ادامه نقد کتاب👇👇👇👇
داستان #آوارگی خانواده ای که در #جنگ عراق سر به کوه می گذارند و غارنشین می شوند. سرمای هوا، گرسنگی، کودکان مظلوم، پدری که همراه رزمندگان می شود، مادری که باردار است و … و #مقاومت و روحیه و انرژی عجیبی که در این خانواده دیده می شود. طوری که در تمام داستان با اینکه دائم درد دارد و رنج ها را می گوید، اما خواننده به خاطر روحیه ی عجیب خانواده، حس می کند که از امیدش به زندگی و جنگیدنش با مشکلات خسته و ناامید نمی شود و می داند که پیروز میدان است.
این کتاب در مقابل تمام کتاب های خارجی که یأس و خستگی و سردرگمی بشر غربی، آمریکایی را نشان می دهد و فضا کاملا مأیوس کننده است، برهان و دلیل خوبی بر حقانیت انسان هایی است که متفاوت می اندیشند، متفاوت زندگی میکنند و حتی #متفاوت می میرند.
به نوجوانان و بزرگان توصیه می شود مقایسه ای بین این کتاب و دیگر کتاب های #خارجی نقد شده در این سایت انجام بدهند تا این تفاوت را به وضوح ببینند.
نویسنده می خواسته نمایی از آغاز خلقت آدم را هم به تصویر بکشد برهنگی و خالی بودن ذهن بشریت….، برای همین قهرمان داستان را لخت و عور وارد صحنه دنیا می کند، در حالیکه گم گشته و در به در است تا این که با #پلیس مواجه می شود و در خانه اش کنار همسرش ساکن می شود و پس از آن کم کم به همه چیز مسلط می شود. در حالی که نویسنده نه علم درستی از خلقت و نه درک درستی از چرایی خلقت دارد و دقیقا مثل خودشان تمام افراد را در معامله ی جنایت ها، خیانت ها، شکم بارگی ها و لذت های انسان غربی می گذارد و داستان را جلو می برد.
namaktab.ir
@namaktab_ir