نردبون|ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ
_بَدی مَکُن که در این کشتزار زود زوال به داسِ دهر همان بِدرَوی که میکاری.. @nardehbun•°
_مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید..
@nardehbun•°
هدایت شده از نویسندگان جریان
تمام صندلی ها، میزها، میکروفون ها و حتی در و دیوارهای دفتر کاری ات،
مدت ها حسرت بودن با تو را بر دوش می کشیدند.
مدام به هم می گفتند این مردم کی هستند که سید ابراهیم آنها را به ما ترجیح می دهد.
یکسره خبر سفرهایت را می شنیدند و از یکدیگر می پرسیدند چه حاصل از این همه سفر.
آنها نمی دانستند تو در سفری بزرگتری. خبر نداشتند در آخرین مرحله از اسفبار اربعه صدرایی هستی.
در تمام این سه سال تو داشتی از خلق به خلق سیر می کردی تا به حق برسی.
و رسیدی.
این میز و صندلی ها چه می فهمند این چیزها را.
مگر ما انسانهای ساده درک کردیم که از آنها توقعی باشد؟
🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊
💠 @jaryaniha
🌱 در جریان باشید.
هدایت شده از پیچک|PICHAK
کاش بیدار شوم، آمده باشی به خراسان
بعدِ کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان
کاش بیدار شوم، اول اخبار تو باشی
سرزده، سر زده باشی به دو تا شهر و دهستان
رفته باشی سفر خارجه و زود بیایی
بروی باز به محرومترین نقطۀ ایران
با عبای گِلی و عینک و عمامۀ خاکی
پای درد دل مردم بنشینی کف میدان!
-زاهدان- تا به کسی خسته نباشید بگویی
یا کلنگی بزنی مدرسهای را به مریوان...
کاش بیدار شوم، زائر مشهد شده باشم
شب میلاد رضا باشد و خوش باشم و خندان
کاش بیدار شوم، زیرنویس خبر امشب
فقط از باد بگوید، فقط از بارش باران
#شهید_جمهور
27.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_بین زمین و آسمون منم ببر...
این کار حاج عبدالرضا هلالی خیلی قشنگه :))
#پیشنهاددانلود
#شهید_جمهور
@nardehbun•°
نردبون|ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ
_خدایا شکرت بابت علم و آگاهی ☁️✨
_خدایا!
بابت تمام چیزهایی که به صلاحمان نبود و نشد،
شکرت :))
@nardehbun•°
مهم تر از اینکه کسی به اعتقاداتمان توهین نکند این است که اعتقاداتمان به ما توهین نکند..!
_فریدون فرخزاد
نردبون|ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ
پرسید: میتوانی چیزی را نام ببری که موقع شکستن صدا نداشته باشد؟! گفتم: بله، قلبِ آدمیزاد.. پ.ن: م
«گاهی ممکن است انسان عبادت چهل ساله خود را با یک دل شکستن هدر دهد!»
_علامه طهرانی
@nardehbun•°
نردبون|ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ بگو: خدا شما را از آن [سختیها] و از هر اندوه
ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
به خودم ميگويم :
در دياری که پر از ديوار است
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟
ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ :
ﺑﺸِﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ،
ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ !
ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟!
ﺗﻮ " خدﺍ " ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ
ﻭ " ﺧﺪﺍ "
ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧر با توست :))
_سهراب سپهری
ɴᴀʀᴅᴇʜʙᴜɴ•°