#چالش۳
_ مدتها بود مشکل بزرگی داشتم 😔
خیلی دعا کردم. نماز خوندم. حتی نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه هم میخوندم.
شاید باورتون نشه، تمام دعاهای مفاتیح رو خوندم... 😥
چقدر گریه کردم. شبا طوری که بقیه متوجه نشن پاشدم نماز خوندم. دعا و اشک...
اشکهایی که بیامان بودند و بیاختیار 😭😭
از اعماق قلبم از خدا خواستم مشکلمو حل کنه...
ولی نکرد. هیچِ هیچ 🌫
نمیدونم چرا...
اصلا خدا صدامو نشنید
واقعا نشنید 💔😭
خدا رهام کرد به حال خودم بمونم. بهم نگاه نکرد. گریههام رو ندید. غصههام رو نفهمید...
من موندم و تنهایی خودم...😓😢
فکر اینکه مشکلم قراره چطور حل بشه و چه بلاهایی قراره سرم بیاد، داشت دیوونم میکرد.
به معنای واقعی کلمه تنهایی رو میفهمیدم 😔
تا اینکه مدتی بعد با یه فردی صحبت میکردم. کتابی بهم معرفی کرد...
تهیه کردم. مطالعه کردم.
راهکارهای خوبی داده بود.
دقیقا جواب مشکل من اونجا بود😍😍
و من اینهمه مدت بیخودی خودخوری کرده بودم و اشک ریخته بودم 💔 😅
مشکلم رو با کمک راهنماییهای کتاب حل کردم 🤩😇
ولی دیگه اون آدم سابق نشدم 🚶♂
دیگه رابطهام با خدا و نماز و دعا مثل قبل نشده...😕
خدا کمکم نکرد... این همش تو سرم میچرخه.
آخه چرا؟؟
من که از اول رفته بودم پیش خودش...😔
الان دیگه نمازامو به زور میخونم. ولی این حالم رو دوست ندارم.
چکار کنم؟؟؟ لطفا راهنماییم کنید 🙏🌹