‌ ♻️ نقش "حکمت" در جنگ روایت‌ها ربِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن. این دعای حضرت ابراهیم در آیه ۸۳ سوره شعراست. زندگی امروز پر از «جنگ روایت‌ها» است. هر رسانه، شبکه اجتماعی یا مکتب فکری، روایتی از «خوشبختی»، «موفقیت» و «حقیقت» را به ما می‌فروشد. در این جنگ، «حُکمًا» یعنی: ۱. توانایی فهمیدن این که در میان انبوه اخبار، کدام یک اصل است و کدام یک برای انحراف افکار ماست. ۲. حکمت فقط تشخیص دیگران نیست؛ مهم‌تر از آن، خودفریبی و توجیه‌های ذهنی درون خود ماست. وقتی می‌گویید «من برای پیشرفت کاری‌ام فلان کار غیراخلاقی را می‌کنم»، حکمت آن جرقه‌ای است که می‌پرسد: «آیا این واقعاً پیشرفت است یا سقوط؟» ۳. در موقعیت‌های خاکستری زندگی (مثل تعارض بین وفاداری و عدالت، یا منفعت شخصی و کمک به دیگران)، حکمت به ما یک «قطب‌نمای درونی» می‌دهد که بر مبنای اصول ثابت و نه هیجانات تصمیم بگیریم. ۴. در دنیای امروز، ما حاصل معدل پنج نفری هستیم که بیشترین وقت را با آنها می‌گذرانیم (چه فیزیکی، چه در فضای مجازی). «أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» یک استراتژی هوشمندانه برای انتخاب محیطی است که ما را به بالا می‌کشد، نه به پایین. #ارسالی_مخاطب ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━

‍ "نکات قرآنی" "وَ اَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعری" (و همانا او پروردگار شِعرَی است!) 💎 در حکایتی اسراری، بر مکتوبی از گِل نوشته ی روح، در شبی دیجور و در رؤیایی مسحور، چنین خواندم که سالکی هجرت کرده نوشته بود؛ این دومین باری است که به زمین آمده ام. سفر اول، سخت دهشتناک بود. سفری بود از نور به معجونی از غریبی و تاریکی و اندوه. سفری از خانه، از خوشه پروین، از منطقه ی "شِعری"، از جنب "رَبّ الشِعری"، از آن ستاره ی پر نور ثابت، پادشاه ستارگان، آن هم از مجرایی مرموز، به سوی آکواریومی به نام زمین، که در آن روح های تجسدیافته را پرورش می دهند. زمین، یک جوّ محدود و سربسته و پر غوقا. دارای فیزیکالیته سخت، و پر از برخورد. چنین آکواریومی را ساخته و پرداخته اند تا روح های تجسدیافته مجال آن بیابند تا درونیات خود را بروز دهند و هر وجهی از وجوه را که بخواهند، برگزینند! آنها در این آکواریومِ محصور و محدود به اجل، میتوانند عشق بورزند، یا نفرت پیشه کنند. میتوانند به فریاد یکدیگر برسند یا با خشونت کالبدهای یکدیگر را تکه پاره کنند، خون همدیگر را بریزند، فریبکاری کنند و به حقوق یکدیگر تجاوز نمایند، و... خلاصه مجازند هر طور که بخواهند نفسانیت شان را بارز و صفت غالب شان را بر مَلا کنند. مسئولین آکواریوم نیز اعمال و رفتارشان را به دقت ثبت کرده و زیر نظر دارند. و چون پایان هر دوره فرا رسد، گاهِ "یَوم الفَصل"، طبقه ی هر روحی را متناسب با عملکردش مشخص و هر کدام را به عوالم دیگری که متناسب با حال و روزشان است، گسیل می دارند. مهمترین کاربرد چنین آکواریوم های شناوری در فضا، آن است که مشخص می کند که هر روح با توجه به شأن و عملکردش، کدام صفت از اوصافش "غالب" می شود، پس با همان "قالب" اش را می گیرند!... بر گِل نوشته ی اسراری روح، به ادامه چنین نوشته بود؛ اول بار به خواست خود نیامدم. آن یک تقدیر بود. اما بار دوم به خواست خود آمدم. دلم نیامد که روح های آشنا را در آن وضعیت سرد و تاریک و خشن رها کنم و تنها به خوشبختی خود بچسبم. پس دوم بار خودم آمدم. به میل خود. بی هیچ اجبار. آمدم تا ببینم آیا میتوان -نه همه روح ها را- بلکه فقط تعدادی از روح های نیمه بیدار را متوجه خانه حقیقی شان نمود و نزد "رَبّ الشِعری" برد؟! همان که به زیبایی می خنداند و به عشق می گریاند؟! همان "اَضحَکَ و اَبکَی"! آیا میتوان دوباره آنها را متوجه حقیقت عشق و زیبایی نمود؟! آیا از ثَری به "ثریا" یا همان "شِعری" یِ پُر نور روی خواهند نمود؟! آیا شجره را به یاد می آورند؟! خوشه ی خانه ی خود را؟! آیا به نیکی از این آکواریوم گورستان مانندِ سرد و تاریک و خشن خروج خواهند کرد؟!... تا همینجا! تا همینجا بود! بقیه ی حکایت در گِل نوشته ی روح دیده نمی شد. بقیه چون منشوری شکسته و ناپیدا بود. نتوانستم چیزی بخوانم. چیزی نبود که بخوانم. پس ندانستم که آیا او موفق شده بود یا نه. هر چه باشد از اوضاع کنونی زمین می فهمم که حتی اگر موفق شده باشد، فقط تعداد انگشت شماری را موفق شده است. بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی ‍ http://www.masoudriaei.com https://eitaa.com/masoudriaei ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━

تسلیت خدمت خانواده‌های محترم شهید باقری و احمدی‌ روحش شاد همسایه امن و مهربان #ننه‌شیرین #خاله_گلبهار #خواهر #موقت

🔴 هفـــ۷ــت حدیث از امام‌هادی علیه‌السلام 💠زمانى كه عدل و داد در جامعه بيش از ظلم وستم باشد، در آن موقع حرام است كه به كسى گمان بد ببرند مگر وقتى كه آن بـدى از وى معلوم شود، و زمانى كه ظلم و ستم بر عدل وداد غلبه داشته باشد، سزاوار نيست احدى گمان خوب به كسى ببرد، مگر وقتى كه آن خوبى از او معلوم شود. [بحارالانوار ، ج 17، ص 216.] 💠 از نشانه هاى غرور نسبت به خدا آن است كه بنده، استـمرار و اصرار بر گنـاه داشـته باشد و در همان حال، آرزومند بخشايش الهى باشد. [حياة الإمام على الهادى ص 164.] 💠 ارزش مردم در دنيا به اموال است و در آخـرت بـه اعـمال. [بحارالانوار / /78 369.] 💠 نفاق و دورويى، دوستى ديرين را از بين مى برد و پيمانهاى محكم و مطمئن را نيز بر هم مى زند و كمترين اثر آن، كشمكش و نزاع است و نزاع، اصلى ترين سبب جدايى است. [بحارالانوار ج 78 ص 369.] 💠 از كسى كه نسبت به او كدورتى دارى خوشى نطلب، و از كسى كه به او خيانت كرده اى وفا نخواه، و از كسى كه به او بدگمانى، خيرخواهى نخواه، چون هر چه تو نسبت به او در دل دارى، او هم نسبت به تو در دل دارد. [بحارالانوار، ج 78 ص 370.] 💠 از حسد بپرهيز، چون حسادت تو (نزد دوستان) آشكار مى‌شود و در دشـمنت هـم تأثـيرى نـدارد. [بحارالأنوار، ج 78 ص 370.] 💠 نيكويى صورت، زيبايى ظاهر است، و نيـكى خرد، زيبـايى باطن است. [مآثراالكبراء، ج 3 ص 222.] ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━

🟢مرغ باغ ملکوت روزها فكر من این است و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم از كجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟ به كجا می‌روم آخر ننمایی وطنم؟ مانده‌ام سخت عجب، كز چه سبب ساخت مرا؟ یا چه بوده‌ست مراد وی از این ساختنم؟ خرّم آن روز كه پرواز كنم تا بر‍‍ِ دوست به امید سر كویش، پَر و بالی بزنم كیست آن گوش، كه او می‌شنود آوازم؟ یا كدامین كه سخن می‌نهد اندر دهنم من به خود نامدم اینجا، كه به خود باز روم آنكه آورد مرا، باز برد تا وطنم مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاك چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ✍️همین؟!! بیاییم و برویم و دیگر هیچ؟ این فاصله بین آمدن و رفتن چه باید اتفاق بیافتد که می افتد یا نمی افتد؟ #به_وقت_دلتنگی ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━

📖 یک بیمار، یک پرونده، چند نکته ✍ #دکتر_محمدجعفر_طالب‌پور ... خانم میانسالی همراه با دختر خانمی حدودا ۱۹-۱۸ ساله وارد شد. شخصا به نگاه اول پزشک به بیمار اعتقاد دارم و معتقدم اگر در آن دقت کافی داشته باشیم، کلیدهای تشخیصی خوبی به ما خواهد داد. دختر خانم رنگ‌پریده، بی حال و البته مضطرب به نظر می رسید و کاملا واضح بود که از سر شوق و رغبت مراجعه نیامده است. علت مراجعه را جویا شدم، مادر به پرونده ای که در دست داشت، اشاره کرد و گفت که برای انجام یکی از اعمال یداوی طب سنتی که مستلزم خونگیری است و صرفا در موارد و اندیکاسیونهای خاص و با تشخیص پزشک تجویز می شود، مراجعه کرده اند. پرسیدم، خوب مشکل دخترخانم چیست و چه کسی برایشان این کار را تجویز کرده است. مادر جواب داد که مشکل کبدی دارند و یکی از اساتید بزرگ طب سنتی تشخیص داده و تا الان مراحل درمان دارویی و غیردارویی متعددی را زیر نظر ایشان انجام داده‌ایم و در این مرحله برای انجام دستور ایشان، به اینجا مراجعه کرده‌ایم. کاملا واضح بود که دخترخانم با صحبت های مادر موافق نیست، اما مادر همچنان بر انجام پروسه درمانی مصر بود. با اصرار و علیرغم میل مادر، پرونده پزشکی بیمار که شامل آزمایشات متعدد، سونوگرافی و اقدامات تشخیصی مکرر و ... بود را مرور کردم و هیچ یافته ای دال بر مشکل کبدی در بیمار پیدا نشد. ولی انچه پر واضح بود افت واضح ذخیره آهن(فریتین) بیمار بود. علت مراجعه و نام استاد طب سنتی که زیر نظر ایشان هستند را سوال کردم. مادر جواب داد که بعلت بیحالی، رنگ‌پریدگی و ضعف شدید، اختلالات قاعدگی، زودرنجی و بی حوصلگی و ... دخترش و با پیشنهاد یکی از دوستان، از طریق فضای مجازی با جناب استاد که در #زبان‌_شناسی زبانزد و علامه هستند آشنا شده و با ارسال تصویر عکس زبان دخترشان، مشکل کبدی تشخیص داده شده است و با تجویز ایشان درمان شروع شده است. اسم استاد را در اینترنت سرچ کردم، کاشف بعمل آمد که ایشان از مدعیان طب سنتی هستند که پزشک هم نیستند و ... . پرونده بیمار را بستم، با پذیرش درمانگاه برای کنسل کردن نوبت بیمار و عودت هزینه هماهنگ کردم. دختر، اتاق را با خوشحالی و بدون توجه به مادر ترک کرد و من فقط به مادرش گفتم. "اگر دخترتان را دوست دارید، دست از سر دخترتان و کبد بیچاره‌اش بردارید، سریعا به یک پزشک مجرب مراجعه و کم خونی دخترتان را درمان کنید، و بیشتر از این هزینه اضافی برای تشخیص و درمانی که این باصلاح استاد روی دست‌تان گذاشته، نکنید!" ═ೋ❅🇮🇷❅ೋ═ ◀️ اگر مطالب کانال مورد       پسنداست لطفا این پست       را برای دوستان وعزیزانتان       هم ارسال کنید 🙏       •••✾•🌿🌺🌿•✾••• 🆔️ https://eitaa.com/dr_talebpour #زخم‌خورده ┏━━━━━       ✌️🇮🇷 @nameghalam ┗━━━━━━━━━━━