eitaa logo
نم قلم ✍
221 دنبال‌کننده
327 عکس
313 ویدیو
0 فایل
محلی برای ارائه آثار قلمی محمد رضائی پورعلمدار ان شاءالله بیشتر از شهدا خواهم نوشت. چون حق حیات بر گردنم دارند. ارتباط با مدیر کانال @pooralamdar🚦
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مراقــــب هـــــر دو باشیــــــــم...!! 💢 دو سوره در قرآن، با کلمه "ویل" شروع شده است."ویل" یکی از شدیدترین تهدیدهای قرآن است؛ 1⃣ "وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ" [وای بر کم فروشان] 2⃣ "وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ "[وای بر عیب‌جویان طعنه‌زننده] ⚠️ اولی در مورد " مالِ مردم "! ⚠️ دومی در مورد " آبروی مردم "! ⭕️ مراقب هر دو باشیم...!! https://eitaa.com/nameghalam
🔴 معلم ایرانی با جایزه یک میلیون دلاری! 💢 معلمی که بعد از ٢۶ سال تدریس در منطقه محروم بیجار کردستان، بدون هیچ کمک دولتی  تا کنون مسئولیت حمایت و آموزش ١١٠٠ بچه‌ی بی‌بضاعت [ که ٢٧٠ نفرشان بیمار هستند] را بر عهده گرفته بود نگاه های چهانی را به سوی خویش معطوف داشته است. 💢 مطهرنیا از سوی «مؤسسه جهانی آموزگار» به عنوان یکی از ١٠ معلم برتر جهان معرفی و جایزه‌ی یک میلیون دلاری به وی تعلق گرفت. 💢 خانم ثریا_مطهرنیا حالا هم گفته جایزه یک میلیون دلاری‌اش را هزینه درمان بچه‌های نیازمند خواهد کرد. " فرزندان آدم نبی الله 🌹🌹🌹 اینجا ایران جان ماست. و این خانم معلم افتخار همه ما ایرانی هاست. https://eitaa.com/nameghalam
🔴 *مسلمانان و‌ غریبه ای به‌نام محمد صلی‌الله علیه و آله* ✍محمد حسین روانبخش 🔸️مدتی است داستانی از زندگی پیامبر (ص) در ذهنم می چرخد؛ گویی که محمدی تازه یافته ام که شبیه به بسیاری از مدعیان تبلیغ آیینش نیست! 🔸️پیامبر در یکی از سفرها به اعراب بیابان نشینی رسید که مسلمان بودند. در میان آنها زنی، بچه اش را به کمر بسته بود و نان می پخت. او وقتی پیامبر را شناخت، به او گفت: مدتهاست سوالی ذهن من را درگیر کرده؛ اینکه آیا خدا مهربانتر است یا من؟ پیامبر گفت: یقینا خدایی که ارحم الراحمین است. زن گفت: من که مادر این کودکم، هنگام نان پختن دلم می لرزد که مبادا اندکی گرمای آتش، فرزندم را بیازارد؛ اما خداوند ارحم الراحمین، چطور ما را در آتش خواهد سوزاند؟ 🔸️سوال عجیبی بود. پیامبر ابتدا سکوت کرد و سپس گریست و به زن گفت: من نمی توانم به سوال تو پاسخ بدهم اما مطمئن باش که انسان های مهربان را نمی سوزاند هر چند بر ایین من  نباشند (به نقل از کتاب "روشنگری دینی" نوشته دکتر مصطفی محقق داماد. نقل روایت از حاشیه اسفار ملاهادی سبزواری و همچنین صحیح مسلم) 🔸️از خودم می پرسم: چرا پیامبر زن را دعوت به سکوت نکرد؟ چرا بر او نهیب نزد که القای شبهه می کنی؟ چرا سخنش را توهین به خدا و قرآنش نگرفت؟ چرا او را نفوذی و عامل دشمن معرفی نکرد؟ چرا ساده لوحش نخواند؟ چرا سعی نکرد با عبارات سخت و اصطلاحات عجیب، زن را مرعوب علم خویش کند؟ چرا توجیه نکرد؟ چرا از قدرت قاهره اش بهره نگرفت؟ ... و عجیب تر از همه آن که گفت: نمی توانم جوابت را بدهم؟! 🔸️شاید در زمان پیامبر، هیچکس این سوالات را نمی پرسید؛ رفتار پیامبر برای همه عادی بود و رفتار دینی همین بود؛ اما در زمان ما چنان با هر سوال و سخنی، آن هم نه درباره خدا، که درباره ی هر آنچه هاله ای از تقدس پیدا دارد، برخورد شده که این رفتار پیامبر عجیب و غریب و غیرقابل باور به نظر می رسد. کجای راه را اشتباه آمده ایم که بین رفتار پیامبران و مُبَلّغان دینش، این فاصله هزاران سال نوری افتاده است ؟ https://eitaa.com/nameghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 تفاوت رئیسی و روحانی با جریان انحرافیِ احمدی‌نژاد ◻️ مشاهده این ویدیو، به خوبی نشان می‌دهد تفاوت عمیق نگاه احمدی‌نژاد با دیگر روسای جمهور در چیست و چرا هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان، او را منحرف و گفتمانش را جریان انحرافی می‌دانند. ◻️ احمدی‌نژاد از صراط مستقیمی که مسئولین را مالک مملکت و صاحب سفره انقلاب می‌دانست، منحرف شد و سعی کرد ثروت کشور را به مردم بازگرداند. 🇮🇷🕊☫ https://eitaa.com/nameghalam
📔 مکافات چه کلمه وحشتناکی است، تنها فکر کردن به آن انسان را به وحشت می اندازد. برای هیچ انسانی نخواهید که مکافات ببیند..‌. کتاب‌خانه‌ی من https://eitaa.com/nameghalam
دیشب بودم. برای یک امر لحظاتی مجبور شوم جایی کنار خیابان بایستم. در فاصله بررسی یک پیام و کپی یک شماره کارت بانکی و باز کردن یکی از همراه بانک‌ها، و انتقال وجهی از طرف همان فرستنده پیام، به یک مرکز خوش نام امور خیریه، گناهی بزرگ مرتکب شدم. البته ناخواسته و ندانسته. به نوع گناهش خواهم پرداخت، چون اصلا افشایش و ابراز ندامت از آن، یک واجب اجتماعی و دینی و اخلاقی است. اما قبلش بپردازم به یک حرکت سالم و اساسی و تاثیرگذار در قالب حکم اخلاقی و شرعی ، توسط یک شهروند با کلاس یاسوجی. یک راننده ای به من بوق فحش‌ناک داد و من متوجه شدم که جایی که ایستاده ام ، مزاحمت برای رانندگان دیگر است. بلافاصله استارت زدم و جایی مناسب‌تر پارک کردم. وقتی خاموش کردم و مشغول ادامه تراکنش بانکی شدم، خودرویی کنارم ایستاد. بغل دستی‌ام گفت: دایی ببین با شما کار دارد. شیشه را پایین کشیدم، ببینم چه می گوید! پیرمردی متواضع با صورتی کاملا عامی، با لهجه‌ی شیرین لری یاسوجی گفت: اینجا که پارک کرده بودی، پشت چراغ قرمز بود و نصف ماشینت، یک لاین را گرفته بود و چقدر ماشین پشت سرت می ماندند، تا چراغ سبز شود. وقتی می خواستند در فاصله کم سبز شدن چراغ راه بیافتند، با مانع ماشین شما مواجه می شدند. و جمله آخر "حالا بالی بختت" و گاز ماشینش را گرفت و رفت. و این جمله آخر مانند پتکی بر سر من فرود آمد و واقعا دچار ضربه مغزی ام کرد. ترس از نتیجه گناه حق الناسی که باید تا پایان عمر بر دوشم بکشم و در قیامت پاسخگو باشم و اینکه باید تاوان آن را در این دنیا هم پس بدهم. و هزاران گناهی که شاید از همین یک کار کوچک دچار شده ام و نمی‌دانم چیستند؟ به چه کسانی مدیونم و چگونه باید جبران کنم و تاوانش را پس بدهم؟! -بیمار بدحالی که در ماشین‌های پشت سرم، رنج بیشتری کشیده. - قرارهای سروقتی که از وقت خود گذشته اند،ولو به اندازه چند دقیقه. -بنزین هایی که بی جهت سوخت و به هوا رفت. - آلودگی هوایی که با همان سوخت بیهوده مصرف شده، ایجاد شده بود. - اعصاب هایی که از تاخیرها و دیررسیدن ها و ... به هم ریخت. -دادهایی که پدری بر سر فرزند خود کشید از این اعصاب بهم ریخته. - فریادهایی که شوهری بر سر همسر خود کشید که چرا دیر کردی؟! -نگاه نگران مادری که چشم به درب دوخته بود و منتظر دخترش بود که در خیابان ولو برای چند دقیقه بیشتر، مانده بود. - دلخوری هایی که بین دوستان منتظر رخ داد. و که در همین چند دقیقه‌ای که برای یک کار خیر مطلق، در یک توقف بی‌جا، مرتکب شده بودم. خدایا من پشیمانم و به تو می گویم تو هم "بالی بختت" . اما چگونه می شود، حق الناس را از خدا، طلب بخشش کرد؟!!!! چقدر خوب امر به معروف و نهی از منکر آن پیرمرد لر، اثر کرد. مثل خودش ساده و صمیمی و تاثیرگذار. و این " " تا قیام قیامت با من خواهد بود. ان شاءالله و درخواستی که از شما خواننده عزیز دارم که در نشر این نوشته، مرا یاری بدهید، شاید حق داری دید و بخشید. و حواسمان باشد برای اقامه نیکی و حقی، حقی را پایمال نکنیم. https://eitaa.com/nameghalam
🔴 شیخِ شهر که طعام‌خوردن و سخن‌گفتن و خوابیدنِ خود را نداند... آورده‌اند که شیخ جنید بغدادی، مریدان را گفت: بهلول را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند، شیخ پیش او رفت و سلام کرد. بهلول جواب سلام داده پرسید: کیستی؟ عرض کرد: منم شیخ جنید بغدادی فرمود: پس شیخ بغداد تویی که مردم را ارشاد می‌کنی؟ عرض کرد: آری بهلول فرمود: ای شیخ! طعام چگونه میخوری؟ عرض کرد: اول «بسم‌الله» می‌گویم، از پیش خود می‌خورم، لقمه کوچک برمی‌دارم، به طرف راست دهان می‌گذارم و آهسته می‌جوم و به دیگران نظر نمی‌کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی‌شوم و هر لقمه که می‌خورم «الحمدلله» می‌گویم و در اول و آخر دست می‌شویم. بهلول برخاست و دامن بر شیخ فشاند و فرمود: "تو می‌خواهی که مرشد خلق باشی، حال آنکه هنوز طعام خوردن نمی‌دانی"و به راه خود رفت. مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ! این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخنِ راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید. بهلول پرسید: چه کسی هستی؟ جواب داد: شیخِ بغداد که طعام خوردن خود را نمی‌داند. بهلول فرمود: آیا سخن گفتنِ خود را می‌دانی؟ عرض کرد: آری، سخن به قدر گفته و بی‌حساب نمی‌گویم، به قدر فهم مستمعان می‌گویم، خلق را به خدا و رسول دعوت می‌کنم و چندان سخن نمی‌گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می‌کنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد... بهلول گفت: گذشته از طعام خوردن، سخن گفتن را هم نمی‌دانی! پس برخاست و برفت. مریدان گفتند: یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی‌دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می‌خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی‌دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می‌دانی؟ عرض کرد: آری، چون از نمازعشا فارغ شدم داخل جامه‌ خواب می‌شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول ص رسیده بود بیان کرد... بهلول گفت: "فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی‌دانی!" خواست برخیزد، جنید دامنش را بگرفت و گفت: ای بهلول! من هیچ نمی‌دانم، تو قربةالی‌الله مرا بیاموز بهلول گفت: " باشد! چون به نادانیِ خود معترف شدی، پس تو را بیاموزم؛ بِدان اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام، آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از اینگونه آداب به جای آوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود" جنید گفت: جزاک الله خیراً بهلول ادامه داد: "در سخن گفتن، باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلبِ دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود، هر عبارت که تو بگویی، آن وبالِ تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد!" " و در خواب نیز این‌ها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که وقت خوابیدن، در دل تو بغض و کینه و حسدِ بشری نباشد." 📚🇮🇷 FARZANDANEADAM https://eitaa.com/nameghalam
حساب دین از دینداران جداست ۱- مرحوم پدرم می فرمود:روزی پای منبر مرحوم حاج شیخ محمد ربانی نشسته بودیم،نقل حدیث می کرد و روایات را روایت می کرد. مردی از میان جمعیت برخواست و گفت: آشیخ خودت به این احادیث عمل می کنی؟ شیخ دستی به محاسن کشید و گفت: من که وصف حال خودم را نمی گویم، وصف حال مومن واقعی را از زبان پیامبر اکرم می گویم،هیچکدام حرف خودم نیست. من فقط،آنچه را خوانده ام برای شما بازگو می کنم. شاید خدا کمک کرد و من هم هدایت شدم. ۲- در خطبه های نماز جمعه می شنویم که خطیب می گوید:اوصیکم و نفسی بتقوی الله. یعنی شما و خودم را توصیه می کنم ،به تقوای الهی. ۳- شهید بهشتی می فرمود: بدی های من را به پای مکتبم ننویسید. ۴- برادر شهیدم عباس، وقتی شیفتگی من به بعضی چهره های مذهبی و سیاسی دهه شصت را می دید، تذکر می داد که همه ما تا وقتی مرگمان نرسد، در معرض اشتباه و گناه هستیم. پس بی جهت دین و ایمانت را به افراد گره نزن، بلکه خودت را به سرچشمه قرآن و عترت برسان. با مقدمه های بالا می خواهم بگویم حتی اگر در آینده و آخر قصه آقای کاظم صدیقی که شاید خیلی ها در جریان آن قرار گرفته اند. این باشد که ایشان واقعا دچار تخطی و جرم هم شده باشد، ربطی به اصل دین ندارد. همه ما مدعی پیروی از دین هستیم. جاهایی حرف و عملمان برای خدا و دین بوده و حتما چون وجهه الهی داشته،لاجرم بر دل هایی نشسته و عده ای را به مسیر الهی هدایت کرده است. و هم اینکه بعضا در عمل و حرف خارج از محدوده دین و اعتقادت صحیح دینی بوده ایم و آثار مخرب آن روی افراد دور و برمان را هم دیده ایم. در نهایت خواستم بگویم، دینی که به افراد گره خورده باشد. شاید سرنوشت خوبی نداشته باشد. اما دینی که بر اساس قرآن و سیره پیامبر اکرم و اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین شکل و قوام یافته باشد، با این بادها نخواهد لرزید. مدعیان بدانند که ما می دانیم؛ شیطان نخوابیده ، او در امر اغفال و تزیین اعمال سراغ متدینان خواهد رفت. و برای آن قسم خورده است. بنابراین هر گونه اغفال مؤمنان، امری بعید نیست و ربطی به اساس آموزه های دینی ندارد. خدایا آخر و عاقبت همه ما را ختم بخیر گردان و ما را از وسوسه های خناسان و شیاطین در امان بدار. https://eitaa.com/nameghalam
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خب نامه‌ی آقای صدیقی به دادستان و این مصاحبه خیلی چیزها را برای منی که با شواهد و قرائن پی به مطلب می برم و بهترین روش برای بدست آوردن اینها از متن صحبت ها و مصاحبه های خود افراد است. تقریبا همه چیز روشن است. اما همچنان منتظر دادرسی در محاکم صالحه می مانم. اما آقای صدیقی و همه کسانی که مثل او فکر می کنند. بدانند؛ آنها اسلام و انقلاب و اعتقاد مردم ما نیستند. بلکه تنها افرادی هستند که به هر دلیل چند صباحی مسئولیت گرفته اند. بدانند تا وقتی صالح باشند و تقوای الهی را رعایت کنند. مورد احترام خواهند بود و به محض خروج از جاده تقوا و عدالت، از چشم مردم خواهند افتاد. بدون اینکه خللی به اعتقادشان وارد شود. پس بدون درنگ به افکار عمومی احترام بگذار و با یک استعفای سریع، نظام را با چالش مواجه نکن. ضمنا ایشان باید بداند. من و تو مدت هاست،که دیگر نیست. لذا درباره فساد دور نام ایشان ،نمی تواند اول خبر داده باشد. جوانان رشید ایران می دانند که سرنوشت نظام با آدم هایی مثل شما در هر درجه و رتبه ای ، پیوند خوردنی نیست. https://eitaa.com/nameghalam
اسفند روبه پایان است وقت کوچ کردن به فروردین است وقت بخشیدن وصاف کردن دل پس مراببخش:اگر بانگاهی یا صدایی یازبانی بر دلت ترکی انداخته ام🌸🍃
هدایت شده از نم قلم ✍
با حاج نادعلی رفاقتی داشت توام با احترام ویژه. برایم سوال بود و سوال هم کردم، بهانه اش رفاقت قدیمی و قرآن خوان بودنش بود. اما من رازش را زمانی یافتم که آمدند خبر شهادت برادرم را بدهند . وقتی دایی حاج حسن توی ایوان بغلش کرد و گریه کرد، بابا گفت : خدایا شکرت که جنازه بچه ام رسید دستم. یا موقعی که شایعه شهادت برادر دیگرم ، غلامرضا به گوشش رسید و همه نگران بودند، گفت: دعا کنید جنازه اش نماند و برسد به دستم. یا موقعی که عمو حاج خداخواست ، برای خبر شهادت شهید غلامرضا ، دامادش، بهش تسلیت می گفت، گفت : خدا کنه ، راست بگن که جنازه اش اومده ! نمیدانم حاج نادعلی از انچه در فراق فرزند بازنگشته اش، بر سرش می رفت ، چه چیزی به او گفته بود ، که وقت خبر تشییع پیکر فرزندش ، خدا را شکر می کرد، که جنازه اش برگشته. و من در حیرتم از این صبر و استقامت و انتظاری که پدران و مادران شهدای مفقودالاثر را تا پایان عمرشان، همراهی کرد . مادر و همه قیسعلی ها ، امسال سبزیشان را بر سر کدام مزار بگذارند؟ راوی : محمد رضائی پورعلمدار https://eitaa.com/nameghalam
🔷حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) اولین مؤمن به اسلام 📝خدیجه‌ى کبرى علیها‌الصلاةوالسلام اول مؤمن به اسلام بود، بعد هم همه‌ ثروت خود را در راه دعوت و ترویج اسلام خرج کرد، که اگر کمک‌هاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه‌ عمده‌اى به وجود مى‌آمد. بعد هم با رسول خدا(ص) و همه‌ مسلمین به شعب ابى‌طالب تبعید شدند و در همان شعب ابى‌طالب دعوت حق را لبیک گفت. https://eitaa.com/nameghalam
نم قلم ✍
با حاج نادعلی رفاقتی داشت توام با احترام ویژه. برایم سوال بود و سوال هم کردم، بهانه اش رفاقت قدیمی
به مناسبت سالروز شهادت شهید جاویدان اثر قیسعلی انصاری که در دوم فروردین ۱۳۶۱ در عملیات فتح المبین به شهادت رسید .
🍃شاهکار زنــــدگی چيست؟ اين که در ميان مردم زنـــدگی کنی ولی سعی کنی به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگويی، کلک نزنی و سوءاستفاده نکنی، ايـن شـاهکـار است. ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳـﮑﺪﻳـﮕﺮ ﺭﺍ" ﺗﺤـﻤـﻞ" ﮐﻨﻴــﻢ، ﮐﺎﻓﻴـﺴﺖ ﻫﻤــﺪﻳــﮕﺮ ﺭﺍ" ﻗﻀـــﺎﻭﺕ " ﻧﮑﻨﻴـــﻢ . ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑـﺮﺍی"ﺷﺎﺩﮐـﺮﺩﻥ " يـکدﻳـﮕﺮ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻴﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻬﻢ " ﺁﺯﺍﺭ " ﻧﺮﺳﺎنيم ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍﺍﺻﻼﺡ" ﮐﻨﻴــﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻪ" ﻋﻴــﻮﺏ " ﺧﻮد ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ . حتی ﻻﺯﻡ ﻧﻴـﺴﺖ ﻳـﮑﺪﻳـﮕﺮ ﺭﺍ"ﺩﻭﺳﺖ "ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﻴـــﻢ، ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ" ﺩﺷﻤـﻦ" ﻫﻢ ﻧﺒــﺎﺷﻴـﻢ . ﺁﺭی، ﺩﺭ ﮐﻨـﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﺩ ﺑــﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺯﻳﺴﺘﻦ، شاهکار است ...! ❣https://eitaa.com/nameghalam
✳ شعر عاشقانه حضرت برای پیامبر این غزل دلنشین و فاخر را حضرت خدیجه«س» پس از نخستین دیدار با پیامبر اسلام و هنگامی که آن حضرت با خدیجه وداع کرده و بر مرکب نشسته و دور می‌شوند، سروده است: قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب و جسمه بید الاسقام منهوب و قائل کیف طعم الحبّ قلت له الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب افدی الذین علی خدّی لبعدهم دمی و دمعی مسفوح و مسکوب ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً الّا محبّ له فی القلب محبوب کانمّا یوسف فی کلّ ناحیةٌ والحزن فی کل بیت فیه یعقوب *** دلِ عاشق به دوستان بسته ا‌ست گرچه از درد، جسم او خسته ا‌ست گر بپرسند چیست مزۀ عشق به هم این نیش و نوش پیوسته ا‌ست جان به قربانِ آن که در دوریش چشم من اشک‎بار و خون‎بار است دل هر خیمه شد تهی ز سوار بجز آن‌دل، که خیمه‎ یار است تا که یوسف ز دیده پنهان است بیتِ یعقوب، بیت‌الاحزان است دوشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۳۹۹ صفحه ۲. به نقل از مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب https://eitaa.com/nameghalam
هدایت شده از نم قلم ✍
آیا می دانید در در عملیاتی چریکی و در دل شب، قبل از آغاز عملیات، توپخانه دشمن که قاعدتا ده تا پانزده کیلومتر پشت خط مقدم نبرد، قرار دارد به دست توانمند نیروهای خودی افتاد. آیا می دانید تمام پیروزی های این عملیات بزرگ و تعداد کم تلفات نیروهای خودی مرهون این اقدام شجاعانه بوده است؟ در دوران دانشجویی اساتید رزم انفرادی ما در بحث های دفاع مقدس به این عملیات شگفتی ساز و غرور آفرین بارها اشاره می کردند. و من بعنوان یک دانشجوی نظامی که علاقه زیادی به جنگ های پارتیزانی و چریکی در عمق عقبه دشمن داشتم. همیشه در آرزوی شناخت از آن عزیزان عمل کننده در عملیات تسخیر توپخانه دشمن بودم. تا اینکه یکی از برادران ارتشی، فرمانده گمنام و خلوت گزیده ای ار ارتش را نام برد و دیدم آنچه من به دنبالش، گرد جهان می گشتم ، از بچه های خودمان و اقوام و آشنایان خودم است. https://eitaa.com/nameghalam
هدایت شده از نم قلم ✍
بله وقتی جناب سرهنگ غلامحسین باقری از من خواست از امیر سرتیپ کوروش قاسمی بخواهم تا قصه درجه تشویقی اش را سوال کنم. امیر عزیز و دلاور ارتشی، امیر سرتیپ قاسمی، با تشریح عملیات قهرمانانه گروهانش که جمعی شیراز بود، گفت: وقتی بعد از هیجده کیلومتر پیاده روی شبانه و عبور از همه موانع طبیعی و دست ساز دشمن، به عقبه دشمن نفوذ کردیم و حدود نیمه های شب به توپخانه دشمن رسیدیم و با اسارت گرفتن نیروهای توپخانه دشمن، به رده فرماندهی خود موضوع را گزارش دادم، ساعت یک بامداد پشت بی سیم یک درجه تشویقی را به من ابلاغ کردند و من که سرگرم جنگ و تسخیر توپخانه دشمن و بکارگیری آن علیه نیروهای خودشان بودم، بی اعتنا به تشویق های دنیوی، تنها به ادای وظیفه سربازی خود فکر می کردم. امروز در سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با افتخار تمام این فرمانده دلاور ارتش و فاتح توپخانه دشمن در عملیات غرورآفرین فتح المبین را به محضرتان معرفی می کنم. سرباز ایران سربلند، افتخار ونک قهرمان پرور، https://eitaa.com/nameghalam
ر - بنابر محاسبه‌ی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران عیدغدیرخم سال۱۰ هجری در ۲۸ اسفند سال ۱۰ هجری شمسی بوده است. - امام‌صادق علیه‌السلام هم فرمودند که پیامبرخدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در "نوروز" برای ولایت مولانا امیرمؤمنان علیه‌السلام از مردم پیمان ( بیعت) گرفت، پیامبر بعد از اعلان ولایت امر امیرمؤمنان در ۲۸ اسفند حداقل سه روز در غدیرخم درنگ کرد، و طبق این فرمایش در نوروز پیمان و عهد از مردم برای ولایت امیرمؤمنان و فرزندان معصومش گرفت. شفیعی کیا https://eitaa.com/nameghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡 احمدی نژاد با تمدن و ملیت ایرانی چه کرد؟! 🔸 این دو مرد علی رغم مخالفت شدید روحانیون سنتی جشن های نوروزی را دوباره زنده کردند ❇️منشور کوروش را به ایران آوردند در دوران ایشان پرچم ایران دوباره زنده شد در صورتیکه در ۲۶ سال نخست پرچم ایران که در واقع پرچم جمهوری اسلامی بود مورد بی توجهی شدید آن نظم ایدئولوژیک حاکم بود.... دیدن این سه دقیقه بر هر ایرانی با غیرتی واجب است. https://eitaa.com/nameghalam
سخنی با دوستان انقلابی ۱- وقتی می گویم انقلابی، نه به معنای آن است که قضاوت خودم را می گویم ،بلکه عنوانی است که عزیزان خوش دارند با آن شناخته شوند. ۲- آقای رائفی پور یک جمله قشنگی دارد: اگر من نگویم ،دشمن می گوید، دشمن هم روایت خودش را می گوید. ۳- هیچ فردی، تاکید می کنم ، هیچ فردی در هر رده ای که شما فرض کنید و ما تا قائم مقام رهبری اش را لمس کردیم، به معنای نظام برآمده از آرمان های اصیل انقلاب اسلامی نیست. و حال افراد را باید با آرمان ها تطبیق داد. ۴- نه کاظم صدیقی، نه کاظم نورمفیدی ، نه حتی کسانی که بعدا وضعیتشان افشاء شود، کل نظام نیستند. ۵- قدرت غیرپاسخگو و غیرشفاف کلا فسادساز است، نگفتم فساد آور ،عرضم این است. فساد ساز، یعنی از داخلش خود بخود فساد ایجاد می شود. ۶- جوانان عدالتخواه اگر از رسیدگی به مفاسد، در قالب و چهارچوب های نظام ،ناامید شوند، قطعا به سمت نظامات خارج از چهارچوب های نظام ،گرایش پیدا می کنند. حالا شاید همه اشان نه، اما اکثرا دچار این بریدگی خواهند شد. ۷- وظیفه هر ایرانی و مومن به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی است که جهاد اکبر داخل نظام را تقویت و به پالایش زشتی ها و پلشتی ها، همت کنند و امید و خودباوری را در نسل پاکی خواه و شفافیت خواه زنده کنند. ۸- اطلاق عناوینی چون به جوانان پیش تاخته این عرصه، تنها به سود دشمنان ایران و اسلام است. دلیلش را هم در بند ۶ گفتم. پس بیایید در عصری که با عملیات هک می شود اندرون خیلی از ادارات و ارگان ها را بیرون ریخت و آبروریزی درست کرد، با حمایت از ، در به دست گرفتن روایت اول توسط نیروهای وفادار به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی مانع تراشی نکنیم . ۹- در افشاگری فسادها و هر امری دیگر، اصل است. نه خود افشای فساد. مردم را به شنیدن روایت دشمنان ایران و اسلام از این امور ترغیب نکنیم که در آن صورت، ، رخ خواهد داد. ✍️محمد پورعلمدار https://eitaa.com/nameghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دیــــن! خلاصـــــــــه‌ و مفیــــــد 💢 چـــــــــــــــــــــــــــرا ؟! 🔺 نماز می‌خوانیم اما چیزی احساس نمی‌کنیم 🔺قرآن میخوانیم اما فهمی در ما ایجاد نمی‌شود 🔺ذکرخدا می‌گوییم اما بدون هیچ درک خاصی! ⚠️ سبب چیست؟ اشکالِ کار کجاست؟ 💢 اعمال و عبادات و نماز و روزه و حج و زکات و... هیچ فایده و نفعلی به ما نمی‌رسانند مادامی که....!! https://eitaa.com/nameghalam
✳ دنیا بد نیست؛ کم است... می‌گویند دنیا بد است، آن را رها کن؛ دنیا رنج است، از آن بگذر؛ دنیا مردار است، از آن فرار کن. در حالی که دنیا [نه تنها] بد نیست؛ که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد. گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاری‌اش کرد و خرمنش را برداشت. بعضی، گندم را نگه می‌دارند و فقط به آن عشق می‌ورزند و به آن افتخار می‌کنند؛ بعضی گندم را رها می‌کنند و از آن می‌گذرند؛ اما آنها که وسعتِ خسیس زمستان را دیده‌اند، یک گندم را بارور می‌کنند، آن را به خاک می‌دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند. اینها در واقع از گندم‌ها و از دنیا نگذشته‌اند که آن را برداشته‌اند؛ آن را بد نمی‌دانند که کم می‌شمارند و به زیاد کردنش مشغول می‌شوند. دنیا می‌شود کشتزارشان، می‌شود بازارشان... دنیا بد نیست؛ کم است. دنیا «رنج» است، اگر اسیرش باشی و «سود» است، اگر امیرش بشوی. جلد ۳، ص ۷۰. https://eitaa.com/nameghalam
‏مسئولين محترم به درد اين امت رنج كشيده برسيدحال كه زمام امور رادست گرفته‌ايد كوتاهی نكنيددرانجام مسئوليت شرعی وقانونی خودبكوشيدنقاط ضعف را بشناسيد،به نقاط قوت بيانديشيد هسته‌های كور ضدانقلاب را بشناسيد ودرنطفه خفه‌شان كنيد از قهر اين ملت بترسيد شه‍ یدسیدجمال احمدپناهی ‎ https://eitaa.com/nameghalam
۱- سواد مذهبی چندانی ندارم که بخواهم به مبنای آن مطلبی بگویم. ۲- سواد تاریخی قابل دفاعی هم ندارم که بخواهم تاریخ اسلام را ورق بزنم و از میان آن حرفم را ثابت کنم. ۳- اما از همین روزنه ای که به تاریخ و مذهب روبرویم گشوده است. حس می کنم امام حسن علیه السلام اول آبرویش را برای حفظ اسلام داد و آنگاه جانش ستانده شد اما امام حسین جانش را داد. ۴- و من هر چه فکر می کنم‌ ،بذل آبرو چقدر سخت تر و جانکاه تر از دادن جان است. و حسن که آبرویش را داد، همچنان مظلوم‌ترین چهره ناشناخته تاریخ اسلام است. ✍️محمد پورعلمدار https://eitaa.com/nameghalam
22.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ کودتا علیه ملت 🟡 از ترس افزایش محبوبیت احمدی نژاد نگذاشتند توافق با آمریکا انجام شود ❌ با این مردم چه کردید؟! 🔸 البرادعی در خاطراتش نقل کرده است عده ای در داخل ایران نمی خواهند اینکار بدست احمدی نژاد انجام شود. ♨️ در این روزها که ظریف شوآف توافق عالی با آمریکا را انداخته است نشر این کلیپ بر هر آزاده ی حقیقت جو واجب است تا بدانند برای تحکیم قدرت خود با کشور و ملت چه کردند این زالوهای زر و زور و تزویر https://eitaa.com/nameghalam
bahram.paeiz-derakhte.sabze.mohkam(320).mp3
8.42M
یه درخت سبز محکم تیتراژ پایانی سریال یه درخت سبز محکم توی خواب انگار میلرزه یه درخت سبز محکم توی خواب انگار میلرزه دور شاخه هاش پیچیده پیچک سمی هرزه به تن بعضی درختا سفت و سخت چسبیده پیچک حتی گاهی رفته بالا پیچک از دوش مترسک یه درخت سبز محکم توی خواب انگار میلرزه دور شاخه هاش پیچیده پیچک سمی هرزه قیچی باغبانا خر دم پیچکو میچینه خود پیچکم میدونه آخر قصه همینه عمر پیچکای هرزه به یه نیش قیچی بنده بوی عیدی که میپیچه لبای غنچه میخنده https://eitaa.com/nameghalam
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف می زدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمین و زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم یک دختر بچه یک دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و می گفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید.... منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد می زدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقدر بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرم را آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمی خـــرم ! چرا اینقدر پر رویی! شماها کی می خواهید یاد بگیرید مزاحم دیگران نشوید و.... دخترک ترسید... کمی عقب رفت ! رنگش پریده بود ! وقتی چشمهایش را دیدم ناخودآگاه ساکت شدم ! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند آمد! البته جواب این سوال را چند ثانیه بعد فهمیدم! وقتی ساکت شدم و دست از قدرت نمایی برداشتم، جلو آمد و با ترس گفت : آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم! دوستم که آن طرف خیابون است گل می فروشد! این گل را برای شما از او گرفتم که اینقدر ناراحت نباشید! اگر عصبانی بشوید قلبتان درد می گیرد و مثل بابای من بیمارستان می روید، دخترتان گناه دارد..... دیگر نمی شنیدم! این فرشته چه می گوید؟! حالا علت سکوت ناگهانیم را فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربانش به من زده بود، توان بیان را از من گرفته بود! و حالا با حرفهایش داشت خورده های غرور بی ارزشم را زیر پاهایش له می کرد! یک صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کند اما دریغ از توان و نای سخن گفتن! تا آمدم چیزی بگویم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال دور شد! حتی به من آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که زد روی قلبم است ! چه قدرتمند بود!! مواظب باشید با کی درگیر می شوید! ممکن است خیلی قوی باشد و کتک بخورید! ~ پرویز پرستویی https://eitaa.com/nameghalam