1⃣ #عسل بخورید 😍😋🍯
در مورد عسل مطلب خیلی زیاده سعی میکنم کمکم براتون بگم:
✅ اول از همه بدونیم که عسل از زمانهای قدیم مورد توجه بشر، خصوصا پزشکان بوده و برای درمان بیماریهای مختلف، از اون استفاده میکردن.
یعنی علاوه بر اینکه غذای مردم بوده، پزشکانی مثل بقراط برای درمان بیماریها از اون استفاده میکردن.🍯🍯
📜 در یکی از آیات کتاب تورات(یهودیان) از عسل به عنوان ضد عفونی کننده بیماریهای پوستی نام برده شده
📚 تورات. سِفر خروج. باب۳. آیه ۱۷
عضو شوید👇
@namazemahboob
نظر اسلام در مورد 🍯
✨عسل شفای دردهای مردم✨
خلاصه ترجمه آیات ۶۹_۶۸ #سورهزنبور (سوره نَحل)
📖 به زنبور وحی کردیم که از کوههای بلند🏔 و از درختان 🌴 و از داربندهایی که مردم برای درختان انگور🍇 و گلهایشان 💐 میسازند، شَهد بگیر و بخور و تمام راههایی که برایت مقدر کردهایم، به راحتی برو... 🐝🐝🐝 و در نهایت از شکم زنبور #شرابی_با_رنگهای_مختلف خارج میشود که موجب شفای (جسم و روح) مردم است.
ادامه دارد... 🕊💫
عضو شوید👇
@namazemahboob
.
💌 دعــــــــوتیــــد... 💌
به صَـرف نذری متفاوت از جنس آگاهی
دوره تخصصی
🔰 هــفـــــت گـام با حـســــــــین (ع)🔰
( راهـــــــــــنمای عمـــــــــلی رســـــــــیدن به
آرامـــــش ، ســلامـــــــتی و مــــــوفقـــیت )
🎁 همراه با قرعه کشی : 🎁
3 عــــــدد کمک هــــــزینه سفـــــــر به کـــــربلا
40 عدد هـدیه 300 هزار تومانی غیرنقدی
✅ فقط کافــــیه وارد کانال زیر بشـــید و
از طـــــــریق پیامـــی که ســــــــنجاق شـــده
بصــــــــورت کامــلا هــــــدیه و رایــــــــگان در
این دوره بینظـــــــــیر ثـبـت نام کــــــــنید👇
https://eitaa.com/joinchat/2345009355C328caf3c0e
👨💻 «فیلیپ.حِتّی» دانشمند معاصر و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا
درباره تاریخ عرب تحقیقات ارزنده ای کرده و چندین کتاب در این زمینه نگاشته است، در یکی از کتب خود به نام«تاریخ عرب» می نویسد:👇
«قرآن از تمام معجزات بزرگتر است و اگر سراسر اهل عالم جمع بشوند، بی تردید از آوردن مثل آن عاجز خواهند ماند.»
عضو شوید👇
@namazemahboob
نماز محبوبم 💐
#دومین_نفر :) " فیلیپ حِتی" از مستشرقان مشهور غربی، اسلامشناس، استاد دانشگاه کلمبیای نیویورک. استا
در مورد #فیلیپ_حِتی قبلا کاملتر صحبت کرده بودیم.
دوستان تازهوارد میتونن از این پستی که ریپلای زدم، بخونند. ✅
#شیطان🔥
هروقت گفتم فعلا سمت نماز نرو تا عذاب وجدانت درست بشه، به گناهای بیشتری مبتلات کردم 😈
@sheitan_graphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ پاسخ به آقامیری که گفته بود: ما سلیقه اهلبیت رو نداریم >>>
چون حضرت علی علیهالسلام، اسم بچه هاشونو همنام خلفا گذاشتن و ما نمیگذاریم 😐🤦♂ ❌
پاسخ:
🎙#استاد_مرتضی_کهرمی
#شبهات_وهابیت
#آقامیری #کهرمی
عضو شوید👇
@namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجاب
🎥 این گفتگوی جالبتوجه رو از دست ندین مخصوصاً خانوما 👌
#خانم_ادواردز (مدیر فروش پروژه سینمایی جنگ ستارگان)
#خانم_رُزالی (بازیگر سابق هالیوود)
عضو شوید👇
@namazemahboob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست بر سینه گُذارید مرا داخلِ قبـر
حتما ارباب میآید به گِدا سر بزند 😍♥️
عضو شوید👇
@namazemahboob
📗داستان کربلا
❤️🔥 #بازخوانی_کتاب_آه
#قسمت_چهل
کاروان امام رفت و رفت تا نیمههای روز به مکانی به نام "شِراف" رسیدند.
ناگهان یکی از یاران امام با صدای بلند تکبیر گفت:
_ الله اکبر. الله اکبر. درختان خرمایی میبینم
گروهی دیگر از همرهان امام گفتند:
_ عجیب است. ما میدانیم در این قسمت از بیابان هرگز درخت نخلی نبوده!!
خلاصه معلوم شد که سواران زیادی روبروی آنان قرار گرفتهاند و سیاهی سپاه، از دور شبیه سیاهی درختان خرما بوده...
امام فرمودند آیا در این مکان تپهای یا پناهگاهی هست که جلوی آن اُتراق کنیم و فقط از یک طرف با سپاهیان روبرو شویم؟
گفتند:
_ آری. کوه *ذو حُسَم* در همین حوالی، سمت چپ ما هست.
کاروان کوچک امام، به سمت کوه ذو حُسَم حرکت کرد.
سپاهیان هم که متوجه تغییر حرکت کاروان امام شدند، تغییر مسیر دادند.
کاروان به کوه ذو حُسَم رسید و امام دستور دادند که همانجا خیمهها برپا شود...
سپاه مقابل، به فرماندهی *حُربن یزید ریاحی* به کاروان امام حسین علیهالسلام نزدیک میشد...
نزدیک ظهر بود و هوا بسیار گرم.
امام و نزدیکانشان عمامه به سر بسته و شمشیر حمایل کرده بودند.( شمشیر را با بندی به شانه میاندازند مثل کیف)
امام فرمود:
_ به سپاهیان آب دهید...
مردانشان را سیراب کنید و کمی هم آب به اسبها بدهید!!
چنین کردند. کاسه و تشت میآوردند و پر از آب میکردند و به سپاهیان میدادند ...
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
عضو شوید👇
@namazemahboob
📗داستان کربلا
❤️🔥 #بازخوانی_کتاب_آه
#قسمت_چهل_و_یک
فردی به نام "علی بن طَعان" تعریف میکرد:
_آن روز با حُر بودم و آخر از همه برای خوردن آب رسیدم. چون حسین تشنگی من و اسبم را دید، خود با دست مبارکش به من و اسبم آب داد و مرا شرمنده مهربانیاش کرد.
حُر با سپاهش مقابل کاروان امام ایستاد تا وقت نماز ظهر شد. موذن آن روز فردی به نام حَجاج بود. شروع کرد به گفتن اذان...
مردم امام را دیدند که با رداء و کفش راحتی از چادر بیرون آمد و خطاب به سپاه حر فرمود:
_ای مردم! من نزد شما نیامدم مگر زمانی که برایم نامههایی فرستادید و هزاران نفر امضا کردید. حتی فرستادگانی از کوفه به نزد من آمدند و اصرار کردند بیا و ما را به راه حق و ثواب هدایت کن و تفرقهمان را به وحدت تبدیل نما...
اکنون اگر بر همان عهد و خواسته هستید، بازگو کنید تا اطمینان پیدا کنم؛ ولی اگر از دعوت و اصرار خود پشیمانید و آمدن مرا به کوفه ناخوش میدارید، از همین راهی که آمدهام باز میگردم.
هیچ کس جوابی نداد...
امام به موذن فرمودند:
_حجاج اقامه را بگو
و به حر فرمودند:
_ با اصحابت نماز میخوانی؟
حر پاسخ داد:
_ نه؛ یابن رسول الله!
همه به شما اقتدا میکنیم...!
امام به نماز ایستادند در حالی که یاران و سپاهیان حُر همگی به او اقتدا کردند و نماز ظهر را خواندند!!
پس از نماز، امام حسین علیهالسلام و یارانش وارد خیمه شدند.
حر نیز با تعدادی از سپاهیانش به خیمه خود رفت و بقیه سربازان هر کدام در سایه اسب خود نشستند...
#ادامه_دارد ..
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
🌸⃟🌷🍃📕჻ᭂ࿐✰
عضو شوید👇
@namazemahboob