eitaa logo
نماز امام زمان (عج) و نماز قضا
212 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
51 فایل
💚۳۱۳ نماز امام زمان (عج)💚 در این گروه هر هفته روزهای🔸 جمعه 🔸 خوانده می‌شود 📿 و همچنین هر روز یک نماز قضا بجا می آوریم به نیت فرج @khodayarir
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 💎 👇🏻 1️⃣ 💚 دعای عهد https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27041 2️⃣🌺 دعای منتظران در عصر غیبت 3️⃣✨ دعای سلامتی امام زمان 4️⃣💖 دعای فرج https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27044 5️⃣ 💚 زیارت عاشورا https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27046 6️⃣ 💫 متن زیارت عاشورا https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27047 7️⃣✨ ذکـر طلـوع و غـروب آفتاب https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26963 8️⃣ 💎 اسم اعظم https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27064 9️⃣🌹 سلام به 14معصوم (ع) https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27060 🔟 🤲🏻 بهترین دعا 1️⃣1️⃣ 💫 دعای ایمان 2️⃣1️⃣ 💚 دعای چهارحمد 3️⃣1️⃣ 🌺دعای منتظران در عصر غیبت 4️⃣1️⃣ 💠 دعای غریق یا 🌺 دعای تثبیت ایمان در آخرالزمان 5️⃣1️⃣ 🕊 دعای گشایش رزق و روزی 6️⃣1️⃣ 💞خلاصه تمام دعاها از کلام مولاامیرالمومنین علی بن ابی طالب 7️⃣1️⃣ 💐 زيارت فاطمة الزهراء https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26974 8️⃣1️⃣ ✅ متن زيارت فاطمة الزهراء https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26975 9️⃣1️⃣ 💫 2️⃣0️⃣ 🍀 ختم تسبیح حضرت جبرئیل https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26977 2️⃣1️⃣ ✨ دعا برای شروع روز https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26978 2️⃣2️⃣ 🌺 صلواتی معادل ده هزار صلوات https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26979 2️⃣3️⃣ 💦 دعای باران https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/26980 2️⃣4️⃣ ❤️ سوره یس https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27066 2️⃣5️⃣ 🍀 متن سوره یس https://eitaa.com/namaz_emam_zaman/27067 🌤تعجیل در فرج مولایمان 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ✍ در کانال و ما را همراهی کنید👇🏼👇🏼 ╭┄┅═✼🍃🌸🍃✼═┅┄╮ @namaz_emam_zaman ╰┄┅═✼🍃🌸🍃✼═┅┄╯‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عرفه آمد و من باز مصفا نشدم حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم همه گشتند سفید و دل من هست سیاه باز هم شکر که پیش همه رسوا نشدم 🎊 روز عرفه روز دعوت عاشقانه بسوی خدا مبارک🎊
اللهم عجل لولیک الفرج به حرمت عرفه به حرمت اسماء اعظمت ای خدای مهربان
. منو هم از دعاهای قشنگتون فراموش نکنید تو روز عرفه...❤️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمانم ای امیر عرفه، دست من و دامانت جان به قربان تو و گردش آن چشمانت ای امیر عرفه، حال مناجات بده بر گدای حرمت وقت ملاقات بده 🌻🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 قسمت اول ⭕️ این تشرّف از مهم‌ترین و روح‌افزاترین رویدادهای زندگانی مرحوم فشندی (ره) است. تشرّف حاضر، به‌سبب بعضی از جنبه‌های منحصر به فرد که به برخی از آنها اشاره خواهد شد مورد توجّه تعداد زیادی از شیفتگان امام عصر (ع) می‌باشد. ☑️آیت اللّه ناصری دولت‌آبادی ماجرای این تشرّف را خود، مستقیما از زبان حاجی شنیده و در کتاب «آب حیات» آورده است. همچنین جناب قاضی زاهدی نیز آن را از زبان خود آن مرحوم شنیده و در کتاب خود نقل کرده است. ما اینک تلفیق دو روایت را جهت تتمیم آن، برای خوانندگان محترم می‌آوریم. 🔰 حاج محمّد علی فشندی تهرانی می‌گوید: 🕋 سال اوّلی که به «مکّه مکرّمه» مشرّف شدم، از خدای مهربان در آنجا خواستم که توفیق دهد تا در سال‌های بعد نیز، تا بیست سفر به مکّه بیایم تا شاید امیر الحاج و امام زمان (ع) را هم زیارت کنم. خداوند هم توفیقی بخشید و منّتی نهاد که من علاوه بر آن بیست سفر، چند بار دیگر نیز موفّق به زیارت خانه خدا شدم. سالیانی بود که به همراه کاروانی به عنوان خدمه و کمکی کاروان مشرّف می‌شدم تا اینکه در سالی [ظاهرا ۱۳۵۳ ش.] مدیر کاروان به من اطّلاع داد که امسال از بردن من معذور است. شاید تصوّر و پندار او این بود که سنّ من رو به پیری رفته و نگران بود که نتوانم در کارهای خدماتی کاروان به او یاری برسانم. از شنیدن این خبر خیلی افسرده و پژمرده شدم. 🕌 بنابراین به سوی «مشهد مقدّس» حرکت کردم تا دست توسّلی به دامان سلطان طوس، حضرت رضا (ع) بزنم و از ایشان بخواهم که سفر معنوی حج را امسال نیز نصیب من کند. در حرم، خیلی منقلب و مضطرب بودم و به سختی می‌گریستم و از آن حضرت، برآورده شدن حاجت خود را می‌خواستم. پس از زیارت جانانه، به قصد بازگشت به «تهران» با آن حضرت وداع کرده، از حرم خارج‌ شدم. در این حین، سیّدی مرا صدا زد و فرمود: ▫️ آقا! سفر شما را حضرت حجّت (ع) امضا کردند و فرمودند: 🔶 «به حاج محمّد علی بگو برو! منتظر تو هستند!» ▫️ من از سیّد پرسیدم: 🔹 خود حضرت این سخن را فرمودند؟ ▫️ سیّد گفت: 🔸 «بله!» ▫️ من نیز بدون درنگ به منزل خود در «تهران» بازگشتم. به محض آنکه به خانه رسیدم، همسرم با عجله گفت: 🔸 «این چند روز را کجا بودی؟ مرتّب از کاروان زنگ می‌زنند و می‌خواهند شما را همراه خود ببرند.» ▫️ من هم بلافاصله به مدیر کاروان مراجعه کردم و پرسیدم: 🔹 شما که نیّت بردن مرا نداشتید، حالا چه‌شده که می‌خواهید مرا هم در این سفر همراه کنید؟! ▫️ مدیر کاروان سربسته اشاره کرد که از تصمیم قبلی خود پشیمان شده و می‌خواهد من نیز در این سفر طبق معمول سال‌های گذشته به عنوان خدمه با او همراهی کنم. به هر ترتیب، به عنوان کمکی کاروان، به «مکّه» مشرّف شدیم. شب هشتم ماه که فردای آن روز حاجیان می‌باید در «عرفات» باشند، مدیر کاروان مرا خواست و گفت: 🔸 «وسایل کاروان را زودتر از دیگر کاروان‌ها به «منا» منتقل کن و در عرفات در کنار «جبل الرّحمه» خیمه‌ها را برپا ساز تا کاروان ما در بهترین جای ممکن سکنا گزیند.» 🚙 من نیز فورا لوازم و خیمه‌ها را با اتومبیلی به آنجا منتقل کردم؛ ⛺️ چادرها را برافراشتم و فرش‌ها را گستردم. 👮🏽‍♂ در این حال یکی از شرطه‌های سعودی (پلیس‌های عربستان) نزد من آمد و به زبان عربی گفت: 🔸 «چرا حالا آمدی؟ اینجا که کسی نیست!» ▫️ من هم با زبان عربی شکسته بسته که تقریبا در این سفرها آموخته بودم بدو گفتم: 🔹 برای انجام مقدّمات کار، زودتر آمدم. ▫️ گفت: 🔸 پس امشب نباید بخوابی! ▫️ پرسیدم: 🔹 چرا؟ ▫️ گفت: 🔸 «به خاطر اینکه ممکن است دزدانی پیدا شوند و به وسایل حجّاج دستبرد بزنند یا اینکه شما را بکشند. باید خیلی مراقب باشی!» ▫️ با شنیدن این سخنان، ترس عمیقی وجود مرا فرا گرفت. در این حال به یاد حضرت ولیّ عصر (ع) افتادم. به آن حضرت التجا و پناه بردم و پیوسته و پیاپی نام مقدّس آن قبله عالم را بر زبان می‌آوردم. می‌گفتم: 🔹 یا حجّه بن الحسن ادرکنی! یا خلیفه اللّه الاعظم أغثنی! (ادامه دارد) ┄┅═✧✼🌸✼✧═┅┄ ✍ در کانال و ما را همراهی کنید👇🏼👇🏼 🆔 @namaz_emam_zaman ┄┅═✧✼🌸✼✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا