eitaa logo
یاوران نماز
320 دنبال‌کننده
641 عکس
443 ویدیو
72 فایل
🔸منبرک فاطمی(نماز) https://eitaa.com/fatemi222/4701 🔸تبیان_گناباد(فرهنگی) @Tebyangonabad ارتباط @a_f_133 @Mohammadreza47 با مشارکت ستاد اقامه نماز گناباد فهرست؛ https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
مشاهده در ایتا
دانلود
✅فرق نماز با یوگا چیست؟ چرا نمی‌شود به جای نماز اعمال یوگا را انجام داد؟ یوگا نوعی ورزش همراه با تمرکز است و از آثار معنوی-فرهنگی و تربیتی و ارتباط با مبداء هستی کاملاً تهی است، در حالی که نماز جامع‌ترین و کامل‌ترین راه پرواز از جهان ماده و پیوستن به معبود و معشوق حقیقی و کمال و جمال مطلق است. هر یک از شرایط، اجزاء، اقوال و افعال نماز دارای معانی و اسراری عظیم و در بردارنده اصول تربیتی و پبام آور فرهنگی خاص هستند که هیچ یک از آن‌ها در یوگا وجود ندارد. به نظر می‌رسد، آنچه باعث این مقایسه نادرست شده چند چیز است: الف- اینکه غالباً نمازهای ما حقیقی و با حضور قلب و آداب باطنی نیست و چون به ژرفای نماز راه نیافته و نماز در هویدای دل ما رسوخ نکرده است، با حرکات دیگری که با نگرش سطحی مشابه است، یکسان انگاشته می‌شود. ب- بی‌توجهی به اسرار و روح نماز و تعالیم و پیامدهای معنوی، تربیتی، روحانی، دنیوی و اخروی هریک از اجزاء و شرایط آن باعث پناه بردن به ارزش‌هایی چون یوگا می‌شود، باید بدانیم که یوگا تنها یک ورزش برای تقویت بعدی از ابعاد درونی انسان است و برای عبادات و نیایش و شکرگزاری آفریدگار نیست. https://eitaa.com/namaz_gonabad
↩️ فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟ عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند؛ مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند. آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند: 1- یاد خدا: «وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکرِی، نماز را برپا دار تا به یاد من باشی». 2- بازداشتن از گناه و زشتی ها:«إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکر، همانا نماز (انسان را در دنیا) از زشتی ها و گناه باز می دارد». 3- پاکیزگی روح:«. . . إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکی فَإِنَّمَا یتَزَکی لِنَفْسِۀوَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ ،تو تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان می ترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید». 4- وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَشِعِینَ ، از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار گران است، مگر بر فروتنان. 5- پاک شدن از کبر و غرور؛ حضرت فاطمة(علیها السلام) می فرماید: «. . . و الصلاة تنزیهاً من الکبر. . .،خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند. . . ». 6- رستگاری:«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَشِعُونَ، به راستی که مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند». در حدیثی آمده است: نقش نمازهای پنج گانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟!. و در حدیثی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند. نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبی هایی است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس برای تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمی کند، امّا اگر زیبایی آن را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واکنش نشان ندهی و ستایش نکنی سرزنشت می کنند که چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی! در مضمون بعضی احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمی شود». راستی چقدر لذت بخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! و روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن! https://eitaa.com/namaz_gonabad
چرا من که اهل نماز و عبادت هستم آدم فقیری هستم اما یک گناهکار ثروتمند است؟ سوال :- چرا من که بسیار اهل نماز و روزه هستم آدم فقیری هستم، اما فلانی مشروب خوار و زناکار است اما وضع مالی خوبی دارد؟ چرا منی که نماز می خوانم، قران می خوانم، روزه می گیرم، حرفهای خداوند را گوش میدهم و بسیاری از امور عبادی دیگر را انجام میدهم، از درامد و سرمایه ی کمی برخوردارم، اما افرادی که در جامعه ی ما این کارها را هم انجام نمیدهند از نظر مالی هیچ مشکلی ندارند؟ پاسخ: از خداوند متعال خواستارم که طاعت و عبادت شما و همه ی ما را بپذیرد، بیشک «مثقال ذره» هم در بارگاه ملکوتی خداوند رحمان گم نخواهد شد، اما در مورد موضوعی که مطرح فرموده اید چند نکته ی زیر را در نظر داشته باشید. الف) اول اینکه این قاعده کاملا «نسبی» است و «مطلق» نمی باشد! یعنی هیچ تقسیم بندی صورت نگرفته که افراد مومن و متقی جامعه ما لزوما فقیر باشند و افرادی که باور خاصی ندارند حتما ثروتمند باشند، اگر دقت بفرمایید می بینید که عکس این حالت هم بسیار زیاد است… (افراد مومنی داریم که به جز واجبات کوچکترین سنت ها را هم انجام می دهند اما از امکانات و سرمایه بسیار خوبی برخوردارند، همچنین افراد ضعیف الایمان و حتی بدون باوری داریم که اگر امروز کارگری نکنند و نان شب شان را با زور بازوی خود پیدا نکنند، باید با گرسنگی سر بر بالین بگذارند). ب)در مورد توزیع ثروت در جامعه نیز این موارد به «ذهن بنده» خطور می کند که امیدوارم راه گشا باشد: در مرحله ی اول مال و ثروت مردم به دو دسته تقسیم میشود، قسمتی از مردم مالشان «حرام» است و قسمتی از روزی «حلال» بهره مند شده اند، آنهایی که ثروتشان حرام است را از همین مرحله رها می کنیم و ایمان داریم که در روز موعود باید پاسخگوی (چگونگی به دست آوردن این مال در حضور) الله متعال باشند. لذا ثروت آنها اصلا برای ما مهم نیست و بخاطر مال آنها دچار شبهه نمی شویم که بگوییم چرا من ندارم و او دارد. اما افرادی که ثروتمند هستند و ثروت آنها حلال است، وضعیت آنها از سه حالت خارج نیست: ۱- بسیار «زحمت» کشیده اند و این مال را به دست آورده اند. ۲- پدر آن ها (خانواده ی پدرشان یا حتی مادریشان) وقت خود بسیار زحمت کشیده و این مال را برایشان به «ارث» گذاشته است. ٣- واقعا زحمت خاصی هم نکشیده اند، اما چون خداوند می خواهد آنها را از این طریق آزمایش کند»، در چند صباح زودگذر دنیا ثروتی را در اختیارشان قرار داده است. و مشاهده می کنیم که به جز مورد آخر، وجود ثروت به زحمت و تلاش انسانها بستگی دارد (حال چه شخص خود تلاش کرده باشد چه پدر و خانواده اش) و اصلا به باور و عقیده ی آنها مربوط نیست، لذا به این نتیجه می رسیم که یک شخص اگر بسیار مومن هم باشد باید برای به دست آوردن اهداف و آرزوهایش «تلاش» کند. مورد آخر هم که واقعا اصلا جای غبطه خوردن نیست، این آزمایش بسیار سنگین است.
ج) اما در اینجا ممکن است سوال دیگری مطرح شود: چرا من هر چه تلاش می کنم به نتیجه نمیرسم؟ به نظر بنده در اینجا هم چند حالت وجود دارد: ۱. افرادی حق شما را خورده اند و اجازه نمیدهند زحمات شما نتیجه بدهد. ۲. راهتان را اشتباه رفته اید، گاهی اوقات خیلی تلاش می کنیم اما چون مسیر ما درست نیست نتیجه نمی گیریم. تلاش شما کافی نبوده است. خیلی عجله دارید و می خواهید راه ۵۰ ساله را در عرض دو سال طی کنید. (باور کنید طبق آنچه دیده ام افراد ثروتمند حلال خور گروه ۱ که دربالا ذکر کردیم، در اواخر عمر به نتیجه ی زحمات خود می رسند لذا نمی توان راه یک ساله را یک شبه طی کرد و باید صبر داشت). ۵. خداوند می خواهد شما را از این طریق، یعنی فقر «آزمایش» کند که باید شکرگذار باشید. برادر عزیز و بزرگوارم باید همه ی ما بدانیم که عقیده و باور، راهنما و راهگشای ما در زندگی می باشد، نه یک نوع «کاسبی»! مثلا باور به خداوند متعال صبر، اراده، مشورت، همراهی و کار کردن با انسانهای پاک و صادق، شیوه ی کسب مال حلال و… را به ما آموزش میدهد، نه اینکه دریچه های پول را به سمت ما باز کند. این عقیده به ما کمک می کند تا در هر کاری که انجام می دهیم موفق تر باشیم و در زندگی آرامش فراوانی کسب نماییم. من باورمند اگر بعد از تلاش» نتیجه نگرفتم خدا را شکر می کنم و می گویم لابد همین روزی من بوده و آن گونه که باید، ناراحت نخواهم شد و با توکل بر خدا بیشتر تلاش خواهم کرد، اما اگر باور نداشته باشم چه؟! ایا به این راحتی آرامش خود را باز خواهم یافت؟
در اینجا ممکن است سوال دیگری مطرح شود: پس داعیانی که امام مساجد هستند و سالیانه از مردم پول می گیرند چه؟ چرا عقیده و باور برای آنها «کاسبی» است؟ در پاسخ می گوییم خیر این گونه نیست، آنچه باعث شده آنها پول بگیرند عقیده و تقوا و عبادت آنها نیست (چون این یک امر درونی و شخصی است) بلکه چیزی که باعث شده و خدای متعال هم اجازه داده، «زحمات » آن ها و «زمانی» است که در طول این یک سال برای مردم صرف «تبلیغ و تبیین» دین کرده اند، درواقع این نتیجه ی« زحمات» آنهاست نه عقیده و عبادات شخصی شان. حال این که شخصی اصلا دغدغه ی دین ندارد و برای آن وقت نمی گذارد و منبر را هم اشغال نموده وپول مردم را هم می گیرد مطمئن باشید مال او صحیح نیست و در همان مرحله ی اول گفتیم برای چنین مالهایی در ذهن خود شبهه ایجاد نمی کنیم (که چرا او دارد و من ندارم).
ر)و سوال آخری که ممکن است مطرح شود این است که: پس کسی که «باور و عقیده ندارد»، اما مال او حلال است و زندگی راحتی را فراهم نموده است چه، نباید به زندگی او هم غبطه خورد؟ در پاسخ می گوییم، بی شک هرکسی دوست دارد از امکانات و نعمتهای حلال استفاده کند ولی زندگی فقط این نیست، امکانات هرچندهم حلال باشند باید فردای آرام بخشی در پس خود داشته باشند، تا لذت استفاده از آنها را با جان و دل بچشیم. تصور کنید شخصی را به باغ خوش و خرمی ببرند، بهترین غذا را جلوی او بگذارند، اما به او بگویند بعد از نهار تو را اعدام می کنیم! این غذا هرچند هم حلال باشد، هرچندهم خوشمزه باشد، آیا به دل می نشیند! آیا مایهی آسایش و آرامش خواهد شد؟ هرگز و هرگز. لذا برای زندگی حلال افراد بی عقیده هم نباید غبطه خورد چون به زودی پس از مرگ باید حساب پس دهند. ز)برادر عزیزم نعمت تقوای خود را بسیار بسیار با ارزش بدانید، باور کنید شاید در «برخی از موارد» چند قدم عقب مانده باشید ولی در کل، یک قدم است، جلو هستید. همیشه وقت خواندن یک مقاله باید به قسمت نتیجه گیری برسیم بعد قضاوت نماییم، و در زندگی ما هم «فرجام کار مهم است.. ما که ایمان داریم رزق و روزی دست خداست، تمام تلاش خود را می کنیم و خسته هم نخواهیم شد، اگر بود الحمدلله و اگر نبود الله اکبر. هرگز زندگی خود را که امانتی گرانبها در دستان شماست با این افکار خراب نکنید بله، پول بسیار مهم است، اما همه چیز نیست، نعمتهایی همچون: ایمان، سلامتی، وجود اعضای خانواده در کنار ما، دوستان خوب و خیلی از امور غیر مادی دیگر بزرگترین ثروتهای ما هستند که کاملا« رایگان» در اختیار ما قرار گرفته اند ولی متاسفانه قدرشان را نمیدانیم. عجیب است، واقعا عجیب است، ما انسانها به خاطر «خواسته ها»، از «داشته ها» لذت نمی بریم. خوش بحال کسانی که به حال و هوای انسانهای باتقوا غبطه می خورند، نه حال و هوای افراد ثروتمند وآخر سر بدانید: این شبهه شما و این سخنان همه و همه برای کسب آرامش است (مثلا از بی پولی آرامش ندارید) اما مطمئن باشید آرامش ناشی از تقوا دلچسپ تر آرامش ناشی از ثروتمندی است. فقط می توان گفت: این کجا و آن کجا. لذا به آنچه تا الان نصیبتان شده شکرگذار باشید و برای به دست اوردن روزی بیشتر با توکل بر خدا تلاش بیشتری انجام دهید اما قدرآرامش خود را بدانید و آن را بر هم نزنید.
✅فلسفه رفاه کافران و گنهکاران برخی‌ها سوال می‌کنند چرا كافران از رفاه و ناز و نعمت برخوردارند ولي افراد با ايمان معمولا بسختي روزگار را می‌گذرانند؟ در پاسخ اين سؤال توجه به دو نكته ضروري است: 1- اينكه تصور می‌شود ملت‌هاي فاقد ايمان و پرهيزگاري غرق در ناز و نعمتند، اشتباهي است كه از اشتباه ديگري سرچشمه می‌گيرد و آن ثروت را دليل بر خوشبختي دانستن است. بسياري از مردم فكر می‌كنند كه هر ملتي صنايعش پيشرفته‌تر و ثروتش بيشتر باشد، خوشبخت‌تر است در حالي كه اگر به درون اين جوامع توجه كنيم و دردهاي جانكاهي كه روح و جسم آنها را درهم می‌كوبد از نزديك ببينيم، قبول خواهيم كرد كه بسياري از آنها بيچاره‌‌‌‌ترين مردم روي زمين هستند، بگذريم از اينكه همان پيشرفت نسبي، نتيجة به كار بستن اصولي، همانند كار و تلاش و نظم و حس مسئوليت است كه در متن تعليمات پيامبران قرار دارد. چندي قبل اين خبر در جرائد منتشر شد كه در نيويورك، يعني يكي از ثروتمندترين و پيشرفته‌ترين نقاط دنياي مادي، بر اثر خاموشي ناگهاني برق، صحنة عجيبي به وجود آمد، يعني بسياري از مردم به مغازه‌ها حمله بردند و آنها را غارت كردند، تا آنجا كه سه هزار نفر از غارتگران به وسيلة پليس بازداشت شدند. مسلماً تعداد غارتگران واقعي چندين برابر اين عدد بوده و تنها اين عده بوده‌اند كه نتوانستند به موقع فرار كنند، و نيز مسلم است كه آنها غارتگران حرفه‌اي نبوده‌اند كه نفرات خود را براي چنان حملة عمومي از قبل آماده كرده باشند، زيرا حادثة ناگهاني بوده است. بنابراين، نتيجه می‌گيريم كه با يك خاموشي برق، ده‌ها هزار نفر از مردم يك شهر ثروتمند و به اصطلاح پيشرفته تبديل به «غارتگر» شدند، اين نه تنها دليل بر انحطاط اخلاقي يك ملت است، بلكه دليل بر ناامني شديد اجتماعي نيز می‌باشد. افزون بر مشكل امنيت، نابساماني‌هاي فراوان اجتماعي ديگري نيز در چنين جوامعي وجود دارد كه آنها نيز به نوبة خود بسيار دردناكند، با توجه به اين حقايق، ثروت را نبايد با خوشبختي اشتباه گرفت.[1] يا دست‌کم می‌توان گفت ثروت عامل اصلي خوشبختي نيست. 2- اينكه گفته می‌شود چرا جوامعي كه داراي ايمان و پرهيزکاري هستند عقب مانده‌اند اگر منظور از ايمان و پرهيزکاري تنها ادعاي اسلام باشد، قبول داريم چنين افرادي عقب مانده‌اند، ولي مي‌دانيم حقيقت ايمان و پرهيزکاري چيزي جز نفوذ آن در تمام اعمال و همة شئون زندگي نيست و اين امري است كه با ادعا تأمين نمی‌شود. با نهايت تأسف امروز اصول تعليمات اسلام و پيامبران خدا در بسياري از جوامع اسلامي به طور کامل عمل نمی‌شود، لذا چهرة اين جوامع چهرة مسلمانان راستين نيست. در حالي که در برخي از کشور‌هاي غير مسلمان بهتر از مسلمانان به اصول مورد نظر اسلام عمل می‌کنند. به عنوان نمونه، قرآن کريم به مقوله‌هايي مانند: نظم، عدالت اجتماعي، وحدت، تلاش و مجهز شدن به علم و فن‌آوري در عرصه‌هاي مختلف سفارش می‌کند. اسلام به پاكي، درستكاري، عدالت[2] ، امانت، تلاش‌، كوشش، علم و دانش، آگاهي و بيداري، اتحاد و فشردگي صفوف و فداكاري دعوت می‌كند كه در بهره‌مندي از نعمت دنيوي نيز بسيار مؤثر است. آيا براستي اين اصول به طور كامل در جوامع اسلامي امروز حكمفرما است و با اين حال عقب مانده‌اند؟ آيا عوامل فقر، مانند گناه، كم‌فروشي، تنبلي، عدم بهره‌برداري از علوم در جامعه اسلامي ديده نمی‌شود.
عوامل رفاه کافران ذكر اين نكته نيز لازم است كه رفاه و برخورداري از نعمت‌هاي مادي در ميان كافران نيز عموميت ندارد و بسياري از كافران در فقر و تنگدستي به سر می‌برند. اما به طور كلي، اسباب زير را می‌توان از عوامل رفاه كافران برشمرد: 1- درهم شكستن ارزش‌هاي غلط: خداوند متعال در آيات 33 تا 35 سورة زخرف می‌فرمايد: «اگر (تمكّن كفار از مواهب مادي) سبب نمی‌شد كه همة مردم امت واحد (گمراه) شوند، ما براي كساني كه به (خداوند) رحمان كافر می‌شدند، خانه‌هايي قرار می‌داديم با سقف‌هايي از نقره و نردبان‌هايي كه از آن بالا روند و براي خانه‌هايشان درها و تخت‌هايي (زيبا و نقره‌اي) قرار می‌داديم كه بر آن تكيه كنند و انواع زيورها؛ ولي تمام اينها بهرة دنياست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزکاران است.» آيات ياد شده بيانگر اين موضوع است كه در نظام ارزشي اسلام، مال‌، ثروت و مقامات مادي معيار نمی‌باشد و سرمايه‌هاي مادي و وسائل تجملات دنيا بقدري در پيشگاه پروردگار بي‌ارزش است كه می‌بايست تنها نصيب افراد بي‌ارزش همچون كافران و منكران حق باشد و اگر مردم كم ظرفيت و دنياطلب به سوي بي‌ايماني و كفر متمايل نمی‌شدند، خداوند اين سرمايه‌ها را تنها نصيب اين گروه منفور و مطرود می‌كرد تا همگان بدانند مقياس ارزش و شخصيت انسان اين امور نيست، جالب اينكه در حديثي از پيغمبر اسلام ـ صلي‌الله عليه و آله ـ در تكميل اين برنامه می‌خوانيم: «اگر دنيا به اندازة بال مگسي نزد خدا ارزش داشت، خداوند به كافر حتي يك شربت آب نمی‌نوشانيد»[3] 2- آزمايش: تنگدستي و وسعت روزي همان‌گونه كه براي مؤمن‌، عامل آزمايش است، ممكن است براي كافر هم وسيله‌اي براي آزمايش باشد. خداي متعال می‌فرمايد: «انما اموالكم و اولادكم فتنه»[4] اموال و اولاد شما فقط وسيلة امتحان شما است. 3- استدراج: گاه خداوند با افزايش نعمت‌هاي مادي به كافران و مرفهين طغيانگر می‌خواهد چند روزي به آنان مهلت دهد و زمينة عذاب و نابودي آنها را فراهم سازد كه به اين سنت الهي «استدراج» گفته می‌شود: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لاَيَشْعُرُونْ وَ اُملي لَهُمْ اِنَّ كَيدي مَتينْ»[5] بزودي آنان را از جايي كه آن را درك نمی‌كنند به عذاب و هلاكت می‌افكنيم و چند روزي به آنان مهلت می‌دهيم كه همانا مكر و عقاب ما متين ( حساب شده) می‌باشد. 4- ظلم و استعمارگري: ممكن است برخورداري كافران از ماديات و زندگي مرفّه، به دليل ستمگري و استعمارگي آنان باشد، به‌گونه‌اي كه با ظلم و ستم‌، اموال ديگران را تصاحب کرده و با ناز و نعمت رسيده باشند. 5- سعي و تلاش: ممكن است رفاه كافران به دليل تلاش و كوشش آنان باشد و يا با به كار گرفتن شيوه‌هاي مدرن و نيز اجراي برنامه‌هاي مفيد اقتصادي، توليد خود را بالا برده و نيز محصولات با كيفيتي به بازار ارائه کنند و بدين طريق موفقيت‌هايي در عرصة اقتصاد كسب كرده باشند. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پي‌نوشت‌ها: [1]. ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 6، ص 276 تا 270. [2]. حضرت علي(ع)- می‌فرمايند: با عدل بركات زياد می‌شود، غررالحكم ، ج 1، ص 330. [3]. ر.ك، مكارم شيرازي، ناصر، همان، ج 5، ص 67 و ج 2، ص 434. [4]. تغابن/ 15. [5]. اعراف/ 183.
✅چرا افراد گناهکار خوشبختند و مومن ها این قدر بدبختی دارند؟ حقیقت آن است که ایمان و کفر تاثیر چندانی در بهره مندی از مواهب مادی دنیا ندارد. بیماری، فقر، حوادث و ... در همه جای جهان وجود دارد و همان گونه که مومنان به مریضی مبتلا می شوند و عزیزانشان را در بستر مرگ می بینند، کفار نیز دچار بیماری و مرگ هستند. و اگر مومن ثروتمند اندک است، کافر ثروتمند نیز اندک است. و سنت الهی نیز مبتنی بر آن است که ایمان یا کفر، تاثیری در بهره مندی از دنیا نداشته باشد. وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ [سوره الزخرف آیه ۳۳ ) اگر (چنین) نبود که همه ی مردم یک امت (متفق در کفر) می شدند, یقیناً ما برای خانه های کسانی که به (خدای) رحمان کافر می شدند, سقفهایی از نقره قرار می دادیم, و(نیز) نرد بانهایی که از آن بالا روند و خودنمایی کنند. و همان گونه که در آیه فوق نیز مطرح شده است، دنیا ارزشی ندارد که آن را معیار خوشبختی یا بدبختی قرار دهیم. کسی که ایمان دارد، حتما باید به عالم آخرت توجه داشته باشد و چنین کسی هفتاد سال دنیا را در مقابل زمان بی نهایت آخرت، هیچ به شمار می آورد و حتی اگر ایمان تمام بدبختی ها را به سمت او بکشد، لحظه ای از ایمان دست نمی کشد. چه برسد به اینکه ملازمه کفر با خوشبختی چیزی بیش از وسوسه دروغ شیطان نیست. در واقع مومنان در مشکلات دنیا نیز وضع مناسب تری از کفار دارند. چون مومنان سختی ها را با چشم امید به خدای متعال آسان تر پشت سر می گذارند، بر خلاف کفاری که از تحمل و صبر خود نیز هیچ بهره ای ندارند. إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[سوره النساء ۱۰۴] اگر شما رنج می برید؛ آنها نیز مانند شما رنج می کشند، ولی شما امیدی از خدا دارید که آنها ندارند، و خداوند دانا ی حکیم است. نکته ای که شاید در کنار وسوسه شیطان انسان را به این محاسبه اشتباه مبتلا می کند، تفاوت علم حضوری و علم حصولی است. چون انسان مشکل و سختی خود را با تمام وجود لمس می کند اما از مشکل دیگران تنها یک تصویر اجمالی دارد که برایش دردناک نیست و به راحتی از کنار آن می گذرد. کما اینکه اگر بفهمد کسی گرسنه است، ممکن است یک دقیقه بعد آن را فراموش کند اما اگر خودش گرسنه باشد، آن را فراموش نخواهد کرد و .همین در مومنان ممکن است آن ها را به اشتباه بیاندازد که سختی برای آنهاست. همچنین لذات آنی شهوات نیز در نزد یک عاقل خوشبختی تلقی نمی شود. چرا که تبعات سنگینی به دنبال دارد. کما اینکه لذت غذا خوردن سبب نمی شود یک عاقل دچار پرخوری شود. چرا که دل درد بعدی و مریضی های پس از آن را می فهمد. https://eitaa.com/namaz_gonabad
✅عوامل متعددی سبب انحطاط مسلمانان شده است که ما آنها را به عوامل درونی و بیرونی تقسیم می کنیم: الف) عوامل درونی برخی از عوامل درونی از ناحیه خود مسلمانان در انحطاط تمدن اسلامی تأثیر داشته است: 1- ایجاد حکومت های موروثی بعد از گذشت برهه ای از زمان، حکومت های موروثی در جهان اسلام پدید آمد که توسط آن ها زمینه های مناسب برای عملی نشدن اسلام واقعی ایجاد شد. بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) جز اندک زمانی هرگز به اسلام عمل نشد، بلکه اسلام به عنوان ابزاری برای کشورگشایی و قدرت طلبی مطرح گردید. بنی امیه و بنی عباس هرگز درصدد نشر اسلام و آگاهی دادن مردم و رشد و توسعه فرهنگ اسلامی برنیامدند. 2- فقدان وحدت و ثبات لازم بعد از وفات رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) وحدت و ثبات لازم برای پیشرفت در جهان اسلام فراهم نشد. در حقیقت، دین ابزار توجیه سیاست های قدرتمندان و حکومت ها گشت. «بندیکس» معتقد است که اسلام قربانی دیکتاتوری حکومتی شد و دین ابزار و دستاویزی برای مال اندوزی قدرتمندان دینی قرار گرفت. و اعراب به خاطر ثروت های کشورها، آن ها را مورد هجوم قرار می دادند و هیچ یک از فتوحات زمان امویان برای گسترش فرهنگ اسلامی نبود و بر اساس ارزش های اسلام و اصول اسلامی انجام نگرفت، بلکه برای دست یافتن به غنایم سرشار و زمین ها و اسیران جنگی بود. نتیجه این دیکتاتوری ها در قلمرو اسلام، استمرار جنگ و خونریزی بود که مانع پیشرفت شد. البته هرگز نمی توان این ها را به حساب اسلام گذاشت، چون تولید علم و فرهنگ سازی و قدرت نوآوری و ابتکار، همیشه در بستر صلح و آرامش امکان پذیر است، نه در گروی جنگ و ستیز.(1) 3- به فراموشی سپردن پیام اصلاحی اسلام یکی دیگر از عوامل و موانع رشد اسلام، به فراموشی سپردن پیام انقلابی و اصلاحی اسلام است که در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکل گرفته بود. دین که اهرم اصلی، چون وحدت، عدالت، فرهنگ و علم خواهی و... بود، از مسیر خود خارج شد و در طول چهارده قرن تمام، حکومت های موجود عملاً حامی اسلام و حامل پیام و فرهنگ اسلامی نبودند. بنابراین، درست نیست که بپنداریم فرهنگ حقیقی اسلام ارائه شده ولی نتوانسته است موفقیتی کسب کند. 4- وجود جنگ های مستمر در جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، وحدت و پیشرفت ها، جای خود را به نفاق و خونریزی داد و تا کنون نیز این روند ادامه دارد. در ایران جنگ های دوره غزنویان، سلجوقیان و خوارزم شاهیان و مغولان، تیمور و جنگ های داخلی قدرت طلبانه، جنگ های فرقه ای و قومی و کتاب سوزی ها و ویران کردن مظاهر تمدن اسلام و ارزش های اسلامی و دینی که انرژی و نیروی فکری را تلف کرده و امنیت و رفاه و آسایش را که بنیان تفکّر و تولید علم است، از بین برده، بزرگ ترین مانع ترقی و پیشرفت بوده است.(2) 5- انحرافات فکری مسائل اعتقادی و شرعی زیادی در اسلام وجود دارد که چنانچه به معنای واقعی خود تفسیر و توجیه می شد، تحرک آفرین و زندگی ساز و مجاهدپرور بود. ولی از دیرباز به عللی آن مسائل از معنای واقعی خود منحرف گردید و چنان توجیه و تفسیر شد که با ذلّت تن به ظلم دادن و در برابر ظالم دم فروبستن و تسلیم شدن، بی حالی، عقب ماندگی، ضعف و ناتوانی و... توافق کامل دارد. ادامه https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/410170/%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d8%a7%d9%86%d8%ad%d8%b7%d8%a7%d8%b7-%d9%88-%d8%b9%d9%82%d8%a8-%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%da%af%db%8c-%d9%85%d8%b3%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند چه نیازی به عبادت ما داره 😟🤔 پاسخ طنز 😂🤣😂 @fatemi24
📝آیت الله مظاهری که آیت الله بروجردی استاد ایشان بود فرمودند: من شاگرد آیت الله العظمی ابوالمعالی بود تو همین مسجد حکیم آیت الله بروجردی سر درس می رفتند . چون آقای بروجردی اصفهان درس خواندند. پای درس آیت الله ابوالمعالی درس می خواندیم و بنده وسوسه ی به اول وقت پیدا کرده بودم.(آیت الله بروجردی) شک داشتم وسواس داشتم به اینکه اول وقت شده یا نه؟ ! استاد ما متوجه شد که من اینجوری شدم. می گوید به من فرمکدند: وقت نماز است وایسا نماز بخوان؛ من هی شانه به شانه کردم هی پا به پا کردم ِتا فرمودند: بهت می گویم آقا حسین وایسا نماز بخوان. می گویند یک طلبه هارا مامور کردند استاد آیت الله بروجردی که این آقا حسین هروقت وایساد نماز خواندن دیگر نگذارید دوباره نماز بخواند. و چند روز آمدند مراقبت کردند از آقای بروجردی اوایل طلبگی شان و الحمدالله کم کم وسواس از سرشان افتاد. 🔷بعد آیت الله بروجردی سر کلاس به آیت الله مظاهری و شاگردانشان فرموده بودند: هرکه وسواسی است وایسد رو به قبله مثلا نماز ظهر می خواهد بخواند ، بگوید چهار رکعت نماز باطل به جا می آورم قربت الی الله؛ بخواند به خودش هم بگوید باطل است اما دیگر محل نگذارد. داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
📝حضرت موسی گفت خدایا بدترین عابد و بهترین عابد را به من نشان بده ؛ 🔷گفتند بی معرفت ترین عابد در فلان صومعه کنار آب هست برو ببینش . رفت تو صومعه دید یک عابدی نشسته کنار جوی آب شروع کرد عبادت کردن هر روز غذایش را خدا می فرستاد رو آب می آمد کنار صومعه تناول می کرد ، آن روز خب موسی بود و خود عابد دوتا ظرف غذا فرستادند ، عابد وقتی دو ظرف غذا را دید می دید موسی کنارش هست شروع کرد خندیدن به موسی گفت عجب خدای خوبی داریم ما فردا خدا قرار است برود مرخصی و روزی فردای من را هم امروز فرستاده، خدا فردا کار دارد نمی رسد روزی ام را بدهد ، امروز دوتارا باهم داده. چقدر بی معرفت بود فکر کرد خدا مرخصی می رود . 🔷 موسی آمد بیرون ندا رسید برو تو فلان بیابان چوپانی هست پشت بوته ها قایم شو آن عابد بهترین عابد زمان است . رفت پشت بوته ها قایم شد ، آقا این چوپان آمد یک سفرل ای بود زنش برایش فرستاده بود سفره را که باز کرد دید دو قرص نان است ، یک وقت شروع کرد زمزمه کردن گفت هر روز خانوم من یک قرص نان بدای من می فرستاد پس معلوم می شود امروز غیر از من یکی دیگر هم هست. چوبش را برداشت شروع کرد تو آسمان تاباندن گفت ای کسی که تو این بیابان قایم شدی بیا بیرون که روزی ات را زنم فرستاده، توسط حضرت پروردگار به وسیله ی خانوم من بیا بیرون یا می آیم با جوب بیرون می آورمت. موسی از بوته آمد بیرون گفت منم . 🔷ندا رسید ببین این خیلی بامعرفت است ، کسی که خدا خدا می کند اگر قائل به این باشد که خدا مرتب نیست خیلی نفهم است . داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
📝امام رضا فرمود بابایم یک رفیق داشت اسمش قیس بود ، داشت نماز می خواند یک وقت تو سجده یک مار سیاهی از شاخ و برگ های درخت افتاد تو گردنش، این سرش را بلند کرد گفت ‌:الله اکبر استغفرالله؛ حالا این مار هم آویزان بود رو گردنش اصلا نفهمید . رفت دوباره سجده. مار رو گردنش بود متوجه نشد بلند شد رکعت بعدی را بخواند مار رفت تو پیراهنش متوجه نشد . بعد مار از پیراهن جدا شد رفت نماز که تمام شد امام رضا فرمود : قیس نفهمیدی مار سیاه افتاد تو گردنت؟ بعد رفت تو پیراهنت گفت نه ، من نماز می خواندم. حواسم به چیزی نبود. داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
📝ملا عباس جوالقی جوال دوز بود ، داشت تو مغازه نماز می خواند شاگردش می گوید دیدم: هی سرخ می شود زرد می شود یک وقت دیدم گل از گل شکفت ، نماز را که سلام داد؛ گفت: جوال بود که چهار روز پیش گم شده بود پیش فلانی است برو بگیر . 🔷 شاگرد گفت استاد در نماز در جست و جوی خدا بودی یا در جست و جوی جوال؟ تو نماز دنبال کی می گشتی؟ لرزید ، تکان خورد. گفت تو نماز دنبال جوال بودم ، این کلید مغازه خداحافظ . کجا می روی استاد؟ گفت می روم برسم به جایی که وقتی نماز می خوانم دنبال خدا بگردم. داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
📝امام باقر افتاد تو چاه ، خانمِ امام زین العابدین مادر امام باقر هی داد می زد یابن الرسول الله ولدی ولدی ! آقا محل نگذاشت اصلا متوجه نبود، نماز تمام شد دید خانمش دارد گریه می کند ، گفت چرا گریه می کنی؟ گفت باقر افتاد تو چاه ، آمد کنار چاه نشست دست یداللهی اش را درون چاه کرد امام باقر را کشید بالا خانمشان عرض کرد آقاجان شما انگار بچه ات را دوست نداری؟ فرمود وقتی من با خدای خودم راز و نیاز می کنم از خود و زن و بچه و دنیا و همه چیز می آیم بیرون. با خداحرف می زنم. داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
📝 70سال نماز می خواند ولی تو دفتر اعمالش ۷ رکعت برایش نوشتند ، ۲۰ رکعت نوشتند ، داد می زند من ۷۰ سال نماز خواندم این پرونده مال من نیست . می گویند چرا مال تو است تو ۷۰ سال دولا و راست شدی؛ این ۱۰ رکعت، ۲۰ رکعتی هم که برایت نوشتیم تو این ۷۰ سال نمازت را ریختیم تو غربال آنچه که تو نماز حواست جمع بوده را نوشتیم. مثلا یک وقت نماز صبح خواندی دو رکعت تو این نماز صبح دو رکعتی فقط یک سبحان الله را با حواس جمع گفتی با نیت پاک گفتی ما همان را برایت نوشتیم . که این آقا امروز صبح بلند شد یک سبحان الله گفت فقط، بقیه اش دیگر مالیده است. استاد دانشمند داستانهای نماز https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
طنز😍 خروس و شيرى باهم رفيق شده و به صحرا رفته بودند . شب که شد خروس برای خوابيدن روى يک درخت رفت و شير هم پاى درخت دراز کشيد . هنگام صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد . که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت: بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم! خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط هستم ، پيش نماز پاى درخت است او را بيدار کن .. روباه که تازه متوجه حضور شده بود ، با غرش شير پا به فرار گذشت . پرسید : کجا تشريف مى بريد؟ مگر نمى خواستيد جماعت بخوانيد؟ روباه در حال فرار گفت : دارم مى روم تجدید وضو کنم !😂😂 پ.ن: دشمنان جمهوری اسلامی ایران بدانند که زیادی پای درخت تنومند انقلاب آماده هستند؛ الکی دور ور ایران‌ پرسه نزنند باور ندارند، امتحان کنند و شیران خفته را بیدار کنند😁 https://eitaa.com/namaz_gonabad/922
های دعوت فرزندان به نماز ✅ از وسایل نماز مثل کتابهای تصویری نرم افزارها انیمیشن ها و کلیپ های نماز مخصوص کودکان نماز را به آنها آموزش دهیم. ✅ #نمازی از و بزرگان به زیان خودشان به آنها بگوئیم. ✅ #نمازی برای آنها انتخاب کنیم دوست خوب ونمازی خیلی روی نمازخوان کردن بچه ها تاثیر دارد کارهای آنها را قرار دهیم . مثلا بگوئیم با دوستت نماز بخوانید بعد بازی کنید یا با دوستت نماز بخوانید بعد دوتایی تکالیفتان رو انجام دهید. سعی کنید به دوستان فرزندانتان دهید هوای آنها را داشته باشید چون آنها وقتی که از شما می بینندچیزهای بد یاد فرزندان شما نمی دهند نمک خوردند نمکدان را نمی شکنند. دوستی آنها با بچه هایتان پابرجا می ماند. در کتاب بحارالانوار داریم در صحرای کربلا افرادی که در بچگی با امام حسین(ع) دوست بودند در بزرگسالی در رکاب او جنگیدند. ✍ ادامه دارد.... ان شاءالله
تاثیر گذاری یک جمله ، برای ترک نشدن نمازشب تا آخر عمر ☘☘ در حالات مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء آمده است : در یکی از شبها که برای عبادت برخاست ، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد و فرمود : بلند شو به حرم مطهّر مشرّف شده و در آنجا نماز بخوانیم . آقا زاده ، بناچار از جا برخاست و وضو گرفت و با هم راه افتادند . کنار درِ صحنِ مطهّر که رسیدند ، آن جا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است . آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود : این شخص در این وقتِ شب برای چه این جا نشسته است آقا زاده گفت : برای گدایی از مردم . فرمود : به نظر تو ، چه مقدار ممکنه ، مردم به این شخص کمک کنند گفت : احتمالاً یک تومان (به پول آن زمان ). مرحوم کاشف الغطاء فرمود : فرزندم درست فکر کن و ببین : این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (آن هم شاید) ، در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشت و آمد در این گوشه نشست و دست ذلالت به سوی مردم دراز کرد آیا تو ، به اندازه این شخص ، به وعده های خدا درباره شب خیزان و متهجّدان اعتماد نداری که فرموده است : هیچ کس نمی داند چه پاداشهای مهمّی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده ... آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدرِ زنده دل خود چنان تکان خورد که تا آخر عمر از شرف وسعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد... 📗شب مردان خدا،ص۴۴،۴۵ https://eitaa.com/namaz_gonabad
🧡 آمده بود اصفهان. یک و نیم نصفه شب بود که زنگ زد و از خواب بیدارمان کرد. گفت: اومدیم بازرسی. گفتم: قدم رو چشم. ولی کاش قبلاً می گفتید که تشریف می یارین. 💛 گفت: نه خیر، ما بی خبر می ریم بازرسی. اگه می گفتیم که شما آماده می شدید. برای بازرسی از وضع سربازها اومدیم. 💜 سریع لباس پوشیدم و راه افتادم. یک تیم کامل بازرسی آورده بود. شروع کردند؛ تا صبح. ول کن نبود. ❤️ از آسایشگاه سربازها شروع کرد؛ چه طوری خوابیده اند، تختشان چه جوری است، برای بیدار می شوند یا نه، وضع غذا چه طوری است. خلاصه همه چیز. 📒 یادگاران، جلد 11 کتاب شهید علی صیاد شیرازی ، ص 49.
ویکتور هوگو، نماز را اینطوری وصف کرده: بی نهایت کوچک در برابر بی نهایت بزرگ، ایستادن