eitaa logo
کانال رسمی امام جمعه خورزوق
267 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
698 ویدیو
68 فایل
🙏از همراهی شما سپاسگزارم 💢در این کانال احکام شرعی، سخنرانی های کوتاه امام جمعه و فعالیتهای فرهنگی دفتر امام جمعه خورزوق استان اصفهان انعکاس داده میشود ارتباط با مدیر https://eitaa.com/emamjomekhorzuq
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 📝 🔹اگر عالـــــم همه با ما ستیزند 🔹اگر با تیـغ خونــــــم را بریزند 🔹اگر شویند با خـــون پیکرم را 🔹اگر گیرند از پیــکر ســـــرم را 🔹اگر با آتش و خون خـو بگیرم 🔹ز خط سرخ رهبــــــر برنگردم 🔘➼‌┅══┅┅───┄ ◽️فاصله‌شان یڪ وجب است تا را مے‌گویم اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ https://eitaa.com/namazjoe_khorzuq ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◽️هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر میشد شور عجيبی برپا می‌كرد. ◽️در سينه زنی و مداحی برای اهل بيت سنگ تمام می‌گذاشت، اما عادات خاصی در هيئت داشت؛ توی مداحی داد نمی‌زد. صدای بلندگو را هم اجازه نمی‌داد زياد كنند. ◽️وقتی‌هنوز هيئت شروع نشده بود، سر بلندگوها را به سمت داخل محل هيئت می‌چرخاند تا همسايه‌ها اذيت نشوند. ◽️اجازه نمی‌داد رفقا‌ جوان، كه شور و حال بيشتری دارند تا دير وقت در هيئت عمومی عزاداری را ادامه دهند. ◽️مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بيت اذيت نشوند. به اين مسائل توجه خاص داشت. ◽️همچنين زمانی كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك می‌كرد. علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتی كه شاهد بودم دوستان هيئتی، بعد از هيئت مشغول شوخی و خنده و ...می‌شدند و به تعبيری بيشتر اندوخته‌ی معنوی خود را از دست می‌دهند. 📚سلام بر ابراهيم ٢، ص ٢٢٩ ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ https://eitaa.com/namazjoe_khorzuq ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 ◽️مشکل همه‌ی کارهای ما این است که برای رضای همه کار میکنیم جز خدا.. 🔺دوست دارم مثل تو باشم... ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ https://eitaa.com/namazjoe_khorzuq ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #هادی_دلها #شهید_ابراهیم_هادی ◽️مشکل همه‌ی کارهای ما این است که برای رضای همه کار میکنیم جز خدا.. 🔺دوست دارم مثل تو باشم... #رفاقت_تا_شهادت ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ https://eitaa.com/namazjoe_khorzuq ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔸وارد منزل علامه جعفری شدیم ایشان مشغول صحبت بود و چند نفری در اطراف علامه نشسته بودند ابراهیم با عصای زیر بغل وارد اتاق شد. علامه یکباره نگاهش به در افتاد از جا بلند شد و به استقبالش آمد بعد با همان لهجه ی زیبا گفت: به به آقا ابراهیم بفرمائید بفرمائید ابراهیم را با خودش بالای مجلس برد همه به احترام او بلند شدند بعد علامه حرفی زد که بسیار عجیب بود من اگر خودم نمی شنیدم باور نمی کردم علامه با اصرار گفت: «آقا ابراهیم، برو جای من بنشین، ما باید شاگردی شما را بکنیم.» تا علامه این جمله را گفت نگاه کردم به صورت ابراهیم مثل لبو سرخ شده بود. همان جا کنار شاگردها نشست و گفت: استاد، تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید علامه بعد از اصرار زیاد به جای خودش برگشت. قبل از اینکه بحث خود را ادامه دهد، رو به دوستانی که در کنارش بودند جمله ای گفت که خوب به یاد دارم علامه فرمود: این آقا ابراهیم استاد بنده هستند من چیز زیادی از درجات علمی علامه جعفری نمی دانستم، فقط دیده بودم که مرتب در تلویزیون سخنرانی می کند. اما همینقدر می فهمیدم که کلام این فیلسوف و عالم بزرگ، بی دلیل نیست.
بهش گفتن آقـا ابراهیم... چـرا جبهہ رو ول نمیکنے بیای دیدار ؟ گفت ما امام رو برای میخوایم نہ برای تماشا 🌷