هر وقت خواستید روضه علی اکبر «ع» بخوانید ، نگویید میخواهم روضه علی اکبر بخوانم ! بگویید: میخواهم روضه جان کندنِ حسین «ع» را بخوانم...
| شیخ شوشتری |
هدایت شده از محاسن کلامنا
ثواب قطره اشکی بر سید الشهداء علیه السلام
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ خَالِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ الزَّيَّاتِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي هَارُونَ الْمَكْفُوفِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام :
فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ لَهُ وَ مَنْ ذُكِرَ الْحُسَيْنُ علیه السلام عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ [عَيْنَيْهِ] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ.
✅ کامل الزیارات : ص 100
✅✅ سند روایت : تنها فرد محل بحث، ابی هارون المکفوف هست که روایت در طعن او ضعیف است و ابن ابی عمیر ره از او در سندی صحیح نقل می کند؛ به همین جهت روایت معتبره است.
✅✅ ترجمه : هرکس که امام حسین علیه السلام نزد او یاد شود و از چشمان او به اندازه بال « ذباب » اشک خارج شود؛ ثواب او بر خداوند تعالی است و خداوند به کمتر از بهشت برای او راضی نمی شود.
❇️ ذباب : به مگس، پشه، زنبور عسل و مطلق زنبور اطلاق می شود . « قاموس قرآن ج2، ص 2»
▪️🖤▪️
میگفت↓
در#محرم زمزمهکنیم:
اَللَّهُمَّاغْفِرْلیالذُّنُوبَالَّتیتُحْرِمُنی
الْحُسَیْن..
خدایاگناهانیکهمراازحسینعلیهالسلام محروممیکندببخش...؛
▪️🖤▪️
علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى امام زمان صدقه کنار ميگذاشتن و ميگفتند:
امشب قلب حضرت در فشاراست....
التماس دعا🙏
قرار شد پشت به پشت
ظَهر به ظَهر
وارد میدان شوید
از دو سو شمشیر بزنید و لشکر را بدرید
شریعه را فتح کنید
و به قدرِ یک مَشک هم که شده
آب بردارید...
.
به قصد ِ آب رفتید نه به قصدِ میدان
که حسین هرگز تو را اذنِ میدان نداد
که تو آرامِ حرم بودی
تمام ِ سپاه بود و یک علمدار...
تمامِ حرم بود و یک عمو...
تمامِ حسین بود و یک عباس...
حسین هرگز تو را اذن میدان نداد...
.
فقط قرار شد با هم بروید
کمی آب بردارید و با هم بازگردید
با هم بروید و با هم باز گردید!
همین...!
.
اسبها را جولان دادید
تکبیر برآوردید
و با هم تاختید
و لشکر از هیبت شما از هم پاشید...
.
هیچ بدر و حنین و خیبری چنین شکوهی بر خود ندیده بود
کربلا تنها میدانی بود که دو حیدر یکباره بر آن تاختند!
.
خاک تکبیر برآورد
آسمان تهلیل گفت
دشت پر از تسبیح شد...
حسین به شریعه رسید...
و تو نیز...
.
هنوز خنکای ِ آب قدمهایش را نبوسیده بود که...
تیر چانهاش را از هم درید
و خون فواره زد
لشکر هلهله به پا کرد
و بر حسین هجوم برد...
میانتان فاصله افتاد
تو در شریعه و حسین بیرون...
.
آب به طواف قامتت برخاست
فرات، به التماسِ لبهایت نشست...
نهر جرعه جرعه تمنای نوشیدنت کرد...
امّا تو در جاریِ نهر، العطش میدیدی
و در انعکاسِ آب، پیراهنهای بالازده
و شکمهای خوابانده بر رطوبت خاک...
حتی لب تر نکردی!
حتی دست در آب فرو نبردی!
بیدرنگ فرات را میانِ مشک ریختی و بر اسب نشستی...
.
محاصرهات کردند
از هر سمت و سو...
.
بر تو هجوم آوردند...
نیزه و تیر و کمان بر تو باریدن گرفت...
خون از تمامِ وجودت فواره زد
و تو دلهرهات فقط مشک بود...
.
هلهله و عربده و بغض...
تمامِ علی را از تو انتقام گرفتند...
کسی بازوی حیدریات را نشانه رفت و ...
و یمین از تو جدا کرد...
مشک را به دست ِ چپ سپردی و باز تاختی...
.
امّا دست چپت را هم...
دست ِ چپت را هم به غارت ِ نیزهها بردند...
.
مشک را به دندان گرفتی...
و باز تاختی...
هیچ چیز تو را از مسیر باز نمیداشت
حتی تیری که تمامِ نگاهت را به خون نشاند...
میتاختی... با عشق... بی دست... بی چشم...
و هنوز تمامِ دلهرهات فقط مشک بود...
که یکباره...
آب شرّه کرد و بر دلت تیر کشید
خنکای ِ آب آتشت زد...
مشک پاره شد...
بند ِ دلت از هم گسست...
و تاختنت از حرکت ایستاد...
و عمود فرصت ِ فرود پیدا کرد..
فرقت از هم شکافت...
و با سر... بی دستی که حائل شود میان ِ تو و زمین...
از اسب فرو افتادی...
فریاد برآوردی: برادر...
و حسین..
خدا میداند که چطور خویش را بر پیکر ِ تو رساند...
آیه آیههایت را از زمین برداشت...
تکه تکههایت را بوسید...
و تمامِ علقمه انگار که عباس شده بود...
تکه تکه روی زمین... تکثیر شده بودی...
و حسین، لحظه لحظه، کنار تکههایت شکست...
.
فَبکی الحسین بُکاءً شدیداً...
آمد کنارِ تو...
صدایش به گریه بلند شد...
بلند... بلند... گریست...
به وسعت ِ تمام ِ دشت، گریست... شکست... خم شد...
ألان إنکَسرَ ظَهری وَ قلّت حیلَتی وَ شمَّت بی عَدوّی...
.
حالا حسین، بی تو...
.
قرار بود با هم بروید و با هم باز گردید...
💔😭
أَلسَّلامُعَلَۍالاَْعْضآءِالْمُقَطَّعاتِ..؛
سلامبرآناعضاۍِقطعهقطعهشده💔⸣
ـ
⚜#صَلَّیَاللهُعَلَیڪَیٰاابٰاعَبدِالله'
⚜#أللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِکَالفـَرَج🌱'
ـ
ـ✍🏼
آدم یک وقتهایۍ دلش ؛
#ملیحهحکمت بودن میخواهد😍،
کھ یک روز یک #شهیدعبّاسبابایۍ
پیدا شود و بگوید یا تو یا هیچکس..!
ـ
بعد بفهمے همه دوران تحصیلش
در امریکا براۍ#داشتنت نقشه
مےکشیده وبعد روز #خواستگارۍ
زل بزند بھ چشمهایت وبا لبخند
بگوید تو #عشقسوّمے!!!
ـ
اوّل #خُدا بعد #پرواز بعد ⇜#ملیحهخانوم ؛
ـ
وتو متعجب بمانے امّا
#هلاک همان #عشقسوّم
بودن باشے بۍهیچ #حسادتے
ـ
آدم دلش یک شهید عبّاسبابایۍ
میخواهدتا باور کند میشود یک
#مؤمن تمام عیار بود
و روز عروسۍ کراوات زد
میشود ریش نداشت..!!
ـ
از این عبّاسها کھ بدون گل
بھ خانه نمے آیند..؛
مردے که بداند تو عادت پشت
میز نهار خوردن دارۍ امّا ،
از قصد برایت توۍِ حیاط
بساط آبگوشت پهن کند ،
و قربان صدقهات برود.
ـ
آدم دلش هۍ از این #عبّاسها
میخواهد کھ وقتے به جانشان
نق میزنے و از #شهادتشان میترسے
ناباورانه میگن: بالام جان دیگه
سعے کن کمتر دوسم داشته باشے!!
ـ
آدم هوس میکند #ملیحهاۍ باشد
که ناز و نعمت وثروت خانه پدرۍ
را رها میکند وکلاهش را کنار بگذارد
وبه خاطرِ با عشق روسرۍ سر کردن
در زمان شاه از کار بۍکار شود!
وبه همه هوسهاۍِ پوچ زندگے
پشت پا بزند .
آدم دلش از این #عبّاسها میخواهد
که وقتے ژنرال مافوقش دیر میکند
در اتاق مافوق ودر دل سرزمین کفر
روزنامه پهن میکند وبه نماز مےایستد
ـ
آدم دلش از این #عبّاسها میخواهد
از این :
#شهیدهمّت ها و #حمیدباکرۍ ها
که مثل #آفتاب در زندگے یک #دختر
میتابند و بعد از آن پشت ابر #پنهان
مۍشوند
امـــــّــــــآآ...
تا ابد #گرماۍ #عشقشان گونههاۍ
یک #زن را #سرخ نگه میدارد!!!
ـ
⚜#عشقبھسبکِشهداء⚘⸣
⚜#شادۍروحشانصلوات🌸⸣
ـ
4_5812257500828798796.mp3
11.79M
یکی از سوزناک ترین نواها برای حضرت رقیه(س) اینه 😭
اصلا انگار خود حضرت رقیه داره حرف میزنه
#یا_رقیه_سلام_الله_علیها
با نوای :
#حاج_امیر_کرمانشاهی
( من از خونواده کرمم... 😭)
نفست حق حاج امیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دستورالعمل استاد فاطمی نیا رحمت الله علیه برای کسانیکه دستشان به زیارت حرم نمیرسه👌