eitaa logo
❤️کانال شهید یوسفی ان‌شاءالله نظری کنه به ما❤️
57 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
52 فایل
هدف این کانال، متوسل به شهید یوسف الهی نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
❖◈ ↶ ↷ ◈❖ ⬅️ بخش اوّل ↯ ↫◄ هنگامى که پيامبر اکرم ﷺ مکه را فتح كردند و عرب تحت فرمان ایشان درآمد نمايندگان نامه‌هايى از سوى خود به مناطق مختلف جهان فرستاده و مردم را به اسلام دعوت كردند «عقبه بن غزوان» «عبدالله بن ابى اميه» «هدير بن عبدالله» و «حبيب بن سنان» نمايندگان پيامبر اکرم ﷺ بودند که به «نجران» اعزام شده تا مسيحيان آنجا را به اسلام دعوت نمايند و به آنان پيشنهاد كنند يا اسلام را پذيرفته و با مسلمانان برادر شوند يا در صورت نپذيرفتن اسلام جزيه پرداخته و در صورت رد هر دو پيشنهاد آماده جنگ باشند ◽️⇦ در نامه رسول اکرم ﷺ آمده بود: بگو اى اهل كتاب بیائید از سخن حقى که ما و شما آن را قبول داريم پيروى كنيم که ◄ به جز خداى يكتا هیچ‌كس را نپرستيده ◄ چيزى را شريک او قرار نداده ◄ و برخى را بجاى خدا به خدايى تعظيم نكنيم اگر آنها از حق روى گرداندند بگوئید شما گواه باشيد که ما تسليم فرمان خداونديم ↫◄ پس از رسيدن پيام پيامبر ﷺ در معبد بزرگ خود گرد آمدند عده ديگرى نيز از «مذحج» «عک» «حمير» «انمار» و خويشان و همسايگان آنها از قبايل «سبأ» که همگى به جهت سرنوشت مشترک خود و شرايطى که براى آنان به وجود آمده بود خشمگين بودند به آنان پيوستند ↫◄ اسقف بزرگ آنان که انسان موّحدى بود علاوه بر مسيح به پيامبر نيز ايمان داشت ولى اين مطلب را پنهان مى‌كرد وقتى ديد مى‌خواهند به مدينه رفته و با پيامبر ﷺ به مشاجره برخيزند آنان را پند و اندرز داده و به تأمل و تأنی دعوت كرد «كرز بن سبره حارثى» که در آن زمان سرپرست قبيله «بنى حارث بن كعب» و فرمانده نظامى آنان و از اشراف و بزرگان آنان محسوب مى‌شد از سخنان او خشمگين شده و به مقابله با او برخاست ولى اسقف بزرگ «سيد» و «عاقب» که آنان نيز از بزرگان قوم خود بودند به مقابله با او برخاستند و به اين ترتيب گفتگوى آنان طول كشيد تا جايى که براى تطبيق صفات پيامبر ﷺ با آنچه پيامبران گذشته در مورد او گفته بودند كتاب «جامعه» را آورده و ديدند سخنان اسقف بزرگ درست است ↫◄ در اينجا بود که «سيد» و «عاقب» مضطرب شده و تصميم گرفتند براى مشاهده صفات پيامبر ﷺ و تطبيق بشارت‌هاى پيامبران گذشته با او به مدينه بروند «سيد» و «عاقب» به همراه چهارده نفر از بزرگان و علماى مسيحى نجران و هفتاد نفر از اشراف و بزرگان «بنى حارث بن كعب» براى ديدن پيامبر به طرف مدينه حركت كردند آنان داراى چهره‌هاى زيبا و بدنى متناسب بودند و هنگامى که نزديک مدينه رسيدند براى اينكه با همراهان خود به مسلمين و مردم مدينه فخر فروشى كنند سيد و عاقب سفارش كردند که از مركب‌هاى خود پياده شده خود را آرايش كرده لباس‌هاى معمولى خود را از تن درآورده لباس‌هاى ابريشمى و زيباترين و بهترين لباس‌هاى خود را بپوشند خود را خوشبو نموده و با شكلى زيبا و صفى منظم به سوى مدينه حركت نمايند وقتى در مسجد رسول خدا ﷺ بر آن حضرت وارد شدند وقت نماز آنان بود به طرف مشرق مشغول نماز شدند مسلمانان خواستند مانع اين عمل شوند ولى پيامبر ﷺ نگذاشتند تا سه روز نه پيامبر آنان را دعوت به اسلام كرد و نه آنان از پيامبر سؤالى كردند تا بدين ترتيب آنان فرصت كافى براى ديدن پيامبر و تطبيق صفات او با آنچه در كتاب‌هاى خود درباره پيامبر ديده بودند داشته باشند ↲ المراقبات ✍ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ⇜ ادامـه دارد ... °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
❖◈ ↶ ↷ ◈❖ ⬅️ بخش دوّم ↯ ↫◄ پس از سه روز پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنان را به اسلام دعوت نمود گفتند: اباالقاسم تمام نشانیهائی را که در كتاب‌هاى آسمانى درباره پيامبر بعد از عيسی عليه‌السلام گفته شده در تو يافتيم مگر يک علامت که بزرگترين آنهاست پیامبر فرمودند: چه نشانه‌اى؟ گفتند: در انجيل آمده است که او مسيح را تصديق كرده و به او ايمان دارد ولى تو به او ناسزا گفته و او را دروغگو مى‌دانى و مى‌پندارى او بنده خداست پيامبر فرمودند: خير من او را تصديق كرده و به او ايمان دارم و گواهى مى‌دهم او پيامبرى است که از جانب پروردگارش فرستاده شده و بنده‌اى است که سود و زيان و مرگ و زندگى و برانگيختن او به دست خودش نمى‌باشد آنان گفتند: آيا بندگان خدا مى‌توانند كارهايى را که او انجام مى‌داد انجام دهند؟ و آيا پيامبران توانايى فوق‌العاده او را داشتند؟ آيا او مردگان را زنده، كورها را بينا نكرده و پيسی‌ها را شفا نداده است؟ آيا مكنونات قلبى و آنچه در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند را به آنان نمى‌گفت؟ آيا كسى جز خدا يا پسر خدا توان چنين كارهايى را دارد؟ و درباره مسيح علیه‌السلام خيلى غلو كردند پيامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: برادرم عيسى همانگونه که گفتيد بود مردگان را زنده، كور و پيسی را شفا داده و آنچه را که در ذهن قوم خود بود و نيز چيزهايى را که در خانه‌هايشان ذخيره كرده بودند به آنان مى‌گفت ولى تمام اينها با اذن خداى عزوجل بود او بنده خدا بود و اين مطلب براى او ننگ نيست و او نيز از آن ابايى نداشت او داراى گوشت، خون، مو، استخوان عصب و آميخته‌اى از اعضاى بدن بود غذا مى‌خورد تشنه مى‌شد و سفره مى‌گستراند پروردگارش يگانه حقّى بود که هيچ مثل و مانندى ندارد گفتند: كسى را به ما نشان بده که بدون پدر به وجود آمده باشد فرمود: آفرينش آدم از او شگفت انگيزتر است او بدون پدر و مادر به وجود آمد و هيچ كارى براى خدا سخت‌تر يا آسان‌تر از كار ديگرى نيست و هر وقت خدا بخواهد چيزى را به وجود آورد فقط به آن مى‌گويد به وجود بيا او نيز به وجود مى‌آيد ⬅️ و اين آيه را براى آنان خواند: 【إنَّ مَثَلَ عيسى‌ عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون】 ↲ سوره آل عمران، آیه ۵۹ خلقت عيسى نزد خدا مانند خلقت آدم است كه آن را از خاک آفريد آنگاه به او فرمود: به وجود بيا او نيز به وجود آمد سيد و عاقب گفتند: سخنان تو ما را قانع نكرده و به آنچه تو مى‌خواهى اقرار نمى‌كنيم بنابراين مباهله كرده و لعنت خدا را بر دروغگو قرار مى‌دهيم و به اين ترتيب حق به زودى آشكار مى‌گردد ⬅️ در اينجا بود که خداوند آيه مباهله را بر پيامبر نازل فرمود: 【فمَنْ حَاجَّکَ فيهِ مِنْ بَّعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكاذِبين‌】 ↲سوره آل عمران، آیه ۶۱ اگر بعد از اينكه آگاه شدى كسى در مورد او (عيسى) با تو مجادله نمايد بگو: بیائید هر كدام از ما و شما خودمان و زنان و فرزندانمان را گرد آورده مباهله نموده و دروغگو را گرفتار لعنت و عذاب خدا نمائیم ↲ المراقبات ✍ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ⇜ ادامـه دارد ... °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○