#مطالبهگری
امروز رفتم برای #حضرت_مادر نان بگیرم.
بتبع اینکه برای مادر هست، باید در خرید نان دقت شود. نانوایی آقا حسین که مدتی است تعطیل است و گفتند بخاطر مشکلاتی که دارم ، نمی تونم پخت کنم. دعا کنید مشکلم رفع شود تا بتوانم پخت کنم. ( از مشکلش چیزی نگفت. من دعا می کنم ،شما هم دعا کنید).
دومی هم که نانش تقریبا مقبول بود، بسته بود. احتمالا روز تعطيلي اش بود.
اما سومی که به ناچار رفتم . دیدم کنجدی می زند.
گفتم: ساده می خواهم.
ماندم تا تنور خالی شد و ساده را شروع کرد.
نان هایش به نظرم خوب نبود. تعداد را کم کردم. و اعلام کردم این تعداد بیشتر نمی برم که بقیه مشتری ها دچار مشکل نشوند و نان هم روی دستش نماند.
چند قرص نان را برنداشته بودم، که یعنی نمی برم.
دست آخر جناب شاطرباشی آنها را هم گذاشت روی نان های من .
گفتم: من این نان ها را به این دلایل .... نمی برم.
القصه؛ از ایشون اصرار طلبکارانه که ببر و از من امتناع که نمی برم.
دیدم دارد زور می گوید، و منطق ندارد.
گفتم می برم ولی قبلش باید یه عکس از این نان ها با خود شما بگیرم . تا در فضای مجازی منتشر کنم.
دیدم شاطر دیگر آمد، نان ها را برداشت انداخت آن پشت و گفت: ای بابا فضای مجازی چرا؟!!!
اینا را خودم می برم.
ناراحتی من از آن مشتریانی بود که می گفتند: صلوات بفرستید. یعنی مردمانی بودند که هر چه سرشان بیاید، حقشان است.
در حد یک تایید یا تکذیب طرفین قدرت #انتخاب نداشتند.
ما از این قماش "صلوات بفرست" بیشترین ضربه را خوردیم. کسانیکه حاضر نیستند برای مطالبات خود، کمترین هزینه را بدهند.
#اکثريت_خاموش
https://eitaa.com/nameghalam