نماز شب
💥 سروش غیبى💥 آیت الله محسنى ملایرى(رحمه الله) در مصاحبه اى راجع به آیت الله العظمى بروجردى(قدس سره)
درباره این شخصیت بزرگ آیت الله نهاوندی "ره" فقط ی اشاره کوتاه کنیم و رد شیم
همسر ایشان به آیت الله نهاوندی میگن چ خبره هر شب هر شب هر شب تا به صبح گریه ناله زاری و ایشان در جواب میفرمایند اگر اون چیزایی که من تو سحر میبینم شما ببینید دیوانه میشوید ولی تعجب میکنم چرا من تا الان دیوانه نشدم
تنها راهی که تشریفات نداره،
تنها راهی که با هر بار گناهی باشی
تنها راهی که همه جوره ثبتنام میکنن در هر رده سنی در هر رده علمی و .. در دانشگاه تربیت انسان سازی
👈فقط راه خداست 👉
یکم به سجادت نگاه کن ببین با چه ابزاری رفتی سمت خدا ی مهر و تسبیح همین، چقد رنگ خدا گرفتن بدون تشریفاته،به همین سادگی سجادت بدون زرق و برق دنیا به همین سادگی هم میتونی بخدا برسی
از عارف سوخته وادی توحید،ابر مرد عالم عرفان،آیت الله العظمی انصاری همدانی ( روحی فدا) سوال کردند تا بحال خدمت امام زمان عج مشرف شدید؟ ایشان فرمودند کسی که به خدا وصل بشه چطور خدمت خدا میتونی برسی خدمت بنده خدا نمیتونی؟
چقد نکته هست تو این ی جمله
اگه بزرگواری از اعضا کانال ساکن دزفول اهواز هست حتما حتما حتما یه سر به مزار ملا قلی جولای بافنده (از رجال الغیب امام زمان علیه السلام) بزنه
اگه ماها درست بندگی کنیم بدون چشم و داشت یقین بدانیم بر امام زمان علیه السلام واجبه که رجال الغیبش رو برای ما بفرسته جهت دستگیری
یعنی واقعا بر امام زمان علیه السلام واجبه؟
مگه میشه امام معصوم واجبش رو انجام نده؟
داستان زیبای بی بی شطیطه رو حتما بخونید👇
شیعیان نیشابور برای آنکه خمس و هدایای خود را به دست امام زمانشان برسانند، نمایندهای انتخاب کردند و سی هزار دینار و پنجاه هزار درهم و دو هزار پارچه جامه به او دادند که آنها برای موسی کاظم ببرد. زن مؤمنهای که شطیطه نام داشت، یک درهم و پارهای از پارچهای را که بدست خود، آن را رشته بود و چهار درهم ارزش داشت، را آورد و گفت: «من میفرستم اگر چه کم است، لکن از فرستادن حق امام، اگر چه کم باشد نباید حیا کرد.» سپس آن جماعت جزوهای را آوردند که در آن سؤالاتی بود و مشتمل بود بر هفتاد ورق، در هر ورقی یک سؤال نوشته بودند و ما بقی ورق را سفید گذاشته بودند که جواب آن را در زیرش نوشته شود، هر ورقی را روی هم گذاشته بودند و مثل کمربند سه بند بر آن چسبانده بودند و بر هر بندی مهری زده بودند که کسی آن را باز نکند. و به محمد بن علی نیشابوری -که نماینده مردم نیشابور انتخاب شده بود- گفتند: «این جزوه را هنگام شب به امام بده و فردای آن شب آن را بگیر، پس هرگاه دیدی مهرها صحیح است مهر را از آنها بشکن و ملاحظه کن ببین هرگاه جواب مسائل را بدون شکستن مهرها داده است پس او امامی است، مستحق مالها، پس آن مالها را به او بده و الا اموال ما را به خودمان برگردان.» سپس آن شخص به مدینه وارد شد و نزد موسی کاظم رفت و موسی کاظم بوی گفت: «من به تمام مسائلی که در جزوه است جواب دادم. پس آن را بیاور و درهم شطیطه که وزنش، یک درهم و دو دانق است را نیز بیاور! آن، در کیسهای قرار دارد که چهارصد درهم در آن میباشد و همچنین آن تکه پارچه او -که در پشتواره جامهی دو برادری که از اهل بلخ هستند قرار دارد- را نیز بیاور.» سپس گفت: «ای ابوجعفر! به شطیطه سلام مرا برسان و به او این همیان پول (حاوی چهل درهم) را بده و به او بگو: برای تو شقهای از کفنهای خودم را هدیه فرستادم، و همچنین به شطیطه بگو که تو تا نوزده روز بعد از رسیدن ابوجعفر و وصول شقه و درهمها زنده خواهی بود.» پس محمد بن علی نیشابوری به خراسان برگشت و دید اشخاصی را که موسی کاظم اموالشان را قبول نکرده و برگرداند همه فطحی مذهب شدهاند ولی شطیطه بر مذهب تشیع باقی است، پس سلام موسی کاظم را به او رساند و همیان و شقه کفن که موسی کاظم برای او فرستاده بود را به او رساند. شطیطه نوزده روز زنده بود چنانکه موسی کاظم گفته بود، و چون وفات یافت موسی کاظم در حالی که سوار بر شتری بود برای تجهیز او آمد، و وقتی کارش تمام شد سوار بر شتر خود شده و بهطرف بیابان برگشت.
نماز شب
شیعیان نیشابور برای آنکه خمس و هدایای خود را به دست امام زمانشان برسانند، نمایندهای انتخاب کردند و
این داستان یکم نواقصی داره که نواقصیشو خدمتتون عرض میکنیم
وقتی نماینده مردم نیشابور تمام خمس رو که از درهم و دینار و ... بود جمع آوری کرد،بی بی شطیطه هم به محمد بن علی نیشابوری گفت این ی درهم و این بافتنی که برا حضرت دوخته بود رو هم از طرف من شطیطه به امام زمانم که امام موسی کاظم علیه السلام برسون،محمد بن علی نیشابوری گفت من خجالت میکشم این یک درهم رو من ببرم خدمت امام، بی بی شطیطه گفت خداوند از حق خود خجالت نمیکشه ولو اندک باشه،بالاخره محمد بن علی نیشابوری رفت خدمت امام کاظم علیه السلام
اولین جمله ای که حضرت کاظم علیه السلام به نماینده نیشابور فرمودند این بود که هیچ کدام از اون همه پول که اوردی نمیخوام جز یک درهم بی بی شطیطه،و بعد مجددا حضرت فرمود جناب محمد بن علی نیشابوری اولا این ۴۰ درهم رو خدمت بی بی شطیطه برسان،دوما از طرف ما بهش بگید بی بی شطیطه از زمانی که این نامه بدستت میرسه ۱۹ روز بیشتر زنده نیستی و سوما از طرف ما بهش بگو بر ما واجب است که هم بیایم نماز میت بی بی شطیطه رو بخونیم هم تو تشییعش باشیم
امام معصوم پیغام دادند به بی بی شطیطه نیشابوری و فرمودند مَا بُدَ لَنا (یعنی چی یعنی برا ما واجب است بیایم خدمتتون)
نماز شب
امام معصوم پیغام دادند به بی بی شطیطه نیشابوری و فرمودند مَا بُدَ لَنا (یعنی چی یعنی برا ما واجب است
تو خلوتت اینو محاسبه کن که امام معصوم بهت پیغام بده ما میایم چند میارزه خداوکیلی؟ اصلا تمام دنیا رو قباله سند بنامت بزنن میارزه؟