eitaa logo
نماز شب اول قبر
875 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
23 فایل
کانال نماز شب اول قبر و مطالبی درباره مرگ و عالم پس از مرگ اسم عزیز فوت شدتون و اسم پدرشون و تاریخ خاکسپاریشون رو ارسال بفرمایید 👇🏻 @Salavat_bfrst
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی اوقات چنان دلت می گیرد چنان کارهایت برهم گره میخورد چنان بی هدف می شوی... دیگر هیچ هدفی برای ادامه راهت نداری بغض میکنی حالت بدترازهمیشه می شود ... نمی دانی چه بگویی سکوت می کنی ومنتظر تا سفره دلت رابرای کسی باز کنی کسی راپیدا نمیکنی نگاه میکنی گوشه ای ازاتاقت تصویری می بینی تصویری از یک 🌷شهید.. ناگاه از گوشه چشمانت اشک جاری می شود چشمانش را که می بینی دلت قرص می شود قرص تراز همیشه درد دل هایت را می کنی سبک میشوی .... و اشک‌هایت همچون قطره های باران سرازیر
گاهی اوقات چنان دلت می گیرد چنان کارهایت برهم گره میخورد چنان بی هدف می شوی... دیگر هیچ هدفی برای ادامه راهت نداری بغض میکنی حالت بدترازهمیشه می شود ... نمی دانی چه بگویی سکوت می کنی ومنتظر تا سفره دلت رابرای کسی باز کنی کسی راپیدا نمیکنی میروی گلزار شهدااااا تصویری از یک شهید.. ناگاه از گوشه چشمانت اشک جاری می شود چشمانش را که می بینی دلت قرص می شود قرص تراز همیشه درد دل هایت را می کنی سبک میشوی .... و اشک‌هایت همچون قطره های باران سرازیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥همخوانی زیبای دانش آموزان در مقابل رهبر انقلاب •┈••••✾🕊••✾•••┈• @ba_shohada313 •┈••••✾🕊••✾•••┈•
📸 حجله شهید سید روح الله عجمیان 🔸خواهرش با ناله می‌گفت: - اسمش رو گذاشتیم روح الله و در راه رهبر و روح الله شهید شد. 🔹امام خمینی: و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و استضعاف را چشیده باشند. همین تصویر این حجله و این خانه، خیلی حرفها برای گفتن دارند! •┈••••✾🕊••✾•••┈• @ba_shohada313 •┈••••✾🕊••✾•••┈•
•┈••••✾🕊••✾•••┈• @ba_shohada313 •┈••••✾🕊••✾•••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠لحظه باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) به دست شهید سلیمانی 🔹️به‌مناسبت ولادت حضرت زینب کبری (س)💕 🔹️چقدر این روزها جای خالیت بیشتر حس می شود. •┈••••✾🕊••✾•••┈• @ba_shohada313 •┈••••✾🕊••✾•••┈•
🌿شهید مدافع‌حرم 🌿 ✨همسر شهید نقل می‌کنند: رضا می‌دانست که من طاقت دوری‌اش را ندارم. بی­‌نهایت صبور بود. وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! ✨او اصلا حرفی نمی‌زد. وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در؛ چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. ✨او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم. روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل. اصلا دادزدن بلد نبود... •┈••••✾🕊••✾•••┈• @ba_shohada313 •┈••••✾🕊••✾•••┈•