eitaa logo
نرگسی من
3.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
3 فایل
جلالِ آلِ احمد قَشَنگ میگه : یا باید زندگی کرد یا فکر دوتاش باهم نمیشه...!!!
مشاهده در ایتا
دانلود
کوتاه بگویم😌 تو چه آسان بلدی دل ببری هر لحظه!🩶 @nargesiiiman🧸🍒
🍃داستان پریچهر🍃 زنی که با دسیسه هووش پسرشو از دست داد اما نابود شد وقتی فهمید شوهرش ...
سوسن خانم - هومن جون اگر ممکنه یکی هم به من بده. هومن سیگاری به طرف او گرفت و برایش روشن کرد و گفت : گفتید که نمی تونید جای مادر منو بگیرید درسته اما نهاونطور که شما فکر می کنید چرا که من مادری نداشتم تا احساس مادر داری داشته باشم. پدر و مادرم این احساس رو از من گرفتند. هر کسی که مادری داشته و از دست داده، یعنی مثلا مادرش فوت شده حداقل با یادآوری این احساس و زنده کردن خاطره اون لذت میبره ولی متاسفانه اصلا طعم شیرین این احساس رو درک نکردم سوسن خانم برای اینکه از جایی شروع کنیم دلم میخواد از اون حادثه که باعث شد بین من و شما و پدرم شکاف عمیقی ایجاد بشه یادتون هست؟ دارم در مورد جریان دامن صحبت میکنم. شما اون روز به پدرم دروغ گفتید من حتی وقتی پدر آمد کل جریان را فراموش کرده بودم ولی شما باعث شدید پدرم منو با شلاق بزنه هر ضربه ای که میزد نه بر بدن من که به روح من میخورد چرا این کار رو کردید؟ چرا با احساسات یک کودک که مادر هم نداشت این طور بازی کردید؟ من اعتراف میکنم که از همون روز با خودم عهد کردم که در زمانی که به قدر کافی بزرگ شدم از شما انتقام بگیرم. حالا آن زمان رسیده درد اون شلاقها رو در تمام روح و تنم حس میکنم اون ضربات رو من نه از پدرم که از دست شما خوردم نمی دونم یادتون هست یا نه؟ ولی من گریه نکردم و همین باعث شد که پدرم منو بیشتر بزنه این هم یادم هست که شما جلوی پدر را میگرفتید اما پدر به طرز وحشیانه ای من رو می زد. اون روز شما تونستید ترسی از خودتون تو دل یک کودک هفت هشت ساله بی مادر ایجاد کنید ولی من حالا دیگه بزرگ شدم فکر میکنم نوبت من رسیده باشه عمل اون روز شما خیلی غیر انسانی بود. سوسن خانم در تمام این مدت سرش را پایین انداخته بود و گوش می داد. هاله با شنیدن این قصه اشک ریخت من هم سیگار دوم رو روشن کردم. سوسن خانم - هومن جون میدونم که من در نظر تو همیشه یک زن سنگدل و دورغگو جلوه کرده ام اما حالا حرفهای من رو هم گوش کن وقتی من با پدرت ازدواج کردم میدونستم یک پسر کوچک داره می دونستم پولدار هست من هم یه دختر جوون بودم منم قشنگ بودم اگر یادت نیست که چقدر زیبا و شاداب بودم فقط کافیه که به هاله نگاه کنی درست شکل اون زمان من تصویری از من با خودم عهد کرده بودم که پسر شوهرم را مثل پسر خودم بدونم .