🌹گناهان یک نوجوانِ شهید🌹
🔷یکی از اعضای گروه تفحص در حین تفحص شهدا، دفترچهای پیدا میکند که به یک #شهید #شانزدهساله به نام «🌷#جوادسیاوشی» تعلق داشت؛ دفترچهای که آن شهید گناهان هر روز خود را در آن یادداشت میکرده است.
💠شخص تفحصکننده #گناهان یک هفته او را به شرح ذیل بیان میکند:👇
🍂شنبه: #بدون_وضو خوابیدم؛
🍁یکشنبه: #خنده_بلند در جمع؛
🍂دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس #غرور کردم؛
🍁سهشنبه: نماز شب را #سریع_خواندم؛
🍂چهارشنبه: فرمانده در #سلام کردن از من پیشی گرفت؛
🍁پنجشنبه: #ذکر_روز را فراموش کردم؛
🍂جمعه: تکمیل نکردن هزار صلوات و بسنده به #هفتصد صلوات.
🔹راوی این اتفاق در پایان افزود:
😔با خود فکر میکنم که چقدر از یک پسر شانزدهساله کوچکترم‼️
🌷نوجوانِ شهید «#جوادسیاوشی» از نهاوند که در تاریخ ۲٨ دیماه ۱۳۶۵ در سن #هفده_سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
✨✨✨✨✨✨
🌷❣🌷🕊🌷❣🌷🕊
https://eitaa.com/joinchat/4163895420Cb8300e1d48🇮🇷
❇️رهایی از شرّ شیطان❇️
🌺آیت ا... شاه آبادی _رحمه الله علیه_ برای جلوگیری از شرّ نفس و شیطان ، دوام بر #وضو را سفارش میفرمودند و میگفتند:
"وضو به منزلهی لباس جُندی (لباسی که مجاهد به هنگام جهاد در میدان رزم می پوشد) است و اگر در حالی که وضو دارد از دنیا برود، #شهید از دنیا رفته است؛
🔷 چنانکه در روایت از پيامبر اسلام _صلى الله عليه و آله و سلم_ آمده:
اگر مى توانى #دائم_الوضو باشى ، چنين باش؛ زيرا ملك الموت هرگاه جان بنده را بگيرد و او وضو داشته باشد، برايش #شهادت نوشته می شود.
📚حضرت امام خمینی _رحمه الله علیه_؛ چهل حدیث ص ۲۰۸ (📗 میزان الحکمه ج ۱۳)
✨✨✨✨✨✨✨
♻️💖♻️💖♻️💖♻️💖
https://eitaa.com/joinchat/4163895420Cb8300e1d48🇮🇷
💠 خط شکن نماز
#شهید چمران
🔹 یک اتاق را موکت کردند. اسمش شد نمازخانه.
🔹 ماه اول فقط خود مصطفی جرأت داشت آنجا نماز بخواند.
🔹 همه از کمونیست ها می ترسیدند.
📚 یادگاران، جلد یک، کتاب شهید چمران ص 9.
#نماز_اول_وقت
با صدای اذان از سر سفره بلند شد
گفتیم : غذات سرد میشه !!
گفت : نه ! میرم نماز و گرنه غذای روحم سرد میشه !
#شهید محمود شهبازی
@namazekoob
#دعوت_به_نماز
🌸 قرار بود تستی را در فضای باز انجام دهیم. همه چیز آماده بود که یک دفعه باران گرفت. به حاج حسن گفتیم: «امروز این تست را انجام ندهیم.»
🌼 گفت: «نمی شود، اگر هم جواب ندهد، مهم نیست، ولی این کار باید امروز انجام شود.»
🌸 آن روز شلیک انجام شد و حاج حسن اولین کسی بود که به سمت محل اجرای تست رفت.
🌼 تست با موفقیت انجام شده بود و بعد از او بقیه بچه ها هم آمدند. همه از خوشحالی همدیگر را در آغوش گرفتند.
🌸 حاج حسن همان جا، به عادت همیشه دو رکعت #نماز_شکر خواند. بعد بچه ها را برای صحبت کردن جمع کرد.
🌼 من پیش خودم گفتم: «الان حتما حاجی می خواهد حرف پاداش به بچه ها را بزند.»
اما اصلا در این مورد حرف نزد و گفت:
🌸 «بچه ها! حالا که این تست با موفقیت انجام شده، یعنی خدا ما را نگاه کرده و به ما نظر دارد، پس بیاییم به هم قول بدهیم از این به بعد نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
🌼 البته این را برای ما می گفت، چون خودش همیشه با #وضو بود و در هر شرایطی نماز اول وقتش ترک نمی شد.
📖 با دستهای خالی، خاطراتی از #شهید #حسن_طهرانی_مقدم ، صفحه ۹۳.
#دعوت_به_نماز
🌸 قرار بود تستی را در فضای باز انجام دهیم. همه چیز آماده بود که یک دفعه باران گرفت. به حاج حسن گفتیم: «امروز این تست را انجام ندهیم.»
🌼 گفت: «نمی شود، اگر هم جواب ندهد، مهم نیست، ولی این کار باید امروز انجام شود.»
🌸 آن روز شلیک انجام شد و حاج حسن اولین کسی بود که به سمت محل اجرای تست رفت.
🌼 تست با موفقیت انجام شده بود و بعد از او بقیه بچه ها هم آمدند. همه از خوشحالی همدیگر را در آغوش گرفتند.
🌸 حاج حسن همان جا، به عادت همیشه دو رکعت #نماز_شکر خواند. بعد بچه ها را برای صحبت کردن جمع کرد.
🌼 من پیش خودم گفتم: «الان حتما حاجی می خواهد حرف پاداش به بچه ها را بزند.»
اما اصلا در این مورد حرف نزد و گفت:
🌸 «بچه ها! حالا که این تست با موفقیت انجام شده، یعنی خدا ما را نگاه کرده و به ما نظر دارد، پس بیاییم به هم قول بدهیم از این به بعد نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
🌼 البته این را برای ما می گفت، چون خودش همیشه با #وضو بود و در هر شرایطی نماز اول وقتش ترک نمی شد.
📖 با دستهای خالی، خاطراتی از #شهید #حسن_طهرانی_مقدم ، صفحه ۹۳.