مقتل خوانی ظهر عاشورا - @Panahian_ir.mp3
3.81M
مقتل خوانی ظهر عاشورا
🎤 استاد پناهیان
@namazeshab313
ziarat-vares-samavati.mp3
4.58M
◼️ فایل صوتی زیارت وارث
🎤 حاج مهدی سماواتی
@namazeshab313
مقام شهدای کربلا.mp3
1.68M
اگر میخواهی ثواب شهدای کربلا را داشته باشید این جمله را هر روز بخوانید👇
▪️يا لَيتَني کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظيماً
👈حجت الاسلام رفیعی
@namazeshab313
غربت امام حسین علیه السلام.mp3
2.1M
◼️ غربت امام حسین علیه السلام
▪️تکیه به نیزه غریبی داد و فرمود: اگر دین ندارید آزاد مرد باشید.
◽️سخنران:حجت الاسلام مومنی
@namazeshab313
گرفتاری من حسین است - @panahian_ir.mp3
3.06M
🏴روضۀ عاشورا | گرفتاری من حسین(ع) است ...
#محرم
@ V O I C E K A F I - کانال صدای ماندگار شهید كافے.mp3
6.96M
#روضه_روز_عاشورا
🎤 شهيد حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
@namazeshab313
یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْن - @namazeshab313.mp3
7.46M
روضه سوزناک و سنگین گودال قتلگاه
یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
🎤 استاد میرزامحمدی
@namazeshab313
زیارت ناحیه مقدسه - حاج مهدی سماواتی.mp3
15.35M
💠 زیارت ناحیه مقدسه
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
◾️ درد دل ها و ناله های جانسوز آقا صاحب الزمان (عجل الله) در وصف جد غریبش امام حسین (علیه السلام)
▪️متن و ترجمه زیارت ناحیه مقدسه
https://b2n.ir/q16816
@madahi - حاج حسن خلج| روضه.mp3
29.05M
روضه بسیار سوزناک شب عاشورا
دوباره روضه ی آخر خدا بخیر کند....
🎤 حاج حسن خلج
@navahaye_hoseini313
🔵⚫️ اعمال روز عاشورا
1⃣ خواندن زیارت عاشورا با ۱۰۰ لعن و ۱۰۰ سلام
2⃣ سعى کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند:
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ
بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام
وَجَعَلَنا وَاِیاکمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ
و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمد علیهم السلام
3⃣ شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند
4⃣ خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد و روایت شده که خداوند رحمان نظر رحمت بسوى او کند .
5⃣ خواندن دعای عشرات
6⃣ اگر کسى در این روز نزد قبر امام حسین علیه السلام باشد و مردم را آب دهد مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد .
7⃣ شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز بعد از عصر افطار کنند به غذایى که اهل مصیبت مى خورند مثل خرما و نان و امثال آنها نه مثل غذاهاى لذیذه
و آنکه جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیئت صاحبان مصیبت و علاّمه مجلسى در زادالمعاد فرموده و بهتر آنست که روز نهم و دهم را روزه ندارند زیرا که بنى امیه این دو روز را براى بَرکت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه مى داشتند و احادیث جعلی بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آنها بر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله وارد کرده اند و از اهل بیت عَلیهمُ السلام در مذمّت روزه این دو روز خصوصا روز عاشورا وارد شده است و ایضا بنى امیه علیهم اللَّعْنَةُ از براى برکت آذوقه سال را در روز عاشورا در خانه ذخیره مى کرده اند .
8⃣ در آن روز آذوقه در خانه ذخیره نکند و نخندد و مشغول لهو و لعب نگردد .
9⃣ هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید:
اَلّلهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ علیه السلام
🔟 شایسته است که شیعیان در این روز خود را مشغول کار های دنیا نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و در آخر روز عاشورا سزاوار است یادآوری از حال حرم امام حسین علیه السلام و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر دشمنان و مشغول به حزن و گریه بودند و مصیبت هایی که بر آن ها گذشت که در خاطر هیچ آفریده ای خطور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد.
1⃣1⃣ خواندن زیارت وارث
📚 منبع؛ مفاتیح الجنان
مقتل خوانی 1401.05.17 - حجت الاسلام استاد میرزامحمدی.mp3
46.64M
مقتل سنگینه
در جای خلوت گوش کنید
و در تاریکی...
در میان اشک هاتون دستهارو بالا ببرید و برای فرج آقامون حضرت صاحب الزمان عج دعا کنید...
😭😭این، نعش کدام مظلوم است؟
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی های خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود:
بی بی سکینه گفت: «عمتى! هذا نعشُ من؟» ديد عمه اش پهلوى يك بدنى است که فقط نمونه ای از قيافه بدن است و چيزى از اعضای بدن ندارد، سر ندارد، لباس ندارد. آنقدر خاك با خون گل شده و دور بدن را گرفته كه اين بدن زير خاك و خون غرق شده است. اين بدن آنقدر زير پاى اسب ها كوبيده شده كه اركان اعضاء را نرم كرده است. آنقدر اين بدن كوبيده شده که مثل يك تكّه گوشتى كه با ساطور قطعه قطعه كرده باشند شده است. حق دارد بى بى، بدن را نشناسد. بايد بدن شخص، سر و صورت داشته باشد يا لباس داشته باشد يا لااقل اعضايش سالم باشد. هيچ کدام نيست. ديد عمّه اش زينب پهلوى اين بدن افتاده، هى گريه مي كند و اشك مي ريزد. من نمي دانم زينب چه دل آتشينی دارد. تا اسمش را مي برم دل شما را كباب مي كند، اشك شما را جارى مي كند. شما هم گریه کنید. چراغ قبر من همين اشك هاى شماست.
صدا زد: عمه! اين نعش كدام مظلوم است؟ هر كه اشكش مي آيد دستش را مرخص كند. بى بى صدا زد: نور چشمان من! «هذا نعش أبيك الحسين». اين، بدن پدرت حسين علیه السلام است. ديد بابايش به اين شكل افتاده است. امام حسين علیه السلام سكينه را خيلى دوست دارد. سكينه هم خيلى امام حسين علیه السلام را دوست مي دارد. اصلاً امام حسين علیه السلام به سكينه و مادرش رباب خيلى علاقه دارد. اينها هم خيلى امام حسين علیه السلام را دوست دارند. بعد از واقعه كربلا، رباب، عيال امام حسين علیه السلام مدينه نرفت. در كربلا ماند. خيمه ای سر قبر أباعبدالله علیه السلام بر پا كرد و يك سال در كربلا كنار قبر أباعبدالله علیه السلام به سر برد تا از دنيا رفت.
این دختر هم همین كه بدن بابا را شناخت، خودش را انداخت و بدن بابا را بغل گرفت. یك وقت صدا زد: بابا! برخيز ببين عمّه ام را تازيانه مي زنند.
خدايا به آن چشمهاى گريان كربلا، به همين زودى فرج صاحبمان امام زمان علیه السلام را مقدّر بفرما.
(سخنرانی های مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس چهارم و هفدهم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😭😭امشب اولین مجلس روضه خوانی در کربلای معلّی تشکیل شد
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1398 قمری می فرمود:
از امروز عصر، مجلس روضه خوانی درست شد. الآن یک مجلس در کربلاست، فاطمه زهرا علیهاالسلام نشسته است، پیغمبر صلّی الله علیه و آله نشسته است، امیرالمومنین و امام حسن علیهماالسلام نشسته اند. روضه خوان، بدن بی سرِ امام حسین علیه السلام است، و مستمع، پیغمبر و علی و حسن و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین است. برای آنها روضه می خواند و گریه می کند:
«یا جدّاه! قتلوا والله رجالنا، ذبحوا والله أطفالنا، سبوا والله نساءنا»
یا جداه! بلند شو نگاه کن، ببین تمام جوان هایم را کشتند، عباسم را غرق به خون کردند، علی اکبرم را قطعه قطعه کردند، این بچه های کوچکم را سر بریدند. مادر بلند شو، ببین، خواهرانم را اسیر کردند.
اول امشب در گودی قتلگاه، امام حسین علیه السلام روضه خوان است، مستمع پدر و مادر و برادر و جدش هستند. امشب خیمههای حسین علیه السلام تاریک است. خیمه ها تاریک! بچه ها بی یاور، در به در، روی خاک ها، یک خیمه نیم سوخته، یک بیمار، یک زن داغ دیده پرستار.
ماتم لب تشنگان دیشب کجا امشب کجا
سوز آه بی کسان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر مهد ناز و امشب اندر خاک و خون
اصغر شیرین زبان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر خیمهگاه و امشب اندر قتلگاه
اکبر رعنا جوان، دیشب کجا امشب کجا
یا اباعبدالله!
یک مجلس روضه هم فردا تشکیل شد. آن مجلس روضه هم کنار گودال قتلگاه است و خواهر داغ دیده اش روضه خوان است، این بچه های پدر کشته، این زن های بی یاور، دور بدن امام حسین علیه السلام. خواهر روضه می خواند. باقی زن ها به سینه می زنند، به سر می زنند. یک نگاه به بدن کرد، صدا زد: حسینم! آیا تو برادر من هستی؟ آیا پسر مادر من هستی؟ وای جانم قربان آن گلوی تیر خوردهات. وای وای وای! دل ها را کباب کردی. برادرم حسینم! ای کاش این نیزه ای که به گلوی تو خورده است، این نیزه به گلوی من می آمد. یک وقت دیدند، بی بی خم شد، لبها را به رگ های بریده گذاشت. ارباب مقاتل نوشته اند: بیبی زینب علیهاالسلام یک غوغایی راه انداخت، دوست و دشمن را به گریه انداخت. عمر سعد نگاه می کرد و گریه می کرد. این لامذهب های قسیّ القلب نگاه می کردند که این خواهر چه کار می کند! گاهی بدن را بلند می کند، گاهی روضه می خواند. سکینه جلو آمد، «عمتی! هذا نعش من؟» عمه جان! این، نعش کدام غریب است که تو اینطور اشک می ریزی؟ هیچ اثری نمایان نبود، بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها و سنگ و چوب پنهان بود. صدا زد: نور چشمان عمه! این نعشِ بابایت حسین است که سر ندارد، لباس ندارد.
(سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب11 محرم 1398 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😭😭 ای جدّ بزرگوارم! می دانی با زن و بچه ات چه کردند!
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی های خود می فرمود:
امامزمان علیه السلام در زیارت ناحیه می گوید:
«يا جدّاه! سُبِی أَهْلُک کالْعَبِیدِ وَ صُفِّدُوا فِی الْحَدِیدِ فَوْقَ أَقْتَابِ الْمَطِیاتِ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهَاجِرَاتِ، یسَاقُونَ فِی الْبَرَارِی وَ الْفَلَوَات»
ای جدّ بزرگوارم! از دنیا رفتی، خبر داری با زن و بچهات چه معامله ای کردند؟ زن و بچه تو را مانند غلامان و کنیزان زرخرید همه را اسیر کردند، همه را دستگیر کردند. این عبارت خیلی دل من را کباب کرد، وقت طلبگی که این عبارات را می خواندم و دقت می کردم، بی اختیار اشک من روی کتاب می ریخت.
یک کلمه بگویم که دل های شما را مهیّا کنم. شب عاشورا، زن و بچّه امام حسین علیه السلام، اصلاً غذا نخوردند. كسی فكر غذا نبود. غذای چی؟ يك عدّه سرنيزهها و شمشيرها را تيز مي كردند. يك عدّه دور خيمهها خندق مي كردند. يك عدّه مشغول نماز بودند. یک مقداری امام حسین علیه السلام مشغول خطبه خواندن بود و یک مقداری هم دور خیمه ها خندق كندند و... خلاصه در گرفتاری آن شب، غذا نخوردند. روز عاشورا هم كه غذایى نبود. اصلاً اسم غذا نبود. زن و بچّه امام حسین علیه السلام هم گرسنه بودند و هم تشنه. امّا حال غذا خوردن و مجال غذا خوردن نبود. كی به فكر غذا بود؟ دائماً یا نعش این جوان را می آوردند یا نعش دیگری را. برّه های قربانی امام حسین علیه السلام زیر بغلشان بود که می آوردند. کی به فکر غذا بود؟!
شب يازدهم بچّه ها خانه نداشتند. لانه نداشتند. آنها بودند و خیمه های نیم سوخته. در خیمه ها هیچ چیز نبود. اي واى! شب یازدهم زن و بچّه گرسنه بودند و مثل جوجه مرغ می لرزیدند. فقط يك پيرهن به تن زن ها و بچه ها بود و يك روسرى و چارقد بر سرشان. همه روى خاك خوابيدند. بعضی ميان خيمه هاى نيمه سوخته و بعضی در بیایان. یک مادربزرگی داشتم، مادر پدرم بود. او شب های یازدهم محرم که می شد، به مادرم می گفت: امشب رختخواب برای بچّهها نیانداز. گمانم بعضی اوقات به مادرم می گفت: فرش را جمع كن، بگذار بچّه ها روی خاک بخوابند. امشب به بچّهها خوراکی نده. بچّه های امام حسین علیه السلام گرسنه اند.
روز یازدهم، رنگ از صورت بچّهها پریده بود و از گرسنگی می لرزیدند. صبح روز يازدهم اينها را سوار كردند. يك تكّه نان به قدرى كه سدّ جوع شود به اينها رسيد. لذا روز دوازدهم آن زن ديد رنگ بچّه ها پريده. اين بود که رفت يك بقچه نان و گردو و خرما آورد. ريخت پيش بچّه ها. گفت: بچّه هاى اسير بخوريد و دعا كنيد خدا بچّه هاى مرا مثل شما اسير نكند. امّ كلثوم نان ها را مي گرفت به دور مي انداخت. «يا أهل الكوفة! إنّ الصدقة علينا حرام» آن زن تعجّب كرد اين ها كيانند؟! اين ها چه نفوس شريفه اى هستند؟! اين زن نمي گذارد صدقه به آنها برسد! صدا زد: «مِنْ أَيِّ الأُسَارَى أَنْتُنَّ؟» يك وقت صداى بى بى بلند شد: «اى زن! ما اولاد پيغمبريم.» همین كه اين زن شناخت اينها اولاد پيغمبرند دويد ميان خانه، يك بقچه بسته آورد پرانيد ميان محمل ها. صدا زد خانم ها! بى بى ها! اين بقچه را برداريد خودتان را از نامحرمان بپوشانید. می دانید چرا؟
امام زمان علیه السلام می گوید: یا جدّاه! یا اباعبدالله! زن و بچّه ات را مثل غلامان و كنیزان خوار و ذليل اسیر كردند. ای وای! شرح نمى دهم. از این عبارت خیلی چیزها می شود فهمید، ولی من همان ظاهر آن را می گویم و رد می شوم. اجمالاً بدانيد اينها جز يك پيراهن چيز ديگری نداشتند. هر چه بود به غارت بردند. اينها شب ها روپوش نداشتند. اينها لحاف نداشتند. اينها توى برّ بيابان روى خاك ها سر می گذاشتند. سرماى شب، زن ها و بچّه ها را آزار می داد. روز هم كه مى شد ميان كجاوه بى روپوش بودند. آفتاب سوزان مى تابيد به اين صورتهاى از گُل نازكتر. لذا می فرماید: یا جداه! این آفتاب تابان صورت بچّه ها را سیاه کرده بود و صورت زن ها پوست انداخته بود. اين، عبارت زيارت ناحيه است. ارباب غيرت، آتش بگيرید. همین قدر بدانيد صورت هاشان باز بود. تا حالا شما فکر می کردید که زن و بچه امام حسین علیه السلام را سوار شتر کردند و در کجاوه ها بی روپوش گذاشتند؟ یا زیر پای ایشان مثلا تشک نرم قرار ندارد؟ همین اندازه خیال می کردید؟ از عبارت امام زمان علیه السلام چیز دیگری فهمیده می شود.
امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه می فرماید: «و صُفِّدوا فی الحديد» یا جداه! همه این زن و بچه را با زنجیر آهنی بسته بودند. فکرش را بکنید، بچه شش ساله، دو شبانه روز است که غذا نخورده است، تشنگی هم کشیده است، و زنجير هم به گردنشان انداخته اند. اي واى! بچّه شش ساله و هفت ساله طاقت زنجير ندارد. درد اينست که اين بچه ها هر وقت مى خواستند گريه كنند، بدنشان درد مى آمد.
وقتی چشمشان به سر بريده بابا می افتاد، همین که اشكشان مي آمد آنها را تازیانه می زدند.
ارباب مقاتل و سِيَر نوشته اند از وقتى زنها و بچّه ها را اسير كردند، از كربلا تا به شام كه وارد كردند، احدى با اينها حرف نزد و به اينها اعتنا نكرد. اينها خیلی خوار و ذليل شده بودند. اين بود وقتي كه در شام آن مرد سلام كرد، زين العابدين علیه السلام تعجّب كرد و فرمود: تو كيستى كه به من سلام می کنی؟
خدا ميداند اين بچّه ها از كربلا تا شام يك شكم سير غذا نخوردند. خوراك درستى هم به اينها نمىدادند. زينالعابدين علیه السلام در شام فرمود: «يا منهال! والله، منذُ قُتِل أبي، نساؤنا ما شبعنَ بُطونهن ولا كَسون رؤوسهن.» زن هاى ما از كربلا تا شام، غذاى سير نخوردند و...
اصل منبر، مقدّمه دعاست. مگر به شما نگفته اند هر چه هست در دعاست؟ شمشیر شما دعاست. اسلحه شما دعاست. حافظ شما دعاست. چند دقیقه صبر كنید و مجلس را ترک نکنید. دعا کنید. بعد از گریه بر سیدالشهداء علیه السلام و توسّل به امامزمان علیه السلام محلّ اجابت دعاست. شیطان چه طور وسوسه می كند و بعضی ها را از این سعادت محروم می كند.
با حال التجاء و توسّل، زنها دور بچّههای امام حسین علیه السلام، مردها دور زینالعابدین علیه السلام، آنها را شفیع درگاه خدا قرار دهید، با حال انابه و تضرّع، ده نوبت: بحقّ مولانا الحسین المظلوم علیه السلام و اهل بیته و اصحاب السّعداء الشّهداء: یا الله!...
خدایا به قطره قطره اشك های اولاد امام حسین علیه السلام و به قطره قطره خون های بدن امام حسین علیه السلام قسمت میدهم، همین ساعت امر ظهور امامزمان علیه السلام را مقدّر بفرما. ما را به دیدار و به نصرت آن بزرگوار موفّق بفرما. ما را در ظلّ لوای وِلای او از هر خطا و اشتباه و هر خطر و صدمهای حفظ بفرما.
سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، 1392 قمری، مجلس پنجم / سخنرانی مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس هشتم و بیست و پنجم/ سخنرانی مدرسه مجتهدی، صفر 1396 قمری، مجلس ششم/ مسجد حضرت صادق (آریاشهر)، شب 15 محرم 1396 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه خط روضه گوش کنیم
بمیرم برای غریبی آقام 🥀💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
هدایت شده از مرکز نیکوکاری حضرت بقیة الله (عج)
◀️قربانی ماه صفر برای سلامتی و تعجیل در امر فرج مولا صاحب الزمان عج و خشنودی اموات خیرین و دفع بلایا....
6037997970921756
6037997950404534
مرکز نیکوکاری حضرت بقیت الله (عج)
کد دستوری بدون نیاز به نت
*8877*162533#
✅فرصت تا روز دوشنبه ۱۵ مرداد ماه ساعت ۱۲ شب
نیازی به ارسال عکس فیش واریز نیست❤
برای دفع بلا و بیماری و هر حادثه ایی از شرکت در قربانی در ماه سنگینِ صفر غفلت نکنید👉