eitaa logo
تو هم میتونی اینو باورکن✌
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
11 فایل
تو هم میتونی با محکم برداشتن پاهایی‌از جنس ایمان👣۰ شیطان👹 و هوای نفس را زیر پایت لگدمال کنی✌ مسئول لیست نمازشب👇 @namazeshaab مسئول پست های کانال👇 @azgonahtatobeh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج میرزا جواد ملکی ره یکی از دوستان و نزدیکان مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میگوید: مرحوم ملکی شبها که برای تهجد و نماز شب به پا میخاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند میکرد؛ سپس بیرون می آمد و نگاه به آسمان میکرد و آیات (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ [آل عمران ۱۹۴ - ۱۹۴]) را می خواند و سر به دیوار میگذاشت و مدتی گریه میکرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض، مدتی پیش از وضو می نشست و میگریست. خلاصه از هنگام بیدار شدن، تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب، چند جا می نشست و برمی خاست و گریه سر میداد و چون به مصلایش میرسید، دیگر حالش قابل وصف نبود. 🌃 📚رساله لقاءالله، ص۱۲۸، پانوشت
حاج میرزا جواد ملکی ره یکی از دوستان و نزدیکان مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میگوید: مرحوم ملکی شبها که برای تهجد و نماز شب به پا میخاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند میکرد؛ سپس بیرون می آمد و نگاه به آسمان میکرد و آیات (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ [آل عمران ۱۹۴ - ۱۹۴]) را می خواند و سر به دیوار میگذاشت و مدتی گریه میکرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض، مدتی پیش از وضو می نشست و میگریست. خلاصه از هنگام بیدار شدن، تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب، چند جا می نشست و برمی خاست و گریه سر میداد و چون به مصلایش میرسید، دیگر حالش قابل وصف نبود. 🌃 📚رساله لقاءالله، ص۱۲۸، پانوشت t
🌱حاج میرزا جواد ملکی ره 🌱یکی از دوستان و نزدیکان مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی میگوید: مرحوم ملکی شبها که برای تهجد و نماز شب به پا میخاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند میکرد؛ سپس بیرون می آمد و نگاه به آسمان میکرد و آیات (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ [آل عمران ۱۹۴ - ۱۹۴]) را می خواند و سر به دیوار میگذاشت و مدتی گریه میکرد و پس از تطهیر نیز کنار حوض، مدتی پیش از وضو می نشست و میگریست. خلاصه از هنگام بیدار شدن، تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب، چند جا می نشست و برمی خاست و گریه سر میداد و چون به مصلایش میرسید، دیگر حالش قابل وصف نبود. 🌃 📚رساله لقاءالله، ص۱۲۸، پانوشت