مادر بزرگوار و فرهیخته شهید عزیزمان #غلامرضا_شریعتی هم به فراق نزدیک به چهار دهه با فرزند شهیدش پایان داد و رهسپار سفر آخرت شد.
چند روز پیش که به همراه خواهرم ( همسر شهید محمودی) برای عیادت آن عزیز به محضرش شرفیاب شده بودیم، از ایشان خواستم تا قصه خواب تعبیر شده اش ( #گهوارهای_در_گندمزار) را برایمان تعریف کند. با حال نزار اما روی گشاده ،دوباره قصه را برایمان تعریف کرد و چند جایش هم سوالاتی داشتم که پرسیدم و جواب گرفتم.
یکباره جمله ای گفتند، تکان دهنده. به لهجه ونکی گفتند: اومیمه گله بونه....هممون باید برگردیم، ایسونم وقتشه که مو برگردم خونم .
گنجینه کلمات قصار این بانوی شهید پرور و رزمنده پرور نزد همه دوستان و آشنایان است، ولی آخرین جمله اش که من شنیدم ،تفسیر و برداشت همان کلام خداست که به زبان مومنان گذاشته که " انا لله و انا الیه راجعون " و "يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ"
وظیفه خود می دانم به دوستان عزیزم غلامعباس ، غلامحسین ، غلامحسن شریعتی و عبدالمجید مجیدی و کانون داغدار شریعتی و مجیدی تسلیت عرض نموده و برایشان از درگاه خدا صبر مسئلت نموده و برای آن مادر عزیز سفر کرده. رضوان الهی در کنار فرزند شهیدش آرزو نمایم.
https://eitaa.com/nameghalam