eitaa logo
تو بگو ...
108 دنبال‌کننده
122 عکس
129 ویدیو
2 فایل
غایت خلقت جهان پرورش انسان‌هایی است كه در برابر شداید بر هر چه ترس و شك و تردید و تعلق است غلبه كنند و حسینی شوند (شهید آوینی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙لا تحرموا أهل غزة من دعائکم الخالص هذه اللیلة... امشب مردم غزه رو از دعای خیر خودتون محروم نکنید... @nanetazeh
۳ فروردین
«صحبت در مورد غزه را متوقف نکنید» این بخشی از آخرین پیام اینستاگرام حسام شبات بود، خبرنگار فلسطینی که دیروز به شهادت رسید💔 حسام شبات در صفحه شخصی خود نوشت: «اگر در حال خواندن این متن هستید، یعنی کشته شده‌ام، احتمالاً هدف قرار گرفته‌ام. صحبت درباره غزه را متوقف نکنید. اجازه ندهید که جهان رویش را برگرداند. به مبارزه ادامه دهید، به بازگو کردن داستان‌های ما ادامه دهید، تا زمانی که فلسطین آزاد شود. @nanetazeh
۶ فروردین
واکنش هنرمندان به وداع پدر فلسطینی 💔 در حالیکه موهای بافت شده ی دختر شهیدش را باز میکند... رد فعل الفنانين على وداع أب فلسطيني وهو يفك ضفائر ابنته الشهيدة پوستر | ام الجدایل | عارفه نادری نهضت مردمی پوستر انقلاب ✍️ هایدگر پس از توجه اولیه خود به بحث وجود، بیشترین التفات خود را به هنر و ارتباط آن با حقیقت، معطوف نموده است. سهم بزرگ هایدگر در این راستا این است که به جای آنکه از هنر به حقیقت راه ببرد، از حقیقت به هنر راه یافته. او هنر را نحوی از انحای(راه و روش) تحقق حقیقت و حفظ و صیانت ابداعیِ حقیقت اثر، می‌داند. منظور هایدگر از صفت ابداعی، این است که هنرمند از طریق فرا – آوری و ابداعِ اثر، حقیقت را در اثر هنری بنیان می‌نهد و عالمی را بر پا می‌سازد... @nanetazeh
۷ فروردین
هدایت شده از KHAMENEI.IR
8.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، امشب در پیامی تلویزیونی اهمیت راهپیمایی امسال روز جهانی قدس را بیشتر از سال‌های قبل ارزیابی و تأکید کردند: «إن‌شاءالله راهپیمایی امسال، یکی از بهترین، پرشکوه‌ترین و باعزت‌ترین راهپیمایی‌های روز قدس خواهد بود.» ۱۴۰۴/۱/۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir
۷ فروردین
۷ فروردین
هدایت شده از پاتوق کتاب آیه
. ✍ما در چه موقعیتی بر نوشتن انگیزه و توانایی می‌یابیم؟ چه چیزی در این دنیای سود و سرمایه میتواند انسان را دست به قلم کند؟ آیا جز مواجهه با راز آیا جز در مواجهه با عظمتی توصیف نکردنی ؟ فلسطین ؛ این موقعیت رمزآلود ،انسان را دربر میگیرد به تحیر وا میدارد و... میدانی سنافور کجاست؟ عسقلان را چه؟ آنجا که ساکنانش با رازخون مانوس شده اند و چون مادری که تو راحیران میکند، فقط میتوانی او را بخوانی و در آغوش بکشی... . 📚کتاب سنافور نوشته . . @Ayehbook
۸ فروردین
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را من نیز چشم از خواب خوش برمی‌نکردم پیش از این روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن گر وی به تیرم می‌زند اِستاده‌ام نُشّاب را مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را وقتی در آبی تا میان، دستی و پایی می‌زدم اکنون همان پنداشتم دریای بی‌پایاب را امروز حالا غرقه‌ام تا با کناری اوفتم آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را گر بی‌وفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی کآن کافر اَعدا می‌کشد وین سنگدل اَحباب را فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را «سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو» ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را @nanetazeh
۱۵ فروردین
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من هم در خانه‌ای متولد شده و بزرگ شدم که همچون همه خانه‌های اطرافم، هم بوی سنت داشت هم مدرنیته... از ترس خانواده تایِ چادر نمازم را عوض می‌کردم که بگویم نمازم را خوانده‌ام، به بازیگری که آن‌موقع‌ها به شدت در خانواده‌های سنتی محکوم می‌شد علاقه داشتم. موسیقی گروه آرین را گوش می‌کردم و کنسرت‌هاشان را می‌دیدم، تقریبا روزی دوتا فیلمِ خارجی با زیرنویس فارسی از کلوپ می‌گرفتم و می‌دیدم، کتاب‌های قدرت فکر و... از ژوزف مورفی را تمام و کمال خوانده‌ام. اولین نفری بودم که تویِ فروشگاهِ کتاب آمادگاه سراغ رمان‌های خارجی بخصوص هری پاتر می‌رفتم و تازه تازه می‌خواندم، فیلمش را هم که بعدها آمد می‌دیدم و خانواده همچنان نگران که دختری که سروگوشش می‌جنبد و همه قسمت‌های «ترمیناتور» را دیده چه‌ و چه می‌شود و...... چه می‌کردم، آنچه آن‌ها داشتند را نمی‌خواستم، اما نمی‌دانستم کجا جست‌و‌جو کنم، فقط می‌خواستم خودم باشم، نه آنکه دیگران می‌گویند... به ناگاه آمد، سوسویی می‌زد و مرا مجذوب و مجذوب‌تر می‌کرد، سرگردانی پشت سرگردانی، حیرت بعد از حیرت، می‌آمد و سیراب نه، تشنه‌ترم می‌کرد، بویش می‌کردم و هربار مرا می‌خواند تا دوباره ببویمش، من همه‌اش را یک‌جا می‌خواستم و او جرعه جرعه به من می‌نوشاند و من هنوز نه .... «از صندوقچه‌ی نوشته‌هام به مناسبت شهادت آقامرتضی» @nanetazeh
۲۰ فروردین
«یه تیکه از کتاب که خیلی برام حرف داشت، بخصوص اونجاش که موقع خوندن نریشن‌ها....» 📚سلوک خاصی داشت که خیلی از آنها را ما بعدها فهمیدیم؛ دائم الوضو بود، نماز اول وقتش ترک نمی‌شد. متن مستند‌ها را عموما بعد از نماز شب می‌نوشت و می‌خواند. نکته‌ی جالب این بود با اینکه از بچگی لکنت زبان داشت و بعضی از کلمات را چندبار تکرار می‌کرد، موقع خواندن نریشن‌ها(به معنای روایت قصه) ، هیچ تپقی نمی‌زد و اثری از این لکنت و تکرار در خواندنش پیدا نبود. متن مستندها را روی کاغذ معمولی می‌نوشت و اصراری در نگه‌داشتن آنها نداشت. می‌گفت: «اگر اینها حقیقتی داشته باشند، در این عالم ماندگار می‌شوند و اگر حقیقتی ندارند، بگذار از بین بروند!» @Ayehbook @nanetazeh
۲۲ فروردین