eitaa logo
نَــــــمازشَــــــب
5.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
43 فایل
💎رسول خدا(ص): دو ركعت نماز در دل شب پيش من از دنياوآنچه درآن است محبوبتر است. 📚بحارالأنوار،ج87،ص148 🔸️شرکت در #چــله_نمازشـب: 🆔️ @namazshab40 👈🏻 عضو شوید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔 ما از خود کار نمیگیریم 💠⇦یکی از اخلاقیات و آداب اهل بیت علیهم السلام احترام و تکریم است. ⭕️ فردی نزد حضرت رضا عليه السلام مهمان شد که نزد ايشان نشسته بود. شبی با آن حضرت نشسته بود و صحبت می کرد که چراغ تغييری کرد، ⭕️ آن ميهمان دست خود را دراز کرد تا چراغ را درست کند، آن حضرت دست خود را بالا برد و خودشان چراغ را درست کردند و فرمودند: 👌 ما گروهی هستيم که ميهمان خود را به کار نمی گيريم. حتی به اندازه خاموش کردن یک چراغ 📙 الكافي، ج6، ص283 ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج❣ @Namazshab
خانم وکیلی که با همسرشون مشکلات زیادی داشتند و تا مرز طلاق پیش رفتند؛ ولی به واسطه نمازشب و کمک از ائمه اطهار علیهم السلام در زندگی شون معجزه ای رخ داد. 👇 همسر من استاد دانشگاست و من هم وکالت قبول شدم سالهاست با هم مشکل داشتیم اصلا باهم حرف نمیزدیم قهر بودیم و من هر کاری کردم مشکلم حل نشد مشاوره رفتم هر راهی رو امتحان کردم فایده نداشت، یه روز همسرم به من گفت من به تو علاقه‌ای ندارم و ما اشتباه کردیم با هم ازدواج کردیم بیا از هم جدا شیم من یه پولی بهت میدم و برو 😭وقتی علتش رو ازش پرسیدم گفت ما شبیه هم نیستیم و‌من دیگه توان روانی ادامه زندگی رو ندارم بهترین کار جداییه، منم که دیگه غرورم له شده بود رفتم اقدام کردم برای کارهای جدایی و ایشون بازی دراورد که پولی که گفتم رو‌نمیدم بهت باید مهریه‌تم ببخشی تا طلاقت بدم ، خلاصه اوضاع به شدت متشنجی داشتم شب و روز کارم گریه بود چله ی نماز شب گرفتم وقتی نماز شب خوندم هدیه میکردم به حضرت ام‌البنین سلام الله علیها از امام حسین کمک خواستم شبها فریاد میزدم گریه میکردم و امام حسین (ع) رو به مادرش قسم میدادم از امام علی کمک خواستم و گفتم من شیعه‌ی تو‌او در خونه‌ی کی برم کمک بخوام؟ و بلاخره این خانواده‌ی آسمانی جواب منو دادن، همسرم رفت پیش بزرگای فامیل که بیان با من صحبت کنن تا من زندگی کنم و جدا نشم ،من هم که رفتارای بدی ازشون دیده بودم و سابقه‌ای ایشون خراب شده بود بین من و خانوادم باور نکردم گفتم نه این مقطعیه و دوباره همین حرفها رو میزنه ،قبول نکردم خانوادمم قبول نمیکردن تا اینکه ایشون اوند خونه پدرم دست پدر ومادرمو بوسید التماس کرد گریه کرد زجه زد در کمال ناباوری گفت من عوض شدم من تو رو دوس دارم من کور وکر شده بودم و الان چشام باز شد و به اشتباه خودم پی بردم گفت اگه تو نباشی من میمیرم خودمو میکشم و... گفت تو رو به همون نمازایی که میخونی منو ببخش و تمام اموالشو زد به نام من ، منم که در شوک بودم که چطور یه چنین چیزی ممکنه برگشتم و زندگی کردم و الان فقط خدا می‌دونه که ایشون چقدر تغییر کردن، نازکتر از گل به من نمیگن مدام عذرخواهی میکنن، ومحبت عشق تو زندگیم بسیار زیاد شده 🖇 🖇 🖇 ➖➖➖➖➖➖➖ به کـــــانال معرفــتی بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/2743664650Cc321ec47d1