eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
875 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
185 ویدیو
1 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار #بختیاری‌هم‌تبارشهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌بیماران‌استثنایی #ارشدحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادم_جمکران 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعروکانال 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
──╦‌╤╦‌❤️‍🔥╦‌╤╦‌╤── ꧁♧○﴾❤️‍🔥حسینیه روح❤️‍🔥﴿○♧꧂ ❤️‍🔥 🏴 ▪️ ──╦‌╤╦‌❤️‍🔥╦‌╤╦‌╤── بی تو خوش نیست هیچکس را، سر؛ ای عروج قشنگ اَسرا ؛ سر! آه...با ما چه می‌کنی یا_عشق!؟ وایْ با ما چه می‌کنی یا_سر!؟ بر دل خلق می‌زنی آتش، خوب با ما تو می کنی تا، سر!؟ ای فرات لبت شرابِ بقا ؛ یار دنیا وُ اجر عقبیٰ؛ سر! با تو اعجاز کرده عیسی ، سر! ید بیضا وُ طورِ موسی، سر! ای تو مصباحِ راهُ و ثارالله ، ای تو کِشتیِ نوحِ دنیا ؛ سر! نور آتشکده! دل معبد! ذبح اعظم به هر کلیسا؛ سر! روح مسجد؛ حیات دین الله؛ ذکر راهب؛ امیدِ ترسا؛ سر سبزی خضر و وحیِ اعطینا؛ صوت داوود و حیّ یحیی ، سر ! سنگ ساعات نیست جای سرت؛ آیت الله الاعظم اعلا_سر ! آبی آمد گذشت از سرُ و بعد، آتشی شد به پایْ سرتاسر همه را می کِشی به دنبالت ، به زمین میزنی جهان را؛ سر رو به تو خلقت از خودش خسته؛ اربعین دسته دسته؛ دل‌بسته داده تغییر قبله را خونت ؛ عشق را کرده ای تو معنا ؛ سر؟ تیرها مانده اند در گودال ، نیزه ای می رود ولی با سر خواهری می دوید تا مقتل ، مادری داد زد: خدایا ! ... سر می درخشی به نیزه و خلقی، مانده : خورشیدِ عالمی یا سر؟ راه عشق‌َست ُو حضرت‌ِ ایثار، هرچه را بوده داده، حتّیٰ سر جنگ افتاده بین یک لشگر، بر سرِ بردنِ چه؟ آیا سر؟ داده بر نیزه شیر امّ بنین؛ داده بر نیزه عشق لیلا؛ سر چنگِ یغما دریده گل ها را، به اسیری کشیده گل ها را رنگ از روی شان پریده چرا؟! چون سر نیزه داده سقّا، سر بر سرم می زنند هی با مشت، هم سرت را بریده اند از پشت هم بریدند دستت از انگشت، رفته انگشترت به یغما...سر !؛ گوشواره کشیده شد با گوش، چنگ گرگی به ساحتِ روپوش دل عمـّه همیشه می زد جوش ، جای تو خالی آه... یکتا_سر !؛ جای ساقیّ خیمه ها خالی، وقت فریادهای بالا سر از دل خیمه می دوَد بیرون ، کودکی می زنـد به صحرا سر چنگ آتش رسیده بر خیمه ، وای حالا که بی پدر خیمه ... آه عباس بود اگر... خیمه وا نمی شد به روی سودا_سـر آبله های پا عفونی تر، چشمم از داغ سر دمادم تر می زند بر سرم حرامی داد، پُرِ زخم‌َست پایِ من تا سر لگدی می زنند بر پهلو ، با کبودی بند بر بازو هم کشیدند معجر ُو هم مو ، تن من درد دارد امّا... سر_ _ بیشتر درد می کند بابا ! رنگ من زرد می کند بابا ! بر سرم گـَرد می کند بابا ! سُمّ اسبانِ بی‌محابا_سر وای با دست بن‌حقیر خبیث؛ دیوسیماترین حرامیِ خلق خیزران خورده بود لب هایت؛ پیش چشمِ ربابِ مولا_سر همسر خطبه خوان و شاعر تو؛ عاشق زخمی ُو زلیخا_سر بوسه می زد رباب بر لب عشق، شده دارایی اش سراپا سر آی بابا هنوز یادت هست؛ شعرهای رباب بی اصغر شاعر عاشقت کتک خورد از زجر و خولی و شمر ِرسوا_سر شامیِ سرخْ_رویِ بدچشمی؛ به کنیزی سکینه را میخواست شأن ما این نبوده تا بشود بر سر دختر تو دعوا؛ سر ! جدّمان رحم‌دل به حال وحوش ؛ آه امّا ببین که این امّت! می بریده به خنجر فتوا از امام و دلیل تقوا؛ سر؟! روز با سوز گرمیِ خورشید؛ شب به سوز هوای سردی رفت مثل زهرای دست بر پهلو، شده قدقامتم کمر_تا ... سر! هرکسی ارثی از پدر دارد، که پدر را به یاد می آرد این عدالت نمی‌شود مردم! سهم من بوده بعدِ بابا...سر؟! شده دارایی ام سراپا زخم، پاسخم خنده وُ زبانِ اخم پای پـُر آبله ، مَطاعن شام، می‌کُشد عاقبت مرا با سر در زمان شهادتت بابا؛ مو برهنه زنان لشکر شب رقص و آواز و هلهله کردند؛ بی حیاهای بی‌مدارا، سر! ذبح غیرت به شام را دیدم؛ شد شهید آیه های پاک حجاب چشم رقّاصه های بی عفّت؛ آمده تا کند تماشا؛ سر! عمر از این بیشتر نمی‌خواهم؛ سایه_سر جز پدر نمیخواهم تشنه ام؛ کامِ تَر نمی‌خواهم، که تنت مانده پیش دریا؛ سر! پاسخ عمّه ام فقط اشکست؛ پاسخم را خودت بده بابا می شود کِیْ تمام، این بلوا ؟ کِیْ به سر آید این بلایا؛ سر؟! بین دستان دشمنانت سر!، دست به دست خوب چرخیدی روی نیزه مرا تو دیدی که چشمم افتاد سمت سرها، سر !؛ ای که در کهنه‌دَِیـْرِ نصرانی؛ کرده بودی شبی تو غوغا؛ سر! امشبی هم بیا خرابه‌ی ما، امشبی هم بکن تو با ما سر چشم من روشن ای پدر امشب، که تو بالا سرم میان تب آمدی در طبق برِ زینب ، آه خوش آمدی به اینجا؛ سر! می فشارم به سینه ام سر را ، درد دل می‌کنم از این غم تا_ _بـِبـَری با خودت پدر من را کـه گـُذارم به قلب زهرا؛ سر 🖍 ۱۳۹۸/۲/۱۸ ● ۹ بیت۳۰تیر۱۴۰۲ چندمصراع ۹صفر۱۴۰۳ 🖍 .•°``°•.¸.•°``°•. 𓅃꧁انارستان❣عشق꧂𓅃     •.¸             ¸.•           °•.¸¸.•° ✾༅࿐لطفاروی متن کلیک کنید 🌹 💓•••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐☝️
🌹 ❤️‍🔥 به عشقت پُرِ کفتر شده خونه 🕊 براشون می‌ریزم هی آب و دونه به تعداد اینا حرم ایشالا رهاشون میکنم توو سقاخونه همه منو با کفترا شناختن به عشق تو امام رضا ، شناختن تو هیئتا و گریه ها آقا جون تو رو با اذن کربلا شناختن ایشالا که بشیم فدات آقا جون بمیریم پای روضه هات آقا جون برای کربلا رفتنِ عشّاق بزن امضا بده برات آقا جون برای روضه های پای مقتل بهونه می کنه دلم برا تل دلم پُر_غمه واسه یه سه ساله امون از شام و سوزِ زخمِ تاول بخون آی روضه خون دلم گرفته بخون یه عاشقی حرم نرفته بگو یه کفترم ،هواشو کردم دلم رفته ولی، پرم نرفته به عشقت پُرِ کفتر شده خونه براشون میریزم هی آب و دونه ببین حال منو از دوریِ تو _ _همین کفتر بی زبون ؛ می دونه میبینی کفترام جایی نمی رن می دونن همشون نذر تو میشن ما ایرانیا با تو قوم و خویشیم همه شیعه ها از یه اصل و ریشه‌ن چرا چن سالیه حرم ندیدم ؟ یه آسمون برا پرم ندیدم نگو توو صحن تو تنگه برام جا منی که از تو کم کرم ندیدم بخون منم بیام امام رضا جون بخون منم برم یه کربلاتون بخون تا کفترام دِقّی نمیرن تا اسم تون میاد ، ببین پراشون _ _ چجوری می زنه ، دارن هواتُو میخان که جون بِدن حرم ، برا تو به مشهد تو رو کردن ُو انگار _ _ که میشنون صدا بیا بیاتُو 🖍 ۲۲/خرداد/۹۸ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
عاشقم ، در دلم هوای حرم دست مهرت همیشه روی سرم یا رضا جان اگر رضا بدهی شاعرم ، محتشم شدن ، بلدم 🖍 💚 ۱۳ تیر ۱۳۹۹ 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
زودَ اسیرانِ کبر ُو حرص ُو حسد_ _ وقتِ کمبود ُو هر غَمی ، شکنند شاخه های بلند ، قاعدتاً _ _ زودتر خم شده وَ می شکنند 🖍 ۲۲ آذر۱۳۹۹ 📚 ─✾࿐༅••••••♡••••••༅࿐✾─ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅••••••♡‌••••••༅࿐✾─
🌹 اقراءْ باسم ربّکـ الّذی خَلَق سر زد َاَز حرای احمدی فلق دنیا بی تو لال ُو لنگ ُو کور ُو کر بر جسم علیل خلقتی رمق گل، بوی ُو گلاب ُو عطر ِخوش نداشت تا اینکه تو خنده کردی ُو عرق تعریقِ تو داده عطر ُو بو به گل آوازی شدی به نایِ مرغ ِحق از مِلح ُو طراوت ِرخت، بهار از سرخیِ گونه ی تو شد شفق سرسبزیِ جـنّـتی ُو در بهشت_ _از گـُلـْخنده ی تو گل، طبق طبق لولاکـَ لما خلقتُ الْـافــلاکــْ شأنت علّـَتِ خدا به ما خـَلـَق خورشید از رخ تو روشنی گرفت شد برق نگاه تو ، اِذَ اتـّـَسـَق کثرت دور تو به وحدتی رسد لیلِ خال تو همیشه ما وَسَق عطسه ی تو هوی ِحی‌ِّ خلقتست از عشق تو می‌خورد زمان ورق خواهد شد به دست مهدی‌َت جهان بی کفر ُو نفاق ُو شرک ُو بی فِرَق شد نفْـسَت ، علی؛ شهنشهِ وجود جان او، مدد رسان به مستحق تا ما را محبّت تو وُ علیست کی کاری شود خراب ُو تقّ ُو لق؟! محتاجم به رحمت ُو شفاعتت می کوبم به این درِ تو تقّ ُو تق تا دستِ تو سایه ی سرِ دل‌َست احوالِ دلم نمی شـود دَمَـق باشد اَز حرای تو، عروج من با لطف تو بهترم به ما سَبَق 🖍 ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ آهـــنــگــ شــعـــر ✅ روی همان وزن مصرع اول آیه ی اول سوره ی علق. ـــــــــــــــــــــــــــ 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽‌⇧💓 با دل سرِ ناسازگارے دارے اے ؏ـشق!! بستی تو عقلم را بہ بندِ خوارے اے ؏ـشق!! دل را بہ دریا مےزنم؛ سر را بہ صحرا دیگر ندارم تاب پنهان‌کارے اے ؏ـشق!! 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
زودَ اسیرانِ کبر ُو حرص ُو حسد_ _ وقتِ کمبود ُو هر غَمی ، شکنند شاخه های بلند ، قاعدتاً _ _ زودتر خم شده وَ می شکنند 🖍 📚 ─✾࿐༅••••••♡••••••༅࿐✾─ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅••••••♡‌••••••༅࿐✾─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💚 🎤 با صدای برادر مدّاح 📺 و مجری صداوسیما ⬇️ 🎤 ✏️ شاعـــــر 🖍 اقراءْ باسم ربّکـ الّذی خَلَق سر زد َاَز حرای احمدی فلق دنیا بی تو لال ُو لنگ ُو کور ُو کر بر جسم علیل خلقتی رمق گل، بوی ُو گلاب ُو عطر ِخوش نداشت تا اینکه تو خنده کردی ُو عرق تعریقِ تو داده عطر ُو بو به گل آوازی شدی به نایِ مرغ ِحق از مِلح ُو طراوت ِرخت، بهار از سرخیِ گونه ی تو شد شفق سرسبزیِ جـنّـتی ُو در بهشت_ _از گـُلـْخنده ی تو گل، طبق طبق لولاکـَ لما خلقتُ الْـافــلاکــْ شأنت علّـَتِ خدا به ما خـَلـَق خورشید از رخ تو روشنی گرفت شد برق نگاه تو ، اِذَ اتـّـَسـَق کثرت دور تو به وحدتی رسد لیلِ خال تو همیشه ما وَسَق عطسه ی تو هوی ِحی‌ِّ خلقتست از عشق تو می‌خورد زمان ورق خواهد شد به دست مهدی‌َت جهان بی کفر ُو نفاق ُو شرک ُو بی فِرَق شد نفْـسَت ، علی؛ شهنشهِ وجود جان او، مدد رسان به مستحق تا ما را محبّت تو وُ علیست کی کاری شود خراب ُو تقّ ُو لق؟! محتاجم به رحمت ُو شفاعتت می کوبم به این درِ تو تقّ ُو تق تا دستِ تو سایه ی سرِ دل‌َست احوالِ دلم نمی شـود دَمَـق باشد اَز حرای تو، عروج من با لطف تو بهترم به ما سَبَق ✍ ۲۱ اسفند۱۳۹۹ ـــــــــــــــــــــــــــــ آهـــنــگــ شــعـــر ✅ روی همان وزن مصرع اول آیه ی اول سوره ی علق. ـــــــــــــــــــــــــــ 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
😍 برای شاعره بانو هر رفیقیه به غیرِ تو ؛ کلافُه‌وم کِردِه لب خوشْ حکمت تو فلسفه بافُوم کِردِه دفتر شعرُم مژه ی ناز تو شد (تونه) غزل حافظ شیراز ؛ طوافُم کِردِه جزو سی‌مرغ نبودُم ؛ که کلاغی بودُم بلبل طبع ؛ راهیِ قافُوم کِردِه بعدِ تو هدهدِ دل ؛ با دل هر کس ننشست هرکه این حال مونه(من رو) دید؛ معافُم کِردِه مو که شمشیر دولب‌تیزِ فدایی تویوم خنده ی دلبر تو ؛ بندِ غلافُم کِردِه 🖍 😍 برای شاعره بانو ✏️ 🖍 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
💚 رضا جان ! انیس ‌النّفوسِ تو یعنی : در عین بلندی جاه ُو مقامت برای دل هر کسی که کم از توست شدی همدم ِای جنّتِ(بهشتِ)حق به نامت 🖍 💚 🖍 ╭━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╮ ☘ @nardohdar1 ☘ ☘ @nardohdar1 ☘ ╰━━⊰ ❀ 🌸 ❀ ⊱━━╯
گرچه از هرکس نصیبُوم شد پَتیرِ بی کسی آخرش پاسفره‌ی_عشقت به دادُم می‌رسی شد زیارت خوندن زائر ؛ نشسته ؛ واسه تو یا رضا جان وقتِ قبرُم با تو نـٖيٖ(نیس) دلواپسی 🖍 ۴مهر۱۴۰۱ 🥪 پَتیر : لقمه ی نان فرموده شده که زیارت امام رضا علیه السلام را نشسته بخوانیم. 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
❤️ خـُلـق و خـَلـقِ خوشِ تو؛ عشق مرا تضمین کرد هندوانه شد ُو کام دل من ؛ شیرین کرد غنچه ی نازِ انارینِ لبت تا وا شد_ _شب مرا ؛ اوّل فروردین کرد 🖍 💚 🌸یـــــلــدا مـــــبـــــارک ❤️ 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•••••••••••••⊰•꧂
🖼 تویی هم‌حزبِ آیینـه ؛ فقط از روبرو یاری که تا از دیده ات رفتم، مرا از یاد دل بردی 🖍 💚 به تضمین ضرب المثل ( از دل برود هرآن‌که از دیده برفت . و نسبت دادن آن به آیینه ) 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•••••••••••••⊰•꧂
🏴🌹🏴 ای در سیاهچاله‌ی دنیا، برای ما_ _خورشید ِراه ُو بال ِرها؛ یا اباالرّضا ! یا عبدِ صالح ای لب پر ذکرتان؛ هُدیٰ رقّـاصه‌های شهر کجا وُ شما کجا؟! هر کس گدای توست نیازش به خلق نیست زندان کجا وُ شأن ِسلیمانی ِشما؟! سِحر یهود؛ باطل ِباچشم موسویت اصلاً نیاز نیست شما را به اژدها بال فرشتگان که به اذن تو باز شد بالت شکسته زیر شدیدی ِضربه ها یوسف‌تر از تمامی یوسف‌وَشان چرا_ _پیچیده دور قامت ناز تو بوریا ؟! ساق دو پای پاک تو مرضوض بوده از_ _زنجیرهای حلقه زده؛ سخت ُو زخم‌زا شد در سیاهچال مطامیر تنگ و تار نرم استخوانت ُو قد رعنا؛ هلال ُو تا اصلاً به ما نگو که شما را کتک زدند طاقت ندارد این دلم این‌حد غم تورا تبّت یدا به سندی ُو هارون که کرده‌اند_ _سهم تو را غریبی ُو زندان ُو ناسزا فرزند سِندی از چه ابوالفتح ِشاعرست؟! نفرین نکرده‌اید به نسلش درآن بلا گودال ِقتلگاه تو تلّی حسینی‌َست زهرا رسیده است دراین داغی ِعزا صاحب‌عزای حضرت کاظم شده دل ِ_ _احمد، علی ُوفاطمه، معصومه وُ رضا گر روی تخته‌چوب تنت را میاورند شکر خدا رها نشدی زیر دست‌وپا گفتند: او به مرگ طبیعی سپرده جان گفتی سه بار قتلاً ُو افشا شد آن جفا من را توان روضهء مکشوفه ات نبود سربسته تر سروده ام از رنج ماجرا هی نیل پشت نیل شکافد دعای تو باب الحوائج ِگره‌ ِکورِ راه ما؛! من گرد بالش تو که یک سنگ ِخاکی‌َست من را ببر به جان رضایت به کربلا ✍ 🖍 نوه‌سندی ابوالفتح شیعه‌وشاعر اهلبیت علیهم السلام بود 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💚 🎤 با صدای برادر مدّاح 📺 و مجری صداوسیما ⬇️ 🎤 ✏️ شاعـــــر 🖍 اقراءْ باسم ربّکـ الّذی خَلَق سر زد َاَز حرای احمدی فلق دنیا بی تو لال ُو لنگ ُو کور ُو کر بر جسم علیل خلقتی رمق گل، بوی ُو گلاب ُو عطر ِخوش نداشت تا اینکه تو خنده کردی ُو عرق تعریقِ تو داده عطر ُو بو به گل آوازی شدی به نایِ مرغ ِحق از مِلح ُو طراوت ِرخت، بهار از سرخیِ گونه ی تو شد شفق سرسبزیِ جـنّـتی ُو در بهشت_ _از گـُلـْخنده ی تو گل، طبق طبق لولاکـَ لما خلقتُ الْـافــلاکــْ شأنت علّـَتِ خدا به ما خـَلـَق خورشید از رخ تو روشنی گرفت شد برق نگاه تو ، اِذَ اتـّـَسـَق کثرت دور تو به وحدتی رسد لیلِ خال تو همیشه ما وَسَق عطسه ی تو هوی ِحی‌ِّ خلقتست از عشق تو می‌خورَد زمان ورق خواهد شد به دست مهدی‌َت جهان_ _بی کفر ُو نفاق ُو شرک ُو بی فِرَق شد نفْـسَت ، علی؛ شهنشهِ وجود جان او، مدد رسان به مستحق تا ما را محبّت تو وُ علیست کی کاری شود خراب ُو تقّ ُو لق؟! محتاجم به رحمت ُو شفاعتت می کوبم به این درِ تو تقّ ُو تق تا دستِ تو سایه ی سرِ دل‌َست احوالِ دلم نمی شـود دَمَـق باشد اَز حرای تو، عروج من با لطف تو بهترم به ما سَبَق ✍ ۲۱ اسفند۱۳۹۹ ـــــــــــــــــــــــــــــ آهـــنــگــ شــعـــر ✅ روی همان وزن مصرع اول آیه ی اول سوره ی علق. ـــــــــــــــــــــــــــ 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
🏴🌹🏴 ای در سیاهچاله‌ی دنیا، برای ما_ _خورشید ِراه ُو بال ِرها؛ یا اباالرّضا ! یا عبدِ صالح ای لب پر ذکرتان؛ هُدیٰ رقّـاصه‌های شهر کجا وُ شما کجا؟! هر کس گدای توست نیازش به خلق نیست زندان کجا وُ شأن ِسلیمانی ِشما؟! سِحر یهود؛ باطل ِباچشم موسویت اصلاً نیاز نیست شما را به اژدها بال فرشتگان که به اذن تو باز شد بالت شکسته زیر شدیدی ِضربه ها یوسف‌تر از تمامی یوسف‌وَشان چرا_ _پیچیده دور قامت ناز تو بوریا ؟! ساق دو پای پاک تو مرضوض بوده از_ _زنجیرهای حلقه زده؛ سخت ُو زخم‌زا شد در سیاهچال مطامیر تنگ و تار نرم استخوانت ُو قد رعنا؛ هلال ُو تا اصلاً به ما نگو که شما را کتک زدند طاقت ندارد این دلم این‌حد غم تورا تبّت یدا به سندی ُو هارون که کرده‌اند_ _سهم تو را غریبی ُو زندان ُو ناسزا فرزند سِندی از چه ابوالفتح ِشاعرست؟! نفرین نکرده‌اید به نسلش درآن بلا گودال ِقتلگاه تو تلّی حسینی‌َست زهرا رسیده است دراین داغی ِعزا صاحب‌عزای حضرت کاظم شده دل ِ_ _احمد، علی ُوفاطمه، معصومه وُ رضا گر روی تخته‌چوب تنت را میاورند شکر خدا رها نشدی زیر دست‌وپا گفتند: او به مرگ طبیعی سپرده جان گفتی سه بار قتلاً ُو افشا شد آن جفا من را توان روضهء مکشوفه ات نبود سربسته تر سروده ام از رنج ماجرا هی نیل پشت نیل شکافد دعای تو باب الحوائج ِگره‌ ِکورِ راه ما؛! من گرد بالش تو که یک سنگ ِخاکی‌َست من را ببر به جان رضایت به کربلا ✍ 🖍 نوه‌سندی ابوالفتح شیعه‌وشاعر اهلبیت علیهم السلام بود 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💚 🎤 با صدای برادر مدّاح 📺 و مجری صداوسیما ⬇️ 🎤 ✏️ شاعـــــر 🖍 اقراءْ باسم ربّکـ الّذی خَلَق سر زد َاَز حرای احمدی فلق دنیا بی تو لال ُو لنگ ُو کور ُو کر بر جسم علیل خلقتی رمق گل، بوی ُو گلاب ُو عطر ِخوش نداشت تا اینکه تو خنده کردی ُو عرق تعریقِ تو داده عطر ُو بو به گل آوازی شدی به نایِ مرغ ِحق از مِلح ُو طراوت ِرخت، بهار از سرخیِ گونه ی تو شد شفق سرسبزیِ جـنّـتی ُو در بهشت_ _از گـُلـْخنده ی تو گل، طبق طبق لولاکـَ لما خلقتُ الْـافــلاکــْ شأنت علّـَتِ خدا به ما خـَلـَق خورشید از رخ تو روشنی گرفت شد برق نگاه تو ، اِذَ اتـّـَسـَق کثرت دور تو به وحدتی رسد لیلِ خال تو همیشه ما وَسَق عطسه ی تو هوی ِحی‌ِّ خلقتست از عشق تو می‌خورد زمان ورق خواهد شد به دست مهدی‌َت جهان بی کفر ُو نفاق ُو شرک ُو بی فِرَق شد نفْـسَت ، علی؛ شهنشهِ وجود جان او، مدد رسان به مستحق تا ما را محبّت تو وُ علیست کی کاری شود خراب ُو تقّ ُو لق؟! محتاجم به رحمت ُو شفاعتت می کوبم به این درِ تو تقّ ُو تق تا دستِ تو سایه ی سرِ دل‌َست احوالِ دلم نمی شـود دَمَـق باشد اَز حرای تو، عروج من با لطف تو بهترم به ما سَبَق ✍ ۲۱ اسفند۱۳۹۹ ـــــــــــــــــــــــــــــ آهـــنــگــ شــعـــر ✅ روی همان وزن مصرع اول آیه ی اول سوره ی علق. ـــــــــــــــــــــــــــ 🖍 ╔═══⊰❀🌸❀⊱═══╗ ║ @nardohdar1 ✍ ║ @nardohdar1 ✍ ╚═══⊰❀🌸❀⊱═══╝
🌹🌹 💚 ای در سیاهچاله‌ی دنیا، برای ما_ _خورشید ِراه ُو بال ِرها؛ یا اباالرّضا ! جوشانده شعر خام مرا عشقی آتشین معشوق تا تویی ؛ لب شعرم همیشه وا ای هستیِ حمیده ، خودت جانِ جعفری داده جمال تو چقَدَر کُشته زیرِ پا خوش آمدی عزیز دل احمد و علی سرچشمه ی عسل ؛ غزل هفتم خدا یا عبدِ صالح ای لب پر ذکرِ تو؛ هُدیٰ زیباترین تلاوت و تفسیر مصطفیٰ شِکوه زیاد دارم از این نَفْسِ عاصی‌ام من را نکن به جان خودت از علی جدا هر کس گدای‌ تو شده محتاج خلق نیست ماییم وُ فقر و شأن ِسلیمانی‌ات ؛ شها! سِحر یهود؛ باطل ِبا چشم موسویت اصلاً نیاز نیست تو را خشم اژدها هی نیل پشت نیل شکافد دعای تو باب الحوائج ِگره‌ ِکورِ راه ما؛! در صحن تو کبوتر امّید من نشست بستم به پاش نامه ی حاجات خویش را من گرد بالش تو که یک سنگ ِخاکی‌َست از گرد خاک کوی تو برخاست کیمیا ما را نخ گلیم خودت ؛ آفریده اند ما رج به رج به عشق تو طرحیم خوش‌نِما بین دعای خود به توام خیره چون تویی_ _ آمین برای نای بریده به ربّنا من را گلایه ای به گلو مانده؛ می‌کُشد : وقتی گِل وجود من از توست پس چرا؟_ _ من را به کربلای حسینت نمی بری؟؟! من را ببر به جان رضایت به کربلا ✍ 🖍 ۷ تیر ۱۴۰۳ مصرع های زیر از یک شعر بداهه ی قبلی خودم در ۲۷_بهمن_۱۴۰۱ می باشد که اینجا تضمین کرده ام. بیت های ( ۱_۸_۹) و مصرع های (۹_۱۳_۲۱_۳۰) 🖍 ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄•• 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ••┄┅═✧⊰❀🌸❀⊱✧═┅┄••
🏴🏴 برشی از شعر 🌺 🏴🏴 آه...با ما چه می‌کنی یا_عشق!؟ وای با ما چه می‌کنی یا_سر!؟ بر دل خلق می‌زنی آتش، خوب با ما تو می کنی تا ، سر!؟ شده احیای عیسوی با سر ، ید بیضا و طور موسی؛ سر شده مصباحُ و حَیُّ و نورالله، شده کَشتیِ نوحِ دنیا ؛ سر آبی/(تیغی) آمد گذشت از سرُ و بعد، آتشی شد به پایْ سر تا سر همه را می کِشی به دنبالت ،به زمین میزنی جهان را ؛ سر تیرها مانده اند در گودال ، نیزه ای می رود ولی با سر خواهری می دوید تا مقتل ، مادری داد زد: خدایا ! ... سر می درخشی به نیزه و خلقی، مانده : خورشیدِ عالمی یا سر؟ راه عشق‌َست ُو حضرت‌ِ ایثار، هرچه را بوده داده، حتّیٰ سر جنگ افتاده بین یک لشگر ، بر سرِ بردنِ چه؟ آیا سر ؟ داده بر نیزه شیر امّ بنین ، داده بر نیزه عشق لیلا ... سر چنگِ یغما دریده گل ها را، به اسیری کشیده گل ها را رنگ از روی شان پریده چرا ؟! چون سر نیزه داده سقّا، سر بر سرم می زنند هی با مشت ، هم سرت را بریده اند از پشت هم بریدند دستت از انگشت ، رفته انگشترت به یغما ...سر !؛ گوشواره کشیده شد با گوش، چنگ گرگی به ساحتِ روپوش دل عمـّه همیشه می زد جوش ، جای تو خالی آه... یکتا_سر !؛ جای ساقیّ خیمه ها خالی، وقت فریادهای بالا سر از دل خیمه می دوَد بیرون ، کودکی می زنـد به صحرا سر چنگ آتش رسیده بر خیمه ، وای حالا که بی پدر خیمه ... آه عباس بود اگر... خیمه وا نمی شد به روی سودا_سـر 🖍 ۱۸/اردیبهشت/۱۳۹۸ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
❤️‍🔥 (ع) دست های آسمان پای عبایش را گرفته جبرییل از جام او رزق و بهایش را گرفته ثانی‌اثنینِ محمّد هست ُو در صولت علی‌‌وَش پس خدا مخصوص‌تر دست دعایش را گرفته گر شفاعت میکند ما را حسین آری بلاشک_ _ قبل ازآن پیش حسن اذن ُو رضایش را گرفته باشد استاد ابالفضلی که یاد از محضر او_ _هم بصیرت هم شجاعت هم وفایش را گرفته بی حد ُو بی مّنت از مالش کرم کرده که باید_ _گفت: خلقت ازحسن آب و غذایش را گرفته در جواب گل ؛ کنیز آزاد کرد ُو سمت هستی _ _دست‌های بخشش ُو مشکل گشایش را گرفته جاهلی در غربت از دستان آقای کریمان پاسخ آرامبخشِ ناسزایش را گرفته این منم آن کس که باعشق حَسن خو کردُ و آسان_ _حاجتی سخت و نشد در ربّنایش را؛ گرفته لعنت و تبّت یَدا برآن حسود ابتری که_ _از بقیعت یا حسن صحن و سرایش را گرفته 🖍 ✍ چندبیت و بخشی از شعر مدحی👇 ✍ ۱۱فروردین ۱۴۰۲پنج شنبه ✍ ꧁✭کانال👇شاعر✭꧂ •••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ •••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐ ꧁○○عضویت○○꧂☝️
سقّای تو شد؛ عشق مضاعف شده است سیریِ لبِ تشنه ی هر طَف ؛ شده است خسران زدگی ُو آهِ یوم الحسرت عمریست که جز درِ تو مصرف شده است 🖍 ۲۱ مرداد۱۴۰۳ ✍ ε••┈⫸اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی ‌‌‌‌‌‌‌‌❥••♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄••𖧧ᰍ𖧧 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @nardohdar1 ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•᭄••𖧧ᰍ𖧧 .•°``°•.¸.•°``°•. ε༅••┈⫸انارستان عشق ‌‌‌‌‌‌‌‌❥•𝐉𝐎𝐈𝐍   •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° •••჻ᭂ࿐✧⊰❀⊱✧✿●⃟ ✾༅࿐☝️
❤️‍🔥 ازمن نپرس این حد چرا زخمی؟ یا از چه کس؟ از کِیْ ؟ کجا؟ زخمی؟ من مقتل مکشوف را بستم دارم هزاران ماجرا؛ زخمی دشمن نباید اشک من بیند یارم نبیند هم مرا زخمی من قهرمانم؛ گفته معشوقم پیشم بیا ؛ امّا نیا زخمی پا پِیْ نشو ؛ گفتم نمیگویم_ _هستم چرا سر تا به پا ؛ زخمی نایی ندارم تا بگویم که نایم پُراست از نی،_نوا ؛ زخمی ای دوست جان! اصرار کردی پس_ _ بشنو دل و تن شد چرا زخمی امّا تو را جان عزیزانت جایی نگو از اشک یا زخمی هرگز نکردم جنگ را آغاز کس را نکردم نابه‌جا ؛ زخمی پیروزشاه جنگ‌ها بودم از تیغ من در هر سَرا ؛ زخمی پیغمبرم در باستان ؛ کردم _ _ فرعونیان را با عصا ؛ زخمی تا پرچم صلحی برافرازم از هر کسی کردم دوا ؛ زخمی بخت خوش مردم شدم؛ امّا_ _ بال هُمایَم از بلا ؛ زخمی شیپور جنگم ؛ صور اسرافیل شد دشمنم از ابتدا ؛ زخمی شد جنگ ُو صلحم ؛ نُقلِ نَقّالان تا خوردم از دست قضا ؛ زخمی در جشن پیروزی و سرمستی یک شب شدم با کودتا ؛ زخمی چشم حسادت زخم دایم زد حالا شدم بی انتها ؛ زخمی با زوزه ی روباهْ_فکران؛ شد _ _همواره قلب بی ریا ؛ زخمی از دوستیِ دوست با دشمن صدبار خوردم بی هوا ؛ زخمی تا آمدم تسکین دهم خود را شد تازه تر هر زخم با زخمی لرزانْد بغضم آتنایم را نوحم که شد در ربنا زخمی از تیغ یأجوجی دشمن هام از طعنه های آشِنا ؛ زخمی من را چرا در مقتلی خونین کردند یارانم رها؛ زخمی سر در گمِ طوفان دریایم از اصطکاک صخره ها؛ زخمی گم کرده ام فانوس ُو ساحل را کشتیِ دل بی ناخدا ؛ زخمی حالا که گفتم درد را؛ بگذار_ من را تو با جام عزا؛ زخمی ꧁انارستان‌❣عشق꧂ ☝️
❤️‍🔥 ازمن نپرس این حد چرا زخمی؟ یا از چه کس؟ از کِیْ ؟ کجا؟ زخمی؟ من مقتل مکشوف را بستم دارم هزاران ماجرا؛ زخمی دشمن نباید اشک من بیند یارم نبیند هم مرا زخمی من قهرمانم؛ گفته معشوقم پیشم بیا ؛ امّا نیا زخمی پا پِیْ نشو ؛ گفتم نمیگویم_ _هستم چرا سر تا به پا ؛ زخمی نایی ندارم تا بگویم که نایم پُراست از نی،_نوا ؛ زخمی ای دوست جان! اصرار کردی پس_ _ بشنو دل و تن شد چرا زخمی امّا تو را جان عزیزانت جایی نگو از اشک یا زخمی هرگز نکردم جنگ را آغاز کس را نکردم نابه‌جا ؛ زخمی پیروزشاه جنگ‌ها بودم از تیغ من در هر سَرا ؛ زخمی پیغمبرم در باستان ؛ کردم _ _ فرعونیان را با عصا ؛ زخمی تا پرچم صلحی برافرازم از هر کسی کردم دوا ؛ زخمی بخت خوش مردم شدم؛ امّا_ _ بال هُمایَم از بلا ؛ زخمی شیپور جنگم ؛ صور اسرافیل شد دشمنم از ابتدا ؛ زخمی شد جنگ ُو صلحم ؛ نُقلِ نَقّالان تا خوردم از دست قضا ؛ زخمی در جشن پیروزی و سرمستی یک شب شدم با کودتا ؛ زخمی چشم حسادت زخم دایم زد حالا شدم بی انتها ؛ زخمی با زوزه ی روباهْ_فکران؛ شد _ _همواره قلب بی ریا ؛ زخمی از دوستیِ دوست با دشمن صدبار خوردم بی هوا ؛ زخمی تا آمدم تسکین دهم خود را شد تازه تر هر زخم با زخمی لرزانْد بغضم آتنایم را نوحم که شد در ربنا زخمی از تیغ یأجوجی دشمن هام از طعنه های آشِنا ؛ زخمی در مقتل خونین چرا من را کردند یارانم رها ؛ زخمی سر در گمِ طوفان دریایم از اصطکاک صخره ها؛ زخمی گم کرده ام فانوس ُو ساحل را کشتیِ دل بی ناخدا ؛ زخمی حالا که گفتم درد را؛ بگذار_ من را تو با جام عزا؛ زخمی ꧁انارستان‌❣عشق꧂ ☝️