eitaa logo
تصحیح قرائت نماز
87 دنبال‌کننده
137 عکس
105 ویدیو
6 فایل
قابل استفاده برای دانش آموزانی که به سن تکلیف رسیده اند و همه مکلفین قابل استفاده برای مبلغین و معلمین ارجمند #کپی از مطالب کانال #آزاد است ارتباط با ادمین @namaz_19
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🍬فواید 🍬 ❇️ رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ امَّتي يَأتونَ يَومَ القِيامَةِ و هُم يَقولونَ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، فَتَثقُلُ حَسناتُهُم فِي الميزانِ، 🦋 فَتَقولُ الامَمُ: ما أرجَحَ مَوازينَ امَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله؟! 🦋 فَتَقولُ الأَنبِياءُ: إنَّ ابتِداءَ كَلامِهِم ثَلاثَةُ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّهِ؛ لَو وُضِعَت في كَفَّةِ الميزانِ، و وُضِعَت سَيِّئاتُ الخَلقِ في كَفَّةٍ اخرى، لَرَجَحَت حَسَناتُهُم. ❇️ صلى الله عليه و آله: امّتم در روز قيامت، در حال گفتنِ‏ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» وارد می ‏شوند، و كارهاى نيكشان، در ترازو سنگين می شود. امّت ‏هاى ديگر می‌گویند: ترازوهاى [اعمال‏] امّت محمّد، چه سنگين است! 🌷 پيامبران می‌گویند: آغاز سخنشان، سه نام از نام ‏هاى خدا بود كه اگر آن سه‏ نام در یک كفّه ترازو نهاده شوند و بدی ها و گناهان خلايق در كفّه ديگر، باز كفّه خوبی هاى آنان می ‏چربد. 📚 ربيع الأبرار ، ج ۲ ، ص ۳۳۶. 👌 سفارش شده همه کارها بخصوص عبادات مثل را با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع کنیم. https://eitaa.com/joinchat/2250244143Cfd6139be3d
﷽ 🍬 فواید ذکر هنگام و خواب و قضای حاجت 🍬 🍑 صلى الله عليه و آله: إن قالَ [العَبدُ] في أوَّلِ وُضوئِهِ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»، طَهُرَت‏ أعضاؤُهُ كُلُّها مِنَ الذُّنوبِ. 🍑 صلى الله عليه و آله: هرگاه [بنده‏] در آغاز وضويش بگويد: «به نام خداوند مِهرگستر مهربان»، همه اعضايش از گناهان پاک مى‏ شود. 📚 بحار الأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۳۱۶. 🍓 رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذا قالَ العَبدُ عِندَ مَنامِهِ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»، يَقولُ اللّهُ: مَلائِكَتِي! اكتُبوا بِالحَسَناتِ نَفَسَهُ إلَى الصَّباحِ. 🍓 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه بنده در هنگام خوابيدن بگويد: «به نام خداوند مهرْگستر مهربان»، خداوند مى‏ فرمايد: «فرشتگان من! نفَس‏هاى او را تا صبح، ثواب بنويسيد». 📚 بحار الأنوار ، ج ۹۲ ، ص ۲۵۸. 🍋 رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إذَا انكَشَفَ أحَدُكُم لِبَولٍ أو غَيرِ ذلِكَ، فَليَقُل: «بِاسمِ اللّهِ»؛ فَإِنَّ الشَّيطانَ يَغُضُّ بَصَرَهُ. 🍋 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هرگاه يكى از شما براى ادرار كردن يا كار ديگرى، كشف عورت كرد، بگويد: «به نام خدا». در اين صورت، چشم خود را مى‏ بندد. 📚 بحار الأنوار ، ج ۸۰ ، ص ۱۷۶.
﷽ مکروهات 1⃣ كمک گرفتن از ديگران در مقدمات قريبه وضو؛ مثل ريختن آب در دست وضو گيرنده. 2⃣ وضو گرفتن در محل استنجا؛ مثلا در توالت . 3⃣ وضو گرفتن از ظرفى كه طلاكوب يا نقره كوب است يا نقش صورت بر آن مى باشد. 4⃣ وضو گرفتن با آب هاى زير : 👈 آبى كه در آفتاب گرم شده باشد. 👈 آبى كه در غسل واجب به كار رفته باشد. 👈 آب بدبو . 📚 عروة الوثقى ، ج ۱ ، ص ۲۰۰ تا ۲۰۲.
💠💥 اگر به جهت گرمى هوا يا جهات ديگر، براى مسح سر و پا رطوبتى در كف دست نمانده باشد، تكليف چيست؟ 🥀 آيات عظام امام، صافى، فاضل، مكارم و نورى: از اعضاى رطوبت بگيرد و با آن مسح كند. 🥀 آيت اللّه بهجت: بنابر احتياط واجب، بايد نخست از رطوبت محاسن و ابرو بگيرد و اگر در آنها ترى نبود، از دست‏ها رطوبت بگيرد. 🥀 آيات عظام تبريزى، سيستانى و وحيد: بايد از محاسن خود رطوبت بگيرد و با آن مسح كند. 🥀 آية اللّه خامنه‌‏اى: بايد از رطوبت محاسن و ابرو رطوبت بگيرد و با آن مسح كند. 📚 پرسش و پاسخ دانشجویی؛ دفتر سی ام؛ پرسش ۱۹.
💌 تو برای باش خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود!👌 ✍آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم.وقت نماز شد. کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. دار گفت: بی‌بی! دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم.آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت:نه! می‌خواهم نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت:نه مادر.الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. کاروان دار گفت:اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت:بگذار و برو. من و مادرم شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت، گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت:بی‌بی کجا می‌روی؟ مادرم گفت: . او گفت:ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت:من پهلوی مرد نمی نشینم. سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است.بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است... ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و می‌گفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم... اگر انسان شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت،بيمه مى‌شود و خداوند تمام امور اورا و كفالت مى‌كند. 🌼«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟