ ╭┅──────┅╮ 📸 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
📚استاد: 🌀معرفی: 👂دائم میشنویم که ایران محل رشد نیست... 🍂جایی برای نخبه‌ها، وجود ندارد... پیشرفت اینجا نام بن‌بست هاست... ‼️اما... شهریاری ثابت کرد، 💪همه‌ی این‌ها شدنی است... 🌱فقط باید خواست... 🌱فقط باید امید داشت... 👣و در راه هدف قدم برداشت... ✍بریده ای از کتاب: 🔺معمولا در کلاس‌های ریاضی دوران مدرسه اش، روش های خاصی ابداع می‌کرد. 📝مثلا در حل مسایل می‌گفت: _روش دیگه‌ای هم دارم. دبیرها هم از همین بابت خیلی به او علاقه داشتند و او را شناخته بودند. 💢 هر وقت یک مسئله پیچیده سر کلاس حل می‌شد، دبیر رو می‌کرد به مجید و می‌گفت: _خب، حالا تو بیا و از راه دیگه مسئله رو حل کن. 💪همیشه سنت شکن بود. ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب سفارش کتاب👇 ༺🦋 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
〖`°💚✿°📗´〗 • . 📒هر که با دانش 📗 خلوت کند 📕 از هیچ خلوتی 📘 احساس تنهایی نکند ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
____🤩📖__📚__🤩📖 ____ 📚 یک‌ شب رویا یک‌ شب کابوس کتاب ✍ نویسنده: نعیمه استیری 🌀 انتشارات: نسیم حیات طیبه 🤩 📌معرفی کتاب: فکر کنم در جایی نداشتیم که بدون خبر دادن به شما، زندگی نامه شما یا یک برهه ای از زندگی تان را در کتابی بنویسند، اما این کتاب شرح حال نوجوان هایی مثل من و شماست از جوش صورت گرفته😤 تا ازدواج 😍و … 🍉 یک قاچ کتاب: بعد از کلی حرف و حدیث نوبت صحبت من و سعید شد که قرار شد تو اتاق خودم باهاش حرف بزنم. وقتی نشست روی لبه تخت قبل از اینکه نفسی تازه کند بدون معطلی پرسیدم:  چرا اومدی خواستگاری من؟🤨  برای چی خواستگاری یلدا نرفتی؟😠 مگه تو به یلدا قول ازدواج نداده بودی؟😤 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🤩@namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آگاهی و هوشیاری برای همه افراد این مملکت، امروز لازم است مخصوصا برای ❤️جوانان❤️ ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   🎬 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
نمکتاب
📚کاش برگردی: 📘#کاش_برگردی (شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر شهید) ✍🏻 نویسنده: #رسول_ملاحسنی
🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹 📚 کاش برگردی: 🌿ننه رقیه پسرت برگشت.‌..😭💔🌿 خۅݜ‌آمَدے!بہ‌وطن‌ڪبوترِ‌‌خونین‌باݪ🌿🕊 ✨زندگی نامه شهيد زکريا شيری به روايت مادر شهيد✨ برگــ🍀ــے از ڪتاب: 🍃«وقتی زکریا به خانه برگشت، دسته های عزاداری از جلوی خانه ما رد شده بودند. 🍃من هنوز همان جا ایستاده بودم و گریه امانم نمی داد. 🍃زکریا با دیدن گریه های من حالش گرفته شد. پرسید: «ننه رقیه برای چی داری گریه می کنی؟» 🍃با همان بغض گفتم: «وقتی به دنیا اومدی و همون بچگی مجبور شدم بفرستمت اتاق عمل، من تو رو نذر امام حسین علیه السلام کردم، آرزو دارم تورو وسط دسته های عزاداری ببینم. اون وقت این همه هیئت میاد از جلو در خونه ما رد میشه با دوستات رفتی دنبال بازی؟» 🍃گریه من و تلنگر صحبت هایم و برکت نام امام حسین علیه السلام، ✨زکریا را زمین زد، ✨خرد شد ✨و گویی دوباره از نو ساخته شد. 🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹🕊🔹 این کتاب بے نظیر رو از دسٺ ندید❤️ سفارش کتاب👇 ༺🦋 @sefaresh_namaktab ╭┅──────┅╮ 🖤 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
📚امیر مهربان: کتاب: معرفی: روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)🥰 این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.✅ در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد… خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم. ☘️برگی از کتاب: قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟ امام فرمود: نه‌ قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد ☺️سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…🗣 گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان‌ شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…😍 ◀️ادامه معرفی در 👈🏻 سایت نمکتاب ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا