eitaa logo
💫🤲🏻📿نماز اولین سوال حسابرسی📿🤲🏻💫
81 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
867 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - zamine - fatemieh 2 - 1400 - hasan ataee.mp3
6.46M
سلام من به محضر فاطمه صد درود صد سلام سایه‌ی چادرش بود تا ابد بر سرم مستدام 🔊 🏴 🎙 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - roze - fatemieh 2 - 1400 -ali pourkaveh.mp3
1.73M
غم بدید موقع سینه‌زنیه روضه‌ی فاطمیه ناگفتنیه بچه‌ها بلندبلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه 🔊 🏴 🎙 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از مداحی آنلاین
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شأن مقام و منزلت حضرت زهرا(س) ! حجت الاسلام👇 🎙 📺 🏴 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - zamine - fatemieh 99.10.26 - amir kermanshahi.mp3
7.97M
اگه میشه نفس بزن اگه میشه دووم بیار اگه میشه پای روی اون خواهش آخرم نزار 🔊 🏴 🎙 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - zamine - fatemieh 2 - 1400 - banifatemeh.mp3
6.97M
به در بگو دیوار بشنوه این روضه رو صد بار بشنوه ضربان قلب محسن خدا کنه مسمار بشنوه 🔊 🏴 🎙 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از بصیرت الشهدا
««شهیدی که تمام موجودات با او‌حرف میزدند»» 🌺🌺🌺🌺 👇👇👇 شهید بشارتی تعریف می‌کرد: «با حسین برای شناسایی رفتیم. وقت نماز شد. اوّل برادر عالی نماز را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند. بعد ایشان به نگهبانی ایستاد و من به نماز. من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم. پس از نماز دیدم حسین می‌خندد. به من گفت:« می‌خواهی یقینت زیاد بشه؟» با تعجّب گفتم: «بله، اما تو از کجا فهمیدی؟» خندید و گفت: «چه‌قدر؟» گفتم: «زیاد.‌» گفت: «گوشِت رو بذار روی زمین و گوش کن.» من همان کار را کردم. شنیدم که زمین با من حرف می‌زد و من را نصیحت می‌کرد و می‌گفت: «مرتضی! نترس. عالم عبث نیست و کار شما بیهوده نیست من و تو هر دو عبد خداییم، اما در دو لباس و دو شکل. سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی و...» زمین مدام برایم حرف می‌زد. سپس حسین گفت: «مرتضی! یقینت زیاد شد؟» مرتضی می‌گفت:« من فکر می‌کردم انسان می‌تواند به خدا خیلی نزدیک شود، اما نه تا این حد.» تقدیم به روح مطهر شهدای اسلام بالاخص شهید عارف حسینعلی عالی صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: 📩مؤمن، گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى بيند كه مى ترسد به روى او بيفتد و كافر، گناه خويش را مانند مگسى مى بيند كه از جلوى بينى اش رد مى شود. 📚بحارالأنوار، جلد77، صفحه77 🆔 @pedarefetneh 🔜