❇ #تفسیر_آیه
همه چیز فداى هدف و براى خدا
آخرین وسوسه و بهانه اى که ممکن بود براى گروهى از مسلمانان در برابر دستور پیکار با بت پرستان پیدا شود ـ و طبق بعضى از تفاسیر پیدا شد ـ این بود که آنها فکر مى کردند از یک سو، در میان مشرکان و بت پرستان، خویشاوندان و بستگان نزدیک آنها وجود دارند، گاهى پدر مسلمان شده و پسر در شرک باقى مانده، گاهى به عکس پسران راه توحید را پیش گرفته اند و پدران همچنان در تاریکى شرک باقى مانده اند، و همچنین در مورد برادران و همسران و عشیره و قبیله، اگر بنا شود با همه مشرکان پیکار کنند باید از خویشاوندان و قبیله خود چشم بپوشند!
از سوى دیگر، سرمایه ها و تجارت آنان تا حدّ زیادى در دست مشرکان بود، با آمد و شد آنها به مکّه آن را رونق مىبخشیدند.
و از سوى سوم، خانه هاى مرفه و نسبتاً آبادى در مکّه داشتند که در صورت درگیرى با مشرکان ممکن بود به ویرانى بکشد، و یا با تعطیل مراسم حج از طرف مشرکان از ارزش و استفاده بیفتد.
🌼🌼🌼
این آیات ناظر به حال این گونه اشخاص است و با بیان قاطعى به آنها پاسخ صریح مى دهد، نخست مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید پدران و برادران خود را در صورتى که کفر را بر ایمان مقدم دارند یار، یاور، متحد و ولىّ خود قرار ندهید
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الإیمانِ).
سپس به عنوان تأکید اضافه مىکند: کسانى که از شما آنها را به یارى و دوستى برگزینند ستمکارانند
(وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ).
چه ظلمى از این بالاتر که انسان با پیوند دوستى با بیگانگان و دشمنان حق، هم به خویشتن ستم کند، هم به جامعه اى که تعلق به آن دارد، و هم به فرستاده خدا!
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۲۳، #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
چرا از پیکار با دشمن واهمه دارید؟
یکى از فنون فصاحت و بلاغت آن است که مطالب پر اهمیت را با تعبیرات گوناگون براى تأکید و جا افتادن مطلب تکرار کنند، و از آنجا که مسأله ضربه نهائى بر پیکر بت پرستى در محیط اسلام و برچیدن آخرین آثار آن از مسائل بسیار مهم بوده است، بار دیگر قرآن مجید مطالب گذشته را با عبارات تازه اى در آیات فوق بیان مى کند، نکات جدیدى نیز در آن وجود دارد که مطلب را از صورت تکرار ـ و لو تکرار مجاز ـ خارج مى سازد.
🌼🌼🌼
نخست، مى فرماید: اگر مشرکان توبه کنند و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند برادر دینى شما هستند (فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ).
و در پایان آیه اضافه مى کند: ما آیات خود را براى آنها که آگاهند شرح مى دهیم (وَ نُفَصِّلُ الآْیاتِ لِقَوْم یَعْلَمُونَ).
در آیات گذشته سخن از این بود که اگر توبه کنند و وظیفه اسلامى نماز و زکات را انجام دهند مزاحمشان نشوید (فَخَلُّوا سَبِیْلَهُمْ) اما در اینجا مى فرماید: برادر دینى شما هستند، یعنى هیچ گونه تفاوتى با سایر مسلمانان از نظر احترام و محبت نخواهند داشت، همان گونه که میان برادران تفاوتى نیست.
و این براى آماده ساختن روح، فکر و عواطف مشرکان براى پذیرش اسلام مؤثرتر است، که در یک مرحله توصیه به عدم مزاحمت مى کند و در مرحله بعد سفارش حقوق یک برادر را در مورد آنها مى نماید.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۱۱، #سوره_توبه
❇ #تفسیر_آیه
ولى با این حال درهاى توبه و بازگشت را به روى اسیران و فرارکنندگان از کفار باز گذارد که اگر مایل باشند، به سوى خدا باز گردند و آئین حق را بپذیرند، لذا در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید: سپس خداوند بعد از این جریان توبه هر کس را بخواهد (و او را شایسته و آماده براى توبه واقعى بداند) مى پذیرد (ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلى مَنْ یَشاءُ ).
جمله یَتُوبُ که با فعل مضارع ذکر شده و دلالت بر استمرار دارد مفهومش این است که درهاى توبه و بازگشت همچنان به روى آنها باز و گشوده است.
چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است (وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ)، هیچ گاه درهاى توبه را به روى کسى نمى بندد، و از رحمت گسترده خود کسى را نومید نمى سازد.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۲۷، #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
وظیفه ما در برابر اهل کتاب
در آیات گذشته، سخن از وظیفه مسلمانان در برابر بت پرستان بود، آیه مورد بحث و آیات آینده، تکلیف مسلمین را با اهل کتاب روشن مى سازد.
در این آیات، در حقیقت اسلام براى آنها یک سلسله احکام حدّ وسط میان مسلمین و مشرکین قائل شده است; زیرا اهل کتاب از نظر پیروى از یک دین آسمانى شباهتى با مسلمانان دارند.
ولى از جهتى نیز شبیه به مشرکان هستند، به همین دلیل، اجازه کشتن آنها را نمى دهد در حالى که این اجازه را درباره بت پرستانى که مقاومت به خرج مى دادند، مى داد; زیرا برنامه، برنامه ریشه کن ساختن بت پرستى از روى کره زمین بوده است.
اما در صورتى اجازه کنار آمدن با اهل کتاب را مى دهد که آنها حاضر شوند به صورت یک اقلیت سالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت آمیز داشته باشند. اسلام را محترم بشمرند و دست به تحریکات بر ضد مسلمانان و تبلیغات مخالف اسلام نزنند، و یکى دیگر از نشانه هاى تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستى مسالمت آمیز آن است که جِزیَه را که یک نوع مالیات سرانه است، بپذیرند و هر ساله مبلغى مختصر، به حکومت اسلامى بپردازند.
در غیر این صورت، اجازه مبارزه و پیکار با آنها را صادر مى کند، دلیل این شدت عمل را در لابلاى سه جمله در آیه مورد بحث روشن مى سازد:
نخست مى گوید: با کسانى که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند، پیکار کنید (قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الآْخِرِ).
اما چگونه اهل کتاب مانند یهود و نصارى ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند، با این که به ظاهر مى بینیم هم خدا را قبول دارند و هم معاد را؟ این به خاطر آن است که ایمان آنان آمیخته به خرافات و مطالب بى اساس است.
اما در مورد ایمان به مبدأ و حقیقت توحید:
اوّلاً ـ گروهى از یهود ـ همان طور که در آیات بعد خواهد آمد ـ عُزَیز را فرزند خدا مى دانستند، و مسیحیان عموماً، ایمان به الوهیت مسیح و تثلیث (خدایان سه گانه) دارند.
ثانیاً ـ همان گونه که در آیات آینده نیز اشاره شده آنها گرفتار شرک در عبادت بودند، و عملاً دانشمندان و پیشوایان مذهبى خود را مى پرستیدند، بخشش گناه را که مخصوص خدا است از آنها مى خواستند، و احکام الهى را که آنان تحریف کرده بودند به رسمیت مى شناختند.
و اما ایمان آنها به معاد، یک ایمان تحریف یافته بود; زیرا معاد را چنان که از سخنان آنها استفاده مى شود، منحصر به معاد روحانى مى دانستند. بنابراین هم ایمانشان به مبدأ مخدوش است و هم به معاد.
🌼🌼🌼
آنگاه به دومین صفت آنها اشاره مى کند: آنها در برابر محرّمات الهى تسلیم نیستند، و آنچه را که خدا و پیامبرش تحریم کرده، حرام نمى شمرند (وَ لایُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ).
ممکن است منظور از رسول او، موسى(علیه السلام) و مسیح(علیه السلام) باشد; زیرا آنها به محرمات آئین خود نیز عملاً وفادار نیستند، و بسیارى از اعمالى که در آئین موسى(علیه السلام) یا مسیح(علیه السلام) تحریم شده است مرتکب مى شوند، نه تنها مرتکب مى شوند، گاهى حکم به حلال بودن آن نیز مى کنند!
و ممکن است منظور از رَسُولُهُ پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) باشد، یعنى فرمان جهاد با آنها به خاطر آن است که آنها در برابر آنچه خداوند به وسیله پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)تحریم کرده، تسلیم نیستند، و مرتکب همه گونه گناه مى شوند.
سپس مى گوید: اصولاً اینها در برابر آئین تسلیم نیستند، یعنى ادیان آنها از مسیر اصلى منحرف شده بسیارى از حقایق را به دست فراموشى سپرده اند و انبوهى از خرافات را به جاى آن نشانیده اند، به همین دلیل:
یا باید انقلاب تکاملى اسلام را بپذیرند و دنیاى فکرى مذهبى خود را نوسازى کنند.
و یا حداقل به صورت یک اقلیت سالم در کنار مسلمان ها قرار گیرند، و شرائط زندگى مسالمت آمیز را بپذیرند.
پس از ذکر این اوصاف سه گانه که در حقیقت مجوز مبارزه با آنها است مى گوید: این حکم درباره آنها است که اهل کتابند (مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ).
کلمه مِن به اصطلاح در اینجا بیانیه است، نه تبعیضیه و به تعبیر دیگر: قرآن مى گوید: همه پیروان کتب آسمانى پیشین (متأسفانه) گرفتار این انحرافات مذهبى شده اند و این حکم درباره همه آنها است.
پس از آن تفاوتى را که آنها با مشرکان و بت پرستان دارند در ضمن یک جمله بیان کرده، مى گوید: این مبارزه تا زمانى خواهد بود که جِزْیَه را بپردازند در حالى که تسلیم باشند (حَتّى یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَد وَ هُمْ صاغِرُونَ).
جِزْیَة از ماده جَزاء به معنى مالى است که از غیر مسلمانان که در پناه حکومت اسلامى قرار مى گیرند گرفته مى شود و این نامگذارى به خاطر آن است که آن را به عنوان جزاء در برابر حفظ مال و جانشان به حکومت اسلامى میپردازند.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۲۹، #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
آتش بس اجبارى
از آنجا که در این سوره بحثهاى مشروحى پیرامون جنگ با مشرکان آمده است در آیه مورد بحث، اشاره به یکى دیگر از مقررات جنگ و جهاد اسلامى شده و آن احترام به ماههاى حرام است.
نخست مى گوید: «تعداد ماهها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمان و زمین را آفرید دوازده ماه است» (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ).
تعبیر به «کِتابِ اللّهِ» ممکن است اشاره به قرآن مجید یا سایر کتب آسمانى باشد، ولى با توجه به جمله «یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ» مناسب تر این است که به معنى کتاب آفرینش و جهان هستى باشد.
به هر حال، از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت، سال و ماه وجود داشت، سال، عبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه، عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین، که در هر سال ۱۲ بار تکرار مى شود.
این در حقیقت یک تقویم پر ارزش طبیعى و غیر قابل تغییر است که به زندگى همه انسان ها یک نظام طبیعى مى بخشد و محاسبات تاریخى آنها را به دقت تنظیم مى کند، و این یکى از نعمت هاى بزرگ خدا براى بشر محسوب مى شود.
سپس اضافه مى کند: «از این دوازده ماه چهار ماه، ماه حرام است» (مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ) که هر گونه جنگ و نبرد در آن حرام است.
🌼🌼🌼
بعضى از مفسران تحریم جنگ در این چهار ماه را از زمان «ابراهیم خلیل»(علیه السلام)مى دانند که در عصر جاهلیت عرب نیز به عنوان یک سنت به قوت خود باقى بود، هر چند آنها طبق امیال و هوس هاى خود گاهى جاى این ماه ها را تغییر مىدادند.
ولى در اسلام همواره ثابت و لا یتغیر است که سه ماه آن پشت سر هم «ذى القعده»، «ذى الحجه» و «محرم» و یک ماه جدا است و آن ماه «رجب» است و به قول عربها سه ماه «سَرْد» (یعنى پشت سر هم) و یک ماه «فَرْد» است.
ذکر این نکته لازم است که تحریم جنگ در این ماه ها در صورتى است که جنگ از ناحیه دشمن به مسلمانان تحمیل نشود.
اما در صورت تحمیل، بدون شک مسلمانان باید به پا خیزند و دست روى دست نگذارند; زیرا احترام ماه حرام از ناحیه آنان نقض نشده، بلکه از ناحیه دشمن نقض گردیده است.
آنگاه براى تأکید مى گوید: «این آئین، ثابت، پا بر جا و تغییرناپذیر است» (ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ) نه رسم نادرستى که در میان عرب بود، که با میل و هوس خویش آنها را جابه جا مى کردند.
از پاره اى از روایات، استفاده مى شود تحریم جنگ در این چهار ماه علاوه بر آئین ابراهیم(علیه السلام) در آئین یهود، مسیح و سایر آئین هاى آسمانى نیز بوده است و جمله «ذلِکَ الدِّیْنُ الْقَیِّمُ» ممکن است اشاره به این نکته نیز بوده باشد، یعنى از نخست، در همه آئین ها به صورت یک قانون ثابت وجود داشته است.
پس از آن مى گوید: «در این چهار ماه به خود ستم روا مدارید با شکستن احترام آنها خویش را گرفتار کیفرهاى دنیا و مجازات هاى آخرت نسازید» (فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ).
ولى از آنجا که ممکن بود تحریم جهاد در این چهار ماه وسیله اى براى سوء استفاده دشمنان بشود و آنها را در حمله به مسلمین جسور کند در جمله بعد اضافه مى کند: «با مشرکان به طور دسته جمعى پیکار کنید، همان گونه که آنها متفقاً با شما مى جنگند» (وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً).
یعنى، با این که آنها مشرکند و بت پرست و شرک سرچشمه پراکندگى است ولى با این حال در یک صف واحد با شما مى جنگند، شما که موحدید و یکتا پرست و توحید آئین اتحاد و یگانگى است، سزاوارتر هستید که وحدت کلمه را برابر دشمن حفظ کنید و در یک صف همچون یک دیوار آهنین در مقابل دشمنان بایستید.
و سرانجام مى فرماید: «و بدانید اگر پرهیزگار باشید و اصول تعلیمات اسلام را دقیقاً اجراء کنید، خداوند پیروزى شما را تضمین مى کند; زیرا خدا با پرهیزگاران است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ).
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۳۶ #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
سپس مسأله از لحن ملامت آمیز بالاتر رفته و شکل یک تهدید جدى به خود مى گیرد و مى فرماید: اگر شما به سوى میدان جنگ حرکت نکنید خداوند به عذاب دردناکى مجازاتتان خواهد کرد (إِلاّ تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً أَلیماً).
و اگر گمان مى کنید با کنار رفتن شما و پشت کردنتان به میدان جهاد چرخ پیشرفت اسلام از کار مى افتد و فروغ آئین خدا به خاموشى مى گراید، سخت در اشتباهید; زیرا خداوند گروهى غیر از شما از افراد با ایمان، مصمم و مطیع فرمان خود را به جاى شما قرار خواهد داد (وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ).
گروهى که از هر نظر مغایر شما هستند، نه تنها شخصیتشان بلکه ایمان، اراده، شهامت و فرمانبرداریشان غیر از شما است.
و از این رهگذر هیچ گونه زیانى نمى توانید به خداوند و آئین پاک او وارد کنید (وَ لا تَضُرُّوهُ شَیْئاً).
🌼🌼🌼
این یک واقعیت است، نه یک گفتگوى خیالى یا آرزوى دور و دراز; چرا که خداوند بر هر چیز توانا است (وَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ) و هر گاه اراده پیروزى آئین پاکش را کند، بدون گفتگو جامه عمل به آن خواهد پوشاند.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۳۹ #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
خداوند پیامبرش را در حساس ترین لحظات تنها نگذارد...
در آیات گذشته، همان گونه که گفته شد، روى مسأله جهاد در برابر دشمن از چند راه تأکید شده بود، از جمله این که گمان نکنید اگر شما خود را از جهاد و یارى پیامبر کنار بکشید کار او و اسلام زمین مى ماند.
آیه مورد بحث، این موضوع را تعقیب کرده، مى فرماید: اگر او را یارى نکنید خدائى که در سختترین حالات و پیچیده ترین شرایط او را به شکل معجز آسائى یارى کرد قادر است باز از او حمایت کند (إِلاّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ).
و آن زمانى بود که مشرکان مکّه نقشه و توطئه خطرناکى براى نابود کردن پیامبر کشیده بودند و همان گونه که در ذیل آیه ۳٠ سوره انفال شرح آن گذشت، تصمیم نهائى آنها پس از مقدمات مفصلى چنین شد که عده زیادى شمشیرزن از قبائل مختلف عرب، خانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را شبانه در حلقه محاصره قرار دهند و صبحگاهان دسته جمعى به او حمله کنند و او را در بسترش از دم شمشیرها بگذرانند.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) که به فرمان خدا از این جریان آگاه شده بود آماده بیرون رفتن از مکّه و هجرت به مدینه شد، اما نخست براى این که کفار قریش به او دست نیابند به غار ثَوْر که در جنوب مکّه قرار داشت و در جهت مخالف جاده مدینه بود پناه برد، در این سفر ابوبکر نیز همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود.
دشمنان کوشش فراوانى براى یافتن پیامبر کردند، ولى مأیوس و نومید بازگشتند، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) پس از سه شبانه روز توقف در غار و اطمینان از بازگشت دشمن، شبانه از بیراهه به سوى مدینه حرکت کرد، و بعد از چندین شبانه روز، سالم به مدینه رسید و فصل نوینى در تاریخ اسلام آغاز شد.
🌼🌼🌼
آیه فوق اشاره به یکى از حساس ترین لحظات این سفر تاریخى کرده، مى گوید: خداوند پیامبرش را یارى کرد، در آن هنگام که کافران او را بیرون کردند (إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کَفَرُوا).
البته قصد کفار بیرون کردن او از مکّه نبود، آنها تصمیم به کشتن او داشتند، ولى چون نتیجه کارشان بیرون رفتن پیامبر(صلى الله علیه وآله) از مکّه شد این نسبت به آنها داده شده است.
پس از آن مى گوید: این در حالى بود که او دومین نفر بود (ثانِیَ اثْنَیْنِ).
اشاره به این که جز یک نفر همراه او نبود و این نهایت تنهائى او را در این سفر پر خطر نشان مى دهد و همسفر او ابوبکر بود.
به هنگامى که آن دو نفر به غار (غار ثَوْر) پناه بردند (إِذْ هُما فِی الْغارِ).
در آن موقع ترس و وحشت، یار و همسفر پیامبر را فرا گرفت و پیامبر او را دلدارى داده، گفت: غم مخور خدا با ما است (إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنا).
در این هنگام خداوند روح آرامش و اطمینان را که در لحظات حساس و پر خطر بر پیامبرش نازل مى کرد، بر او فرستاد (فَأَنْزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْهِ).
و او را با لشکرهائى که نمى توانستید آنها را مشاهده کنید، یارى کرد (وَ أَیَّدَهُ بِجُنُود لَمْ تَرَوْها).
این نیروهاى غیبى ممکن است اشاره به فرشتگانى باشد که حافظ پیامبر(صلى الله علیه وآله)در این سفر پر خوف و خطر بودند، و یا آنها که در میدان جنگ بدر، حنین و مانند آن به یارى او شتافتند.
و سرانجام برنامه، هدف و مکتب کفار را پائین قرار داد و برنامه و گفتار الهى در بالا قرار گرفت (وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلى وَ کَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیا).
اشاره به این که توطئه هاى آنها در هم شکست، آئین خرافیشان در هم پیچیده شد، نور خدا همه جا آشکار گشت و پیروزى در تمام جهات نصیب پیامبر(صلى الله علیه وآله) اسلام شد.
چرا چنین نشود در حالى که خداوند هم قادر است و هم حکیم و دانا ؟ (وَ اللّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ)، با حکمتش راه هاى پیروزى را به پیامبرش نشان مىدهد و با قدرتش او را یارى مىکند.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۴۰ #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
تن پروران طمّاع
گفتیم #جنگ_تبوک یک وضع استثنائى داشت، و توأم با مقدماتى کاملاً مشکل و پیچیده بود. به همین جهت عدهاى از افراد ضعیف الایمان و یا منافق، از شرکت در این میدان تعلل میورزیدند.
در آیات گذشته، خداوند گروهى از مؤمنان را سرزنش کرد که چرا به هنگام صدور فرمان جهاد، سنگینى به خرج مىدهند؟
و فرمود: دستور جهاد به سود خود شما است و گرنه خدا مى تواند به جاى افراد بى اراده و تن پرور مردمى شجاع، با ایمان و مصمم قرار دهد، بلکه حتى بدون آن هم قادر است پیامبر(صلى الله علیه وآله) خود را حفظ کند، آن چنان که در داستان غار ثور و لَیْلَةُ الْمَبِیْت حفظ نمود.
عجب این که چند تار عنکبوت که بر دهانه غار تنیده شده بود، سبب انحراف فکر دشمنان لجوج و سرکش شد، از در غار بازگشتند و پیامبر خدا سالم ماند.
جائى که خداوند با چند تار عنکبوت مى تواند مسیر تاریخ بشر را دگرگون سازد، چه نیازى به کمک این و آن دارد تا بخواهند ناز کنند؟
در حقیقت همه این دستورات براى تکامل و پیشرفت خود آنها بود، نه براى رفع نیازمندى خداوند.
🌼🌼🌼
به دنبال این سخن، بار دیگر مؤمنان را دعوت همه جانبه به سوى جهاد مى کند و مسامحه کنندگان را مورد سرزنش قرار مى دهد.
نخست مى فرماید: همگى به سوى میدان جهاد حرکت کنید خواه سبکبار باشید یا سنگین بار (انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً).
خِفاف جمع خفیف است و ثِقال جمع ثقیل، این دو کلمه مفهوم جامعى دارد که همه حالات انسان را شامل مى شود.
یعنى اعم از این که جوان باشید یا پیر، مجرد باشید یا متأهل، کم عائله باشید، یا پرعائله، غنى باشید یا فقیر، بدون گرفتارى باشید یا گرفتار، زراعت و باغ و تجارت داشته باشید یا نه، در هر صورت، در هر حال و در هر موقعیت بر شما لازم است هنگامى که فرمان جهاد صادر شد همگى این دعوت آزادى بخش را اجابت کنید، از هر کار دیگرى چشم بپوشید، سلاح به دست گرفته به سوى میدان نبرد حرکت کنید.
و این که بعضى از مفسران این دو کلمه را تنها به یکى از معانى فوق محدود ساخته اند هیچ گونه دلیلى ندارد، بلکه هر کدام از آنها یکى از مصداق هاى این مفهوم وسیع است.
پس از آن اضافه مى کند: در راه خدا با اموال و جان ها جهاد کنید (وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللّهِ).
یعنى، جهادى همه جانبه و فراگیر; چرا که در برابر دشمن نیرومندى که از ابر قدرت هاى آن زمان محسوب مى شد قرار داشتند، و بدون آن پیروزى ممکن نبود.
اما براى این که باز برکسى اشتباه نشود که این فداکارى ها به سود خداوند است، مى گوید: این به نفع شما است اگر بدانید (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
یعنى، اگر بدانید که جهاد کلید سربلندى و عزت و برطرف کننده ضعف و ذلت است.
اگر بدانید که هیچ ملتى بدون جهاد در جهان به آزادى واقعى و عدالت نخواهد رسید.
و اگر بدانید که راه رسیدن به رضاى خدا و سعادت جاویدان و انواع نعمت ها و مواهب الهى در این نهضت مقدس عمومى و فداکارى همه جانبه است! درک خواهید کرد که جهاد به نفع شما است.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۴۱ #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
این آیه، به پیامبر (صلى الله علیه وآله) هشدار مىدهد:
این اولین بار نیست که این گروه منافق به سمپاشى و تخریب مشغول مىشوند، باید به خاطر بیاورى که آنها در گذشته نیز مرتکب چنین کارهایى شدند، و الآن نیز از هر فرصتى براى نیل به مقصود خود استفاده مىکنند، مىفرماید:
این گروه منافقین قبلاً هم مىخواستند میان شما تفرقه و پراکندگى ایجاد کنند (لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ).
و این اشاره به داستان جنگ احد است که عبداللّه بن أُبَىّ و یارانش از نیمه راه باز گشتند و دست از یارى پیامبر(صلى الله علیه وآله) برداشتند.
و یا اشاره به سایر مواردى است که بر ضد شخص پیامبر ص و یا افراد مسلمین توطئه چیدند که تاریخ اسلام آنها را ثبت کرده است.
و مى افزاید: آنها کارها را براى تو دگرگون ساختند (وَ قَلَّبُوا لَکَ الأُمُورَ).
نقشه ها کشیدند تا اوضاع مسلمانان را به هم بریزند و آنها را از جهاد باز دارند و اطراف تو خالى شود.
اما هیچ یک از این توطئه ها و تلاش ها به جایى نرسید، همه نقشه هایشان نقش بر آب شد و تیرشان به سنگ خورد تا بدانجا که فتح و پیروزى فرا رسید و حق آشکار گشت (حَتّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللّهِ).
در حالى که آنها از پیشرفت و پیروزى تو ناراحت بودند (وَ هُمْ کارِهُونَ).
اما خواست و اراده بندگان در برابر اراده و مشیت پروردگار کمترین اثرى نمى تواند داشته باشد، خدا مى خواست تو را پیروز کند، آئینت را به سراسر جهان برساند، موانع را هر چه باشد از سر راه بردارد و بالاخره این کار را کرد.
🌼🌼🌼
اما موضوع مهم این است که بدانیم آنچه در آیات فوق بیان شده، همانند مطالب دیگر قرآن، اختصاصى به عصر و زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) نداشته است; چرا که در هر جامعه اى همیشه گروهى منافق وجود دارند که سعى مى کنند در لحظات حساس و سرنوشت ساز، با سمپاشى و سخن چینى افکار مردم را به هم بریزند، روح وحدت را از بین ببرند، و تخم شک و تردید را در افکار بپاشند.
اما اگر جامعه بیدار باشد، مسلماً با یارى پروردگار ـ که وعده پیروزى به دوستانش داده است ـ همه نقشههاى آنها خنثى مىشود و توطئههایشان در نطفه خفه مىگردد، به شرط این که مخلصانه جهاد کنند و با هوشیارى و دقت، مراقب این دشمنان داخلى باشند.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۴۸ #سوره_توبه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies
❇ #تفسیر_آیه
اکنون این غم و اندوه بر دل برادران سنگینى مى کرد که پدر بر اثر فراق فرزندانش نابینا شده و ادامه این حالت، هم رنجى جانکاه براى همه خانواده و هم دلیل روشنى بر جنایت آنهاست. یوسف براى حلّ این مشکل بزرگ نیز چنین گفت: این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیندازید تا بینا شود (اذْهَبُوا بِقَمِیصِى هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِى یَأْتِ بَصِیرًا).
و همه نزدیکان خود را نزد من آورید (وَأْتُونِى بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ).
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۹۳ #سوره_یوسف
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/nargies