#هلهله_عراقیها_بالای_سر_شهید_شاهرخ....
🌷شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند، با شلیکهای پیاپی گلولههای آر.پی.جی و هدف قرار دادن تانکهای دشمن مانع پیشروی آنها میشد. چند تانک دشمن را منهدم کرد. ساعت ده صبح بود. فشار دشمن هر لحظه زیادتر میشد برای زدن آر.پی.جی بلند شد و بالای خاکریز رفت. يکدفعه...
🌷یکدفعه صدایی آمد. برگشتم و ناباورانه نگاه کردم. گلولهای از تیربار تانک به سینهی شاهرخ اصابت کرده بود. او روی خاکریز افتاده بود. عراقیها نزدیک شدند. مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود. از کمی عقبتر نگاه کردم عراقیها بالای سر او رسیده بودند، از خوشحالی هلهله میکردند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بدون سر او را نشان داد.
🌷گوینده عراقی گفت: ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم. دو روز بعد دوباره حمله کردیم. به همان خاکریز رسیدیم. اما هیچ اثری از پیکر شاهرخ نبود هر چه گشتیم بیفایده بود. او از خدا خواسته بود همه گذشتهاش را پاک کند. میخواست چیزی از او نماند. نه نام، نه نشان، نه قبر، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. پیکر سردار شهید شاهرخ ضرغام هرگز پیدا نشد....
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز جاویدالاثر شاهرخ ضرغام ملقب به حر انقلاب اسلامی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
#همسایه_حاج_قاسم_میدانست!
🌷دو تا از بچّههای واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنها با لباس غواصی در آبها جلو رفتند. هر چه معطل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقر برگشتیم. محمدحسین که مسئول اطلاعات لشکر ثارالله بود، موضوع را با برادر حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر در میان گذاشت. حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیات ما با خبر میشود. اما حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخص میکنم.
🌷صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شد؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موساییپور هم حسین صادقی را. با خوشحالی گفتم: الان کجا هستند؟ گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. میدانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمیشد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود.
🌷اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید؛ عراقیها ما را نگرفتهاند، ما برمیگردیم.» پرسیدم: چهطور؟! گفت: شهید شدهاند. جنازههایشان را امشب آب میآورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئن بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمدحسین یوسفالهی، سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید معزز اکبر موساییپور و شهید معزز حسین صادقی
❌❌ شهید محمدحسین یوسفالهی همان شهیدی است که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود که پیکرش در کنار وی در گلزار شهدای کرمان دفن شود.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بسم الله الرحمن الرحیم
قربة الی الله
دلھا گرفته است و صداها بغض دارد... 💔
نگاهمان ڪن!
تا آرام شود دلھایمان ...
تا فرونشیند بغض هایمان
#آقامحمودرضا
#سربازان_آخرالزمانی_امام_زمان_عج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
"شهــ گمنام ــیـد"