eitaa logo
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
939 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
198 ویدیو
0 فایل
انارستان‌عشق #اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی #ناردُهدَر_دخترانار همان #شاعراشک قدیم #لر_بختیاری_هم‌طایفه‌ی‌شهیدقاسم‌سلیمانی #عشایرزاده #توانبخش‌ودرمانگربیماران‌استثنایی #ارشدفقه‌وحقوق #روانشناس #علوم‌تربیتی #خادمة‌المهدی 🔴 #کپی‌باذکرنام‌شاعر 🇮🇷 @Mahass تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 تصویرگر : 🇮🇷🇮🇷 خلق ؛ خیر سپاه ؛ نوشیده عشق در کلّ راه ؛ جوشیده شده ایـران ؛ برنده ی فتنه دشمن ما ؛ سیاه پوشیده 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🥁 بـندرنشینم ، خسته وُ تنها در خشم دریا، وقت بد دردی بر طبل رقصی سرخ می کوبم شاید که عشق رفته ، برگردی 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
آب می ریزد دهانم از قراقوروت تو مثل تابستان شدم شیرین‌ْدهان از توت تو ای انار سرخ، روزی مثل قرآنِ خدا_ _آیه آیه، ختم خواهم کرد هر یاقوت تو 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
🏴 🌹 تاعرش خدا، بوده فقط راه از این در حاجت به همه داده شهنشاه از این در نُه سال شدُ و پشت همین در؛ همه جمعند چه می‌طلبد فرقه‌ی دل‌ْکاه از این در؟ شاید که به تسلیّت داغ آمده باشند پس چیست صدای بد ُو بیراه از این در؟ شک نیست علی صاحب حقّ‌َست، چرا پس_ _با فتنه همه در طلب جاه ؛ از این در؟! در باز شد ُو با لگد و آتش و سیلی؛_ _خورده چقَدَر ضربه‌ی ناگاه از این در حال زن حامل وسط آتش غم چیست؟ زیرِ کتک مردم بدخواه؛ از این در؟ یا فضّه بیا محسن من می رود از دست نگذار حسینم شود آگاه از این در بستند دو دست علی از فتنه وُ بردند_ _تا مسجد غم ؛ مردم گمراه، از این در نُه سال شد ُو فاصله ی خانه ی حیدر_ _تا بیت نبی؛ این همه کوتاه؛ از این در_ _آن قدْر زیادست، چرا؟ بس‌که زمین خورد_ _دنبال علی؛ وقت بزنگاه؛ از این در حق با علی‌َست؛ خواسته ثابت بکند پس_ _در خلوت شب می‌رود آن ماه از این در در هق هق ُو بی آن‌که بفهمند خلایق شب میگذرد آن ولی الله؛ از این در حرف از کتک ُو کوچه و در؛ پیش حسن؛ نه... دارد غم جان سوزی ُو جانکاه از این در زینب که شده باخبر از مادر و در؛ سوخت خیبرشکنش می کند اکراه از این در هر نیمه‌ی شب می‌رود از در ولی آرام چون تازه حسن رفته به خواب آه از این در عبّاس خودش دیده پدر نیمهءشب رفت_ _از فتنهء مردم؛ طرف چاه ؛ از این در... 🖍 بــداهــہ‌ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ 🖍 ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ═════●⃟ ✿ ⃟●᪥᪥᪥════
🏴 سوخت زهرا پشتِ در تا کرد تفسیر ِ ولی پس صراط المستقیم ما ؛ درِ بیت علی 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂ ❀ @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🇮🇷 🌹 انقلاب ُو جامعه پرقدرت َاز سعی شماست بی اذانِ علمِ دانشجو، نماز ما قضاست جای دانشجو که زندان نیست؛ امّا خود بگو جای داعش‌جو، به جزجنگل، به جز زندان؛ کجاست؟! 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
انارستان‌عشق_ناردُهْدَر
🏴 🏴 #صلی‌الله‌علیک‌یافاطمة‌الزهراء بعد از پیمبر ؛ اشکِ یکسر داشت؛ می ریخت از داغِ تنهاییِ حیدر داشت
🏴🌹 🌹🏴 با تازیانه ؛ دست گل از کار افتاد ظرف غذا را تا که بر می‌داشت ؛ می ریخت 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🤲 وقتی پیمبر بود ُو دین عشق را می‌ساخت دشمن به صد فتنه علیه راه حق می‌تاخت در جنگ ، ترسان ُو فراری بود ثانی که_ _بعد از پیمبر؛ با سقیفه جنگ راه انداخت 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🏴 تک‌سنگر دین ُو ولایت بود ؛ زهرا (س) در مثل سنگر، روی سنگر داشت می‌ریخت 🖍 🖍 @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🏴 عـبّـاس جان ! آنجا نبودی و ندیدی آب حیات از مشک کوثر داشت می ریخت 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 سلام الله علیها از خانه تا مسجد به دنبالِ _ _ حیدر ، میان ازدحام ُو داد در کوچه ای کوتاه ُو سنگی، تنگ صد بار زیر دست و پا افتاد 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🌹 💔 😭 فشار کار وا کرده سر ِزخم تو را بانو برای دلخوشی ما ، نزن این خانه را جارو ملائک خادمت هستند زهراجان؛ بیا بـنـۡشین توان ُو حرز بازویم !؛ جوان ِدستْ بر پهلو! 🖍 ✍ بـداهـہ‌ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 💐 @nardohdar1 ✍ 💐 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🌹 ای که تو راز ِعلی هستی ُو سِرّاللهی مرقدت راز ِمگویی‌‌ست که عاشق‌ها کشت 🖍 🖍 ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂ ❀ @nardohdar1 ❀ ❀ @nardohdar1 ❀ ꧁•⊱•𖥸༺⃟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⃟⃟ ⃟ ‌ུྃ𖥸•⊰•꧂
🏴 🌹 گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری کنار دست دعا ؛ درد ِدست هم داری دوباره با تب بالا پریده ای از خواب شکسته سینه ات از داغِ تیز_مسماری برای اینکه ننالی جلوی فرزندان به زور ِمحکم ِدندان ، لبت نگه‌داری نفس نفس زدنت سخت ُو سینه ات سنگین امان از آتش ُو دودش به جان گلزاری گرفته وامۡ ،جهان از رخت، قشنگی را ولی به سیلیِ دشمن، کبود_رخساری غذا درست نکن، خانه را نزن جارو بیا و از تن پُر درد خود نکـِش کاری وبال بال من ُو توست شهر بعدِ نبی به دست تو عَـلـَمِ خـُم، چه کار دشواری تو یک‌طرف، همه یک‌سو، چه جنگ سختی بود_ _ سر ِولایتِ حیدر به پشت در؛ آری تویی که حضرت مشکل گشای من هستی همیشه وقت گرفتاری ام تو غمخواری سر تو را سرِ سینه گرفته ام بانو بگو چه شد وسط کوچه که در آزاری؟! چگونه زد که سرت گیج می رود هر دم که چشم تو همه را دیده محو ُو با تاری چقـَدْر درد نگفته به شوهرت داری بگو چه شد که حسن ماند ُو سربه‌دیواری به التماس ِامام خودت بکن رحمی سکوت بشکن و غم را نکن تلنباری بگو به حضرت احمد ؛ مدینه سوزاندت بگو که زخمیِ از خائنین انصاری قنوت تو شده "عجّل وفاتی" ِبسیار رفیق نیمه‌ی راهم نشو در این زاری چگونه بی تو بخندم؟ تو کاشف الکربم! چه می شود که بمانی، کنی علی‌_یاری؟ کمرشکسته‌ی بازو_کبود ُو عشق علی! گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ❤️‍🔥 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••✿●•۰▬▬ꗴ♡ꗴ▬▬۰•●✿•• ❀ꙮ ❀ ••✿●•۰▬▬ꗴ♡ꗴ▬▬۰•●✿•• خَلـقُ و خـُلـقِ خوشِ تو؛ عشق مرا تضمین کرد هندوانه شد ُو کام دل من ؛ شیرین کرد غنچه‌ی نازِ انارینِ لبت تا وا شد _ _ شب یلدای مرا ؛ اوّل فروردین کرد 🖍 💚 ۳۰ آذر ۱۴۰۱ 🌸 یـــلـدا مـــبــارک ❤️ : یل + دا 🌹 کلمه لری به معنی مادرِ پهلوان و معنی تولد و زایش و خلق مادری را دارد. 🖍 ꙮ➜ انارستان عشق 𝐉𝐎𝐈𝐍👇 .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜⊱•• @nardohdar1 •⊰•••     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی☝️ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖼 ــ•✿●•۰▬▬▬۰•●✿•ـــ تویی هم‌حزبِ آیینـه فقط از روبرو یاری که تا از دیده ات رفتم مرا از یاد دل بردی 🖍 💚 ۱ دی ۱۴۰۱ به تضمین ضرب المثل ( از دل برود هرآن‌که از دیده برفت . و نسبت دادن آن به آیینه ) 🖍 ꙮ➜ انارستان عشق 𝐉𝐎𝐈𝐍👇 .•°``°•.¸.•°``°•. ꙮ➜⊱•• @nardohdar1 •⊰•••     •.¸    ❣    ¸.•           °•.¸¸.•° ꙮ➜اشعارمهین‌اسدی‌آسترکی☝️ ꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴꗴ
voice-۲۰۲۲-۱۲-۱۴-۰۸-۰۸.mp3
6.3M
🏴 🌹 گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری کنار دست دعا ؛ درد ِدست هم داری دوباره با تب بالا پریده ای از خواب شکسته سینه ات از داغِ تیز_مسماری برای اینکه ننالی جلوی فرزندان به زور ِمحکم ِدندان ، لبت نگه‌داری نفس نفس زدنت سخت ُو سینه ات سنگین امان از آتش ُو دودش به جان گلزاری گرفته وامۡ ،جهان از رخت، قشنگی را ولی به سیلیِ دشمن، کبود_رخساری غذا درست نکن، خانه را نزن جارو بیا و از تن پُر درد خود نکـِش کاری وبال بال من ُو توست شهر بعدِ نبی به دست تو عَـلـَمِ خـُم، چه کار دشواری تو یک‌طرف، همه یک‌سو، چه جنگ سختی بود_ _ سر ِولایتِ حیدر به پشت در؛ آری تویی که حضرت مشکل گشای من هستی همیشه وقت گرفتاری ام تو غمخواری سر تو را سرِ سینه گرفته ام بانو بگو چه شد وسط کوچه که در آزاری؟! چگونه زد که سرت گیج می رود هر دم که چشم تو همه را دیده محو ُو با تاری چقـَدْر درد نگفته به شوهرت داری بگو چه شد که حسن ماند ُو سربه‌دیواری به التماس ِامام خودت بکن رحمی سکوت بشکن و غم را نکن تلنباری بگو به حضرت احمد ؛ مدینه سوزاندت بگو که زخمیِ از خائنین انصاری قنوت تو شده "عجّل وفاتی" ِبسیار رفیق نیمه‌ی راهم نشو در این زاری چگونه بی تو بخندم؟ تو کاشف الکربم! چه می شود که بمانی، کنی علی‌_یاری؟ کمرشکسته‌ی بازوکبود ُو عشق علی! گذشته است شب از نیمه؛ باز بیداری 🖍 @nardohdar1 🎤 با نوای_بهشتی 🎤 ( ؏ـارفــ ) ایام فاطمیه آبان ۱۴۰۱ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ 🍎 @Arefe_Majnon 🍎 🍎 @Arefe_Majnon 🍎 ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌷 ݩـێـمہ شب‌ها مـےݩشێݩم با هزاࢪاݩْ شعࢪ دَࢪ هم اێݩ تب ُو هـذْیانْ‌سُـَرایی قِـدمـٺـے دێࢪێݩہ داࢪد... 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
❤️ از من نپرس شعر چرا معر می شود بدجور با نبودنت ؛ رد داده عقل و دل 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
🏴 راسـتـی یک سـوال ، ای مـردم ؛! زودتـر ، چـوب سـوخـت یـا چـادر ؟! 🖍 💚 بـــــداهـــــہ‌ 🖍 ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
💔 😭 درشب ِحبْسُ الدّعا؛ نور یُجیب آورده ای سوختی باعشق مادر؛ جامِ سیب آورده‌ای خواستی تا کربلایی‌تر شویم از کربلا_ _آمدی ُو روضه‌ے‌خـدّالـتـَّرێب آورده‌ای 🖍 💚 ۱۸دی۱۳۹۸ بـامـداد 🖍 ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ✭𓅃 @nardohdar1 𓅃✭ ─✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾─
🏴 🏴 پس از خم ؛ مردمی که خود پرستند علیهِ امر احمد ؛ عهد بستند دو تا دست از دو تا حاجت‌ْروا_کُن یکی را بسته ؛ آن یک را شکستند 🖍 ✍ بـداهـہ‌ ۵دی۱۴۰۱ 🖍 ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿ 🏴 @nardohdar1 ✍ 🏴 @nardohdar1 ✍ ✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬۰•●✿
🏴 🌹 تاعرش خدا، بوده فقط راه از این در حاجت به همه داده شهنشاه از این در نُه سال شدُ و پشت همین در؛ همه جمعند چه می‌طلبد فرقه‌ی دل‌ْکاه از این در؟ شاید که به تسلیّت داغ آمده باشند پس چیست صدای بد ُو بیراه از این در؟ شک نیست علی صاحب حقّ‌َست، چرا پس_ _با فتنه همه در طلب جاه ؛ از این در؟! در باز شد ُو با لگد و آتش و سیلی؛_ _خورده چقَدَر ضربه‌ی ناگاه از این در حال زن حامل وسط آتش غم چیست؟ زیرِ کتک مردم بدخواه؛ از این در؟ یا فضّه بیا محسن من می رود از دست نگذار حسینم شود آگاه از این در بستند دو دست علی از فتنه وُ بردند_ _تا مسجد غم ؛ مردم گمراه، از این در نُه سال شد ُو فاصله ی خانه ی حیدر_ _تا بیت نبی؛ این همه کوتاه؛ از این در_ _آن قدْر زیادست، چرا؟ بس‌که زمین خورد_ _دنبال علی؛ وقت بزنگاه؛ از این در حق با علی‌َست؛ خواسته ثابت بکند پس_ _در خلوت شب می‌رود آن ماه از این در در هق هق ُو بی آن‌که بفهمند خلایق شب میگذرد آن ولی الله؛ از این در حرف از کتک ُو کوچه و در؛ پیش حسن؛ نه... دارد غم جان سوزی ُو جانکاه از این در زینب که شده باخبر از مادر و در؛ سوخت خیبرشکنش می کند اکراه از این در هر نیمه‌ی شب می‌رود از در ولی آرام چون تازه حسن رفته به خواب آه از این در عبّاس خودش دیده پدر نیمهءشب رفت_ _از فتنهء مردم؛ طرف چاه ؛ از این در... 🖍 بــداهــہ‌ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ 🖍 @nardohdar1 @nardohdar1 •⊱••••••••••••••••⊰•