﷽
🍬فواید#بسم_الله_الرحمن_الرحیم 🍬
❇️ رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ امَّتي يَأتونَ يَومَ القِيامَةِ و هُم يَقولونَ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، فَتَثقُلُ حَسناتُهُم فِي الميزانِ،
🦋 فَتَقولُ الامَمُ: ما أرجَحَ مَوازينَ امَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله؟!
🦋 فَتَقولُ الأَنبِياءُ: إنَّ ابتِداءَ كَلامِهِم ثَلاثَةُ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّهِ؛ لَو وُضِعَت في كَفَّةِ الميزانِ، و وُضِعَت سَيِّئاتُ الخَلقِ في كَفَّةٍ اخرى، لَرَجَحَت حَسَناتُهُم.
❇️#پيامبر_خدا صلى الله عليه و آله: امّتم در روز قيامت، در حال گفتنِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» وارد می شوند، و كارهاى نيكشان، در ترازو سنگين می شود. امّت هاى ديگر میگویند: ترازوهاى [اعمال] امّت محمّد، چه سنگين است!
🌷 پيامبران میگویند: آغاز سخنشان، سه نام از نام هاى خدا بود كه اگر آن سه نام در یک كفّه ترازو نهاده شوند و بدی ها و گناهان خلايق در كفّه ديگر، باز كفّه خوبی هاى آنان می چربد.
📚 ربيع الأبرار ، ج ۲ ، ص ۳۳۶.
👌 سفارش شده همه کارها بخصوص
عبادات مثل #وضو را با
«بسم الله الرحمن الرحیم» شروع کنیم.
https://eitaa.com/joinchat/2250244143Cfd6139be3d
﷽ 🍬 فواید ذکر #بسم_الله_الرحمن_الرحیم هنگام #وضو و خواب و قضای حاجت 🍬
🍑 #رسول_اللّه صلى الله عليه و آله: إن قالَ [العَبدُ] في أوَّلِ وُضوئِهِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، طَهُرَت أعضاؤُهُ كُلُّها مِنَ الذُّنوبِ.
🍑 #پيامبر_خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه [بنده] در آغاز وضويش بگويد: «به نام خداوند مِهرگستر مهربان»، همه اعضايش از گناهان پاک مى شود.
📚 بحار الأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۳۱۶.
🍓 رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذا قالَ العَبدُ عِندَ مَنامِهِ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»، يَقولُ اللّهُ: مَلائِكَتِي! اكتُبوا بِالحَسَناتِ نَفَسَهُ إلَى الصَّباحِ.
🍓 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه بنده در هنگام خوابيدن بگويد: «به نام خداوند مهرْگستر مهربان»، خداوند مى فرمايد: «فرشتگان من! نفَسهاى او را تا صبح، ثواب بنويسيد».
📚 بحار الأنوار ، ج ۹۲ ، ص ۲۵۸.
🍋 رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذَا انكَشَفَ أحَدُكُم لِبَولٍ أو غَيرِ ذلِكَ، فَليَقُل: «بِاسمِ اللّهِ»؛ فَإِنَّ الشَّيطانَ يَغُضُّ بَصَرَهُ.
🍋 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه يكى از شما براى ادرار كردن يا كار ديگرى، كشف عورت كرد، بگويد: «به نام خدا». در اين صورت، #شيطان چشم خود را مى بندد.
📚 بحار الأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۱۷۶.
#معارف_ذکر_های_نماز
#حدیث
﷽ مکروهات #وضو
1⃣ كمک گرفتن از ديگران در مقدمات قريبه وضو؛ مثل ريختن آب در دست وضو گيرنده.
2⃣ وضو گرفتن در محل استنجا؛ مثلا در توالت .
3⃣ وضو گرفتن از ظرفى كه طلاكوب يا نقره كوب است يا نقش صورت بر آن مى باشد.
4⃣ وضو گرفتن با آب هاى زير :
👈 آبى كه در آفتاب گرم شده باشد.
👈 آبى كه در غسل واجب به كار رفته باشد.
👈 آب بدبو .
📚 عروة الوثقى ، ج ۱ ، ص ۲۰۰ تا ۲۰۲.
﷽ #احکام
💠💥 اگر به جهت گرمى هوا يا جهات ديگر، براى مسح سر و پا رطوبتى در كف دست نمانده باشد، تكليف چيست؟
🥀 آيات عظام امام، صافى، فاضل، مكارم و نورى: از اعضاى #وضو رطوبت بگيرد و با آن مسح كند.
🥀 آيت اللّه بهجت: بنابر احتياط واجب، بايد نخست از رطوبت محاسن و ابرو بگيرد و اگر در آنها ترى نبود، از دستها رطوبت بگيرد.
🥀 آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد: بايد از محاسن خود رطوبت بگيرد و با آن مسح كند.
🥀 آية اللّه خامنهاى: بايد از رطوبت محاسن و ابرو رطوبت بگيرد و با آن مسح كند.
📚 پرسش و پاسخ دانشجویی؛ دفتر سی ام؛ پرسش ۱۹.
💌 #هدیهیمعنوی
تو برای #خدا باش خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود!👌
✍آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با #کاروان و کجاوه به«گناباد» میرفتیم.وقت نماز شد.
#مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت:
کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
#کاروان دار گفت:
بیبی! دوساعت دیگر به فلان روستا میرسیم.آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم.
مادرم گفت:نه!
میخواهم #اول_وقت نماز بخوانم.
کارواندار گفت:نه مادر.الان نگه نمیدارم.
مادرم گفت:نگهدار.
کاروان دار گفت:اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم.
مادرم گفت:بگذار و برو.
من و مادرم #پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. #شب دارد فرا میرسد وممکن است حیوانات حمله کنند.
ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت،#وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد.
در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.
دیدم یک #دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت:بیبی کجا میروی؟
مادرم گفت: #گناباد.
او گفت:ما هم به گناباد میرویم.بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.
مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.
به سورچی گفت:من پهلوی مرد #نامحرم نمی نشینم.
سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان درشکه فرستاده است...
ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و #تسبیح میگفت!
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است.
مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم.
دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم...
اگر انسان #بندهٔ_خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت،بيمه مىشود و خداوند تمام امور اورا #كفايت و كفالت مىكند.
🌼«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟